گاهی أوقات ممکن است متوجه نباشیم که پرسیدن برخی سوالات خوب نیست، زیرا فکر میکنیم که آنها سؤالات عاری از عیب و ایراد هستند. این احتمال هم وجود دارد که قصدمان فقط ارتباط برقرار کردن با مردم باشد، اما متأسفانه، برخی از سوالاتی که میپرسیم واقعا ناخوشایند و حتی آسیب زننده هستند. برخی از این دست سؤالات را در این نوشتار گردآوری کردهایم. اطلاع از این سوالات قطعا باعث میشود که در آینده قبل از پرسیدن سوال از آدمها کمی فکر کنید. به این ترتیب احتمال ناراحت کردن آدمها کاهش مییابد!
۱۰ سوال که پرسیدنشان آدمها را ناراحت میکند
اگر ناراحت نکردن آدمهای پیرامونتان برایتان اهمیت دارد، جای درستی هستید. میتوانید بهبود رفتارتان را با نپرسیدن این سوالات شروع کنید:
چرا هنوز ازدواج نکردهای؟
این که از کسی بپرسید چرا هنوز مجرد است، ممکن است به نظر یک تعریف و تمجید به نظر برسد، مخصوصاً پس از گفتن این که چقدر زیبا یا خوش قیافه است! اما این سوال در عین حال میتواند باعث شود احساس وحشتناکی نسبت به خودشان پیدا کنند. این سوال تعمیمهای منفی در مورد مجرد بودن ایجاد میکند و میتواند باعث شود که آنها از خودشان بپرسند که چه چیزی در موردشان اشتباه است یا چه ایرادی دارند که هنوز مجرد هستند. در واقع، “چرا هنوز …؟” از آن دست سوالاتی است که ممکن است این حس را ایجاد کند که انگار فرد مقابلتان در یک مرحله از زندگیاش گیر کرده است!
چرا اینقدر خسته به نظر میرسی؟
این احتمال وجود دارد که فقط نگران حال آن فرد باشید، اما ممکن است طوری به نظر برسد که به آنها میگویید بد به نظر میرسند. بهتر است از پرسیدن این سوال بپرهیزید، مگر اینکه به آن فرد خیلی نزدیک باشید، زیرا ممکن است به دلیل مشکلی که نمیخواهند در موردش صحبت کنند خسته به نظر میرسند یا شاید اصلا شکل و شمایلشان همین است و همیشه همین طور به نظر میرسند. در غیر این صورت، ممکن است احساس کنند تحت فشار قرار گرفته اند تا فقط برای پذیرفته شدن، ظاهر خاص داشته باشند.
مشغول چه کاری هستی؟
این یکی ممکن است یک سوال کاملا معمولی به نظر برسد. شما دارید میپرسید: “چه کار میکنی یا مشغول چه کاری هستی؟” و این میتواند باعث ناراحتی آدمها شود. پرسیدن این سوال میتواند احساس فرصت طلبی ایجاد کند، گویی که فقط برای شبکه سازی با آن آدم صحبت میکنید. و اگر آنها در حال حاضر در شرایط مساعدی نباشند، مثلا اینکه مسیر شغلی مناسبی نداشته باشند، قطعاً تمایلی ندارند که در موردش صحبت کنند و پاسخ شما را بدهند.
چند سال داری؟
هیچ نیازی به پرسیدن سن کسی در یک محیط اجتماعی وجود ندارد. شاید به این دلیل که وقتی به بزرگسالی رسیدید، سن دیگر فقط یک عدد نیست بلکه معیاری میشود که چقدر پیش رفته اید، تا آن زمان باید چه کاری انجام میدادهاید و آیا انجام دادهاید. بنابراین ممکن است این احساس را ایجاد کنید که با پرسیدن این سوال در حال قضاوت کردن آدمها هستید.
کدام دانشگاه درس خواندی؟
این سوال و همینطور اینکه “در چه رشته ای تحصیل کردهای؟” با این فرض است شخصی که با او صحبت میکنید تحصیلات دانشگاهی دارد. اما اگر او به هر دلیلی نتوانسته باشد به دانشگاه برود، ممکن است این احساس را به او بدهید که نرمال نیست. اگر هم دانشگاه رفته باشد که ممکن است نخواهد در مورد آن صحبت کند، به ویژه اگر احساس کنند که در یک دانشگاه یا رشته تحصیلی خوب تحصیل نکردهاست.
ورزش میکنی؟
اگر شخصی که از او این سوال را میپرسید جواب ندهد، ممکن است آن را توهین آمیز بداند، انگار که دارید او را به خاطر ورزش نکردن مسخره میکنید. اگر هم ورزش میکند که باز ممکن است احساس کند که او را به خاطر زیاد وقت گذاشتن برای ورزش مورد قضاوت قرار میدهید.
اهل کجا هستی؟
در حالی که ممکن است واقعاً علاقه مند به دانستن سوابق شخصی آدمها باشید، باز هم این سوال چندان جذاب به نظر نمیرسد و ممکن است فرد مقابلتان احساس کند که شما بین آدمها تبعیض قائل میشوید.
چرا بیشتر تفریح نمیکنی؟
احتمالا هنگام پرسیدن این سوال نیت خوبی دارید زیرا میخواهید فرد را تشویق کنید تا چیزهای جدید را امتحان کند و از زندگی خود لذت ببرد. اما این سوال میتواند توهینآمیز هم باشد، چرا که انگار به آنها میگویید که گوشه گیر هستند و وقتشان را درست استفاده نمیکنند. حتی ممکن است فرد به لحاظ مالی توان تفریح زیاد را نداشته باشد و شما با این سوال او را ناراحت میکنید چرا که پاسخی برای دادن به شما ندارد.
آیا وزن کم کرده ای؟
اگر منظورتان از پرسیدن این سوال به نوعی تعریف و تمجید است، باز هم نباید آن را بپرسید چرا که ممکن است باعث شود فردی که با او صحبت میکنید این احساس را داشته باشد که اگر دوباره وزنش افزایش بیابد، او را مورد قضاوت قرار خواهید داد. حتی اگر فقط یک سوال ساده به نظر برسد، باز هم ممکن است باعث شود فرد احساس ناراحتی کند، به خصوص اگر وزن کم کرده باشد و در این مسیر سختی زیادی را متحمل شده باشد.
چه اتفاقی افتاده بود (موضوع چه بود؟)
معمولاً وقتی کنجکاو هستید، این واقعاً یک سؤال عاری از عیب و ایراد به نظر میرسد. اگر اتفاق غم انگیزی برای کسی افتاده باشد، سوال کردن در مورد آن میتواند آسیب زننده باشد چرا که همه آدمها برای صحبت کردن در مورد اتفاقات ناخوشایند راحت نیستند. آنها ممکن است تنها با فکر کردن به یک اتفاق نارحت شوند و زجر ببینند، و تکرار این تراژدی برای برخی از آدمها ممکن است خسته کننده باشد. بهتر است فقط به آنها بگویید که از این اتفاق متأسف هستید و به آنها اجازه دهید خودشان تصمیم بگیرند که چه زمانی در مورد اتفاق رخ داده با شما صحبت کنند.
کلام پایانی
آیا در مورد موضوع این نوشتار تجربه خاصی دارید؟ آیا تا به حال چیزی پرسیده اید که تصور کردهاید ایرادی ندارد اما فرد مقابلتان را ناراحت کرده است؟ چه سوالات دیگری را میتوانید به این لیست اضافه کنید؟ لطفا برایمان در بخش نظرات بنویسید!