با اوجگیری تنشهای زیاد میان بخش رییس جمهور حکومت وحدت ملی و جمعیت اسلامی افغانستان و تحرکات بالای بسیاری از سیاسون افغان برای ایجاد ائتلافها و اتحادهای جدید، یک چهرهی تازه و جوان نیز وارد میدان شده است. باتور دوستم، این شب و روزها در غیاب پدرش جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول رییس جمهور افغانستان با بسیاری از رهبران بلاک غیرحکومتی و ناراضی از اشرف غنی دیدارهای فشردهیی داشته است. برخیها او را یکی از ستارههای این روزهای فضای مجازی افغانستان میدانند و تصاویر دیدارها و برنامههایش بهصورت گسترده در فیسبوک دست به دست میشود.
باتور دوستم بهعنوان پسر ارشد جنرال عبدالرشید دوستم برای برخی از محافل سیاسی و نخبگان این کشور نام آشنا بود. اما اکنون او بهصورت گسترده در میان هواداران، متحدان سیاسی پدرش و در عین حال شخصیتهای ملی دیگر افغانستان ظاهر میشود و ژست رهبری را به خود گرفته است.
تازهترین تصاویر و ویدئوها از دیدار دوستم جوان در جمعی از خانواده قربانیان حملات اخیر کابل به مناسبت افطاری رمضانی منتشر شده است. این تحرکات بسیاریها را به گمانهزنی در باره افزایش قدرت و صعود باتور دوستم به پلههای بالای رهبری در جامعه ازبک واداشته و به نظر میرسد او تصمیم دارد فصل بعدی زندگیاش را ورق زند: ورود جدی در سطح کلان سیاست افغانستان و رهبری جامعه ترکتبار شمال این کشور.

این ظهور بهعنوان فرزند یکی از رهبران قدرتمند چهاردهه گذشته افغانستان امر تازه نیست. در موارد دیگر، برخی از فرزندان رهبران جهادی و سیاسی افغانستان در جایگاه پدران شان ظاهر شدهاند و تلاش دارند تا جای خالی آنان را پر کنند. صلاحالدین ربانی پس از قتل برهانالدین ربانی، رییس جمهور پیشین افغانستان به جای پدرش رییس شورای عالی صلح افغانستان انتخاب شد و همچنان جای خالی پدرش را در رأس حزب جمعیت اسلامی افغانستان پُر کرد. ادیب فهیم، پسر مارشال محمد قسیم فهیم، معاون پیشین رییس جمهور پس از درگذشت پدرش وارد معادلات قدرت این کشور شد و در زمره رهبری اداره اصلی استخباراتی افغانستان قرار گرفت. خلیل انوری پس از مرگ سید حسین انوری، رهبر حزب حرکت اسلامی افغانستان جانشین پدرش شده و در شمال افغانستان، یکی از پسران محمد محقق میرود تا تبدیل به بازوی توانای پدرش شود.
اکنون و در روزگاری که رقبای جنرال عبدالرشید دوستم توانستهاند او را به نحوی در زمانی که بهعنوان معاون رییس جمهور و رهبر بلامنازع ازبکهای افغانستان قرار دارد، به چالش جدی بکشند، باورها بر این است که پسر ارشد او دست و آستین بر زده تا وارد کارزار سیاست ملی افغانستان شود و بتواند در حضور پدر، همچنان حرف جدی در معادلات سیاسی این کشور داشته باشند.

فرزند ارشد
باتور دوستم دومین فرزند جنرال دوستم است. مادرش قبلاً فوت نموده و در میان پسران، پسر بزرگ جنرال دوستم میباشد. در دانشگاه غازی در شهر انقره ترکیه حقوق خوانده است. اخیراً، از سوی اعضای حزب جنبش ملی افغانستان تا برگزاری چهارمین کنگره این حزب بهعنوان سرپرست شورای مرکزی تعیین شد. در کنار این، او رییس بنیاد خیریه دوستم است که بیشتر مصروف فعالیتهای فرهنگی، کمک به بیجاشدگان و متضررین جنگها میباشد.
آقای دوستم، یک تلویزیون خصوصی بهنام “باتور تیوی” دارد که به زبان ازبکی فعالیتهای رسانهیی مینماید. باتور دوستم تقریباً از دو سال اخیر، بیشر سر زبانها افتاده و در یک سال گذشته بیشترین حضور او در عرصههای سیاسی در کنار پدر و به نمایندگی از جنرال دوستم محسوس بوده است.
پیش از آنکه باتور دوستم وارد عرصه سیاست شود، در ماه سنبله 1389 مورد حمله قرار گرفت. کاروان موترهای حامل او در منطقه چشمه شیر ولسوالی پلخمری در شاهراه کابل-مزار از سوی طالبان هدف قرار داده شد. در این حمله 3 محافظ آقای دوستم زخمی و 5 عراده موترش تخریب شد اما به خودش آسیبی نرسید.

در بازی بزرگان
در هفتههای اخیر باتور دوستم بیشرین دیدارها را با رهبران سیاسی افغانستان داشته است. به تازگی او به خانه محمد علم ایزدیار، معاون مجلس سنای افغانستان و عضو جمعیت اسلامی افغانستان رفته است. پیش از آن او با محمد محقق، معاون دوم ریاست اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان، صبغتالله مجددی رییس دولت اسلامی در زمان حاکمیت مجاهدین، انوار الحق احدی رییس جبهه ملی نوین افغانستان، عطا محمد نور والی بلخ و رییس اجرایی حزب جمعیت اسلامی افغانستان و صلاحالدین ربانی، وزیر خارجه و رییس حزب جمعیت اسلامی افغانستان دیدار کرده است.
این دیدارها او را بیشر برجسته ساخته و گمانهزنیها در باره نقش و آینده فعالیتهای سیاسیاش را افزایش داده است. نور اوغلی کارگر، یکی از نزدیکان باتور دوستم به خبرنامه میگوید فعالیتهای سیاسی حق همه شهروندان افغان است. به همین منظور به گفته آقای کارگر “باتور دوستم فعلاً مصروف فعالیتهای سیاسی است و هدف از دید و بازدید با رهبران کشور، تبادل نظر و افکار در مورد آینده افغانستان بوده است.”
صلاحالدین ربانی، وزیر خارجه افغانستان نیز در صفحهی رسمی فیسبوک خود نوشته که در دیدار با باتور دوستم پیرامون موضوعات مختلف سیاسی و امنیتی بحث کرده است.
از سوی دیگر عطا محمد نور نوشته که “در دیدار با باتور دوستم یکبار دیگر بر کار مشترک سیاسی میان احزاب جمعیت اسلامی و جنبش ملی اسلامی تاکید شد و قضایای جاری کشور، اوضاع شمال و راههای حل مشکلات موجود به بحث گرفته شده است.”

این دیدارها درحالی با رهبران حزب جمعیت اسلامی افغانستان صورت گرفته که جمعیت و جنبش اخیراً در شمال افغانستان دچار اختلافات و درگیریهای مسلحانه نیز بوده است. باورها بر این است که جمعیت و جنبش در شمال افغانستان دو رقیب سنتی بودهاند.
در ماه ثور سال گذشته خورشیدی درگیری میان دو فرمانده محلی وابسته به جمعیت اسلامی و جنبش ملی اسلامی در ولسوالی المار ولایت فاریاب 10 کشته و حدود 15 زخمی برجای گذاشت. 8 نفر از کشته شدهها از هواداران حزب جنبش و دو نفر از هوادران حزب جمعیت بودند.
اما ظاهراً وضعیت سیاسی فرق کرده و دو حزب از درد مشترک رنج میبرند. جنرال دوستم برای درمان در ترکیه به سر میبرد و از حکومت افغانستان نیز ناراضی است. جمعیت اسلامی افغانستان نیز به دلایل متعدد در برابر رییس جمهور جبهه گرفته است. به نظر میرسد این وجه مشترک میان دو حزب به باتور دوستم فرصت داده تا تلاش نماید که شکافهای گذشته را اندکی بهم نزدیک ساخته و جمعیت و جنبش را همانند سالهای گذشته متحد سازد.
در آستانه رهبری
باتور دوستم به تاریخ 22 حوت 1395 خورشیدی در جلسه فوقالعاده شورای مرکزی حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان، بهعنوان سرپرست این حزب تا برگزاری چهارمین مجمع عمومی تعیین شد. در این جلسه اعضای دارالانشای کمیته سیاسی، روسای شوراهای ولایتی و شمار زیادی از اعضای شورای مرکزی این حزب در خانه جنرال دوستم شرکت کرده بودند.

باتور دوستم پیش از احراز سرپرستی جنبش ملی، عضو شورای مرکزی، عضو کمیته سیاسی و عضو دارالانشای جنبش ملی بود. هنوز تاریخ دقیق برگزاری مجمع عمومی حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان روشن نیست اما قرار است بهزودی چهارمین مجمع عمومی این حزب برگزار شود. در این نشست اعضای این حزب از سراسر افغانستان اشتراک خواهند کرد.
نور اوغلی کارگر در این مورد میگوید که “باتور نیز یکی از کاندیدهای رهبری حزب خواهد بود. اما تصمیم نهایی و سرنوشت رهبری حزب را رای اعضای کنگره تعیین خواهد نمود.”
جنرال دوستم از بدو تاسیس حزب جنبش ملی افغانستان تاکنون رهبر بلامنازع جامعه ازبک بوده است. او تاکنون توانسته در یک پارچه نگهداشتن ازبک تباران افغانستان نقش مهمی را بازی کند. هرچند مخالفتهایی نیز هرازگاهی در برابر او وجود داشته است. اکنون که زمزمههای رهبری باتور دوستم شنیده میشود، این سوال نیز مطرح است که آیا او قدرت و کاریزمای پدرش را دارد تا بتواند همچنان ازبکتباران افغانستان را متحد و در زیر پرچم جنبش ملی جمع کند.
در نشستی که باتور دوستم بهحیث سرپرست حزب برگزیده شد، هواداران این حزب او را شخص ارزنده برای این سمت عنوان کرده و گفتند حضور او در این سطح، تاثیر به سزایی در پیشبرد بهتر اهداف حزب جنبش ملی و بهبود فعالیتهای این حزب خواهد داشت.

در همین حال آقای کارگر نیز میگوید که “بدون شک جنرال بیش از سه دهه است که در سیاستهای افغانستان دخیل است، اینکه باتور چقدر نقش جنرال را بازی کردی میتواند، تاریخ یعنی به مرور زمان پاسخ خواهد داد، اما از اینکه جوان تحصیل کرده است، در جنگهای داخلی نقشی نداشته، بنأ امیدواری بیشتر است که از نسل جدید، به صفت یک رهبر خوب و جوان بدرخشد.”
همراهان نزدیک
باتور دوستم را در محافل سیاسی و دیگر فعالیتهای او شماری از تحصیلکردگان ازبک و ترکمن همراهی میکنند. به نظر میرسد نسل تحصیلکرده ترکتباران شمال، این بار در کنار او ایستادهاند تا در عرصه سیاست افغانستان نقش فعالتری را بازی کنند.
داکتر بابور فرهمند، رییس دفتر جنرال دوستم یکی از این افراد است. فرهمند جوانی است که از یک زمینه نسبتاً عادی از جامعه ازبک برخواسته و توانسته در ساختار جنبش ملی خود را تا این سطح بالا بکشد. او اکنون دست راست جنرال دوستم در امور سیاسی پنداشته میشود. بابر فرهمند در کنار باتور دوستم نیز این نقش را بازی میکند. بشیر احمد تهینج، وکیل ولایت فاریاب در مجلس نمایندگان نیز از جوانان تاثیر گذار جامعه ازبک است که به عنوان سخنگو بار بسیاری از مشکلات و رویاروییها را در معادلات سیاسی میکشد. او نیز از در زمره نزدیکان باتور دوستم قرار دارد.

همزمان با این دو کسانی دیگری نظیر انه مراد شاهی، گل محمد ایرکین، محمد یوسف طغرا که هر کدام دارای تحصیلات عالی در حوزههای مختلف میباشند، در کنار دوستم جوان ایستادهاند. استاد بورگیت، مسعوده عمری و استاد حمیدالله تواچی دارنده دکترا از ازبکستان از تحصیلکردگان دیگر ازبک و ترکمن هستند که به گفته برخی از نزدیکان جنرال دوستم در کنار باتور دوستم حضور دارند.
مخالفان درونی
اما اکنون که باتور دوستم پا به صحنه نهاده، علاوه بر دوستان و میزان حمایتی که از کارنامه چهاردهه گذشته پدرش دارد، با مخالفان جدی نیز مواجه است. در نگاهی به صحنه سیاست افغانستان در میان اقوام مختلف، اولین مسأله در عرصه سیاست چنددستگی و ظهور و حضور رهبران متفاوت از میان این اقوام است. اما جنرال عبدالرشید توانسته رهبری بلامنازع را در میان ازبکها و ترکمنهای افغانستان ترسیم کند. با این حال او اکنون با مخالفتهای جدی نیز مواجه است.
با همه این اما و اگرها، برخی از نزدیکان آقای دوستم میگویند که بسیاری از ازبکها به این افتخار میکنند که رهبر شان نقش کلیدی در تاریخ چهار دهه اخیر افغانستان داشته و بسیاری هم او را جنرال پادشاهساز خطاب میکنند. هنگامی که رابطه او با رییس جمهور غنی به سردی گرایید و اختلافات میان هردو دهان باز کرد، بسیاری از هواداران جنرال دوستم در شبکههای مجازی به رییس جمهور غنی یادآوری کردند که بداند جنرال دوستم چه کسی است. او کسی است که “حکومت داکتر نجیب را سقوط داده و محمد اشرف غنی را پیروز انتخابات ریاست جمهوری ساخته است.”

از سوی دیگر اواخر سال گذشته و بهار امسال سال سختی برای جنرال دوستم بوده است. او با یکی از اتهامهای بزرگی که در برابرش قد راست کرده، دست و پنجه نرم میکند. او متهم به اذیت و آزار جنسی احمد ایشچی، معاون پیشین حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان است.
در کنار این محمد عالم ساعی و شماری از اعضای پیشین جنبش ملی اسلامی افغانستان به تازگی حزب جدیدی را زیر نام جنبش نوین ملی افغانستان ایجاد کردهاند. در این حزب احمد ایشچی، محمد عالم کوهکن و شماری از فرماندهان ازبیک و ترکمن عضو هستند.
اکنون که باتور دوستم، پسر ارشد جنرال عبدالرشید دوستم میرود تا جانشین پدرش شده و میراث او را رهبری کند این پرسش باقی است که چگونه باتور جوان در برابر مخالفان پیر و دنیا دیده ایستادگی نموده و میراث پدرش را حفظ میکند.
اما نکتهی جالب این است که باتور دوستم در زمانی وارد صحنه سیاست شده و نقش کلیدی را بازی میکند که هنوز جنرال دوستم به عنوان رهبر بلامنازع ازبک و ترکمنهای شمال افغانستان حضور دارد و در حمایت از باتور جوان ایستاده است. این دقیقاً امری است که باتور دوستم را در مقابل پسران رهبران دیگر تاثیرگذار افغانستان متمایز میسازد. بسیاری از این شخصیتها زمانی وارد سیاست عملی شدند که پدران شان دیگر حضور نداشتند. با توجه به این مورد، هنوز سوال جدی دیگری وجود دارد که باتور جوان تا چه حدی میتواند از استیلای پدرش در تثبیت جایگاه خود به عنوان یک رهبر بلامنازع دیگر در جامعه ازبک استفاده کند.