از گذشته‌ها گفته‌اند که رفاقت کار سنگینی است و هرکسی نمی‌تواند از عهده‌ی آن موفق بدر آید. یکی از این نمونه‌ها را می‌توان در رفاقت این دو دوست، که در ایالات متحده است دریافت.
مارتین پیریدوی 21ساله از وینچرای کالیفورنیا و جستین مندوزا دانش‌آموز 20ساله، اهل نورتریچ سان فرناندو، این دو نوجوان 13سال است که یک‌دیگر را می‌شناسند و بهترین دوستان یا همان بست‌فرند هم هستند.
داستان از آن‌جا آغاز می‌شود که مارتین به دوستش جستین پیام می‌دهد که او گرسنه است و از او می‌خواهد که از خانه چیزی برایش بیاورد.
او در این پیام نوشته است که ” هی رفیق من گرسنه هستم. می‌توانی از خانه چیزی برای من بیاوری؟
جستین مندوزا نیز قبول می‌کند و با یک کیله که در یخچال خانه‌ی شان بوده، راهیِ سفر 80کیلومتری به سمت رفیق خود می‌شود.
این پسر 20ساله اما از این سفری که در راه است خیلی خرسند به نظر می‌رسد، آن‌ها برای دو هفته است که همدیگر را ندیده اند. جستین می‌گوید برای دیدن دوستش بار‌ها فواصل این چنینی را پیموده است.
بلاخره پس از کم و بیش یک ساعت سفر در این راه طولانی، مندوزا کنار دوست خود، مارتین می‌رسد و آنان با هم این کیله را یک‌جا می‌خورند.
می‌دانید چرا باهم یک کیله را می‌خورند؟ چون هردو غذای شب را نخورده بودند و گرسنه بودند.
https://twitter.com/supmartin/status/790368043763314692
این داستان دو رفیق، زمانی توجه بسیاری را به خود جلب می‌کند که مارتین این داستان در چند تویت در تویتر شریک می‌سازد و تا کنون این تویت مارتین نزدیک به 50 هزاربار ری‌تویت و فِورِت در تویتر، گرفته است.
با وجود آن‌که فالوران مارتین در این رسانهی اجتماعی به 1ونیم هزار هم نمی‌رسد.
افزودن دیدگاه