استفنی گلینسکی، گزارشگر مجله لسآنجلس تایم، در مقالهی زیر عنوان«خدا، نفت، تریاک؛ و حالا جنگ بر سر آب» که ترجمهی آن نشر شده، به نقل از یکی فرماندهان طالبان نوشته است: «سال ۲۰۱۱ یکی از فرماندهان طالبان ادعا کرد که ایران ۵۰ هزار دالر به او پیشنهاد داد تا این سد [بند کمال خان] را منفجر کند.» بند کمال خان در ۱۸ کیلومتری شمال ولسوالی چاربرجک و در ۹۵ کیلومتری جنوب شهر زرنج ولایت نیمروز بالای دریای هلمند در حال ساخت است. این بند در سال ۱۳۴۵ کار اعمار آن آغاز شد، اما به دلیل جنگها و منازعات دوامدار جریان کار آن متوقف ماند، تا اینکه در سال ۱۳۹۰ دوباره کار ساخت آن آغاز شد. کار ساختِ بند کمال خان در سه مرحله طراحی شده، که مرحله سوم و آخر آن در سال ۲۰۱۷م، توسط رییس جمهور اشرف غنی افتتاح شد. این پروژه با بودجه ۷۸ میلیون دالر از بودجه انکشافی دولت افغانستان ساخته میشود. اما، ساختِ این بند واکنشهای دولت ایران را برانگیخته است. اکنون 70 درصد آبهای افغانستان به کشورهای همسایه سرازیر میشود. دولت افغانستان تصمیم دارد تا 37 بند را جهت مهار و کنترل آبها اعمار نماید.
پیشینهی منازعه
بر مبنای قوانین بینالمللی، کشورهای بالای رودخانه موظفاند که از رسیدن آب به کشور پایین رودخانه جلوگیری نکنند. بنابراین، ایرانیها میگویند که افغانستان باید حقآبهی ایران را از رودخانهی هلمند و هریرود بدهد، اما طرف افغانستان معتقد است که آب افغانستان بدون هیچ محاسبهی اضافهتر از آنچه که در توافقنامه 1973م، ذکر شده، به خاک ایران سرازیر میشود. دولت افغانستان برای مهار آبهایش در حوزه غرب بندهای کمال خان، سلما در ولایت هرات و بندِ بخشآباد در ولایت فراه را که از بزرگترین بندهای آبی در غرب افغانستان به شمار میروند، اعمار نموده، یا در جریان کار است. مسئله حقآبهی ایران از آبهای افغانستان، از جمله موضوعات مورد منازعه از دیرزمان به اینسو مطرح بوده است. در سال ۱۹۷۳م، محمد موسی شفیق، نخست وزیر وقت افغانستان با امیر عباس هویدا نخست وزیر وقت ایران در رابطه به مسئله آب به توافقی رسیده بودند تا حجم آبی که باید وارد ایران شود را تعیین کنند. براساس این توافق، ۲۶ متر مکعب آب در هر ثانیه یا ۸۵۰ میلیون متر مکتب در یک سال سهم ایران بهعنوان حقآبه در نظر گرفته شد. ولی این توافقنامه هیچ وقت به امضا نرسید و شکل قانونی به خود نگرفت. اما همچنان در مذکرات میان این دو کشور به عنوان قاعده مذاکره مطرح بوده است.
حوزههای آبی افغانستان
افغانستان داری پنج حوزه آبی است؛ این پنج حوزه، شامل حوزه آبی پنج آمو، حوزه آبی شمال، حوزه آبی کابل، حوزه آبی هریرود و حوزه آبی هلمند می شود که از این جمله، دو حوزه آن، هلمند و هریرود، در غرب افغانستان جریان دارد و آبریز آن در خاک ایران است. از میان این پنج حوزه آبی حکومت افغانستان تنها حوزه آبی هریرود را تا حدی مدیریت و کنترل میکند. این دو حوزه آبی در جنوب و غرب افغانستان نه تنها در این سالها برای افغانستان سودی نداشته، بلکه در زمانهای مختلف بر امنیت حوزه جنوب و غرب افغانستان تأثیر منفی گذاشته است.

حوزه آبی هلمند
حوزه آبی هلمند، یکی از حوزههای بزرگ آبی در افغانستان است که مساحت آن 262341 کیلومتر مربع میباشد. حوزه آبی هلمند متشکل از چند حوزه فرعی است که اصلیترین جریان آن رودخانهی هلمند است. این رودخانه 1150 کیلومتر طول دارد. رودخانهی هلمند از کوه بابا و ارتفاعات 3800 متری دامنهی کوه پغمان، بهسود، پنجاب و دایکندی سرچشمه گرفته و بعداز طی مسیر، بین قلعه بست و چاربرجک به سوی جنوب غرب افغانستان جریان نموده و بعداز یکجا شدن با رودخانهی ارغنداب در نزدیکی قلعه بست، به سوی بند کمال خان جریان نموده و از آنجا به طرف شمال تغییر مسیر داده به طرف کشور ایران جریان خود را ادامه میدهد.
رودخانهی هلمند به اندازه 35 کیلومتر مرز آبی مشترک را با ایران تشکیل داده و در نهایت در هامونهای سیستان میریزد. بندهای همچون کجکی، بخشآباد و کمال خان بالای این حوزه آبی ساخته شده است. رودخانه هلمند در مرز ایران و افغانستان نقطه بالقوه مخاصمه بر سر منابع کمیاب آب در منطقه میان این دو کشور است. افغانستان و ایران بر سر آب رودخانهی هلمند تاریخ درازی از توافقها و کشمکشها تجربه کردهاند. بند کمال خان یکی از موارد جدی مورد منازعه بر سر آب میان افغانستان و ایران است که بالای رودخانهی هلمند در حال ساخت است.
حوزه آبی هریرود
حوزه آبی هریرود، از نگاه ظرفیت منابع آبی سطحی چهارمین حوزه آبی در افغانستان به حساب میرود. ظرفیت آبی سالانهی آن حدود 2.53 میلیارد متر مکعب است که از ان جمله حدود 1.88 میلیارد متر مکعب ان در داخل افغانستان به مصرف میرسد و متباقی آن از کشور خارج میشود. حوزه آبی هریرود دارای سه حوزه فرعی است؛ حوزه فرغی رودخانهی هریرود بالا(چغچران)، حوزه فرعی رودخانهی هریرود پایین(هرات) و حوزه فرعی رودخانهی مرغاب(قلعه نو).
حوزه آبی هریرود-مرغاب نیز از کوه های مناطق مرکزی افغانستان سرچشمه میگیرد، از ولایتهای غور و هرات میگذرد و در نهایت از مرزهای افغانستان خارج شده، میان کشورهای ایران و ترکمنستان تقسیم میشود. بند سلما در ولسوالی چشت شریف ولایت هرات موقعیت دارد که بالای رودخانهی هریرود ساخته شده است. این بند به تنهایی نمیتواند آب مورد نیاز همه مزارع و اراضی موجود در دشتهای هرات را تأمین نماید. بنابراین، حکومت افغانستان برنامههای دیگری را برای توسعهی زراعت در این حوزه روی دست گرفته است، از جملهی این برنامهها میتوان به شروع کار بند پاشتان، آغاز مجدد مطالعات بند کبگان و همچنین مطالعات بند تیرپل اشاره نمود. با توجه به موضع گیری های مقام های ارشد ایرانی در این زمینه، به نظر می رسد برای آن ها این برنامهی مهار و مدیریت آبها توسط حکومت افغانستان خوشآیند نیست، چرا که با مدیریت و مهار آبها در خاک افغانستان، ایرانیها از آبهای رایگان و بیسرنوشتی که در این سالها جنگ و منازعه بیهیچ قیمت و ارزشی به این کشور سرازیر میشد، محروم میشوند. به همین دلیل برخی مقامات افغان پیش از این، مسئله مهار آب ها توسط حکومت افغانستان را از دلایل مداخله سیاسی- امنیتی تهران در حوزه غرب افغانستان عنوان کرده اند.

امنیتیشدن آب
آب بر علاوه اینکه مایهی حیات است و از جمله مواد اولیه مورد نیاز برای زنده جانها به شمار میرود که قابل جایگزین نیست، در حوزه سیاست نیز به عنوان یک عنصر حیاتی از اهمیت زیادی برخوردار است. دانشِ هیدروپلیتیک نگاه سیاسی به آب دارد. امروزه کشورهای زیادی است که بر سر مسئله آب با همدیگر درگیر اند. در بین تورکها ضربالمثل مشهور است که «ما آب داریم و عربها نفت، بگذارید عربها نفت شان را بنوشند.» چرا که دو رود معروف دجله و فرات از شمال ترکیه سرچشمه میگیرد در مسیر خود از کشورهای عراق، سوریه، عربستان سعودی، اردن و ایران میگذرد و به خلیج فارس میریزد. دقیاً چنین موقعیتِ هیدروپلیتیک را آبهای افغانستان دارد. رییسجمهور غنی نیز گفته بود: «هرقطره آب افغانستان نسبت به نفت همسایهها قیمتتر خواهد بود.» اما، به دلیل منازعات و جنگهای طولانی در افغانستان، آبهای این کشور بیهیچ مزیتی از مرزها خارج میشود و کشورهای همسایه را سیر آب میکند. جنگ و ناامنی عامل عمدهی عدم مدیریت و کنترل آبهای افغانستان به حساب میآید، اما از سوی دیگر همین رابطه برعکس هم است؛ اینکه همین وضعیتِ عدم کنترل بر آبها و حوزههای آبی رابطهی مستقیم بر ناامنی و مسائل امنیتی دارد. برخی ها به این باورند که شماری از کشورهای همسایه از اینکه از آبهای افغانستان استفاده بیهزینه نمایند، از مجاری مختلف استفاده می نمایند تا مانع پیشرفت دولت افغانستان در زمینهی مدیریت آبهایش شود. چنانچه در سال 2018م، وزیر دفاع افغانستان گفته بود که «جنگ فراه، جنگ مدیریت آب است. خصومتها زمانی در این منطقه آغاز شد که بند سلما ساخته شد و کارهای ابتدایی بند بخش آباد آغاز شد.»
حسن روحانی، رییس جمهور ایران گفته بود: «نمیتوانیم در برابر آنچه محیط زیست ما را تخریب میکند، بیتفاوت باشیم، احداث سدهای متعدد در افغانستان و بندها از کجکی، کمالخان، سلما و دیگر سدها و بندها در شمال و جنوب افغانستان در استان خراسانما و سیستان و بلوچستان ما تأثیرگذار است.» حالا اگر رییس جمهور ایران بیتفاوت نباشد، چی کارهای میتواند بکند؟ گلنسکی به نقل از والی نیمروز مینویسد: «ایران اینجا کلی جاسوس دارد و خیلی نگران سد [بند کمال خان] است. بهخاطر جنگ در افغانستان، ایران از توافقِ آب سوءاستفاده کرده است و بیشتر آب برمیدارد. آنها [ایرانیها] خواستار نابودی سد شدهاند که الان صدها نیروی امنیتی از آن محافظت میکند.» سال گذشته، عکسی از علی شمخانی، مشاور امنیت ملی ایران و تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران از جمله اسماعیل قاآنی، فرمانده فعلی سپاه قدس، در شبکههای اجتماعی منتشر شد که مشاور امنیت ملی ایران انگشت خود را در نقشه روی بند کمال خان گذاشته بود. و همچنان، محمدعارف شاه جهان والی پیشین ولایت فراه، نیز گفته بود، «در زمانی که من والی فراه بودم، در خراسان جنوبی در نزدیکی مرز فراه، منطقهای به نام «قاف» یک اردوگاه نظامی بود که طالبان در آن آموزش داده میشدند.» به نقل آقای شاه جهان، ایران در نقطه صفری این ولایت یک مرکز آموزش نظامی برای طالبان دارد که جنگجویان این گروه را آموزش نظامی میدهد. ایران میخواهد که به امریکا آسیب بزند تا پای امریکا در گل فرو رود، بنابراین، یکی از میدانهای جنگ نیابتی در منطقه، ولایتهای غربی افغانستان است. حالا که وضعیت سیاسی- امنیتی در منطقه تغییر کرده و مناسبات نظامی در شرایط پرچالش قرار دارد، مشخصاً با این رخدادهای اخیر در منطقهی خاورمیانه و بالاگرفتن تنشها میان آمریکا و ایران، حکومت افغانستان انگار در یک تنگنای سیاسی قرار گرفته است. در گذشته نیز یحیی رحیم صفوی، مشاور نظامی آیتالله علی خامنهای، در یک همایشی در تهران گفته بود که «یکی از دلایل حضور آمریکاییها در افغانستان تاثیرگذاری بر حکومت این کشور جهت اعمال سیاستهایی در حوزه آبهای مشترک بین ایران و افغانستان بوده است.» رییس جمهور غنی یکی از شعارهای انتخاباتیاش، مهار و مدیریت آبهای افغانستان بود و در محافل زیادی گفته که «آب آبروی ما است» با توجه به این نوع نگرش دو همسایه به آب افغانستان، سوال این است که آیا همسایهی غربی بر مبنای یک توافقنامه بدون امضا حقآبه میخواهد و منتظر می ماند تا با مذاکره و دیپلماسی آب بگیرد و یا گزینه های دیگری را برای آنچه که پیشبرد منافع ملی خود می دانند، استفاده می نماید.