افزایش نیروی نظامی آمریکا؛ از شکست بُن‌بست جنگ تا جبران اشتباهات استراتژیک گذشته

دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا به تازگی به پنتاگون یا وزارت دفاع این کشور صلاحیت داده تا شمار نیروهای نظامی واشنگتن در افغانستان را تعیین کند. اکنون این جیمز ماتیس است که باید درباره طولانی‌ترین ماموریت جنگی امریکا در تاریخ این کشور تصمیم بگیرد.

صلاحیت تصمیم‌گیری پس از آن به وزیر دفاع امریکا سپرده می‌شود که پیشتر فرماندهان ارشد نظامی این کشور از “بن‌بست” جنگ افغانستان خبر داده و خواستار افزایش نیروی نظامی شده بودند.

در همین حال وزارت دفاع امریکا در بیانیه‌یی به نقل از جیمز ماتیس نوشته است که پنتاگون تا یک ماه دیگر استراتژی جدید دولت امریکا برای مقابله با طالبان را به مجلس سنای این کشور ارایه می‌کند اما اعلان این استراتژی در میانه‌های ماه جولای به معنای این نیست که در یک فرصت زود، شمار نیروهای امریکا در افغانستان افزایش یابند.

اشتباهات گذشته

جیمز ماتیس گفته است که هرگونه تصمیم‌گیری در مورد شمار نیروهای امریکایی در افغانستان با مشورت همه جانبه در سطح حکومت ایالات متحده امریکا صورت خواهد گرفت.

او گفته است که دولت ترامپ “اشتباهات گذشته” را در افغانستان تکرار نخواهد کرد و امریکا اجازه نخواهد داد افغانستان بار دیگر به “پناهگاه‌های امن تروریست‌ها تبدیل شده، امنیت ملی امریکا و متحدانش را تهدید کند.”

mattis
جیمز ماتیس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا

رییس جمهور ترامپ درحالی به وزیر دفاع امریکا صلاحیت تصمیم‌گیری می‌دهد که چند روز پیش جیمز ماتیس در مجلس سنای آن کشور گفته بود امریکا در حال حاضر در وضعیت پیروزی در جنگ با طالبان نیست اما این وضع به‌زودی تغییر می‌کند. به گفته‌ی او طالبان در حال حاضر در افغانستان در حال قدرت گرفتن اند.

واگذاری صلاحیت تصمیم‌گیری به وزارت دفاع امریکا این پرسش را به میان آورده است که آیا ترامپ شخصا از مسئولیت پذیری در قبال افغانستان جنگ آمریکا در افغانستان شانه خالی می‌کند. این گمانه‌ها بیشتر زمانی تقویت می‌شود که هنوز دیدگاه ترامپ و استراتژی او در قبال افغانستان روشن نیست و کسی نمی تداند آقای ترامپ در مورد افغانستان چه فکر می‌کند.

منافع نظامی امریکا در افغانستان

بسیاری‌ از آگاهان امور سیاست خارجی آمریکا، به این باور اند که ترامپ در صدد تعریف منافع امریکا در افغانستان در چارچوب محاسبات نظامی این کشور است. این آگاهان متعقدند که ترامپ می خواهد بداند مصرف پول و هزینه خون سربازان آمریکایی در افغانستان چه پیامدهای برای ایالات متحده خواهد داشت.

 احمد ادریس رحمانی، پژوهشگر افغان مقیم در امریکا در این مورد به خبرنامه می‌گوید “آقای ترامپ می‌خواهد زیر دستانش برایش دریابند که افغانستان به چه درد امریکا خواهد خورد. احتمالاً این‌که این وظیفه را برای وزیر دفاع داده است خود بیانگر این مسأله است که نقش افغانستان را در چهارچوب منافع نظامی امریکا دارند جست‌جو می‌کنند.”

اما دکتر کریم پاکزاد، پژوهشگر بنیاد مطالعات بین‌المللی و استراتژیک فرانسه می‌گوید ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی‌اش هیچ علاقه‌یی به افغانستان و ادامه حضور امریکا در این کشور نشان نداده بود و در جریان چند ماه ریاست‌جمهوری‌اش هم دو تماس تلفونی با رهبران افغانستان داشته است که از حد متداول تجاوز نمی‌کند.

karim-pakzad
دکتر کریم پاکزاد، پژوهشگر بنیاد مطالعات بین‌المللی و استراتژیک فرانسه

او به خبرنامه می‌گوید ترامپ بیش از هر رییس جمهور محافظه‌کار امریکایی‌ها جنرالان سابق ارتش در میان نزدیکان خودش جای داده است و این جنرالان هستند که سعی می‌کنند تا ترامپ را قانع بسازند که نباید امریکا افغانستان را ترک کند.

آقای پاکزاد می‌افزاید که “… حضور امریکا در این کشور با منافع استراتژیک امریکا هم‌خوانی دارد. به همین جهت است که آقای جیمز ماتیس ماموریت یافته تا طی یک ماه آینده پلانی را تهیه کند که استراتژی امریکا را در افغانستان تدوین کند.”

اما برخی دیگر از آگاهان روابط خارجی ایالات متحده با افغانستان متقدند که ترامپ با این رویکرد خود نسبت به وزارت دفاع آمریکا در صدد ایجاد قدرت تصمیم گیری در سطح پایین تر و در عین حال مسولیت پذیری بیشتر بوده است.

دکتر اورزلا اشرف، رییس واحد تحقیقات و ارزیابی افغانستان می‌گوید این تصمیم ترامپ بیشتر بستگی به نحوه سیاست خارجی امریکا دارد و این‌که چگونه شخص ترامپ با آن برخورد می‌کند. به باور خانم اشرف واگذاری صلاحیت تصمیم‌گیری به وزارت دفاع آمریکا پیش از آن‌که گریز از گرفتن مسئولیت در قبال افغانستان باشد، واگذاری مسئولیت به وزیر دفاع است.

جیمز ماتیس نخستین جنرال نیروی دریایی امریکا است که پس از حملات یازدهم سپتامبر فرماندهی واحد 58 تفنگدران را به‌دست داشت و وارد ولایت قندهار شد تا طالبان را در زادگاه‌شان شکست دهد. او در سال 2005 میلادی در مورد طالبان گفته بود که “می‌روید به افغانستان و با افرادی بر می‌خورید که پنج سال است زنان را به دلیل نپوشیدن چادر سیلی می‌زنند. می‌دانید که از مردان این چنینی چیزی به نام مردانگی دیگر باقی نمانده است.”

او که از روی دقتش به تاکتیک نظامی و مسایل راهبردی به “سگ دیوانه” معروف است، اکنون پس از 16 سال وزیر دفاع ایالات متحده امریکا شده است.

US-troops1
جیمز ماتیس گفته است که هرگونه تصمیم‌گیری در مورد شمار نیروهای امریکایی در افغانستان با مشورت همه جانبه در سطح حکومت ایالات متحده امریکا صورت خواهد گرفت

بن‌بست جنگ

پیشتر جنرال جان نیکلسون، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان از “بن‌بست” جنگ در این کشور خبر داده و گفته بود برای بیرون رفت از این وضعیت، به نیروهای بیشتر نیاز است. از سوی هم گزارش‌ها می‌رساند که پنتاگون مایل است تا 5 هزار سرباز دیگر برای کمک به ارتش افغانستان اعزام کند.

پیش از سال 2014 بیش از 100 هزار نیروی نظامی امریکایی و ناتو در کنار نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان حضور داشتند. پس از آن این رقم به 13 هزار سرباز کاهش یافت. سربازان باقی مانده اکنون نیروهای افغان را آموزش و مشوره داده و عملیات حمایتی از آن‌ها در جنگ با شورشیان را انجام می‌دهند.

افغانستان در حال حاضر با شورشی گری روز افزون دست‌وپنجه نرم می‌کند. اشرف غنی رییس جمهور افغانستان گفته است که 20 گروه تروریستی عملاً در افغانستان می‌جنگند. از سوی دیگر، دفتر بازرس کل ایالات متحده امریکا برای بازسازی افغانستان یا سیگار چندی پیش گفته بود که حکومت افغانستان ساحات بیشتری را از دست داده و بر 65 درصد قلمرو خود کنترل دارد.

اکنون پرسش این است که آیا افزایش شمار نیرو در افغانستان می‌تواند به بن‌بست جنگ در این کشور پایان داده و امریکا را در طولانی‌ترین جنگ تاریخ این کشور پیروز بسازد.

جمیز ماتیس، وزیر دفاع امریکا در سفری به افغانستان اعلام کرد که واشنگتن شانه‌به‌شانه با کابل برای آینده افغانستان می‌ایستد. او همچنان به تازگی گفته است که راهبرد جدید امریکا برای رسیدگی به شرایط افغانستان رویکرد منطقه‌یی خواهد داشت.

ادریس رحمانی در این باره می‌گوید افزایش نیرو در افغانستان کلید حل مسأله جنگ این کشور نیست بل که نوعیت نیروهای فرستاده شده سرنوشت این جنگ را مشخص می سازد. او می‌گوید که “اگر قرار باشد ۱۰۰ هزار مشاور نظامی در کشور بیاید تغییر در بیلانس جبهه نخواهد آمد اما اگر ۱۰ نفر جنگنده‌های کارکشته در میدان جنگ داخل شوند این بیلانس را تغییر می‌دهند.”

idris-rahmani
احمد ادریس رحمانی، پژوهشگر افغان مقیم در امریکا

آقای پاکزاد نیز می‌گوید درخواست نیروی اضافی از سوی جنرال نیکلسون یا سایر مسئولان ناتو برایش قابل درک است چرا که به گفته او، هیچ جنرالی نمی‌تواند با نیروی کم چالش روز افزون را مهار نماید.

او می‌گوید که “اما این تقاضاها هم از ارسال حداکثر ۳۰۰۰ سرباز جلوتر نمی‌رود. این برای حفظ مواضع است نه برای پیروزی در جنگ.”

اورزلا اشرف در گفت‌وگو با خبرنامه می‌گوید با توجه به تجربه گذشته، افزایش شمار نیروها نمی‌تواند به امنیت افغانستان کمک کند زیرا در گذشته نه چندان دور این کشور، شاهد حضور بیش از 100 هزار سرباز خارجی بوده است.

به باور او، با افزایش شمار نیروهای خارجی در افغانستان، میزان خشونت‌ها و منازعات نیز بلند رفته و غیرنظامیان بیشتر قربانی شدند. در همین حال خانم اشرف تاکید می کند که حکومت افغانستان و حامیان آن به شمول تروریستان در افزایش تلفات غیرنظامیان سهم داشته اند.

او می‌افزاید که “مبحث اصلی این است که منازعه و جنگ در افغانستان اگر راه حل آن نظامی می‌بود، در زمان آمدن اوباما باید به صلح پایدار می‌رسیدم اما امروز بدتر از هر سال دیگر می‌باشد.”

رییس واحد تحقیقات و ارزیابی افغانستان راه‌حل بحران افغانستان را نیازمند یک طرز دید متفاوت از آن‌چه قبلاً عملی شده، دانسته می‌گوید “این می‌تواند جست‌وجوی راه‌حل‌های سیاسی باشد، می‌تواند اعمال فشار بر مناطق و حکومت‌ها و نهادهایی که منبع الهام، منبع مالی و اقتصادی و ایدیولوژی برای شبکه‌های تروریستی هستند، باشد. اگر این منابع خشکانده شود نیاز به عساکر بیشتر نمی‌شود.”

اورزلا، یک ماه است که به عنوان رییس واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان فعالیت می‌کن
اورزلا اشرف، رییس واحد تحقیقات و ارزیابی افغانستان

گرِه کور

افغانستان در حال حاضر بیش از 300 هزار نیروی نظامی دارد. این نیروهای در جریان 16 سال گذشته از سوی نیروهای خارجی آموزش دیده و تجهیز شده‌اند. پس از 2014 این نیروها به تنهایی مسئولیت تأمین امنیت افغانستان را بر عهده گرفته اند. اما در جریان چند سال اخیر این نیروها در چندین مورد در مقابل طالبان عقب‌نشینی کرده‌اند؛ تا آن‌جا که ولایت شمالی قندوز دوبار به‌دست طالبان افتاده است.

در بهار امسال طالبان قادر شدند بر یکی از مراکز بزرگ ارتش افغانستان در شمال این کشور حمله کنند. جنگجویان این گروه توانستند به مقر فرماندهی سپاه 209 شاهین وارد شده و بیش از 100 سرباز را به قتل برسانند. پس از این رویداد شماری از مسئولان ارتش در سپاه 209 شاهین به اتهام غفلت وظیفوی محاکمه شدند.

بسیاری‌ها می‌پرسند چرا این نیروها در برابر هراس‌افگنی عاجز آمده و نمی‌توانند در جنگ با شورشیان پیروز شوند. شماری هم گرهِ کور جنگ افغانستان را در شمار نیرو نه بلکه در ضعف رهبری این نیروها می‌دانند.

احمد ادریس رحمانی، پژوهشگر افغان مقیم در امریکا می‌گوید مشکل جنگ افغانستان عدم کفایت سیاسی رهبران سیاسی افغانستان در ترمیم روابط با پاکستان است. به گفته او، این یگانه مسأله‌یی است که جنگ را در افغانستان پیوسته شعله‌ورتر ساخته است. آقای رحمانی می‌افزاید که “اما برای کشورهای دیگر این یک فرصت خوب برای بهره‌برداری از افغانستان و پاکستان است.”

کریم پاکزاد اما می‌گوید بر علاوه ضعف استراتژی نظامی امریکا، استراتژی سیاسی آن یعنی حمایت از یک دولت ناکارآمد و فاسد نیز پیروزی نظامی را تسهیل نمی‌کند. به باور آقای پاکزاد دولت افغانستان با داشتن بیش از 300 هزار نیرو، ضعیف‌تر ‌شده و کنترل خود روی مناطق بیشتر را از دست می‌دهد.

طالبان این تصویر را از مهاجمان دیروزشان بر قول اردوی 209 شاهین منتشر کرده است
طالبان این تصویر را از مهاجمان این گروه بر قول اردوی 209 شاهین منتشر کرده بود

او همچنان می‌افزاید که “…یک بخش مهم نیروهای دولتی از کسانی تشکیل می‌شود که برای تأمین معشیت فامیل خود به آن پیوسته‌اند نه به‌خاطر اعتقاد ایدیولوژیک مبارزه علیه طالبان، تروریزم و اسلام افراطی آن‌ها. این عدم آمادگی و عدم تمایل واقعی به جنگیدن ضربه مهلکی بر این نیروها وارد می‌سازد.”

ناتوانی، عدم مدیریت درست و موجودیت فساد در راس نیروهای امنیتی افغانستان یکی دیگر از عوامل شکست در برابر هراس‌افگنی است که به گفته‌ی آقای پاکزاد اگر “حکومتداری ضعیف و آغشته به فساد را به آن علاوه کنیم، بدبختانه تابلو کامل می‌شود و از این حالت آن‌هایی که سود می‌برند طالبان اند و حامیان خارجی آنان.”

ابعاد جنگ افغانستان

پیوسته گفته می‌شود که جنگ افغانستان عوامل بیرونی دارد و از بیرون سازماندهی می‌شود. دولت افغانستان نیز مدعی است که تروریستان در بیرون از خاک این کشور پناهگاه دارند و از آن‌جا تمویل می‌شوند.

اورزلا اشرف می‌گوید مشکل جنگ در افغانستان دو بعد دارد، یکی ضعف مدیریت و رهبری در داخل سیستم و  دیگری مداخلات خارجی است.

به گفته این کارشناس افغان، ضعف مدیریتی در حکومتداری باعث می‌شود نیروهای امنیتی افغانستان و رهبری آنان در مجموع نتوانند کارها و فعالیت خود را به‌صورت مناسب به پیش ببرند.

خانم اشرف می‌افزاید که “این خودش می‌تواند بحران‌زا باشد و مشکلات بسیار جدی را فراهم کند. ضعف و مدیریت و ناکامی در حکومتداری زمینه را برای نیروهای آشوب‌گر و تروریست مساعد می‌سازد.”

A.N-Army
این کارشناسان افغان ضعف مدیریتی در حکومتداری را عاملِ عدم موفقیت نیروهای امنیتی افغانستان و رهبری آنان در کارها و فعالیت‌های‌شان می‌دانند

در بعد خارجی جنگ افغانستان نیز کشورهای زیادی دخیل اند. افغانستان مدعی است که به نیابت از تمامی کشورها با تروریزم می‌جنگد و نیاز است تا جهان و منطقه این کشور را کمک کنند.

رییس واحد ارزیابی و تحقیق افغانستان نیز می‌گوید افغانستان میدان انعکاس جنگ‌ها، تضادها و منازعات متعدد است که شامل نه تنها قدرت‌ها و نیروهای منطقه‌یی می‌شود، بلکه قدرت‌های فراتر از منطقه نیز در آن نقش دارند.

او می‌افزاید که “تا زمانی که یک اجماع و توافق صادقانه بین تمام این نیروها به‌وجود نیاید بحران افغانستان پایان پیدا نمی‌کند. هر دو بعد به‌صورت مساوی تاثیر مستقیم خود را روی وضعیت فعلی افغانستان گذاشته است.”

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *