نیروهای عراقی تحت حمایت ایالات متحده چنانچه به بازگیری شهر موصل از داعش نزدیک شده اند، برنامه های برای هدف گیری قلب گروه های تروریستی “خلافت” در رقه نیز تحت اجرا است.
هر دو شهر، هدف اصلی یک استراتژی جدید و تستنشدهی نظامیان امریکایی برای شکست نیروهای تروریستی داعش در شرق میانه است. به جای اعزام نیروهای زمینی بیشتر، ایالات متحده نیروهای خاص، منابع اطلاعاتی و نیروهای هوایی برای جنگ جویان عراقی و سوری فراهم میکند.
آخرین بار ایالات متحده از این رویکرد یک و نیم دهه قبل در افغانستان استفاده کرد که در آن ترکیب مشابه از نیروهای ویژه امریکا به همکاری متحدان افغان شان بر روی زمین نبرد، استفاده شده بود که با حمایت گستردهی نیروی هوایی ایالات متحده در ماه های پس از 11هم سپتامبر منجر به سرنگونی طالبان در آن کشور شد.
پس از شعارهای گستردهای رهبران امریکا در بناسازی یک صلح پایدار در جریان دولت رییسجمهور بوش در عراق و شکست دولت اوباما در فروکش کردن جنگ داخلی سوریه، یک واقع گرایی جدید در میان سیاست مداران امریکا و جنرال های که برای آنان کار میکنند، به وجود آمده است. بحث در مورد محو تروریزم به صورت مثبت آن یا ایجاد دموکراسی به سبک غربی، دیگر وقتش گذشته است.
در رابطه به اینکه چگونه این استراتژی کار میکند، من در طول هفته گذشته با طراح جنگ علیه داعش، جنرال جوزف ووتل فرمانده فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده، سفر کرده ام. در طول این سفر ما به عراق و افغانستان رفته و جنرال های زیادی که تحت امر او بودند را ملاقات کردیم. جنگ با طالبان در افغانستان مثل داشتن یک زمین بنبست می ماند حال آنکه در سوریه و عراق مسیر مقابله مشخصا به سمت داعش است.
ووتلِ 58 ساله رهبری فرماندهی عملیات های ویژه ایالات متحده و فرماندهی عملیات های مخفیانهی مشترک که در آن در سال 2011 اسامه بن لادن کشته شد را بر عهده داشته است. او اندکی قبل از کشته شدن اسامه، رهبری این عملیات ها را به عهده گرفته بود. ووتل که مسوول نبرد ها در افغانستان، عراق و سوریه هست برای خودش غیر معمول است، چنانچه این نخستین بار بود که با تاکید دولت اوباما به افزایش عملیات نیروهای ویژه، یکی افسرکارکشته عملیات های ویژه برای رهبری آن نبرد ها گذاشته شده بود.
ووتل اهل مینهوستا است و از طرفداران سرسخت تیم فوتبال وایکینگ. روز پنج شنبه با من در یک پایگاه امریکا در خاورمیانه نشسته بود و همچنان روز جمعه در هواپیمای او ما روی موارد چون چگونگی کمپاینها، از شروع عملیات بزرگ جنگی برای باز پسگیری موصل، دومین شهر بزرگ عراق از داعش تا عملیات های اولی نیروهای ایالات متحده در اطراف رقه، پایتخت فعلی داعش در سوریه گفتگو کردیم. در عین حال، برنامه های داعش برای تبدیل شدن از یک خلافت فزیکی به مجازی و ادامه تهدیدهای مطرح شده توسط شاخه القاعده در سوریه نیز در گفتگوهای ما جا باز کرد.
آن گفتوگو برای روشنشدن این موارد نشر شدهاست.
برگن: در حال حاضر آیا کمپاین مبارزه با داعش در رقه آغاز شده؟
ووتل: برای یک مدت طولانی است که ما موارد آمادهسازی در برابر رقه و موصل را انجام میدهیم. مدت ها قبل ما گفته بودیم که “حملات بر موصل را آغاز کرده ایم”. ما 36 فرمانده داعش را در منتطه رقه از بین بردیم؛ برای من این به خودی خود بخشی از فاز آماده سازی است.
بناً ما باید چنین فکری در رقه انجام میدادیم. اگر ما سران داعش را در رقه می دیدیم آنان را از بین می بردیم. لذا به صورت قانونی و مشروع می توانیم بگویم که ” بله ما در حال انجام عملیات ها در رقه بودیم”.
اهمیت رقه از آن جایی مهم است که داعش نقشه های عملیات های تروریسی خود بر خارج را در آن جا طراحی می کرد و این مساله مارا وادار می کرد تا هرچه سریعتر این شهر را در کنترول خود بگیریم. زیرا تمام توطئه ها در آنجا طراحی میشد. این بدان معنی نبود که لزوما ما باید می دانستیم که یک طرح مشخص توطئه وجود داشته باشد و ما باید آنرا در همان روز یا چند هفته مختل می کردیم. بلکه رقه به عنوان مرکز مالی، رهبری و عملیات های خارجی گروه موسوم به دولت اسلامی شناسایی شده بود. لذا این مسایل آنجا را مهم ساخته بود.
برگن: ابوبکر البغدادی رهبر داعش، آیا او فرماندهی آنان را بر عهده دارد؟ او اکنون در کجا است؟ و آیا حرف و حدیثی از جانشینی هست، اگر او کشته شود؟
ووتل: فرض من این است که او تا هنوز زنده است. آدرس مشخص از جایی که او در آنجا قرار داشته باشد را هم نمیدانیم. مطمینا اگر می دانستیم، به دنبالش می رفتیم. همان گونه که گفتم، ما از تمام راه هایی استفاده خواهیم کرد که بتوانیم او را هدف قرار دهیم. مسلماً او برنامهی حساب شده برای جانشینی دارد. او قطعاً شماری از رهبران خود را دیده است که در طول این زمان، هدف قرار گرفتند و من فکر می کنم که او تا به حال به برخی از خالیگاه ها در رهبری خود توجه داشته که در چند ماه گذشته اتفاق افتاده است.
برگن: ظاهراً با از بین رفتن یکی از رهبران تفاوت خاصی ایجاد نمی شود، اما وقتی شما 36 تن از رهبران و تعداد چشم گیر از مقامات کلیدی آنان را در اطراف موصل کشته اید، این یک امتیاز بزرگی است و آیا این تاثیری خواهد داشت؟
ووتل: بله که دارد، این شروع از بین بردن برخی از تاب های آنان است. این آغاز مختل سازی سازمان مراقبت آنها است. لذا آنان نیاز به رهبرانی چندکاره پیدا خواهند کرد و این باعث مختل شدن زمان بندی آنان میشود و به همین اساس باعث اختلال در فرایند تصمیم گیری آنها خواهد شد. با این نا راحتی آنان چگونه می توانند منابع خود را مدیریت کنند و به خود سمت و سو بدهند. این تاثیر خودش را خواهد داشت. همین طور شماری از رهبرانی را که شما ذکر کردید که ما آنان را در حومه شهر موصل هدف قرار دادیم به صورت کلی برای کمپاین مفید خواهد بود.
برگن: سال بعد برای داعش چگونه خواهد بود؟
ووتل: نگرانی من این است، زمانی که نظام فزیکی این خلافت برچیده شد و از میان رفت ما باید نگران خلافت مجازی آن باشیم. این (داعش) یک سازمان با درجه بالایی از قابلیت های فنی و درک انترنت است و از توانایی خوبی برای تحمیل ایدولوژی خود از طریق رسانه های اجتماعی برخوردار است که در میان نسل جوان خیلی شدت یافته است. چیزی که در گذشتهها نبود.
هنگامی که شما مجلهی دابق (وبزین داعش در زبان انگلیسی) را نگاه کنید، با کیفیت خیلی بالا نشر میشود. این بی محاسبه اتفاق نیافتاده است. هر باری که دابق منتشر می شود من آن را می خوانم. آنان از کیفیت خوبی برخوردارند و انگلیسی خوبی نیز می نویسند.
داعش به این پی برده است که خلافت فزیکی آنان به شدت تحت فشار است و آن ها به آماده سازی همان رویکرد خلافت فزیکی شروع کرده اند.
برگن: در پایان روز شما می توانید به صورت آنلاین رادیکال شوید اما نمی توانید آموزش واقعی را به صورت آنلاین فرا بگیرید. پس میان خلافت فزیکی و خلافت مجازی تفاوت بزرگی است، درست؟
ووتل: مسلماً، اما موفقیت آن ها در هر بار الزامی نیست. آنان فقط باید در هر 10بار یکی را موفق شوند و این روایت های شان را به صورت خیلی موثر تغدیه خواهد کرد.
برگن: با خلافت مجازی می شود کاری کرد؟
ووتل: ما نیازمند هستیم تا به صورت فزیکی، گروه های تولیدات رسانه های اجتماعی آنان را دنبال کنیم و باید گسترده تر از جهان اسلام طلب کمک کنیم و صدای معتبری را بلند کنیم که بتواند جایگزینی را برای آن ارایه کند.
برگن: به نظر می رسد داعش یک استراتژی نامنسجمی دارد، نخست یک خلافت فزیکی می سازند، سپس حمله به غرب و کشتار امریکایی ها. فکر نمی کنید با حمله به غرب آنان آن چه که هدف اصلی شان خوانده شد یعنی ساختن یک خلافت مجازی را تضعیف می کنند؟
ووتل: در ابتدا داعش مسلماً فکر می کرد که ساختن یک خلافت فزیکی راه دارد اما زمانی که تحت فشار قرار گرفتند ما می بینیم که افرادی حملاتی را بر غرب سازمان دهی می کنند، چه با الهام از داعش یا چه با فشار از جانب آنان باشد، چیزی هست فراتر از گرفتن امتیاز از جانب حمله کننده ها.
آنان به شهروندی خلافت بیشتر از شیوه فیزیکی، شیوه مجازی را مورد مشاهده قرار می دهند. با آن شما می توانید یک عضو از گروه، در هرجایی که هستید، باشید. شما می توانید یک شهروند الکترونیکی آن باشید.
آنان مسلماً تمرکز بر خودشان را به دلیل حملات در غرب بیشتر می کنند که با آن اما انگیزه بیشتری به کشورهای ائتلاف داده شده است که به آنان حمله کنند تا خلافت شان برچیده شود.
برگن: حملهی عمده بر داعش در موصل در طول هفتهی گذشته که شامل هردو ارتش عراق و شبه نظامیان کرد که اغلب اهداف مشترکی نداشتند، تا کنون به خوبی پیش رفته است. آیا این مسئله تعجب آور بود؟
ووتل: تاحدودی داعش عامل وحدت بخش بوده است. این گروه تنها چیزی است که همه روی آن توافق نظر دارند. عراقی ها ممکن اختلافات زیادی داشته باشند؛ اما روی چیزی که اختلاف ندارند آن تهدیدی است که داعش به شمار می رود. با پشتیبانی قوی از ائتلاف، احزاب عمده – کردها و دولت عراق و قبایل محلی – دیده می شود که همه قبل از پرداختن به مسایل سیاسی، به این تهدید مشترک شان توجه میکنند.
برگن: آیا فکر می کنید نخست وزیر عراق حیدر العبادی – که یک دولت عمدتاً شیعه را اداره می کند – پیام درونی ساخته باشد که دولت او باید به نوعی همراهی سیاسی با سنی های عراق داشته باشد که اگر ما نخواهیم یک داعش زاده را ببینیم یا یک نوه ای از داعش در سرک ظهور نکند؟
ووتل: فکر می کنم او شخصا چنین کاری را کرده باشد. اما اگر این کار را در سراسر کشور انجام داده باشد من نمی توانم دیدگاه خاصی در آن مورد ارایه کنم. من از تعاملات خودم با نخست وزیر آگاهم که خیلی معمول و به صورت روزمره است، او برای به جلو رفتن نیاز شدیدی به یک رویکرد فراگیر میبیند.
برگن: او این را به شما گفته بود؟
ووتل: بله
برگن: داعش یک علامت از برخی مشکلات عمیق است: رقابت شیعه و سنی، رقابت ایران و عربستان در منطقه و فروپاشی حکومت های عربی. آیا فکر می کنید پنج سال بعد شما با یک پسر داعش یا نوهاش جنگ خواهید کرد؟ یا یک نسل دیگر داعش خواهد بود؟
ووتل: امیدوارم پنج سال بعد ما دیگر با فرزند داعش مبارزه نکنیم اما این گروه های تروریستی تنها خشک نمی شوند. بازمانده هایی خواهند داشت که به آنان باید رسیدگی شود. آنچه که ائتلاف می تواند انجام دهد این است که سرویس امنیتی عراقی ها را کمک کند تا آنان قابلیت های شان را توسعه بدهند. در نهایت آنان خود قادر به انجام آن خواهند بود.
برگن: پس از سرکوب داعش در سوریه چه اتفاقی خواهد افتاد؟
ووتل: داعش نمی خواهد به صورت کامل خشک شود و از بین برود؛ برای رسیدگی به این با شرکای بومی مان در میدان، یک ضرورتی وجود خواهد داشت. از بین بردن داعش به عنوان یک خلافت فزیکی، به خودی خود فقط نیازمند ماشه نیست تا ثبات را در سوریه بیاورد، اما برای آوردن ثبات، خنثی سازی این گروه یک پیش شرط ضروری است.
برگن: طرح شما برای چندین هزار جنگجوی جهان عرب و اروپا چی است؟ آنان که در حال نبرد با داعش هستند؟ که ممکن در میدان جنگ کشته نشوند. آیا برنامهای برای جلوگیری از خروج آنها از غرب یا جاهای دیگر وجود دارد؟
ووتل: این یک چالش واقعی است؛ یک دولت مشروع در عراق وجود دارد که می تواند آنان را عضو آن بسازند و آنجا یک سیستم عدالت است که می تواند با آنان معامله کند که انجام چنین کاری در سوریه اندکی نیاز به مهارت دارد.
برگن: آیا شما نگران گروه وابسته به القاعده که در سوریه به نام النصره شناخته میشود هم هستید؟
ووتل: آنان بسیار قوی هستند و بسیار قدرت مند. یک نگاه بلندمدت در مورد آنان وجود دارد و آنان تهدید دراز مدت برای منطقه و اطراف آن پنداشته می شود. آنان در حال حاضر در سوریه متمرکز شده اند، اما در هستهی خود آنها القاعده هستند و بنابر این من فکر می کنم آنان اهداف طولانی تر و گسترده تری دارند. از نظر مقیاس نیز آنان چندین هزار جنگجو دارند و یک سازمان بسیار توانمند هستند که در عملیات های خود موفقیت های علیه رژیم اسد، نشان دادند.
برگن: آیا امکان این هم وجود دارد که باقی مانده های داعش به النصره بپیوندند به رغم این واقعیت که آنان در حال حاضر در تضاد همدیگر قرار دارند؟
ووتل: در حال حاضر من چیزی را نمیبینم که آن را پیشنهاد بدهم. اما این سازمان ها بسیار سازوارپذیر هستند. فعلا هیچ راهی وجود ندارد که بدانیم روابط آنان پس از این چگونه خواهد بود. ما باید این احتمال را در نظر بگیریم که آنچه از داعش باقی می ماند سعی خواهند کرد که با دیگر گروه های همفکر بپیوندند.
پیتر برگن معاون بنیاد آمریکایی جدید و تحلیل گر ارشد امنیت ملی سیانان است. او پروفسور جنگ در آمریکاست و کتاب های پرفروش جهانی را روی بن لادین، جنگ آمریکا در افغانستان و تروریزم نوشته است. آقای برگن یکی از شناختهشدهترین چهرههای آمریکایی روی مسائل خاورمیانه، افغانستان و تروریزم است.
این مصاحبه در وبسایت سیانان منتشر شده، که خبرنامه پس از اخذ اجازه آن از نویسنده، اقدام به بازنشر آن نموده است. دیدگاههای که در این مصاحبه آمده است، لزوما بازتاب سیاست نشراتی خبرنامه نیست.