نویسنده: آدام ناسیتر
نشر شده در: نیویورک تایمز
برای اشرف غنی متحدان کمی باقیماندهاست، طالبان به لحاظ نظامی در حال پیروزی هستند و حامیان بینالمللی وی صبر و تحملشان را نسبت به او و روند متزلزل صلح از دست دادهاند.
کابل، افغانستان – رئیس جمهور اشرف غنی در کنفرانسهای بینالمللی حضور مییابد، با دیپلماتها ملاقات میکند، اخیراً یک بند (سد) را افتتاح کرده و سخنرانیهای میهندوستانه ارائه میکند و در آنها وعده میدهد که از کشورش در برابر طالبان دفاع کند.
اما اینکه اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان تا چه حد بر آینده کشور تحت مخاطرهاش و خودش کنترل دارد، در میان سیاستمداران، تحلیلگران و شهروندان به موضوع مورد بحث تبدیل شدهاست. یا در واقع، پاسخ این سوال تا حد زیادی معلوم شدهاست: نه زیاد!
آقای غنی – که کاملاً واجد شرایط شغل خود بود و با داشتن جان هاپکینز، برکلی، کلمبیا ، بانک جهانی و سازمان ملل متحد در سابقهاش، اعتبار بالایی دارد – از غالب جهات کاملاً منزوی است. او که نویسندهای جدی و باهوش است، وابسته به رایزنیهای چند تن است، و به گفته کسانی که او را میشناسند حتی حاضر به تماشای اخبار تلویزیون نیست، و متحدان خود را به سرعت از دست میدهد.
و این برای افغانستان، برابر با آشوب و درد است، کشوری که در آن شورشی گری تندروی اسلامگرا به لحاظ نظامی قدرت برتر را در اختیار دارد، جایی که طبق اعلام سازمان ملل تقریباً نیمی از مردم در سطح بحران با گرسنگی روبرو هستند، بخش اعظم پول حکومت از خارج تامین میشود و در آن حاکمیت ضعیف و فساد گسترده رسم و سنت شدهاست.
در عین حال، آمریکاییها در حال آماده سازی برای خارج کردن آخرین نیروهای خود هستند، چشماندازی که ممکن است منجر به سقوط میان مدت نیروهای افغان شود که اکنون تحت حمایت آنها هستند.
رحمت الله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان گفت: ” او در یک وضعیت نومیدانه است. ما مدام ضعیفتر میشویم. امنیت نامناسب است، همه چیز بدتر میشود و طالبان از این فرصت استفاده میکنند. ”
ایالات متحده به طور جدی از آقای غنی 71 ساله فاصله گرفته و مرتباً پیرامون وی کار کردهاست تا با طالبان و کارگزاران قدرت منطقهای کنار بیاید. جنگ سالاران، مراکز موثر قدرت جایگزین، صراحتا او را محکوم کرده یا مورد تحقیر قرار میدهند.
پارلمان این کشور دو بار بودجه پیشنهادی وی را رد کرد و به او بیاعتماد شده است. دشمنان اصلی غنی، طالبان، از پذیرفتن ایده توافق با او روی گردانند. به گفته کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان، به نظر میرسد نفوذ او که از همان ابتدا ضعیف بود (حضور رای دهندگان در پیروزی پرتنش سال 2019 حدود 18.7 درصد بود) کاهش یافته است.

مقامات آمریکایی دیگر صبری در قبال غنی ندارند. بسیاری، از آنچه که خیرهسری او در امتناع از دادن امتیاز به رقیب یا سبک خودپسندانه او میدانند، خسته شدهاند. “مرده متحرک” اصطلاحی است که برخی اعضای جامعه مدنی برای توصیف موقعیت سیاسی او استفاده میکنند.
نامهای که اخیراً از وزیر خارجه آمریکا، آنتونی جی. بلینکن به او ارسال شد چنان تند بود که حتی افغانهای منتقد غنی آن را توهینآمیز دانستند.
این نامه با لحنی که احتمالاً بیشتر برای یک دانشآموز سرکش به کار میرود تا رئیس دولت، سه بار عبارت “از شما میخواهم” را تکرار میکند. آقای بلینکن ادامه میدهد: ” آقای رئیس جمهور، همچنین باید برایتان تصریح کنم که با ادامه روند سیاست ما در واشنگتن، ایالات متحده هیچ گزینهای را مردود نکردهاست. ” مفهوم پنهان در متن روشن بود: نفوذ تو کم است.
حکمت خلیل کرزی، رئیس یک مرکز تحقیقاتی افغان و پسر کاکای رئیسجمهور سابق، حامد کرزی، گفت: “به عنوان یک افغان، احساس تحقیر وجودتان را فرا میگیرد.” آقای کرزی ادامه داد: “اما من هم احساس میکنم که غنی سزاوار آن بود. او با بوسه مرگِ نزدیکترین شریک خود سر و کار دارد.”
دولت بایدن به امید مذاکرات چند ملیتی است که احتمالا اواخر این ماه در استانبول انجام میشود تا برنامهای برای حرکت به جلو ایجاد کند. در دلِ پیشنهاد ایالات متحده یک دولت موقت برای حفظ قدرت تا زمان برگزاری انتخابات وجود دارد.
طبق یک پیش نویس فاششده، در این بدنه موقت، طالبان و دولت فعلی قدرت را به اشتراک خواهند داشت. چنین ساختاری میتواند غنی را مجبور به کنارهگیری کند، حرکتی که بارها از لحاظ کردن آن پرهیز کردهاست.
آقای غنی یک پیشنهاد متقابل را ارایه کرده که قصد دارد به زودی افشا کند، پیشنهادی که خواهان آتش بس و یک”حکومت صلح” موقت است که ترکیب احتمالی آن هنوز مشخص نیست و بعد، انتخابات زودهنگام که وی قول میدهد در آن نامزد نباشد.
هم طرح آمریکا و هم آقای غنی میتوانند بدون سرانجام باشند، زیرا طالبان هرگز نگفتهاند که با انتخابات موافقت میکنند و همچنین اعلام نکردهاند که با هر شکلی از برنامه حکومتی همراه میشوند یا به تقسیم قدرت رضایت میدهند.
حمدالله محب، مشاور امنیت ملی آقای غنی، در مصاحبهای گفت: “از آنچه میبینیم معلوم است که آنها قدرت مطلق میخواهند و منتظرند تا با زور قدرت را به چنگ آورند.”
در شرایطی که آقای غنی مرتباً سرمایههای سیاسی خود را در کابل و در میان شرکای بینالمللی خود از دست میدهد، موقعیت نظامی این کشور رو به افول است. هر روز که میآید، با خود اخباری در مورد انفجار یا کشتار نیروهای امنیتی به همراه دارد.
یک دیپلمات ارشد غربی در کابل گفت: “آنها نمیتوانند این طور ادامه دهند. ضرر وارد شده به حکومت و اعتبار و مشروعیتی که دارد، این پایدار نیست.”
یادآوری سپتمبر 1996، زمانی که طالبان تقریباً بدون اینکه مورد مقاومت واقع شوند وارد کابل شدند و اقدام به بنا نهادن پایههای رژیم تندروی خود کردند، پایتخت را تسخیر کردهاست.
در اعماق کاخ ریاست جمهوری، یک محوطه پارک مانند 83 هکتاری که توسط هفت لایه امنیتی محافظت میشود، حلقه داخلی دستیاران نزدیک آقای غنی کوچک و رو به کاهش است. وی پس از سرنگونی هلیکوپتر نظامی توسط یکی از ملیشه های متعدد کشور در ماه گذشته، وزیر داخله با اعتبار خود را اخراج کرد. دادستان کل وی، که از معدود افرادی بود که به درستکاری شهرت داشت، استعفا داد. وی وزیر مالیه اش را نیز که دوران تصدی کوتاه مدتی داشت، کنار گذاشت.

یکی از مقامات ارشد پیشین استدلال کرد که واقعیت و آنچه در حال وقوع است، از او پنهان نگه داشته شدهاست.
اما آقای محب این گفته را رد کرد. وی گفت: “این انتقاد از یک نخبه سیاسی است که فکر میکند به حاشیه رانده شدهاست.”
برخی از مقامات پیشین آقای غنی را مجبور به مدیریت خرد میدانند، از جمله درگیر کردن خود در جزئیات امور نظامی و تصمیمات پرسنلی حتی تا سطح فرماندهان محلی پلیس. آقای کرزی گفت: “او این کار را دوست دارد، زیرا احساس میکند تنها خودش وجود دارد”، یعنی تنها کسی که صلاحیت تصمیمگیری جدی را دارد، خودش است.
آقای محب اتهام مدیریت خرد را یک”اغراق بزرگ” خواند و گفت که رئیس جمهور چند هفته است که در یک جلسه امنیتی شرکت نکردهاست، و افزود که “او از تصویر استراتژیک آگاه است.”
دفتر ارتباطات آقای غنی با درخواست مصاحبه با رئیس جمهور موافقت نکرد. یک دستیار ارشد به درخواست مصاحبه پاسخ نداد.
ظاهرا عواقب انزوای آقای غنی در زمان واقعی در حال آشکار شدن است. یک دیپلمات ارشد غربی در کابل گفت که رئیس جمهور دیدگاه قدرتمندی نسبت به این کشور دارد، اما متقاعد کردن سایرین برای پذیرش آن و عملی ساختن آن از نظر سیاسی از عهدهاش خارج است و این در اختلافات کشوری نمایان میشود. این دیپلمات استدلال کرد که این وضعیت برای وحدت افغانستان خوب نیست.
این اختلافات از کابل به مناطق متفرقه کشور پژواک مییابد، جایی که شورشیان مستقل و دیگر کارگزاران باسابقه قدرت یا خود را مسلح کردهاند یا آماده انجام این کار هستند.
در مرکز کشور، ماهها یک جنگ کم شدت بین نیروهای حکومت وملیشه های یک جنگ سالار اقلیت شیعی در جریان بودهاست، جنگی که با سرنگونی هلی کوپتر نیروهای افغان در ماه مارچ آغاز شد. با وجود دلسردی ارتش افغانستان، آقای غنی و دستیارانش نقش فعالانهای در مدیریت این درگیری داشتهاند.
یک مقام ارشد امنیتی افغانستان گفت، “این چیزی است که ما میخواستیم از آن اجتناب کنیم. همین حالا هم تحت فشار هستیم. و شما میخواهید جنگ دیگری را شروع کنید؟”
مذاکرات آتی در ترکیه میتواند مانند مذاکرات اخیر در مسکو و دوشنبه، تاجیکستان – با بیانیههای ملایم و خشونتآمیز و امید دستیابی به صلح به پایان برسد. ایده آمریکایی – انجام گفتگوهای جدید در محلی جدید به جای مذاکرات قدیمی در قطر که هیچ نتیجهای نداشت- لزوما برگ برنده نیست. در واقع، نشانههای اولیه امیدوارکننده نیستند، زیرا آقای غنی یک بار دیگر پیشنهادهای مقدماتی آمریکایی را رد میکند، و طالبان نیز با خشونت عدم موافقت خود را با گزینههای فعلی نشان میدهند.
این مقام ارشد امنیتی افغانستان گفت: “اگر ایالات متحده از این کشور خارج شود و توافق سیاسی وجود نداشته باشد، دچار دردسر بزرگی خواهیم شد.”
وی گفت: “از نظر نظامی که امید زیادی نداریم. اگر چیزی حاصل نشود، طالبان پیش خواهند رفت. و نبردی سخت در خواهد گرفت.”