خانواده دو پولیس زن که دوهفته پیش در ولایت بدخشان کشته شده اند، خواهان رسیدگی جدی به این موضع بوده و میگویند که جسد یکی از دخترانشان هنوز پیدا نشده است.
دو خواهری که اکنون یکی کشته شده و دیگری نیز ناپیداست، جدیدا وارد ساختار پولیس افغانستان شده بودند. این دو، دوره آموزشی کوتاه مدت پولیس را در ترکیه سپری کرده بودند و به گفته خانواده شان، تازه به افغانستان بازگشته بودند. آنان در فرماندهی پولیس بدخشان در شهر فیض آباد وارد ساختار پولیس بودند. مقامات پولیس بدخشان میگویند که آنان حدود دو هفته قبل، در ولسوالی ارگوی بدخشان به دست افراد طالبان افتاده و تیرباران شده اند.
سرنوشت نامعلوم
خانواده این سربازان، هفتهی گذشتهی جسد منورا دختر 22 ساله خود را اندکی پس از ربوده شدنش، یافته است. اما آنان هنوز اثری از نورحیا دختر 24 سالهشان که یکی دیگر از سربازان پولیس بوده، پیدا نکرده اند. اعضای خانواده این دو سرباز زن تاکید میکنند که تا کنون، آنان اطمینان ندارند که دختر بزرگ شان کشته شده و یا زنده میباشد.
مادر این دو خواهر سرباز به خبرنامه گفت که با وجود مراجعه متعدد به فرماندهی پولیس بدخشان، هنوز جسد نورحیا پیدا نشده است.
این دوسرباز پولیس در روزهای رخصتی عید رمضان همراه با مادر و یک برادر خود در منطقهی “سپینگل” در سیکیلومتری شهر فیضآباد رفته و در زمان بازگشت خود در مسیر راه فیض آباد، توسط افراد مسلح با لباس نظامی متوقف شده و ربوده میشوند. پس از یک هفته، پولیس جسد یکی از این دختران را که نشانههای ضرب و شتم شدید بر بدن او دیده میشد و همچنان بهگلوله بسته شده بود، از منطقهی سپین گل، از کنار رودخانهی کوکچه مییابد.

رویای ملی
نورحیا و منورا دوخواهری بودند که به تازگی در قالب نیروهای پولیس ولایت بدخشان فعالیت میکردند. آنان بعد از فراگیری دوره کوتاه آموزشی خدمات پولیس در ترکیه به افغانستان برگشتند و در کابل نیز دورههای آموزشی را سپری کردند. سپس، وارد ساختار پولیس بدخشان شدند. یکی از آنان در بخش جنایی و دیگری در قرارگاه مدیریت اداری فرماندهی پولیس ولایت بدخشان، کار میکردند.
مادر این دو خواهر میگوید که این سربازان همواره داعیههای خدمت را به افغانستان داشته و خود را دختری برای افغانستان میدانستند. او نیز تاکید میکند که دخترانش، فرزندان افغان بوده و در راه خدمت به این کشور جان داده اند.
مادر این دو سرباز پولیس تصریح میکند که گروه طالبان با کشتن منورا و نورحیا او را داغدار کرده اما در عین حال میگوید از این که دو فرزندش را در راه تامین امنیت افغانستان از دست داده، پشیمان نیست.
او میگوید که فرزندان دیگرش نیز را در صورتی که به سن قانونی خدمت در دولت افغانستان برسند، برای پیوستن به ساختار امنیتی این کشور تشویق میکند.
به گفته خانواده این دو دختر، منورا فارغ التحصیل انستیتوت پزشکی و نورحیا فارغ التحصیل صنف دوازده بوده و هردو دوره آموزشی سربازی را فرا گرفته بودند.
مادر این سربازان گفت که “من از دولت راضی هستم. این تنها دختران من نبودند. آنها دختران افغانستان بودند و من دختر و فرزند دیگر خودم که کلان شود هم میگذارم در این وطن خدمت کند. اما حکومت باید خون این فرزندان پاک را بگیرد و نگذارد که هر روز همینطوری دختران و پسران ما را بی رحمانه بکشند و کسی هم پرسانش را نکند. من مادر 11 فرزند هستم؛ 2 تای آن را به نام خدا قربانی کردهام. 9 دانه دیگه مانده، اگر در بخش نظامی بخوانند، میبرم دو دسته به دولت تقدیم میکنم. اما دولت هم باید در مقابل قاتلان این فرزندهای پاک و بیگناه، اینطوری بی اعتنا نباشند.”

نورحیا و منورا، دو فرزند بزرگ این خانوادهی 13 نفری و تنها اعضای این خانواده بودند که درآمدزایی داشتند. اکنون بزرگترین فرزندان این خانواده، دختر 16 ساله و پسر 14 ساله ای میباشد که دانشآموزان مکتب هستند. با این حال مادر این دوسرباز تاکید میکند که با از دست دادن دو دختر جوانش، کمر او شکسته شده است. او گفت که “دخترانم همه چیزم بودند؛ حالا من به کدام دروازه بزنم که خرچ روی روز مرا بدهند. کاش شوهرم کاری میداشت و کاری میتوانست.”
مرگ مرموز
مقامهای فرماندهی پولیس بدخشان میگویند که این دوخواهرِ سرباز، با فریب مامای شان که عضوی از گروه طالبان میباشد، به منطقه ای خارج از کنترول نیروهای امنیتی این ولایت رفته بودند.
جنرال عبدالخالق آقسای، فرمانده پولیس ولایت بدخشان به خبرنامه گفت که این دو خواهر در جریان عید، به دعوت مامای خود در منطقهای در فاصلهی 30 کیلومتری شهر فیضآباد دعوت میشوند و به آنان تعهد میگردد که در زمان بازگشت، مامای شان نیز با خواهرزادههای سربازش به شهر فیضآباد میآید و به پولیس تسلیم میشود. به گفتهی فرمانده پولیس بدخشان، آنان بدون هماهنگی پولیس در این منطقهی تحت نفوذ طالبان رفته بودند.
از سوی هم مادر این دوسرباز، همدستی برادرش با شورشیان طالبان را تایید میکند اما میگوید که او شک دارد، ربودن دخترانش کار برادرش باشد.

او میگوید که “من همراه دو دخترم و یک پسر 14 ساله و یک پسر شش ماههام در رخصتی عید به خانه یکی از دوستان ما رفتیم. آنجا خیر و خیرتی بود. اما وقتی برگشتیم، نزدیک شهر فیضآباد راه موتر ما گرفته شد. لباسهای پولیسی به جان آنان بود و رویشان نقاب داشت. اول به ما گفتند که اینها پولیسهای اربکی هستند، بعد که دختران مرا به زور بردند، هم موتروان به من گفتند که آنها پولیس است و به زودی دخترانت را رها میکند. اگر برادرم میبود، از قوارهاش، از چشمش و از صدایش میشناختم. اونا چاق چاق بودند، بروتهای سیخ سیخ داشتند، یک وحشتناک بودند. برادرم پسر بچه ی 15 ساله بیش نیست و جرات این کارها را هم ندارد.”
این مادر رانندهای موتری که با آن سفر میکردند را به نوعی با گروه رباینده این دختران پولیس هماهنگ میداند و میگوید که وقتی این افراد نقابپوش راه موتر آنان را مسدود میکند، حرفهایی با راننده نیز رد و بدل مینماید و بعد آنان را شناسایی کرده و از موتر بیرون میسازد. او میگوید پس از ضرب و شتم شدید دختران و ربودن آنها، راننده بار دیگر میگوید که آنان پولیساند و دخترانش را به زودی آزاد میسازند.
مادر این دختران میگوید که “به ما راست قضیه را نگفت اگر نه همان وقت من به قوماندانی یا به کسی زنگ میزدم. من بعد از یک ساعت رسیدن به سرک عمومی به پولیس خبر دادم که چهار پولیس دختران مرا با خود بردند. بعد از چند ساعت که پولیس دنبال آنان رفتند، دیگر رد آنها را پیدا نتوانستند. ما دو موتر نفر بودیم که حدود 50 نفر میشدیم. به خدا همهی این 50 نفر شاهدند که چگونه دو دختر ناز مرا لت و کوب کرده و بردند. از میان این همه نفر، یک نفر به این افراد نقاب پوش حتی بهخاطر تسکین دل من، حرفی نگفتند.”
از سوی هم فرمانده پولیس ولایت بدخشان کشته شدن هردو دختر سرباز را تایید میکند و میگوید که جسد یکی از این دختران در رودخانه کوکچه ناپدید شده و او هم پیدا خواهد شد. آقای آقسای به خانواده این دو سرباز اطمینان میدهد که عاملین قتل این دوخواهر را پیدا کرده و به زودی برای اجرای عدالت میسپارد.
زنان اندک
در ساختار امنیتی ولایت بدخشان، بیش از 40 پولیس زن فعالیت دارد که بیشتر آنان در مرکز این ولایت مشغول اند. مقامهای فرماندهی این ولایت میگویند که بخاطر تامین امنیت این زنانِ سرباز زمینه نقل و انتقال امن آنها فراهم شده و برای شان سلاح توزیع گردیده است. در عین حال آنها تاکید میکنند که برای این زنانِ پولیس، سیمنارهایی در مورد چگونگی حفظ امنیت فردی شان برگزار میگردد تا فریب نخورند.
آمارها نشان میدهد که حدود ۱۳۰۰ افسر پولیس زن در ساختار پولیس این کشورفعالیت دارد. در عین حال، بیش از 2هزار عضو نیروهای مسلح افغانستان را زنان افغان تشکیل میدهند.
با توجه به این که حدود 350 هزار تن در قالب نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان فعالیت دارند، بیش از 2 هزار زن نمیتواند آمار چشم گیر و خبر خوشی برای زنان افغان باشد. بر این اساس، بسیاری از شهروندان به این باورند که مشوقهای بیشتری برای جذب زنان در ساختارهای دفاعی و امنیتی افغانستان گنجانیده شود تا باعث خدمت سربازان و افسران بیشتر زن در این حوزه گردد.