محمد آصف ننگ والی ولایت فراه در افغانستان است. آقای ننگ، 44 ساله و از ولایت پکیتکا، تحصیلات عالی در رشته اقتصاد و برنامهریزی توسعه از عربستان سعودی دارد. او در طول یک دهه گذشته سمت های مهم حکومتی را کار کرده است. آقای ننگ پیش از انتصاب اش در اواخر سال 1393 به عنوان والی فراه در غرب افغانستان، به عنوان معین فنی و سپس سرپرست وزارت معارف افغانستان کار کرده است.
او پیش از آن به عنوان سخنگوی اداره امور ریاست جمهوری افغانستان در زمان تصدی این اداره توسط فاروق وردک وزیر پیشین معارف افغانستان کار می کرد. از مهمترین اقدامات والی فعلی فراه عقد دوباره قرارداد بند بخش آباد در این ولایت است که او برای اجرای آن با پافشاری جدی ایستاده است. آصف ننگ در روز عقد این قرارداد در ریاست جمهوری افغانستان خطاب به محمد اشرف غنی رییس جمههور این کشور گفت که ” شما قرارداد را امضا کنید و من برای دفاع از این پروژهی ملی حاضرم قرارگاه خود را به بخش آباد انتقال دهم.”
خبرنامه این گفتگو را در باره عقد قرارداد و اهمیت بند بخش آباد در دفتر کاری آقای ننگ در ولایت فراه انجام داده است.
خبرنامه: جناب والی اگر موافق باشید که در باره پیشینه بند برق بخش آباد صحبت کنیم. گفته می شود که پیش از قرارداد با شرکت ایتالیایی در باره بررسی فنی این بند، قبلا نیز با شرکت های دیگری قرارداد مطالعات فنی شده بود. در این باره شما چه می گویید؟
محمد آصف ننگ: بخش آباد یک پروژه نه، بلکه یک باور قدیمی است که در زمان حکومت داوود خان یعنی در سال 1977 از طرف دولت فرانسه و دولت افغانستان کار روی آن آغاز شد و تا حدی موفقانه پیش می رفت.
نتیجهی کار تحقیقات و سروی بود که پس از انجام آن به این نتیجه رسیدند که حوزهی فراهرود یک حوزهی مهم دریاییاست. اما تا حدی تحت تاثیر بازی های منطقه ای قرار گرفت که از اعمار آن جلوگیری صورت گرفت.
باوجود مداخله های منطقه ای در سال های 2000 تا 2003 یک مقدار کار توسط هند بالای این بند صورت گرفت که کار آنها سروی بود و نتیجهی آن را به وزارت انرژی و آب افغانستان تحویل داده بودند. اما در این دوره هم نتوانست که احجام مصرفی این بند به صورت دقیق پیدا شود. همه تخمینات هوایی بود. گاهی این تخمینات (برآورد ها) 500 میلیون دالر گفته می شد و گاهی هم بیشتر از آن.
این درحالی است که چنین کاری در زمان داوودخان نیز صورت گرفته بود و گفته بود که گویا مصرف بند به 700 تا 800 میلیون دالر میرسد. درصورتی که در آن زمان کل بودجهی افغانستان به 500 میلیون دالر نمیرسید. بنابراین پروژهی نامبرده در تاقچهی نسیان گذاشته شد که باید هم گذاشته میشد.
اما به فکرمن در آن زمان یک نوع اغلاط و مخفی کاری صورت گرفته و ارقام را نادرست ارایه کرده بودند.
خبرنامه: به نظر شما چرا این اغلاط و بلند گفتن هزینه صورت گرفته بود. فکر می کنید، دلیل آن طمع شرکتهای قراردادی به پول زیادتر بوده یا ایجاد مانع برای اعمار نشدن این بند بوده است؟
محمد آصف ننگ: فکر میکنم که در ارایهی نادرست معلومات در ارتباط به این بند، بیشتر ایجاد مشکل برای جلوگیری از بسته شدن (اعمار) بند بوده است تا به دست آوردن پول. با درنظرداشت این هزینهی که این شرکتها ارایه میکردند، میتوان گفت که زمینهی تطبیقاش برای نظام وقت امکان پذیر نبود یا به صورت سادهتر باید گفت که دولت در موردش فکر هم نباید میکرد؛ چرا که یک کشور دارای بودجه 500 میلیون دالری، کجا میتواند در مورد پروژهای فکر کند که هزینهی 700 یا 800 ملیون دالر را برمی دارد.
خبرنامه: تا چه مدت این پروژه در تاقچهی نسیان گذاشته شد؟
محمد آصف ننگ: در حدود چهل سال، کار این پروژه به فراموشی سپرده شد و پس از چهل سال بار دیگر تلاشها برای برآوردهای فنی این پروژه آغاز شد. در سالهای 2009- 2010 کار مطالعات فنی تقریبا روی بند آغاز شد و سپس قرارداد این بند با یک کمپنی پاکستانی به ارزش 4 میلیون دالر به امضا رسید. کمپنی پاکستانی نه تنها یک کمپنی ضعیف بود و توانایی انجام کار را نداشت، بلکه از شهرت نیک نیز برخوردار نبود.
در زمان امضای قرارداد باید ارزیابی توانایی این شرکت صورت میگرفت که نگرفت. نمیدانم دولت افغانستان چطور حاضر به عقد این قرارداد شده بود؟
شرکت نامبرده برای به تأخیر افتادن کار پروژه، ناامنی را بهانه می کرد. در واقع این دلیل خوبی برای عدم انجام کار نبود. چون من برای همان شرکت هم گفته بودم که اگر شما بهانهی عدم امنیت را پیش میکنید، من حاضرم برای تامین امنیت تان به بخش آباد بروم. ولی بازهم حاضر به انجام پروژه نشد که این خود ضعف و ناتوانی شرکت نسبت به کارش را نشان میدهد. بنابر این ما کار را روی فسخ قرارداد آغاز کردیم. اما بازهم در بحث های که گاهی میگفت قرارداد ادامه پیدا کند و گاهی هم میگفت باید فسخ شود، یک سال دیگر نیز ضایع شد.
سرانجام قرارداد با این شرکت فسخ شد و با یک کمپنی ایتالیایی و یک کمپنی افغانی به نام تصدی هلمند به هزینهی 4,5 ملیون دالر امریکایی، روز چهار شنبه 26/3/1395 در ارگ ریاست جمهوری افغانستان امضا شد. اراده رهبری افغانستان این است که در کنار مفادی که به شرکت هلمند می رسد یک دوره کارآموزی هم برایش صورت گیرد و چند سال بعد ما مجبور نباشیم با شرکت های خارجی قرارداد کنیم و تجربه تلخ را که از شرکت پاکستانی داریم، تکرار نماییم.
خبرنامه: منظورتان از ناتوانی شرکت نامبرده در کدام بخش کاری است. باوجودی که شرکت مدعی بوده که اوضاع امنیتی و سیاسی فراه مانع بزرگ کاری آن ها بوده است؟
محمد آصف ننگ: باوجودی که تا اندازهای اوضای امنیتی کار آن (شرکت) را تهدید میکرد، اما این مسأله آنقدرهم جدی نبود که بتواند مانع کارشان شود. دولت توانایی زمینه سازی امنیت کاری را برایش شان داشت و آماده به انجام این کار بود. اما شرکت مذکور از کار کردن خودداری کرده بود. پس به نظر من ضعف در بخشهای احمال، فساد، ناتوانی و کم کاری دلیل اصلی به تعویق افتادن و فسخ قرارداد بوده است.
خبرنامه: آقای ننگ بحث دیگری که مطرح است، ظرفیت این بند می باشد. به نظر شما با اعمار این بند چه ظرفیت آبی و برقی برای افغانستان به وجود می آید؟
محمد آصف ننگ: این بند ظرفیت جمع آوری یک میلیارد متر مکعب آب را دارد که با این ظرفیت توانایی آبیاری 100 هزار هکتار زمین را دارا خواهد بود. ولایت فراه در مجموع 560 هزار هکتار زمین آماده برای زراعت دارد، ولی در حال حاضر تنها 120 هزار هکتار آن زرع می شود.
بند یاد شده، دارای ظرفیت تولیدی 27 تا 30 میگاوات برق میباشد. این رقم به موَلد های برقی که به روی بند نصب میشود ارتباط دارد. اگر بتوانیم دستگاهای موَلد برقی (توربین) ها را قویتر بسازیم، این ظرفیت به 40 تا 50 میگاوات افزایش میابد.
خبرنامه: علاوه بر آنچه که شما در باره پیامدهای توسعهای این بند در بخش های زراعتی و تولید انرژی گفتید، فکر می کنید اعمار بند مذکور بتواند در زمینه های دیگر نیز برای افغانستان مفید واقع شود؟
محمد آصف ننگ: یکی از ویژگیهای بند مذکور این است که در نقاط مرتفع قرار دارد و میتواند مناطق بیشتری را آبیاری کند. از طرفی هم با نزدیکی خود به شهر، میتواند محیط خشک و بیروح که دارای اقلیم سوزندهی صحرایی است را به یک محیط سرسبز که دارای اقلیم مرطوب باشد تبدیل کند. این خود میتواند نه تنها برای مردم فراه، بلکه برای تمام مردم افغانستان قابل اهمیت باشد که در آینده مناطق بخش آباد ( منطقهی سید ها، فراهرود،بخش آباد و دولتک) به منطقهی سیاحتی و شهرکهای صنعتی تبدیل شود و این امر در ولسوالی هم جوار نیز می تواند تکرار گردد.
فایدهی دیگری این بند مفیدیت اقصادی – زراعتی آن است. فعلا در فراه 24 نوع محصول زراعتی داریم. با اعمار بند آبی بخش آباد این مجموعه میتواند به 100 نوع بالا برود، مخصوصا محصولاتیکه به منابع آبی بیشتری ضرورت دارد. از آن جمله برنج، ماش، لوبیا و… که امروزه بنا بر قلت آب نمیتوانیم این محصولات را داشته باشیم. فراه معمولا بیشتر به اقتصاد زراعتی متکی است که بند نامبرده میتواند تنوع زراعتی و صنایع زراعتی را در پی داشته باشد.
جلوگیری از ضایع شدن آبهای زیر زمینی که امروزه بسیار وحشتناک روبه افزایش است، یکی دیگر ازفایده های این بند است. بر اساس سنجش که صورت گرفته، ضایعات آب حوزهی فراهرود 2 تا 4 میلیارد دالر در سال است که فراه میتواند با اعمار این بند مفاد مالی قابل توجهی را نیز برای دولت داشته باشد.
جلوگیری از سیلاب های که سالانه ضرر قابل ملاحظهای را از این ناحیه متوجه کشاورزان و مردم فراه میسازد، میتواند فایده ی دیگری بند نامبرده باشد. همچنان با شروع کار این پروژه زمینهی کاریابی برای مردم ما فراهم می شود.
خبرنامه: باوجود که در دوره های مختلف قراردادهای اعمار بند بخش آباد امضا شده و دوباره فسخ میشد، دلیل خوشبینی تان در ارتباط به عملی شدن قرارداد جدید چیست؟
محمد آصف ننگ: مسایل سیاسی و اقصادی باهم ارتباط نزدیکی دارد. بند بخش آباد و بندر چابهار و سایر پروژهها میتواند یک مرکز ثقل عظیم را در منطقهی فراه به وجود آورد. علاوه بر این که بند بخش آباد یک پروژهی حیاتی برای افغانستان محسوب میشود، یک پروژهی اقتصادی نیز است.
باوجودی که از اوایل تا به حال برای مردم فراه گفته شده که چند استان ایران از آب حوزه فراهرود اکمال آبی میشود و ایران از بسته شدن بند نامبرده جلوگیری خواهد کرد. اما این باور جز یک فریب برای مردم از طرف کمپنی های که قرارداد را امضا می کردند چیزی دیگری نبوده است. چون آب حوزهی فراهرود بیشتر برای نوشیدن و نوشابهی ایران کمک میکند و برای زراعت آن هیچ نقشی ندارد.
این نه نتها نمیتواند دلیل مداخلهی ایران برای جلوگیری از بسته شدن بند مورد نظر باشد بلکه میتواند عامل خوبی برای روابط سیاسی و اقتصادی بین ایران و افغانستان نیز باشد.
باوجود که چندین بار کار پروژهی بند بخش آباد در دورههای مختلف شروع و فسخ شده و همیشه کمپنی های قرارداد کننده دلیل فسخ و به تأخیر افتادن کار آن را مسایل امنیتی و سیاسی قلمداد کرده اند اما ما نسبت به اعمار این بند خوش بین هستیم.
دلیل خوشبینی ما این است که در پروژههای بزرگ بیندول مثل تاپی و پروژهی بندر چابهار و سرک گردن دیوار، فراه نسبت به هرات و نیمروز از امتیاز خوبی برخوردارد است و اینها همه دلایلی است که میتواند روی بهبود روابط ایرن و افغانستان تاثیر مثبتی بگذارد. این روابط در نفس خود تاثیر مستقیمی بالای عملی شدن این پروژه دارد.
دلیل دومی که ما را نبست به بسته شدن بند خوشبین نه بلکه باورمند میسازد، همان نوع و میزان مهم بودن آب در آن سوی مرز است که آب دریای فراه فقط برای شُرب استفاده شده و یک مقدار برای نوشابهی ایران کمک میکند و برای زرعت آن هیچ نقشی ندارد که شاید آنقدر قابل توجه نباشد. این دلیل تمام ادعاهای شرکت های قبلی که توانایی بستن بند را نداشتند و مسایل امنیتی و سیاسی را پیش میکردند را رد میکند.
عامل دیگری که برای اعمار این بند کمک میکند و دلیل خوشبینی و باورمندی ما شده، این است که ایران با جهان در حال صلح است و کم کم از تحریم بیرون میشود. براساس معاهدههای بین دول و حقوق بین دول آب شاید ممانعت نکند و این یک نوسان سیاسی خوبی برای اعمار بند بخش آباد می باشد.