صدایگیرای که فیلمهای هالیوودی و بالیوودی را به زبانهای فارسی و پشتو برای بینندگان افغان قابل فهمتر میکرد و بیشتر از تلویزیون ملی افغانستان منتشر میشد را بسیاری از افغانها بهخاطر دارند. اما مدتی بود که این صدا گم شده بود و کسی آن را نمیشنید.
به دنبال خبر بیماری عبدالحیعابر و به درخواست شماری از خوانندگان ما، وظیفه یافتیم تا او را بیابیم. پس از جستوجوی مختصر دریافتم که او بیمار است و در کمپ فینکس به سر می برد. به دنبال این خبر راه افتادم و بعد از طی مراحل قانونی که اخیرا وزارت بهداشت افغانستان برای خبرنگاران وضع کرده، راهی این کمپ شدم.
با گذر از ساحه سبز کابل و پس از عبور از راه بندانهای طولانی در گرمای این روزهای پایتخت افغانستان، به منطقهی در شرق کابل رسیدم که بر یکی از لوحههای ورودی منطقه این گونه نوشته شده بود: “دَ هوتخیل غیرتی قوم ته شه راغلاست”؛ کمی پیشتر راهنمایی مان میکنند که کمپ فینکس است. اما با رسیدن به محلی که با موانع امنیتی مسدود شده و از امنیت بالای برخوردار است، وارد این کمپ که اکنون مرکز بزرگ ترک اعتیاد افغانستان است و حدود 1500 بستر دارد، میشوم. لحظه ای دیدار فرا میرسد و میبینم که عبدالحی عابر وارد میشود؛ مثل همیشه قبراق به نظر میرسد و با نشاط برخورد میکند. او اکنون موهایش بیشتر سفید شده و میشود دید که عابر شکسته شده و شاید هم نشانههای از پیری را میتوان در وجودش دید. او اما آن صدای گیرایش را دارد و مثل همیشه خوش برخورد میباشد.
مرد لطیف
بیشتر شهروندان افغان آقای عابر را پدر دوبلاژ افغانستان میدانند. عبدالحی عابر در سالهای اخیر به خاطر اعتیاد، فضای کار و رسانه را ترک کرده است. او زمانی که دو سال قبل به کریستال نوعی از مواد مخدر معتاد شده، وضعیت اش بدتر شده و از کار نیز دست کشیده است.
عبدالحی عابر در سال 1343 خورشیدی در ولسوالی نادعلی ولایت هلمند متولد شده وخانواده بزرگی داشته است. عابر میگوید که “شش برادر و هفت خواهر دارم.”
عابر به جز از مدت اندکی حتی در جریان جنگهای داخلی در افغانستان زیسته و شاهد نا آرامیها بوده است. در گفتار آقای عابر میتوان به عمق دلمشغولیهای او پی برد. عبدالحی عابر مکتب ابتدایی را در ولایتهای مختلف چون هلمند، پکتیا، زابل، قندهار و بدخشان گذارنده و دوره متوسطه و لیسه را در کابل سپری کرده است. او دلیل این تغییرات در مکانهای آموزش خود را مرتبط با شغل پدرش میداند و میگوید که پدرش کارمند دادگاه عالی و قاضی بوده. به همین جهت هر از چندگاهی در ولایتهای مختلف کار کرده است.
آغاز زودهنگام
عبدالحیعابر از کودکی اشتیاق جدی به سینما، فلم و رسانه داشته است. او هنوز مکتبش را پایان نرسانده بود که پس از گذراندن امتحان جذب اداره رادیو تلویزیون ملی افغانستان شد و در بخش دوبلاژ کار خود را آغاز کرد. او در این زمینه میگوید که “تلویزیون ملی تازه به فعالیت آغاز کرده بود و من هنوز صنف یازده و دانشآموزش مکتب بودم و کمکم زبان انگلیسی، اردو … میدانستم و میتوانستم متنی را برگردان کنم. در همین زمان تلویزیون ملی هم تازه به پخش فیلمهای سینمایی روی آورده بود و من هم بنا بر علاقه که داشتم به تلویزیون ملی رفتم و درخواست برای دوبلاژ دادم. آن زمان من جوانک و متعلم مکتب بودم و هر کسی میپرسید که تو چه کار آمدی؟ و منم میگفتم میخواهم دوبلور شوم و با شنیدن این سخن میخندیدند و باور شان نمیشدند.”
او به خاطر جوانی اش به سختی باور این که میتواند کار کند را خلق میکند و استخدام میگردد. آقای عابد میگوید که “من تاکید میکردم نه تنها قصد دارم که دوبلور شوم در کنارش میگفتم من میخواهم غلطیهای که شما آن را میکنید را نیز بگیرم. خلاصه خانم شکریه حیرت، وقتی آگاه شد از موضوع از من امتحان گرفت و کامیاب شدم…..”
عابر پیش از آن که دور آموزشهای لیسه خود را پایان دهد، وارد بازار کار افغانستان میشود. او پس از آن در سال 1361 خورشیدی در رشته خبرنگاری وارد دانشگاه کابل میگردد و در سال 1366 میتواند کارشناسی خود را در این رشته به دست آورد. پس از آن به گونه حرفه ای کارش را شروع میکند و تا زمان حاکمیت طالبان بر کابل در حوزه رسانه کار میکند. او سالها بعد، میتواند در رشته خبرنگاری فوق لیسانس خود را از جاپان به دست آورد.
در عالم مهاجرت
عابر در تمام مدت جنگهای دهه هفتاد تا زمان تسلط طالبان بر کابل به ادامه نشرات رادیو افغانستان کمک کرده و برای آن کار میکند. او قصههای گفتنی در این زمینه دارد. عابر میگوید که “زمانهایی بود که ما از ناامنی به زیر زمینی که تالار سینما بود، پناه میبردیم و در تمام جنگهای داخلی نشرات رادیو را از قطعه بابا جان خیرخانه با مخابره ادامه دادیم.”
پس از حاکمیت طالبان بر کابل، عابر نیز همانند بسیاری از شهروندان دیگر از افغانستان مهاجرت میکند. او به پاکستان میرود. کارهای مختلف انجام میدهد. حتی دست فروشی روی سرک را نیز انجام میدهد. با این حال اتفاق نادر دوباره مسیر زندگی اش را به رسانه و کار رسانه ای گره میزند. عابر در این زمینه میگوید که “….این مدت تقریبا پنج سال را در بر گرفت و روزی به طور اتفاقی نامهای به یکی از دوستان به اداره بیبیسی داشتم. با این نامه بردن اتفاقی در بخشی فارسیدری بیبیسی کار یافتم و پنج سال با بیبیسی کارم را ادامه دادم…..”
عابر با برنامه ساعتی با شما در تلویزیون ملی مشهور بود و در عین حال در برنامه خانه نو زندگی نو بی بی سی نیز کار کرد. این گونه بود که او دهه نود را سپری کرد و در آغاز قرن جدید و افغانستان نو، نیز مسیر جدید اما پرکاری را در بازگشت از مهاجرت آغاز کرد.
سفر ارگ
عابر پس از تشکیل دولت جدید در اداره موقت افغانستان کار با بی بی سی را ترک میکند و دوباره به تلویزیون ملی افغانستان میپیوندد. او در این بخش کار خود، وارد ارگ ریاست جمهوری افغانستان میگردد و در بخش رسانههای ارگ کار میکند.
عابر میگوید که در دور اول ریاست جمهوری حامد کرزی دوسال در بخش مطبوعات ارگ با آقای جاوید لودین سخنگوی وقت ریس جمهور آن زمان افغانستان همکار بوده و خبر و گزارشهای کاری رییس جمهور وقت افغانستان را تهیه و ترتیب مینموده و به رادیو و تلویزیون ملی و خبرگزاری باختر میفرستاد. در این زمینه او می گوید که “مطابق برنامه کاری رییس جمهوری زمانی که کاری نبود از فرصت استفاده میکردم و برای کار به رادیو و تلویزیون ملی میرفتم. این فرار کردن دو تا سه روز در هفته دوام داشت. یک روز زمانی که من از ارگ فرار کرده بودم و کدام سناتور به بگرام آمده بود، عکاس، کارش را انجام داده بود ولی کسی نبود که خبرش را ترتیب کند و همین سبب شد که لودین خبر شود و در نهایت از اداره حامدکرزی بیرون شدم….”
مرد دلها
عابر پس از ترک ریاست جمهوری و افزایش فعالیتهای رسانهها در افغانستان، فصل بزرگ از زندگی اش را رقم میزند. او یکی از مشهورترینهای رسانه گرهای افغانستان میشود. بیشترین شهرت عابد از زمانی بود که شبهای جمعه فیلمهای مختلف را با صدای گیرایش دوبله میکرد و این گونه بود که بسیاریها مشتاق تماشای فیلمها با صدای عابد بودند.
سپس او، در رسانههای نظیر طلوع و موبی گروپ کار خود را آغاز کرد و دوبلاژ کارکترهای مشهور سریالهای هندی را انجام میداد. عابر در باره کارش در تلویزیون ملی میگوید که “کار من در رادیو تلویزیون ملی فقط نرشن خواندن ( بعد از شنیدن دیالوگها) بود که آنها را برگردان میکردم و آن دوبله نه بود. تنها خواندن دیالوگ بود..”
او پس از طلوع، با شبکه تلویزیونی یک نیز برنامه ای با عابر را مدیریت میکرد و با سیما و صدای متفاوت خود بینندگان زیادی داشت. این اوج درخشش عابد در رسانههای افغانستان بود؛ پس از آن بود که عابر اندک اندک افول زندگی حرفه ای و شخصی اش را تجربه کرد؛ افولی که کار او را به کمپ فینکس و بیمارستان ترک اعتیاد امید رساند. اما اکنون او در مسیر بهبود وضعیت صحی اش میباشد.
در آستانه بهبود
عابر اخیرا، وضعیت اعتیادش بدتر میشود. او در دو سال اخیر مجبور میشود تا کارش را ترک کند. در یک ماه گذشته نیز برای ترک اعتیاد به بیمارستان امید در شرق کابل میرود تا وضعیت اش بهبود یابد.
این خبر مثل بمب در رسانههای اجتماعی پیچید و بازتاب گسترده یافت. بسیاریها اعتیاد او را ضایعه جبران ناپذیر برای خانوادهی رسانهای افغانستان دانستهاست. اما به گفته داکتران معالج آقای عابر، او اکنون بهبود یافته و به زودی نیز مرخص میشود.
همزمان با این، عبدالحی عابر میگوید که “به زودی فعالیتهایم را از سر خواهم گرفت و در صورتی که جامعه مرا بپذیرد، مصمم که نقش موثری و مفید را بعد از بیرون شدن از کمپ در پیش میگیرم.”
ابوذر ملک نژاد همکار این گزارش بوده است.