کانادا کشوری که یکی از نمونههای دموکراسی در جهان میباشد نیز در حوزهی حقوق زنان با چالشهای بزرگی روبرو است. مردمان بومی آن کشور که چهار درصد از کل جمعیت آنجا را تشکیل میدهند، همواره مورد قاچاق جنسی از سوی قاچاقبران در کانادا قرار گرفته اند.
گزارشها نشان میدهد که این شهروندان کانادایی، تشکیل دهندهی بیش از 50 درصد از کل قربانیان قاچاق جنسی در آن کشور بوده اند. بر اساس گزارشها این پدیده در کانادا پیچیده بوده و دلایل بسیاری به شمول فقر و نژادپرستی باعث افزایش آن شده است.
لارن چوپک دختری که 19 سال دارد، یکی از قربانیان این پدیده در وینیپیگ کانادا بوده است. او در مصاحبه اش با (CNN) میگوید که 14 ساله بود که از سوی قاچاقچیان جنسی از زادگاهش ربوده شده و مورد سوءاستفاده جنسی مداوم قرار گرفته است. داستان تکاندهندهی این دختر کانادایی به دلیلی مورد توجه زیادی قرار گرفته که او یک شهروند بومی آن کشور میباشد.

لارن اکنون پس از فرار از چنگ قاچاقچیان، در یکی از خانههای امن روستایی در منطقهای به نام مانیتوبا به سر میبرد. او دختریست که حدود 5 سال قربانی این پدیده بوده است.
لارن میگوید “من همواره خودم را متهم میکردم، حتی پس از زمانیکه به این مکان آمدم. اما اکنون پیبردم که در آن زمان من یک کودک بودم. تلقین کرده بودم که خودم به آنها اجازه میدهم تا این کارهای زشت را بر من انجام دهند.”
نژادپرستی
دیان ریدسکی سازمانی را به نام مرکز ماوایی “Ma Mawi Wi Chi Itata Centre” مدیریت میکند.؛ سازمانی که برای حمایت از زنان و کودکان بومی کانادایی ساخته شده و به طور مشخص به قربانیان قاچاق جنسی در کانادا رسیدگی میکند. سازمان خانم ریدسکی، خانههای امن زیادی را در قالب ساختار خود دارد و کار اصلی سازمان او توانبخشی به قربانیان این نوع قاچاقها و پیشگیری از آنها در مانی توبا میباشد.
با اینوجود بیمارستان روستاییِ که لارن نیز در آنجا به سر میبرد تحت مدیریت سازمان این خانم میباشد.

ریدسکی میگوید که تاریخچهی نژادپرستی علیه کاناداییهای بومی به خشونت و استثمار علیه آنها تبدیل شده است. او تصریح میکند “به عنوان یک زن بومی – جز اقلیتهای کشور – مبارزه با کلیشهها در جامعهای که همواره در آن زنان و دختران بهگونهی خاص هدف خشونت و سوءاستفاده قرار گرفته اند، بسیار دشوار است. حال آنکه این خشونتها به قاچاق و سوءاستفادهی جنسی منجر شده است.”
داستان غمانگیز دیگری شبیه این در مورد دختر نوجوانی به نام تانای لیتل تکرار شده است. داستانی که نشاندهندهی روند دسیسهسازی و سپس اختطاف آنان میباشد.
تانای لیتل زمانی که فقط 11 سال سن داشت، برای اولینبار در کوچههای اطراف خانهی شان در وینیپیگ مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفت. او میگوید که دختری که از خودش بزرگتر بود و وانمود میکرد که دوست خیلی نزدیک به تانای میباشد او را بیهوش کرده و با خود برده است.
تانای میگوید “من فقط زمانی را به یاد میآورم که در مرا داخل اتاق بردند و دو پسر – یکی پس از دیگری – وارد اتاق شدند.” او میافزاید “من به این فکر بودم که اگر رابطهی جنسی با آنان را رد کنم، چه اتفاقی برایم خواهد افتاد؟” زیرا به گفتهی این دختر کسانی که در برابر آنان مقاومت نمیکردند، فقط مجبور بودند که با تعداد کمی از مردان آنجا رابطه برقرار کنند.

تمرکز بر قربانیان
این حکایات غمانگیز سالهای زیادی در خانوادهها، حوزههای امنیتی و خانههای امن شنیده شده است.
دیان ریدسکی، مدیر سازمان ایتاتا (Ma Mawi Wi Chi Itata Centre) میگوید که دختران قربانی باید همهروزه یک هزار تا دو هزار دالر برای قاچاقچیان درآمد داشته باشند.
حالا اما ریدسکی و همکارانش به کمک دولت آنکشور برنامههایی را به منظور شناسایی تهدیدات و خطرات مروج در اجتماع مردم بومی این سرزمین روی دست گرفته اند؛ برنامههایی که رویکرد جدید برای مبارزه با قاچاق جنسی پنداشته میشود.
جینیفر ریچاردسن، مدیر نهاد خیریه تراسیا (Tracia’s Trust) میگوید که بخشی از استراتژی دولت مانیتوبا بر مبارزه با سوءاستفاده و قاچاق جنسی کودکان متمرکز میباشد. او میگوید دولت آنجا متعهد شده تا 10 میلیون دالر کانادایی – که رقم کوچکی برای جمعیت کمتر از یک میلیون نفر میباشد – را به آنان کمک کند.

مبارزه علیه قاچاق جنسی
یکی از استراتژیهای در حال اجرا برای مبارزه با سوءاستفاده و قاچاق جنسی در کوچههای مانیتوبا تطبیق قانون به کمک ماموران میباشد. تقریبا همه روزه پلیس وینیپیگ واحد خاصی را برای مبارزه با سوء استفاده و قاچاق جنسی در کوچههای آنجا اعزام میکند.
ماموران اجرای قانون در کانادا با تایید تعصب و نژادپرستی علیه بومیهای آن کشور حتی در ادارات آنان میگویند که این عوامل سد راه پلیس شده بود تا آنها ندانند که چگونه و چرا دختران بومی در وینیپیگ آسیبپذیر و در معرض خطر اند.
دنی سمیت، معاون رئیس پلیس وینیپیگ میگوید “تعصب حتی در میان ماموران پلیس وجود دارد. ما قطعا مراحلی را روی دست گرفتهایم تا این پدیده را به راههای بیشماری دفع نماییم.” او در ادامه میگوید “تیم ما برای این کار اختصاص داده شده است. ما تلاش مینماییم تا با عاملان این پدیده ارتباط برقرار نموده و آنان را شناسایی کنیم.”
میراث سالهای طولانی نزادپرستی و سوءاستتفاده از بومیهای کانادایی، پیشرفت را برای مردمان این جامعه دشوار میسازد. اکنون پس از سالها دولت کانادا اعلام کرده است که به زودی تحقیقاتی را برای شناسایی عوامل مفقودشدن و به قتلرسیدن دختران و زنان بومی آنکشور، راه اندازی میکند.

مطالعات در کانادا نشان میدهد که دختران و زنان بومی پنج برابر بیشتر از زنان و دختران غیر بومی آن کشور در پی خشونتها جان داده اند.
خانم ریدسکی میگوید “ما تا هنوز در جامعهای قرار داریم که زنان و دختران بومی سرزمین مان، در آن هدف قرار میگیرند. جامعهای که نشان میدهد در آن زنان و دختران بومی از حقوق کمتر انسانی برخوردار اند یا در واقع از حقوق انسانی برخوردار نیستند. او میگوید اکنون به این نتیجه رسیده ایم که حتی مرکز تجارتی نیز برای قاچاق دختران بومی وجود دارد.”
عبدالله رحمانی همکار این گزارش بوده است.