هر پدر و مادری دوست دارد فرزندانی شاد و موفق داشته باشد. به گفته امی مورین، روان درمانگر، بهترین راه برای اطمینان از داشتن فرزندانی شاد و به لحاظ ذهنی قوی، این است که سرسختی و قدرت ذهنی را در اسرع وقت به آنها آموزش دهیم. کودکانی که از نظر ذهنی سرسخت هستند، احتمالا عزت نفس بالایی خواهند داشت و انعطاف پذیری مناسبی از خود نشان میدهند، ویژگیهایی که به آنها اجازه میدهد در میان چالشها مثبت بمانند و از شکستهای خود درس بگیرند.
این بدان معناست که کلمات خود را با دقت در مورد فرزندان خود انتخاب کنید، به خصوص در موقعیتهای استرس زا که در آن به راحتی ممکن است هر چیزی را که فکر میکنید عصبانیتتان را خالی میکند یا تنش را از بین میبرد، بگویید. مورین میگوید برخی از کلمات یا عبارات ممکن است ناخواسته پیام اشتباهی را به فرزندتان ارسال کنند.
۷ جمله که والدین کودکانی که به لحاظ ذهنی قوی هستند، نمیگویند
مورین، سردبیر وبسایت Verywell Mind به CNBC Make It میگوید: «همه والدین گاهی اوقات این اشتباه را مرتکب میشوند و چیزهایی میگویند که نباید به زبان بیاورند. لحظات پر تنش و پر از چالش فرصتی هستند تا به فرزندان خود بیاموزید که چگونه از اشتباهات خود درس بگیرند، چگونه میتوانند رشد و تغییر کنند و همینطور کارها را به شکل متفاوتی انجام بدهند.
در این نوشتار هفت جمله وجود دارد که والدین کودکانی که از نظر ذهنی قوی هستند در هنگام تربیت فرزندان خود از به کار بردن آنها اجتناب میکنند:
آرام باش
هرگز ایده خوبی نیست که به فرزندان خود بگویید چه احساسی باید داشته باشند، حتی اگر فقط قصدتان این است که آنها را آرام یا شاد کنید. مورین میگوید: “در واقع درست این است که چنین پیامی را ارسال کنیم: هیچ مشکلی ندارد هر احساسی که داری. فقط مهم است که این احساست تو را ترغیب به انجام چه کاری میکند.”
در عوض، چیزی شبیه به این جمله را امتحان کنید: “به نظر میرسد در حال حاضر واقعا عصبانی هستی.” به کودک خود کمک کنید تا بفهمد که ناراحتی هم پیش میآید و به آرامی او را به سمت فعالیتی که میدانید به آرام شدنش کمک میکند هدایت کنید.
مورین میگوید: «به آنها بیاموزید وقتی عصبانی هستند چه کار کنند. به این ترتیب یاد میگیرند به جای پرتاب چیزی یا فریاد زدن، مثلا یک تصویر را رنگ آمیزی کنند. حتی میتوانید بیرون بروید و بدوید یا چند دقیقه موسیقی گوش دهید.”
نگران فلان چیز نباش یا فکرش را نکن!
مورین میگوید: گفتن اینکه بچهها چه فکری بکنند یا نکنند، کار درستی نیست، حتی اگر فقط قصدتان این باشد که ترسهای آنها را از بین ببرید.
او توضیح میدهد: «وقتی کسی به ما میگوید «نگران نباش»، نگرانیهای ما بهطور خودکار از بین نمیروند. “یک استراتژی بهتر این است که به بچهها آموزش بدهید که وقتی نگران هستند چه کاری میتوانند انجام دهند.”

در عوض، سعی کنید یک سوال فرضی بپرسید: “اگر دوستت نگران این موضوع بود، به او چه میگفتید؟”
مورین میگوید، معمولاً، بچهها میتوانند با حذف خود از موقعیت، منطقیتر فکر کنند. مثلاً اگر دوستشان نگران امتحانی باشد که دو روز دیگر دارد، ممکن است به او بگویند که خوب درس بخوان و همه چیز درست میشود.
او میگوید: «وقتی کودکان یاد میگیرند که همان پیام را به خودشان بدهند، کم کم یاد میگیرند که افکارشان را به روشی سالمتر مدیریت کنند.»
همه چیز عالی خواهد شد
مورین میگوید که دیدگاه مثبت میتواند به کودک شما کمک کند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهد، اما هیچ کس “توپ کریستالی” ندارد. شما در واقع نمیتوانید پیش بینی کنید که فرزندتان موفق خواهد شد یا اینکه دچار ناامیدی خواهد شد.
به عبارت دیگر، دادن این قول به فرزندتان که موفق میشود، فقط میتواند به اعتماد به نفس او لطمه بزند و بدتر اینکه دفعه بعدی که سعی میکنید او را شاد کنید، «به اعتبار خودتان هم آسیب میزنید!»

“به جای اینکه بگویید “حتما برنده میشوی!” … بهتر است بگویید: “تمام تلاشت را بکن و اگر خوب پیش نرفت، اشکالی ندارد. باز هم فرصت برای تلاش کردن داریم. ”
دیگر نبینم که در حال انجام چنین کاری هستی!
این جمله اغلب از سر ناامیدی و میل واقعی برای دور کردن کودکان از عادات بد یا خطرناک بیان میشود. اما مورین میگوید: «بچهها اهل پنهان کاری هستند» – و اگر به آنها در مورد احتما گرفتن مچشان هشدار دهید، به سادگی یاد میگیرند که چطور اشتباهاتشان را پنهان کنند.
به گفته مورین: «دفعه بعد که چیزی خراب شود آن را سر هم میکنند، یا قبل از اینکه کار خرابیشان را ببینید، آن را دور میاندازند.»
شما میتوانید به جای چنین جملهای بگویید: “شاید باز هم چنین کاری را انجام بدهی و وسوسه شوی آن را از چشم من پنهان کنی. اما کار درست این است که ….”

تو بهترینی!
وقتی فرزندتان عملکرد خوبی دارد، تحسین کردن او هیچ اشکالی ندارد. اما مورین میگوید، اگر فرزندتان فکر میکند که فقط در صورتی مستحق ستایش است که عملکرد بهتری در مقایسه با دیگران داشته باشد، از انتظارات غیرواقعبینانه و اضطراب در مورد به پایان رساندن هر چیزی به بهترین شکل ممکن، رنج خواهد برد.
در موارد شدید، این رفتار میتواند منجر شود به اینکه بچهها به هر قیمتی تلاش کنند اول شوند، حتی به قیمت اینکه قوانین را زیر پا بگذارند. به گفته مورین: «اینها بچههایی هستند که وقتی کمی بزرگتر میشوند در نهایت خیانت یا تقلب میکنند، زیرا فکر میکنند اول شدن و برنده شدن تنها چیزی است که برای مامان یا بابا اهمیت دارد. آنها تصور میکنند که بهترین بودن الویت پدر و مادرشان است نه صادق بودن.
مورین توصیه میکند، در عوض، فرزندتان را بهخاطر تلاشی که به خرج میدهد – مثلا مطالعه و درس خواندن زیاد – تحسین کنید نه بابت نتیجه. روانشناسان اغلب خاطرنشان میکنند که این رویکرد میتواند به بچهها کمک کند تا انگیزه خود را برای کار سخت و موفقیت در آینده حفظ کنند.
این عالی است!
مراقب باشید که یک فرد کمال گرا تربیت نکنید: کودکی که فکر میکند همیشه باید “کامل” باشد تا سزاوار ستایش یا محبت والدین باشد. تحقیقات نشان میدهند که کمال گرایی در کودکان با طیفی از مشکلات بهداشت روان، از اضطراب گرفته تا اختلال وسواس فکری عملی (OCD) مرتبط است.
مورین میگوید ممکن است کاملاً عادی به نظر برسد که به فرزندتان بگویید نقاشیاش «بینقص» یا عالی است یا اینکه در یک مسابقه فوتبال «عالی» بازی کرده است، اما این نظرات میتواند آغاز الگویی باشد که باعث میشود بچهها روی هر اشتباهی دچار وسواس فکری شوند.
او توصیه میکند: «به جای نتیجه، تلاش فرزندتان را تحسین کنید. «حتی اگر فکر میکنید که تصویر زیبا به نظر میرسد، یا آنها کار بزرگی انجام دادهاند، باز هم میتوانید آنها را به خاطر سختکوشی و تلاششان تحسین کنید. آنها باید یاد بگیرند که وقتی زمین خوردند دوباره بلند شوند.»
من را دیوانه میکنی!
مورین میگوید این ایده که احساسات شما میتواند تحتتاثیر رفتار شخص دیگری قرار گیرد، نتیجه معکوس دارد و باعث شود بچهها فکر کنند که مسئول اعمالشان نیستند. مورین میگوید: «ما نمیخواهیم [کودکان] بزرگ شوند و دیگران را به خاطر عصبانی کردنشان و خراب کردن روزشان یا به خاطر اینکه همیشه احساس وحشتناکی دارند، سرزنش کنند.» ما میخواهیم بچهها بدانند که: «من قدرت کنترل فکر، احساس و رفتار خودم را دارم.»
او توصیه میکند که در عوض از عباراتی مانند «در حال حاضر رفتارت را دوست ندارم» یا «از رفتارت خوشم نمیآید و همین طور «میتوانیم فلان کار را انجام دهیم» استفاده کنید.