سقوط ولسوالی ها در قندز، تخار، بغلان، پکتیا و هلمند در هفته های اخیر، نگرانی ها را در مورد موفقیت استراتژی جنگ جبهه یی طالبان افزایش داده است.
گروه طالبان از بهار امسال به این سو، با تغییر در راهبرد جنگی خود از جنگ چریکی و انتحاری به جنگ جبهه ای، جنگ را در اکثر نقاط افغانستان گسترش داده است.
در سالهای پیش، این گروه عمدتن با حملات چریکی و انتحاری، می توانستند برای ساعاتی آرامش یک شهر ویا منطقه را برهم بزنند؛ اما در ماه های اخیر به ویژه پس از آن که روابط کابل و اسلام آباد تیره شد، طالبان نیز تحرکات تروریستی شان را افزایش داده و توانسته اند بارها چندین ولسوالی را از کنترول نیروهای امنیتی افغانستان در شمال و جنوب و دیگر مناطق این کشور خارج سازند.
طالبان در قندز
حضور طالبان در ولایت قندز پس از آن خبر ساز شد که آنها در 28 سپتمبر 2015 میلادی توانستند، برای چند روز شهر قندز را از کنترول نیروهای افغانستان بیرون کنند. سقوط قندز به دست طالبان، بازتاب جهانی داشت و این اقدام طالبان سبب شد که آنها به عنوان یک گروه تروریستی قدرت مند، از سوی حکومت افغانستان و کشورهای غربی جدی گرفته شود.
به تازگی یک بار دیگر شدت گرفتن جنگ در چندین ولسوالی و اطراف شهر قندز، این ولایت را مورد توجه حکومت مرکزی و نیروهای حمایت قاطع مستقر در افغانستان قرار داده است.
شاید قدرت گرفتن گروه طالبان در این ولایت شمالی سبب شد، که چندی پیش محمد حنیف اتمر مشاور امنیت ملی همراه با وزرای دفاع و داخله افغانستان و فرمانده کل نیروهای ماموریت حمایت قاطع برای بررسی اوضاع قندز به آن ولایت سفر کردند. همزمان با این، گزارش شده است که جنگ در قندز در دو ماه اخیر افزایش یافته است.
هر چند قندز از سال 2008 به این سو مورد توجه طالبان قرار گرفته اما به نظر میرسد این ولایت بستر مناسبی برای رشد افراطیت و هراس افگنی است.
طالبان در تخار
تخار در همسایگی قندز از ولایتهای دیگری است که در ماههای اخیر مورد توجه طالبان است. طالبان پس از شکست شان در سال 2001 میلادی، بین سالهای 2008 و 2009 میلادی دوباره در این ولایت حضور پیدا کردند. زمانی که در ماه جولای 2008، یک گروه وابسته به طالبان به فرماندهی ملاعثمان بر یک ایست بازرسی پولیس در ولسوالی کلفگان این ولایت حمله کردند. پس از آن در ماه می 2009 میلادی این گروه به ولسوالی بهارک تخار حمله کردند و سر انجام در 28 می 2011 گروه طالبان توانستند جنرال داود داود از فرماندهان ارشد دولت افغانستان و رییس زون شمال پولیس این کشور را در یک حمله انتحاری هدف قرار دهند.
شدت گرفتن حملات طالبان در تخار و سقوط ولسوالی خواجه غار این ولایت به دست طالبان، سبب شد که پای جنرال مراد فرمانده عمومی جنگ کنونی افغانستان را نیز به تخار بکشاند.
برخی از اعضای شورای ولایتی تخار باور دارند که بسیاری از ولسوالی های این ولایت در کنترول طالبان و افراد مسلح غیر مسوول وابسته به فرماندهان محلی اند؛ افرادی که به دولت افغانستان پاسخ گو نیستند و بیشتر برای نفع بردن از کشت و قاچاق تریاک در این ولایت قدرت مند شده اند.
اکنون بر اساس اظهارات مقام های محلی، از جمع 17 والسوالی این ولایت، 7 ولسوالی زیر تهدید بلند طالبان قرار دارند. این یعنی که حضور طالبان در ولایت تخار جدی است و نگرانی ها از وضعیت بد امنیتی در این ولایت بی جهت نیست.
طالبان در بغلان
ولایت بغلان پایگاه اصلی طالبان، حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار و دیگر گروه های شورشی در شمال افغانستان شده است. بغلان به دلیل قرار داشتن در مسیر شاهراه کابل- مزار و همچنان داشتن بستر های مناسب فکری برای گروه های افراطی و تروریستی مکان مناسبی برای طالبان عنوان می شود.
یک شنبه شب 24 اسد، جنگجویان طالبان توانستند ولسوالی استراتژیک دهنه غوری این ولایت را بدون مقاومت از سوی نیروهای دولتی به کنترول خود در بیاورند. رویدادی که گمانه زنیها در مورد همکاری نیروهای دولتی با طالبان در این ولایت را به وجود آورده است.
سال گذشته نیز منطقه دند غوری که یکی از پایگاه های اصلی گروه طالبان است، برای نزدیک به یک ماه در کنترول این گروه بود و این گروه با قطع پایه های برق، توانستند، شهروندان کابل و حکومت افغانستان را در شهر کابل به درد سر بیندازد. همین جنگ جنجالی دند غوری بود که چهره دیگری از طالبان در این ولایت را نشان داد.
برخی تحلیل گران جنگ در افغانستان باور دارند که طالبان با در اختیار داشتن دهنه غوری می تواند تمام ولایت بغلان را کنترول کنند. چنانچه با سقوط دهنه غوری، این گروه به چندین ولسوالی دیگر از جمله ولسوالی بغلان مرکزی حمله کردند و حتا شهر پلخمری را نیز با تهدید رو به رو کرده اند.
در یک سال اخیر، گروه طالبان به راحتی توانسته است مثلث نا امنی را میان ولایت های بغلان، قندز و تخار ایجاد کنند و مناطق استراتژیک و پردرآمد این ولایت ها را نیز در کنترول بگیرند. کاری که تاثیرات شان در دیگر ولایت های شمالی مانند بدخشان، سمنگان، فاریاب و جورجان دیده میشود.
طالبان در هملند
و اما هملند، چرا این همه مورد توجه طالبان است ؟
شماری از مهم ترین اعضای گروه طالبان از ولایت هلمند هستند که اکنون در بیرون از مرزهای افغانستان در خاک پاکستان به سر میبرند. این مقام های طالبان در درون هملند اقوام و خویشاوندانی دارند به رسم قبیله، به آن مقامها وابستگی شدیدی دارند و برای این افراد می جنگند.
از سوی دیگر هملند دروازه ولایتهای جنوبی و جنوب غربی است. سقوط هلمند به دست طالبان، به معنای سقوط چندین ولایت دیگر است. طالبان این مساله را خوب درک کرده اند و برای همین نیز روی این ولایت سرمایه گذاری شان به مراتب بیشتر از هر ولایت دیگر در جنوب، شرق و شمال افغانستان است.
در کنار موقعیت راهبردی جغرافیایی هلمند، این ولایت حدود نود درصد تریاک کل جهان را فراهم میسازد. موجودیت دشتهای وسیع و حاصل خیز، این ولایت را برای طالبان جذابیت بیشتر بخشیده است. خبرنگار نیوریاک تایمز در یک گزارشی نوشته است که اکنون گروه طالبان بیشتر به کارتلهای مواد مخدر میمانند، تا یک گروه شورشی و این گروه برای پیشبرد جنگ شان، شدیدا متکی به سود و تجارت تریاک شده اند.
قدرت طالبان در ولایت هلمند را زمانی خوب درک میتوانیم که به تمرکز حکومت بیشتر روی نیروهای ویژه که عملیات های کماندویی آموزش یافته اند، در جنگ این ولایت دقت کنیم. جنگ تهاجمی و پاکسازی نیروهای حکومتی در هلمند را، بیشتر همین نیروهای خاص به پیش میبرند، و این یعنی که قدرت طالبان در جنگ، به مراتب بیشتر از توان نیروهای عادی ارتش و پولیس افغانستان است.
در یک ماه گذشته نیروهای دولتی در اکثر مناطق هلمند مانند برخی از ولسوالی های ولایت های شمالی نتوانستند در مقابل حملات سنگین گروه طالبان، مقاومت کنند. اکنون نزدیک به یک ماه است که نیروهای ارتش و پولیس افغانستان نتوانسته اند شاهراه هلمند- قندهار را بر روی مسافران باز کنند.
نعمت الله غفاری معاون رییس مجلس افغانستان و نماینده مردم هلمند در پارلمان باور دارد که هلمند، خاستگاه اصلی طالبان است. به گفته او، از همان زمانی که تحریکی به نام طالبان شکل گرفت، هلمند یکی از پایگاههای اصلی طالبان در جنوب و جنوب غرب افغانستان شد. حالا هم بیشترین سران این گروه از همین ولایت برخاسته اند.
آقای غفاری در گفتگو با خبرنامه تأکید می کند که “ولایت هلمند نقطه آغازی شده است برای زنده کردن تحریک طالبان، گسترش دادن نا امنیها در افغانستان، در مقابل دولت و برای بحثهای سیاسی کلانتری که مطرح است، بستری مناسبی شده است. مرز طولانی در حدود 170 کیلومتر با پاکستان دارد. مرزی که از هر نقطه اش نفوذ کردن افراد مخالف در داخل این ولایت بسیار به سادگی صورت میگیرد.”
طالبان در جنگ امسال شان در هلمند، در کنار جنگ جبههیی روش جدید دیگری نیز داشتند که نیروهای امنیتی افغانستان را غافلگیر می ساختند. این گروه پیش از راه اندازی هر عملیات شان، مناطقی زیادی را بدون این که نیروهای امینتی افغانستان خبر شوند با ماین فرش می کردند و این بزرگترین موفقیت شان برای وارد کردن تلفات به نیروهای ارتش و پولیس افغانستان بود؛ تاکتیکی که در خیلی موارد سبب شد نیروی امنیتی افغان، بدون درگیری و یا مقاومت در برای حملات این گروه، مناطقی مانند چاه انجیر ولسوالی نادعلی و یا ولسوالی ناوه را بدون درگیری به طالبان واگذار کنند.
گزارش شده است که اکنون چهار ولسوالی باغران، دیشو، نوزاد و موسی قلعه در ولایت هلمند در اختیار طالبان طالبان قرار دارند.
مقام های امنیتی هلمند با تأیید وضعیت بد این ولایت میگویند، مشکلات و ناهماهنگی در جنگ هلمند میان نیروهای ارتش و پولیس افغانستان، کار را برای آنها سخت تر کرده است.
طالبان در ولایتهای شرقی
همزمان با ادامه درگیریها در شمال و جنوب افغانستان، مقامهای محلی ولایت پکتیا روز گذشته تأیید کردند که ولسوالی جانیخیل این ولایت که در مرز با پاکستان قرار دارد به دست گروه طالبان سقوط کرده و نیروهای امنیتی افغانستان تلفات سنگینی را متحمل شده اند.
ولسوالی جانی خیل نقطه تقاطع هشت ولسوالی دیگر این ولایت است و با ولایت مرزی خوست و پاکستان نیز هممرز می باشد. این ولسوالی از پنج روز به این سو در محاصره طالبان بود و شب گذشته در نتیجه حمله جنجگویان طالب، به دست این گروه سقوط کرده است.
رسانهها به نقل از مقامهای محلی این ولسوالی نوشته است که مقدار زیاد جنگ افزارهای سنگین و زره پوش نیروهای امنیتی نیز به دست جنگجویان گروه طالبان افتاده است.
در ولایت های شرقی به ویژه در ولایت ننگرهار، در یک سال اخیر بیشتر از این که تهدید از ناحیه طالبان متوجه دولت باشد، گروه داعش و باز خیزیش القاعده تهدید جدی شده بود. در مورادی حتا گروه طالبان در موازی با دولت افغانستان با گروه داعش میجنگیدند.
اکنون اما پس از آن که گروه داعش با طالبان در ولایتهای شرقی درگیری ندارند، طالبان دوباره علیه دولت افغانستان فعال شده اند و نخستین ضربه محکم این گروه به دولت وحدمت ملی، تصرف بر ولسوالی استراتژیک جانیخیل است.
پاکستان متهم اصلی
براساس داده های گزارش سیگار، یا بازرس ویژه امریکا برای نظارت از روند بازسازی در افغانستان، کنترول و تاثیرگذاری نیروهای امنیتی دولت افغانستان در خاک این کشور از بیش از ۷۰ درصد در آغاز سال جاری به ۶۶ درصد در ماه جولای کاهش یافته است.
بر اساس گزارش سیگار، طالبان در سال ۲۰۱۶ میلادی، دست کم ۶٫۴ درصد اراضی افغانستان را زیر ادارهای شان دارند. این درصدی ۲۶ ولسوالی را در ۱۱ ولایت در بر میگیرد. در کنار آن، طالبان ۲۳ ولسوالی دیگر را زیر تهدید شان قرار داده اند. یعنی در کل، ۴۷ ولسوالی از مجموع ۴۰۷ ولسوالی حاضر در جغرافیای افغانستان، یا زیر تهدید طالبان است و یا هم زیر ادارۀ مستقیم این گروه.
اکنون گزارشهای از مناطق درگیر جنگ در شمال و جنوب افغانستان حاکی از آن است که پشت این جنگ گسترده و تهاجمی طالبان، دست ارتش و سازمان استخباراتی پاکستان قرار دارد. جنرال مراد علی مراد معاون رییس ستاد ارتش افغانستان که اکنون رهبری جنگ در شمال و جنوب را بر عهده دارد چندی پیش در ولایت هلمند به رسانه ها گفته بود، جنرالان پاکستان جنگ هملند را رهبری می کنند.
موضع ضد پاکستانی حکومت افغانستان با گذشت هر روز تندتر میشود. رییس جهمور غنی در نشست خبری پس از وارساو در کابل، گفته بود که کشورش خواهان صلح از پاکستان نیست بلکه میخواهد تا اسلام آباد عناصر مخالف مصالحه را به کابل تحویل دهد.
چندی پیش اما اقای غنی، با استفاده از واژههای خیلی روشن پاکستان را عامل تمام بدبختیهای افغانستان قلم داد کرد، آن هم در گفتگو با جیونیوز، یک رسانهی پاکستانی.
محمد اشرف غنی رییس جمهور افغانستان در گفتگو با جیونیوز گفته است، که چالش افغانستان، هراس افگنی طالبان و القاعده نیست، بلکه به گفته او بزرگترین چالش افغانستان روابط کابل با اسلام آباد است.
اشرف غنی در این گفتگو به گونۀ واضح گفت که پاکستان طالبان را در خاکش نه تنها که پناهگاه میدهد، بلکه آنان را آموزش نیز میدهد و سپس برای انجام عملیاتهای تروریستی به افغانستان میفرستد.
بسیاریها باور دارند که پاکستان از عوامل اصلی گسترش جنگ در افغانستان است. برخی نمایندگان مجلس نیز باور دارند که جنگ هلمند بیشتر در نتیجه تلاشهای پاکستانیها ادامه مییابد و گسترش پیدا میکند و این کشور نمی خواهد افغانستان سیاست خارجی مستقل از آن چه پاکستان می خواهد، داشته باشند.
افزودن دیدگاه