چند روز پس از آغاز عملیات تهاجمی خالد برای سرکوب گروههای تروریستی از سوی وزارت دفاع افغانستان، چندین مهاجم گروه طالبان ظهر روز جمعه، اول ثور، بر پایگاه نظامی سپاه 209 شاهین در ولسوالی دهدادی ولایت بلخ حمله کردند. در این حمله 135 تن به شمول 36 افسر، 94 سرباز و 5 غیرنظامی به شهادت رسیدند و 64 تن دیگر زخمی شدند.
حمله بر مقر سپاه 209 شاهین یکبار دیگر ادعای حکومت افغانستان مبنی بر این که طالبان در جنگ شکست خوردهاند، را با چالش مواجه کرد و انتقادهای زیادی را متوجه رهبری حکومت و نهادهای امنیتی ساخت. در پی این حمله وزیر دفاع و رییس ستاد ارتش افغانستان از سمتهای خود استعفا کردند و رییس جمهور فرماندهان تمامی سپاههای این کشور را برکنار و تبدیل کرد.
یک هفته پس از آن، به تاریخ 8 ثور سال جاری خورشیدی گروه طالبان از آغاز عملیات بهاری منصوری خبر داد و گفت که اعضای این گروه در این عملیات در دو بخش ملکی و نظامی فعالیت خواهند کرد. در بخش ملکی در ساحات تحت کنترل شان واحدهای اداری نظام شان را فعال خواهند کرد و در بخش نظامی به حملات نظامی شان به گونه جنگهای چریکی و انفجارات ادامه خواهند.
پس از آن طالبان چندین حمله را در نقاط مختلف افغانستان از جمله حمله بر پاسگاه ارتش در ولسوالی شاهولی کوت، حمله بر پاسگاه ارتش در ولسوالی میوند ولایت قندهار و حمله بر یک کلوپ عسکری در ولایت خوست انجام دادند.
تمرکز جنگجویان طالب از پاسگاههای کوچک به مراکز بزرگ نظامی بیانگر تغییر تاکتیک جنگی است که در سال جاری گروه طالبان روی دست گرفته است. پیشتر شاهحسین مرتضوی، سرپرست دفتر سخنگوی ریاست جمهوری نیز تغییر تاکتیک گروه طالبان و تمرکز بر پایگاههای نظامی را تایید کرده و گفته بود که به وزارت دفاع افغانستان فرمان داده شده تا تدابیر امنیتی لازم برای حفاظت از پایگاههای نظامی این کشور گرفته شود.
تاکنون حملات گروه طالبان بر مراکز نظامی تلفات سنگینی را بر جای گذاشته است. در ماه ثور امسال جان سپکو، بازرس ویژه امریکا برای بازسازی در افغانستان در گزارش ربعوار خود به کنگره آن کشور گفت که در شش هفته نخست سال جاری میلادی بیش از 800 نفر از نیروهای امنیتی افغانستان در نبردهای گوناگون کشته شدهاند.
واگرایی رهبران
تغییر شیوههای جنگ از سوی یکی از طرفهای درگیر امر معمول پنداشته میشود. این تغییر تاکیتکهای جنگی نظر به زمان، قوتها و ضعفها، و مناطق و مسائل دیگر مرتبط اتفاق میافتد. اما تغییر شیوههای جنگی طالبان در ماههای اخیر از پیچیدگی شورشی گری در این کشور حکایت دارد .
جنرال عتیقالله امرخیل، کارشناس نظامی میگوید رهبری طالبان و کسانیکه به آنان کمک میکنند نظر به اوضاع افغانستان تغییراتی را در شیوه جنگی طالبان به وجود میآورند. او در گفتوگو با خبرنامه میگوید با آنکه دولت افغانستان نیروهای نظامی چهارصد هزار نفری دارد، اما به خاطر ضعف در مدیریت و رهبری بزرگ این کشور نمیتواند در مقابل شورشیان از شهروندان افغان دفاع نماید.
به گفتهی آقای عمرخیل “زمانی که در اینجا بیاتفاقی و خودخواهی و فساد بهوجود میآید، طبعاً توجه به طرف جنگ و پیروزی کمتر میشود… اینها هرکدامش در غم چوکی و مقام وغیره میشوند.”
علاوه براین آقای امرخیل باور دارد که ساختار قدرتمند بدون رهبری درست نمیتواند پیروز میدانهای جنگ باشد و در اکثر موارد خطر شکست آن ساختار نیز محتمل است. به گفتهی این کارشناس نظامی طالبان نقاط ضعف حکومت افغانستان و قوت خود را شناسایی کرده و به این جهت برای این که خود را نشان داده باشند، بسیاری از مراکز مهم را هدف قرار میدهند.
اما محمد رادمنش، معاون سخنگوی وزارت دفاع افغانستان میگوید که هدف طالبان از تغییر شیوه جنگ این است که سوالات بزرگی را در ذهن شهروندان افغان خلق نمایند و این موضوع را با کمک نهادهای استخباراتی منطقه ای انجام میدهند.
او میافزاید که وزارت دفاع افغانستان تاکتیکهای مختلف را در جریان تعلیم و تحصیل در دانشگاهها و مراکز تعلیمی به نظامیان افغان آموزش میدهد و شیوههای جنگ طالبان را میداند.
تمرکز بر شهروندان
پس از آنکه طالبان بر سپاه 209 شاهین حمله کردند، برای بسیاریها این پرسش به میان آمد که وقتی ارتش نمیتواند از پایگاههای خود دفاع کند چگونه میتواند از مردم افغانستان حفاظت کند.
جنرال عتیقالله امرخیل با بیان اینکه حملات طالبان بر مراکز بزرگ نظامی میتواند روی روحیه سربازان نیز تاثیرگذار باشد، میگوید “وقتی بالای یک قول اردو حمله میشود، پس یک تولی، یک کندک یا یک لوا چه فکر میکند، وقتی بالای یک شفاخانه در مرکز کابل حمله میشود پس آنان همیشه خود را در خطر میبینند.”
اما محمد رادمنش سخنگوی وزارت دفاع افغانستان بر این موضوع تاکید دارد که نمیتوان با کشتار فرزندان افغانستان، اعتماد شهروندان آن را به دست آورد. آقای رادمنش با اشاره به حمله طالبان بر سپاه شاهین گفت که طالبان با استفاده از ابزارهای عاطفی و پوشش زخمیهای که نیاز به درمان داشتند، وارد محوطه سپاه شاهین شده و فاجعه آفریدند. او تاکید میکند که دیگر این تجربه تکرار نخواهد شد و وزارت دفاع افغانستان تدابیر لازم را برای حفاظت از تاسیسات نظامی، روی دست گرفته است.
جنگ تبلیغاتی
حملات طالبان بر مراکز بزرگ ارتش و نیروهای امنیتی هربار بازتات گسترده داخلی و جهانی یافته است. این حملات بر مراکز بزرگ نظامی و غیرنظامی، شورشیان را برای ساعتها سرخط اخبار جهان میسازد. به این جهت، این گونه حملات به طالبان برگ برندهیی محسوب میشود تا دولت افغانستان را با موجی از انتقادات درونی مواجه سازد و نارضایتی شهروندان را نسبت به آن افزایش دهد. در عین حال در سطح داخل و خارج این کشور حکومت را در کابل ضعیف و ناکارآمد جلوه دهد.
فتح الله قیصاری، منشی کمیسیون امور دفاعی مجلس نمایندگان به خبرنامه میگوید که طالبان با انجام این حملات در صدد نشان دادن قدرت نفوذ و در عین حال پیش برد یک جنگ روانی تمام عیار میباشد.
جنرال عتیقالله امرخیل نیز میگوید جنگ تبلیغاتی به شدت موثرتر از جنگ گرم است. زیرا به باور او، به لحاظ روانی این جنگ میتواند شهروندان را متاثر بسازد.
بیاعتمادی مردم
پس از وقوع رویدادهای خونین که توسط طالبان انجام میشود، این سوال مطرح میشود که حکومت در امر مبارزه با هراسافگنی ناتوان است و نمیتواند امنیت مردم افغانستان را تامین کند.
عتیقالله امرخیل نیز میگوید مردم در اثر جنگ از خانههای شان بی جا میشوند و بیمناک اند که نمیتوان بر حکومتی که از ساختارهای خود قابلیت دفاع را ندارد، اعتماد کرد. او میگوید که “تاثیرگذار است. سر و صدای مردم را میبینیم. در بین مردم یکبار داخل شوید ببینید مردم چه میگویند. طبعاً بالای روحیه مردم تاثیر میکند.”
اما محمد رادمنش میگوید مردم افغانستان از همه بیشتر بالای دولت و نیروهای دفاعی و امنیتی شان اعتماد دارند.
نفوذیها
پس از وقوع رویدادهای خونین در نقاط مختلف افغانستان، گزارش میشود که طالبان به کمک نفوذیهای شان این حملات را انجام دادهاند. پیش از این سیگار نیز گزارش داده بود که 16 درصد سربازان ارتش با مخالفان مسلح رابطه دارند.
فتحالله قیصاری، منشی کمیسیون امور دفاعی مجلس نمایندگان میگوید که اگر شورشیان در درون ساختارهای امنیتی این کشور نفوذیهای جدی نداشته باشند، قادر به انجام حملات بزرگ بر ساختارهای نظامی و امنیتی نیستند.
او به خبرنامه میگوید که “…اینها در داخل شان نفر جور میکنند و پول تیر میکنند. مردم ما بیبضاعت هستند به این چهارده هزار معاش که هست بخور و نمیر چیز نمیشود. بیشتر در داخل اردو و پولیس اینها تا نفر جور نکنند هیچوقت این کار را کرده نمیتوانند.”
تغییر رویکرد
با توجه به تبعات زیانبار حملات هدفمند بر ساختارهای امنیتی و دفاعی افغانستان، نیاز است تا کابل در دو سطح به مقابله بپردازد. از آن جایی که بخشی عظیمی از این حملات مورد استفاده در جنگ روانی شورشیان علیه دولت افغانستان میباشد، نیاز است تا در حوزه جنگ روانی حکومت وحدت ملی تغییرات بزرگی را به میان آورد. این تغییرات میتواند شامل نوع رویارویی با جنگ روانی طالبان و در عین حال در ساختارها و مامورانی باشد که در راس این نهادهای پیش برنده روابط استراتژیک عمومی و نهادهای اطلاع رسانی حکومتی قرار دارند.
همزمان با این بسیاریها باور دارند که در سطح استراتژیک نیز نیاز است تا حکومت افغانستان تدابیر لازم را برای محافظت از این نهادها روی دست گیرد. به باور بسیاری از نمایندگان مردم در مجلس افغانستان و کارشناسان افغان تمرکز روی مسائل اطلاعاتی و پیش گیری از وقوع این حملات میتواند از تاکیتکهای باشد که حکومت افغانستان در مقابله با تغییرات تاکتیکی جنگی شورشیان در سال جاری روی دست گیرد.