این ایده که بازیگر باید همیشه روی صحنه باشد، با دل و جانِ بازیگران تئاتر آمیخته شده‌است. برای بسیاری از حرفه‌ای‌های این حیطه، تفکر نیمه‌کاره رها کردن اجرا به هر دلیلی، غیرقابل تصور است!
در این نوشتار با ۷ بازیگری آشنا خواهیم شد که جان‌شان را روی صحنه‌ی تئاتر از دست دادند.
۷. ادیث وبستر
در سال ۱۹۸۶، وبستر درحال اجرای نمایش مشهورِ «الکلی» در سالنی در مریلند بود. او این نقش را به مدت ۸ سال بازی کرده بود، اما آن شب جمله‌ی مهم اجرایش را خواند (لطفا وقتی رفتم، در مورد من صحبت نکنید!) و بعد نقش زمین شد! از آنجایی که قرار بود این نقش در همان لحظه بمیرد، همه تصور کردند که این هم بخشی از اجرا است و کسی با اورژانس تماس نگرفت. تنها زمانی که پرده‌ی نمایش بسته شد، اورژانس از راه رسید که دیگر دیر شده‌بود.
۶. تامی کوپر
تامی کوپر کمدینی بود که ترفندهای متفاوتی داشت. در سال ۱۹۸۴، او مشغول بازی در نمایشی بود که اتفاقا به صورت زنده از تلویزیون پخش می‌شد. او داشت اشیائی را از زیر لباسش بیرون می‌کشید که ناگهان نقش زمین شد، به صورتی که به شدت نفس کم آورده‌بود. تماشاچیان که تصور می‌کردند این بازیگر ادای حمله‌ی قلبی را در‌می‌آورد، به خنده‌های پر سر و صدایشان ادامه دادند. اما همکارانش متوجه شدند، مشکلی وجود دارد و بلافاصله او را از صحنه بیرون بردند. نمایش بدون نقش اصلی ادامه یافت و در حالی که باقی کمدین‌ها سعی در خنداندن مردم داشتند، کارکنان اورژانس در تلاش بودند که تامی را نجات بدهند. هرچند، با وجود همه‌ی تلاش‌هایشان تامی کوپر به زندگی بازنگشت.
۵. رد فاکس
فاکس کمدینی آمریکایی بود. در سال ۱۹۹۱، در استودیو پارامونت مشغول نقش‌آفرینی در نمایش «خانواده‌ی سلطنتی» بود که ناگهان از هوش رفت. هرچند تماشاچی در سالن حضور نداشت اما باقی بازیگران و عوامل صحنه تصور کردند که او وانمود می‌کند که زمین خورده‌است. اما کمی بعد دست به کار شدند و فاکس به بیمارستان منتقل شد. او ساعاتی بعد چشم از جهان فرو بست. پس از مرگ او شخص دیگری جایگزین نقشش در سریال شد.
۴. دیک شاون
دیک شاون بازیگر و استند-آپ کمدین بود که به دلیل کمدی فیزیکی پیش‌بینی‌نشده‌اش شهرت داشت. در تاریخ ۷ اپریل ۱۹۸۷، او تماشاچیان خود را به عنوان تنها نجات‌دهندگان «جنگ هسته‌ای» مورد خطاب قرار داد و گفت: «ما می‌توانیم تمدن را احیاء کنیم، همین جا، در همین فضا، و من رهبر شما خواهم بود.» بعد، پیش از آنکه زمین بیفتد، به حالت نمایشی روی یک زانو پایین آمد. دیک دقایقی روی زمین ماند و مخاطبین به تصور اینکه بخشی از نمایش است، او را تشویق می‌کردند تا اینکه بعد از ۵ دقیقه، داکتری از میان جمعیت جرات به خرج داد و روی صحنه رفت تا ببیند که او نفس می‌کشد یا نه.
نه! نفس نمی‌کشید. شاون در اثر حمله‌ی قلبی سنگینی در مقابل تماشاچیان جان خود را از دست داده بود!
۳. گرت جونز
گرت جونز بازیگر اهل بریتانیا بود. در سال ۱۹۵۸، مجموعه‌ای تلویزیونی به نام Armchair Theater به صورت زنده از تلویزیون بریتانیا پخش می‌شد. غالب قسمت‌های این سریال فراموش شده‌اند اما بعید است حاضرین در سالن، اپیزودی را که در روز سی‌ام نومبر ۱۹۵۸ پخش شد، فراموش کنند. آن شب، گرِت نقش فردی را بازی می‌کرد که قلب ضعیفی دارد. در توقف کوتاهی بین پرده‌های نمایش، گرت به یکی از گریمورها گفت که حالش خوب نیست و بعد زمین افتاد. در حالی که باقی بازیگران به اجرای‌شان ادامه می‌دادند، داکتر به معاینه‌ی گرت پرداخت.
نمایش ادامه پیدا کرد و بازیگران به صورت فی‌البداهه دیالوگ‌های گرت را اجرا کردند. بعد از پایان اجرا بود که همه از مرگ این بازیگر مطلع شدند!
۲. الکساندر وولکات
وولکات منتقد، شخصیت رادیویی و بازیگر اهل آمریکا بود. در سال ۱۹۴۳ او در یک نمایش رادیویی با موضوع هیتلر حضور داشت. فرمت نمایش به این صورت بود که همه دور میز شام بودند و به جای بشقاب میکروفونی در مقابل‌شان قرار داشت. بازیگران نمایش هر کدام به نوبت دیالوگ خود را می‌گفتند. وولکات دومین جمله‌اش را گفت، بعد روی دستمالی نوشت «حالم خوش نیست» و آن را به تهیه‌کننده نشان داد. برنامه با وجود حیرت شنوندگان از عدم حضور وولکات ادامه پیدا کرد.
او کمی بعد در اثر خونریزی مغزی درگذشت.
۱. سید جیمز
سید جیمز بازیگر و کمدین بسیار مشهور بریتانیایی بود. او در مجموعه‌های بسیار موفقی ایفای نقش کرده بود.
جیمز پیشتر، در سال ۱۹۶۷ یک حمله قلبی سخت را پشت سر گذاشته بود و پس از آن کوشیده بود که سبک زندگی‌اش را بهبود بدهد به این ترتیب که برنامه‌ی غذایی‌اش را تغییر داد، وزن کم کرد و سیگرت را کنار گذاشت.
در سال ۱۹۷۶، او همراه بازیگر مقابلش الگا لو روی صحنه بود. الگا دیالوگ خود را گفت اما صدایی از جیمز درنیامد. سرش به یک طرف خم شده بود و نگاهش رو به بالا بود اما چون او اهل شوخی بود، الگا اصلا شک نکرد که ممکن است اتفاقی برایش رخ داده باشد. بنابراین به اجرای خود ادامه داد و چند خطی را به صورت فی‌البداهه بیان کرد. اما در نهایت متوجه شد که حال جیمز خوب نیست.
تهیه‌کننده روی صحنه رفت و از جمعیت پرسید که آیا در میان‌شان داکتر حضور دارد یا نه. مخاطبین شروع به خنده کردند، حتی داکتری که دستش را بلند کرد نیز تصور کرده بود این بخشی از نمایش است.
هرچند متاسفانه چنین چیزی حقیقت نداشت!
سید جیمز به کما رفت و در مسیر بیمارستان برای همیشه چشم از جهان فروبست.