پیری مغز همیشه به صورت موهای خاکستری یا چین و چروک ظاهر نمیشود. گاهی اوقات، نشانه هایی دارد مثل فراموش کردن نامها، کلیدهای گمشده یا تمرکز مبهم. این ایده که فقط سن باعث مشکلات حافظه میشود، یک افسانه است – عادات روزانه نقش مهمی در سلامت مغز و تیزی ذهن دارند. و یک چیز عجیب تر: برخی از این عادتها در ظاهر بیضرر به نظر میرسند، اما با گذشت زمان، ممکن است زوال ذهنی را تسریع کنند.
ما در این مقاله به این عادات پرداخته ایم. با خبرنامه همراه باشید!
عاداتی که مغز را پیر می کنند
در اینجا ۷ الگوی زندگی وجود دارد که میتوانند مغز را سریعتر از حالت عادی پیر کنند – و در نهایت منجر به آن احساس وحشتناک “مه مغزی” شوند.
بارگیری بیش از حد مغز با سر و صدا و اطلاعات مداوم
باور رایج: متصل ماندن مداوم، انجام چند کار همزمان و مصرف بیوقفه اطلاعات، ذهن را تیز نگه میدارد.
حقیقت: مغز در زمان استراحت شکوفا میشود.
مطالعات نشان دادهاند که مغز برای تثبیت حافظه و ترمیم خود به استراحت نیاز دارد. سر و صدای مداوم – تلویزیون در پسزمینه، اسکرول کردن بیپایان و جابهجایی بین کارها – باعث ایجاد آشفتگی ذهنی میشود. با گذشت زمان، این تحریک بیش از حد، توانایی مغز برای تمرکز و ذخیره اطلاعات به طور واضح را از بین میبرد. وضوح واقعی اغلب از سکوت عمدی یا استراحت بین کارها ناشی میشود. خستگی ذهنی واقعی است و بدون استراحت، حافظه شروع به مهآلود شدن میکند.
پرهیز از خواب عمیق به بهانه بهرهوری
خواب عمیق جایی است که مغز در واقع خود را پاکسازی میکند. در طول خواب موج آهسته، مغز مواد زائد سمی مانند بتا آمیلوئید را که با بیماری آلزایمر مرتبط است، دفع میکند. بدون این پاکسازی عمیق، سموم جمع میشوند و حافظه و قدرت شناختی را تضعیف میکنند. کمبود مزمن خواب، هیپوکامپ – بخشی از مغز که مسئول یادگیری و ذخیره خاطرات است – را کوچک میکند. خوابیدن عمیق تنبلی نیست؛ بلکه بقا است.
زندگی در یک حباب داخلی بدون نور طبیعی
کمبود نور خورشید ریتم مغز را مختل میکند. نور طبیعی به تنظیم ریتم شبانهروزی کمک میکند، که بر همه چیز از خلق و خو گرفته تا حافظه تأثیر میگذارد. بدون قرار گرفتن منظم در معرض نور خورشید، مغز ممکن است ساعت داخلی خود را به هم بریزد و در نتیجه تمرکز ضعیف، افکار افسردهکننده و حافظه کند ایجاد شود.
تحقیقات، کمبود نور خورشید را با سطح پایین سروتونین مرتبط دانسته است، که برای سلامت شناختی حیاتی است. پیادهروی کوتاه روزانه در فضای باز نه تنها نشاطآور است، بلکه محافظ مغز نیز هست.
در خود فرو بردن احساسات و اجتناب از مکالمات سخت
سرکوب احساسات باعث فشار عصبی میشود. اجتناب از ابراز احساسات، مدارهای استرس مغز را فعال میکند. استرس عاطفی مزمن، کورتیزول را افزایش میدهد، هورمونی که بازیابی حافظه و یادگیری را به مرور زمان مختل میکند. سلامت عاطفی فقط یک مسئله سلامت روان نیست – بلکه مستقیماً با عملکرد طولانی مدت مغز مرتبط است. یک مکالمه آرام، نوشتن خاطرات یا حتی گریه کردن در صورت نیاز به محافظت از ساختار مغز و وضوح حافظه کمک میکند.
مصرف منظم شیرینکنندههای مصنوعی
برخی از شیرینکنندهها ممکن است به طور خاموش به عملکرد شناختی آسیب برسانند. یک مطالعه نشان داد افرادی که حداقل یک نوشابه رژیمی در روز مصرف میکنند، بیشتر احتمال دارد که از سکته مغزی و زوال عقل رنج ببرند.
شیرینکنندههای مصنوعی مانند آسپارتام و ساخارین ممکن است باکتریهای روده را تغییر دهند، که از طریق محور روده-مغز با عملکرد مغز ارتباط نزدیکی دارند. یک روده مختل شده میتواند بر خلق و خو، وضوح و حتی حفظ حافظه تأثیر بگذارد. شرط امنتر؟ شیرینی طبیعی در حد اعتدال.
نادیده گرفتن کمبود ریزمغذیها، به ویژه ویتامین B12 و امگا 3
تغذیه مغز خاصتر از این است. ویتامین B12 نقش مهمی در عملکرد عصبی و تولید گلبولهای قرمز خون دارد. کمبود B12 میتواند علائم زوال عقل را تقلید کند و در صورت عدم اصلاح، باعث اختلال شناختی پایدار شود. به طور مشابه، اسیدهای چرب امگا 3 – به ویژه DHA – برای حفظ ساختار سلولهای مغزی ضروری هستند.
فقدان آنها میتواند منجر به از دست دادن حافظه، پردازش کند و افت خلق و خو شود. بدن به خودی خود این مواد مغذی را تولید نمیکند و حذف آنها زوال ذهنی را تسریع میکند.
اجتناب از خلاقیت و تکرار در زندگی روزمره
روالهای تکراری بدون چالش ذهنی، چابکی مغز را کاهش میدهد. نوروپلاستیسیته – توانایی مغز برای رشد و سازگاری – به چالش، تازگی و خلاقیت نیاز دارد. انجام کارهای مشابه روزانه بدون یادگیری چیز جدیدی باعث رکود شناختی میشود. در واقع، عدم تحریک ذهنی، عامل خاموش زوال زودهنگام حافظه است.
یادگیری یک مهارت جدید، نواختن یک ساز، نوشتن یا حتی خط خطی کردن، مسیرهای عصبی تازه را فعال میکند. مغز مانند یک عضله است؛ بدون ورزش، قدرت خود را از دست میدهد.
افزودن دیدگاه