تخار از ولایتهای شمال افغانستان است که سنگر مستحکم مردم افغانستان در دوران جهاد با روسها بود. بعدن این ولایت به دژ محکم ائتلاف شمال علیه طالبان مبدل شد. حتا، احمد شاه مسعود فرمانده مقاومت علیه طالبان، آخرین روزهای زندگیاش را در همین ولایت سپری کرد و در ولسوالی خواجه بهاوءالدین این ولایت توسط دو تروریست عرب تبار، کشته شد.
در چهارده سال گذشته، تخار “خانۀ امنی” برای تمام ساکنان این ولایت بود و صد البته محلی برای میله و سرگمی مردمان بخشهای شمالی افغانستان.
اما؛ از هنگامی که شورشیگری به شمال افغانستان گسترش یافته، تخار نیز از حضور و فعالیتهای تروریستی گروههای مسلح مخالف دولت افغانستان در امان نبوده است. ولایت تخار با چهار ولایت مهم و استراتیژیک شمال افغانستان از جمله، قندز و بغلان در غرب، بدخشان در شرق و پنجشیر در جنوب هممرز است.
موقعیت جغرافیایی این ولایت و حاصلخیزی زمینهایش برای کشت و تولید تریاک یکی از عوامل اصلی گسترش ناآرامیها در تخار عنوان شده است.
طالبان، بازیگر اول
بازخیزش شورشیگیری و تروریزم در ولایت تخار پس از سقوط طالبان در سال 2001 میلادی به سال 2008 بر میگردد، زمانی که در ماه جولای همانسال، گروهی از طالبان به فرماندهی ملاعثمان بر یک ایستگاه بازرسی پلیس در ولسوالی کلفگان حمله کردند. پس از آن، این گروه در ماه می سال 2009 میلادی، بر ولسوالی بهارک این ولایت حمله کردند. یکی از خبرنگاران نیویارک تایمز در سال 2010 میلادی در تخار ربوده شد. پس از تحقیقات، روشن شد او از سوی یکی از فرماندهان طالب در این ولایت ربوده شده بود.
همزمان با آن در 28 می 2011 میلادی جنرال داود داود از فرماندهان ارشد دولت افغانستان و رییس زون شمال پلیس این کشور، در یک حمله انتحاری در ولایت تخار کشته شد. شاید آقای داود بلندپایه ترین مقام امنیتی افغانستان بود که در این ولایت پس از سال 2001 میلادی توسط شورشیان به قتل رسید.
با کاهش حضور سربازان خارجی در شمال افغانستان همزمان با رویش طالبان در ولایتهای مختلف شمالی، این شورشیان در سالهای اخیر، میدان فعالیت شان را در ولایت تخار نیز گسترش داده اند. شورشیان توانسته اند به مرور زمان پس از خروج سربازان خارجی از ولایت تخار در ولسوالیهای مختلف از جمله ولسوالی درقد جایگاه جدی برای خود تدارک ببینند. طالبان در اکتبر سال 2015 توانستند ولسوالی درقد را تصرف کنند. پیشتر از آن، این گروه توانسته بودند ولسوالی خواجه غار این ولایت را نیز از کنترول نیروهای دولتی درآورند.
به گفتۀ فرمانده پولیس ولایت تخار، آنها هم اکنون در چهار ولسوالی این ولایت حضور فعال دارند. نور محمد حکیمی فرمانده پلیس تخار به خبرنامه گفت: “در تخار چهار ولسوالی از جمله ولسوالی اشکمش، خواجۀ غار، درصد و ینگی قلعه زیر تهدید بلند طالبان اند. از چند روز به این سو درگیرهای شدید در این ولسوالیها وجود دارد.”
سه ولسوالی دیگر ولایت تخار نیز زیر تهدیدهای طالبان قرار دارند. آقای حکیمی تاکید کرد که ” در دو – سه ولسوالی دیگر، تهدیدهای نسبی طالبان وجود دارد. گاه گاهی گروههای طالبان در آن جا حضور پیدا میکنند.”
از میان 17 ولسوالی ولایت تخار، هم اکنون 7 ولسوالی این ولایت زیر تهدیدهای بلند طالبان قرار دارند.
در کنار این که طالبان نفوذ قابل توجهی در ولسوالی درقد دارد، این گروه، تخار را از بغلان و قندز نیز زیر فشار قرار میدهد. چنانچه که به گفته مقامات تخار ” ولسوالیهای اشکمش و خواجهغار از بغلان زیر تهدید طالبان قرار دارند.”
بیشتر طالبان در بخشهای مرزی افغانستان با تاجیکستان حضور دارند. در ولسوالیهای ماورای دریای کوکچه. آنجا که جنگلهای انبوه است و اکنون به پناه گاههای امن برای طالبان بدل شده است.
بیشتر تخاریها به این باور اند که تخار ولایت ضد طالب است؛ مسالهای که باعث شده طالبان، مانند قندز، قدرت چندانی در آن به دست نیاورند.
اما چگونه طالبان توانسته اند در برخی از مناطق تخار همانند درقد حمایتهای برخی از مردم را برای خود جلب نمایند و بتوانند در آن مکانها میدانهای مانور بسازند.
ارباب روح الله رییس شورای ولایتی تخار میگوید، بخشی از این مساله بر میگردد به برخی از اقدمات نیروهای امنیتی که مردم را از حکومت محلی بیزار کرده اند. رییس شورای ولایتی تخار به خبرنامه گفت که نتایج گفتگوهای آنها با شهروندان تخاری در ولسوالی درقد نشان میدهد که پلیس با مردم محلی همکاری نداشته و اکثرا نقش حمایتی خود را بازی ننموده اند. او ادامه داد که مردم میگویند: “پولیس در زندگی ما مداخله میکند. حرف و مشکلات مردم را نمیشنود. از همین رو، ما رفتیم با طالب یکجا شدیم تا از حقمان دفاع کنیم.”
با این حال، با وجود انتقادات از نقش ضعیف نیروهای امنیتی در تامین امنیت شهروندان تخاری، مقامات امنیتی گفته اند که آنان از هیچ تلاشی برای تقویت حاکمیت قانون و حمایت از شهروندان و تامین امنیت دریغ ننموده اند.
جنگ تریاک
تخار، در شمال با تاجکستان هممرز است. بر اساس گزارش ها، بیشتر جنگهای که در ولسوالیهای مرزی تخار با تاجیکستان اتفاق میافتد، بر سر تولید و قاچاق مواد مخدر میباشد.
سنت الله تیمور، سخنگوی والی تخار به خبرنامه تأیید کرد که: “بیشتر طالبان که در بخشهای مرزی تخار با تاجیکستان میجنگند، جنگجویان مفکورهای نیستند، بلکه برای باز نگه داشتن راههای ترانزیت قاچاق مواد مخدر میجنگند. بخشی از جنگ تخار، بر میگردد بر سر کنترول راههای قاچاق مواد مخدر.”
فقر، بی عدالتیهای اجتماعی، نبود خدمات دولتی برای شهریان، نبود سهولتهای شهروندی و فساد گسترده اداری، دلایل دیگر ناآرامیهای کنونی در تخار شمرده میشوند.
زورمندان محلی، بازیگر دوم
در افغانستان هنوز سنت قبیلهیی حاکم است. جایی که در آن سران اقوام و قبیلهها یا به اصطلاح خانها، حرف اول و آخر را در پیوند با جغرافیای زیر تسلط شان میزنند. ولایت تخار هم از این خانبازیها مستثنا نیست.
به گفته برخی از فعالان مدنی، تخار مکانی است برای شماری از افراد مسلح غیر مسوول که “حتا در برخی موارد، قدرتمندتر از حکومت محلی” اند.
برخی فعالان مدنی و خبرنگاران در تخار، به خبرنامه میگویند که شمار افراد مسلح غیر مسوول در تخار، به مراتب بیشتر از مجموع نیروهای امنیتی مستقر در این ولایت اند.
وحید بکتاش شاعر، نویسنده و باشندۀ تخار به خبرنامه گفت که: “پس از سقوط قندز، وضعیت ولایت تخار کمی ناامن شد که البته با گذشت هر روز بدتر هم میشود. دولت برخی فرماندهان جهادی پیشین را مسلح ساخت. اما دوباره این افراد را خلع سلاح نکرد. حالا، این تفنگها بر ضد مردم به کار گرفته میشود.”
اقبال برزگر، از خبرنگاران محلی در تخار به خبرنامه تایید کرد که گروههای مسلح غیر مسوول به جنایتهای مختلف در این ولایت دست میزنند. به گفتۀ برزگر “وضع امنیت در تخار در مجموع خوب نیست. تفنگ داران غیر مسوول پس از سقوط قندز، دو باره به صحنهی سیاست و قدرت در تخار برگشتند. این گروهها، زندانهای شخصی دارند. راه گیری، دزدی و قتلها را انجام می دهند.”
پیرام قل؛ قدرت مند ترین مرد تخار
ولسوالیهای تخار هر یک زورمندان خود را دارند. این زورمندان را افراد وابسته به برخی اعضای مجلس و فرماندهان پیشین پولیس تخار تشکیل میدهند.
اما در میان تمام فرماندهان گروههای مسلح غیر مسوول، پیرام قل معروف ترین و البته قدرت مند ترین آنان است. جغرافیای زیر ادارۀ پیرام قل ولسوالی رستاق است. آقای پیرام قل در گفتگو با خبرنامه گفت که به دنبال سقوط قندز ادارۀ امنیت ملی افغانستان” پنج صد میل تفنگ و یک صد هزار دالر امریکایی” به او داده تا نیروی را علیه طالبان به وجود آورد. اما برخی خبرنگاران به خبرنامه گفته اند که افراد مسلح این فرمانده محلی بیش از دو هزار تن میباشند.
چندی پیش، حکومت افغانستان با اجرای استراتژی تسلیح فرماندهان قدرتمند محلی، جلو سقوط تخار را گرفت. اما به گفته اقبال برزگر خبرنگار در ولایت تخار این فرماندهان محلی اکنون” به بخشی از نیروهای مخل امنیت در تخار تبدیل شده اند.”
علاوه بر این برخی از منابع میگویند که شماری از این فرماندهان محلی، زندانهای شخصی را در مناطق تحت کنترول خود به وجود آورده اند.
در همین حال، علاوه بر آقای پیرام قل فرماندهان محلی دیگر که وزنه های سنگین در معادلات امنیتی تخار پنداشته میشوند شامل قاضی کبیر، بشیر چاه آبی، خیر محمد چریک، سبحان قل و پیر محمد خاکسار هستند.
سنت الله تیمور، سخنگوی والی تخار تأیید میکند که” برخی زورمندان، شهریان تخار را آزار میدهند؛ مسالهای که برای ما چالش آفرین شده است”.
وقتی از پیرام قل در پیوند به اتهامهای مطرح شده علیه او پرسیدم، به خبرنامه گفت: “وقتی شما در یک منطقه قدرت داشته باشید، آن وقت افرادی پیدا میشوند که چشم دیدن قدرت شما را ندارد و بر ضد شما توطئه میکنند.”
اما سنت الله تیمور، سخنگوی والی تخار میگوید که “فعالیتهای زورمندان محلی برای ما نگران کننده نیست.”
به گفتۀ تیمور”آنان کاملن، زیر ادارۀ حکومت محلی هستند و گه گاهی از آنان بر ضد طالبان هم استفاده میشوند.”
مقامهای محلی؛ بازیگر سوم
علت سوم در ناامنیهای تخار، بر میگردد به زد و بندهای درونی حکومت محلی در تخار.
پیرام قل فرمانده محلی در گفتگو با خبرنامه ادعا داشت که برخی از مسولان امنیتی از جمله فرمانده پلیس تخار در ناآرامیهای این ولایت دست دارد. پیرام قل تاکید کرد که ” کسانی که باعث اخلال امنیت در ولایت تخار میشوند، فرمانده پلیس و شماری از مقامات دیگر امنیتی این ولایت اند. اینها، برای این که راه قاچاق مواد مخدر شان را باز نگه دارند، باعث اخلال امنیت در ولایت تخار میشوند. آنها به افراد شان پول میدهند تا امنیت راهها را خراب بکنند تا راه ترانزیت مواد مخدر شان باز باشند.”
پیش از این هم برخی نظامیان کشور حین انتقال مواد مخدر در شماری از ولایتهای مختلف کشور بازداشت شده اند.
پیرام قل به خبرنامه گفت که شماری از این افراد حکومت محلی ولایت تخار که موجب ناآرامیها در این ولایت شده اند از سوی رییس اجرایی افغانستان حمایت میشود. او تصریح کرد که ” پدر تمام شان داکتر عبدالله { رییس اجرایی حکومت وحدت ملی} است.”
اما نور محمد حکیمی، فرمانده پلیس تخار این گفتههای پیرام قل را رد میکند. به گفتۀ حکیمی “چنین گفتهها نظر شخصی خود پیرام قل است. یک مسوول امنیتی هیچ وقت نمی خواهد که ناامنی را ایجاد کند. ما، هم اکنون در ولسوالی خواجۀ غار عملا در جنگ هستیم.”
متهم شدن داکتر عبدالله به حمایت از این مقام های امنیتی که به ” اخلال گری” امنیت متهم هستند، نیز از سوی سخنگوی رییس اجرایی افغانستان به شدت رد گردید.
امید میثم، معاون سخنگوی ریاست اجرایی افغانستان به خبرنامه گفت که” تأمین امنیت از مسوولیتهای اساسی دولتها است. دولت افغانستان هم تلاش دارد تا در همه بخشها امینت را تأمین کند. تعهد ما با جهان همین است که امنیت را تأمین کنیم. این که داکتر عبدالله از اخلال گران امنیت در تخار حمایت میکند، بی معنا است.”
دشمنان داخلی؛ بازیگران دیگر
فرمانده پولیس تخار اما عاملان ناامنیها را در تخار به دو دسته تقسیم میکند: دشمنان خارجی و دشمنان داخلی. نور محمد حکیمی، از طالبان و همراهان شان در تخار به حیث دشمنان خارجی نام میبرد که از بیرون مرزهای تخار میآیند و امنیت را برهم میزنند. اما، زورمندان محلی را دشمنان داخلی میگوید؛ کسانی که به گفتۀ این مقام امنیتی” برای بدست آوردن قدرت بیشتر، امنیت را اخلال میکنند.”
روی هم رفته، خیلی سخت است که یکی بتواند در جنگ کنونی تخار، یک طرف را مسوول درجه یک بداند. رییس شورای ولایتی تخار، باور دارد که افزون بر تهدید طالبان که عامل بیرونی در ناامنی تخار میباشد، حکومت محلی و زورمندان ولایت تخار نیز هر یک تقریبا در اخلال امنیت در این ولایت سهم برابر دارند.
ارباب روح الله به خبرنامه توضیح داد که “در بخشی از ناامنیها در ولایت تخار، حکومت هم دست دارد. مثلا، به گونهای نمونه، حکومت برای حل بخشی از اختلافات مردم در ولایت تخار، جانب دارانه کار میکند. مثلن، ما با مردم درقد صحبت کردیم. آنان به ما گفتند که پولیس در زندگی ما مداخله میکند. حرف و مشکلات مردم را نمیشنود. از همینرو، ما رفتیم با طالب یکجا شدیم تا از حقما دفاع کنیم.”
برخی شهروندان تخار مدعیاند، بر خلاف کمپاین وسیعی که از سوی والی تخار در شبکههای اجتماعی راه اندازی شده، ضعف مدیریت در تخار بیداد میکند. این شهروندان به خبرنامه گفته اند که همین برخوردهای سلیقهای باعث شده، مردم از حکومت مرکزی فاصله بگیرند و تخار با گذشت هر روز ناامن تر شود.
وحید بکتاش فعال مدنی در تخار باور دارد، والی تخار به اندازهای که تبلیغات رسانهیی از فعالیت هایش راه انداخته موفق نیست و همین که بیشتر ولسوالیهای این ولایت از کنترول حکومت محلی بیرون است، خود گواه این حقیقت است. اقبال برزگر خبرنگار محلی نیز همین باور را دارد که والی تخار، در عمل خیلی ضعیف تر از آن است که در تبلیغات ظاهر شده است.
این مساله در گفتههای ارباب روح الله نیز دیده میشود که باور دارد، افرادی هستند در نهادهای حکومتی در تخار، که به سود طالبان کار میکنند تا برای مردم. او می گوید که” برخی هم به گفتۀ پیرام قل، در نهادهای دولتی کار میکنند، اما ” در قاچاق مواد مخدر دست دارند.”
اما دکتر یاسین ضیا والی ولایت تخار که سابقه امنیتی طولانی در اداره امنیت ملی افغانستان داشته است، گزارشهای متعدد از اقدامات گستردهاش در راستای مبارزه با فساد اداری و راه اندازی جنگ علیه طالبان منتشر میکند. بسیاری از صحفات حامی این والی جوان، از کارکردهای او به صورت روزانه گزارشهای متنی و تصویری دارد.
تخار، شاید نخستین ولایتی باشد که سه گروه بازیگر در آن برای قدرت و ثروت میجنگند؛ حکومت محلی. گروه های مسلح غیر مسوول و طالبان. در کنار آن دشمنان داخلی و خارجی نیز، بازیگران دیگر گفته میشوند.
با این حال، از آن جایی که تخار یکی از ولایات استراتژیک شمال افغانستان است، نیازمند یک برنامه جامع امنیتی – سیاسی میباشد تا بتواند با تقویت نقش حکومت محلی در آن ولایت، وضعیت موجود را در آن تغییر دهد.
برخی از آگاهان در این ولایت باور دارند که در صورت عدم توجه جدی به تغییر وضعیت موجود در تخار، بیم آن میرود که این ولایت نیز به سرنوشت قندوز دچار گردد؛ امری که نباید بار دیگر در شمال افغانستان تکرار شود.
مختار پدرام همکار این گزارش بوده است.
افزودن دیدگاه