جدیدترین اخبار روز جهان
رزرو تبلیغات
بدون نظر
11 بازدید

تراپیستم از من پرسید آخرین باری که کاری را فقط برای سرگرمی انجام داده ام کی بوده و من فقط سکوت کردم…

تراپیستم از من پرسید آخرین باری که کاری را فقط برای سرگرمی انجام داده ام کی بوده و من فقط سکوت کردم…
خواندن 4 دقیقه
0
(0)

در جلسه‌ای با درمانگرم، از من پرسیده شد: «آخرین باری که کاری را صرفاً برای سرگرمی انجام دادی کی بود؟» سه دقیقه کامل نتوانستم جواب دهم. سه دقیقه‌ای که هر ثانیه آن طولانی و دردناک بود، به گونه‌ای که احساس می‌کردم مغزم هیچ پاسخی برای ارائه ندارد. صورتم داغ شد، قلبم تندتر زد و خنده‌ای عصبی سراغم آمد، همان خنده‌ای که وقتی چیزی بیش از حد به من نزدیک می‌شود، از کنترل خارج می‌شود.

در نهایت تنها توانستم بگویم: «نمی‌دانم.» و حقیقت این بود که واقعاً نمی‌دانستم. سه دقیقه سکوت، حقیقتی را در خود داشت که در زندگی روزمره هرگز به آن فکر نکرده بودم: من دیگر نمی‌دانستم چگونه صرفاً برای لذت، کاری انجام دهم و این تلخ است! تلخ. در این نوشتار حول محور این موضوع برای تان خواهم گفت. با خبرنامه همراه باشید!

آخرین باری که برای لذت خودت کاری کرده ای کی بوده؟

اگر تا به حال در برابر یک سوال ساده گیر کرده‌اید و مغزتان تبدیل به یک دیوار خالی شده است، می‌دانید که آن لحظه از اجتناب ناشی می‌شود. می‌توانستم به راحتی توضیح دهم دیروز چه خورده‌ام، چه کارهایی انجام داده‌ام یا چند ساعت خوابیده‌ام. اما «تفریح» یک مفهوم مبهم، غیرقابل سنجش و حتی مشکوک به نظر می‌رسید.

تفریح، وقتی زندگی بر اساس عملکرد و بهره‌وری مدیریت می‌شود، می‌تواند شبیه یک تله باشد. من هرگز اجازه ندادم تفریح را اولویت قرار دهم؛ همیشه برنامه، کار، و مسئولیت‌ها پیش از آن می‌آمدند.

وقتی «مشغول بودن» شخصیت شما می‌شود

زمانی تحلیلگر مالی بودم و مغزم یاد گرفته بود که همه چیز را به شکل سیستماتیک بررسی کند: ورودی‌ها، خروجی‌ها، بهره‌وری، پیش‌بینی. این مهارت‌ها ارزشمند بودند تا زمانی که آنها را بر تمام جنبه‌های زندگی‌ام تحمیل کردم.

زندگی روزمره‌ام تبدیل به گزارش‌های سه ماهه شد. اگر کاری را بهبود نمی‌دادم، احساس گناه می‌کردم. اگر مولد نبودم، انگار دارم از زندگی عقب می‌مانم. حتی استراحت‌های من ساختاریافته و به نوعی برنامه‌ریزی‌شده بودند: یک پادکست هنگام پیاده‌روی، ویدئوی یوتیوب هنگام تا کردن لباس‌ها، گشت و گذار در رسانه‌های اجتماعی که اغلب بیشتر مرا خسته می‌کرد.

ما از مشغله به عنوان پوششی برای اجتناب از بودن با خود استفاده می‌کنیم و کنترل را جایگزین سرزندگی می‌کنیم. وقتی تفریح را حذف می‌کنیم، روزهایمان خاکستری، یکنواخت و بی‌روح به نظر می‌رسند، حتی اگر هیچ مشکل واقعی وجود نداشته باشد.

تفریح: یک ماده مغذی ضروری

در ابتدا، فکر می‌کردم تفریح یک تجمل است، چیزی که بعد از انجام همه کارهای مهم به آن اضافه می‌شود. اما آن سکوت سه دقیقه‌ای به من نشان داد که تفریح بخش جدایی‌ناپذیر زندگی است.

تفریح مانند یک ماده مغذی برای روان و مغز است. این یک روش طبیعی برای تمرین انعطاف‌پذیری، تجربه ایمنی و یادآوری این است که شما چیزی بیش از آنچه تولید می‌کنید هستید. وقتی هرگز بازی نمی‌کنید، حتی روزهای بدون مشکل نیز به شکل فشار و اضطراب تجربه می‌شوند.

بازسازی عضله تفریح

بعد از جلسه درمانی، تصمیم گرفتم دوباره تمرین کنم. نه با فشار برای لذت‌بردن، بلکه با کنجکاوی و بدون انتظار. به جای جستجوی فعالیت‌های «مفید» یا «موثر»، دنبال کوچکترین کاری رفتم که حس خوبی به من می‌دهد.

برای من، این حرکت‌های ساده بودند: دویدن بی‌هدف، بازی با خاک و گیاهان، درست کردن یک وعده غذایی گیاهی، تعامل با دیگران در بازار محلی. در ابتدا این فعالیت‌ها حس سرگرمی نداشتند و حتی با بی‌قراری همراه بودند. اما با تمرین، توانستم لحظات کوتاه تفریح بدون ساختار را تحمل کنم و از آن لذت ببرم. پانزده دقیقه برای شروع کافی بود.

مواجهه با تفریح ناامن یا بی‌معنی

برای برخی افراد، مشکل تنها مشغله نیست. گاهی تفریح غیرقابل دسترس به نظر می‌رسد زیرا ذهن یا بدن فرسوده، افسرده یا در حالت بقا است. در این شرایط، تلاش برای لذت‌بردن می‌تواند اضطراب‌آور باشد.

راهکار ساده این است: با فعالیت‌های کوچک شروع کنید. حتی دو دقیقه گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، قدم زدن زیر نور خورشید یا لذت بردن از یک میوه تازه می‌تواند مقدمه‌ای برای بازسازی حس تفریح باشد. بازی ملایم، واقعی و انسانی، راهی برای بازگرداندن زندگی به چیزی بیش از یک لیست کارهاست.

قدرت بازگشت به لحظه

چند هفته بعد، درمانگرم دوباره پرسید: «اخیراً برای سرگرمی چه کاری انجام داده‌ای؟» این بار بدون مکث پاسخ دادم: دویدن در مسیر، نگاه کردن به یک قارچ عجیب، درست کردن یک دسر گیاهی و گفتگو با یک غریبه در بازار. هیچ‌کدام تأثیرگذار نبودند، اما واقعی بودند. من زنده بودم، فقط روزم را نمی‌گذراندم.

این تجربه نشان می‌دهد که بازگرداندن تفریح به زندگی نیازمند لحظات کوچک، صادقانه و بی‌دغدغه است. تفریح فقط یک فعالیت نیست؛ یک روش برای ارتباط دوباره با خود و جهان اطراف است.

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه

لینک های مفید
خبرنامــــــــــــه را ببینید
پرده هوا صنعتی آند سربی تقویت کننده آنتن موبایل جاروبرقی کارواشی ریمیکس جدید نهال گردو قالب اینستاگرام تصفیه هوا ال جی مقایسه صرافی ال بانک و کوین بیس صدف گل-صدف طبیعی مشاوره با وکیل بیمه و اداره کار کود سه بیست آجیل شب یلدا نمایندگی سامسونگ در تهران لباس آتش نشانی IST آجر نسوز نما درب داخلی دانلود رایگان فونت یکان بخ هتل مشهد نمایندگی مدیران خودرو اسانس نیکوشیمی خرید طلا زنانه شرکت بازرگانی جولایی فروش شیر خشک صادراتی اسکیم لایت باکس فریم لس درج آگهی رایگان بهترین جراح بینی در شیراز کلاه کاسکت خرید لایک اینستاگرام خرید سرخ کن بدون روغن فروش عمده رنگ مو سی پی کالاف خرید بازی کامپیوتر | گیم کالا سایت لوازم آرایشی ارزان پنجره دوجداره لباس فرم اداری