زنی در کابل، یکی از مراجعین آقای داکتر محمدعارف صداقت، روانشناس است که به دلیل مشکل پسرش به روانشناس مراجعه کرده است.
پسر خورد سال او دزدی میکرده و مادرش به دنبال راه چارهیی روانه مطب روانپزشک شده است. او که چند جلسهیی میشود از درمان پسرش میگذرد تازه از اختلافی سخن گفته که بین او و همسرش برقرار است، چیزی که باعث شده پسرش از کمبود عاطفه و برای جلب توجه خانوادهاش دست به کار اشتباهی بزند.
این یکی از موارد هست که شاید روزانه روانشناسان با انواع مختلف از این نوع موارد، در هر گوشه کنار شهر کابل و دیگر ولایات کشور و از سوی هر خانوادهیی رو برو باشد.
روانشناسی و روان درمانی
شما شاید کلمه روانشناسی و روان درمانی را بارها، شنیده باشید. با نقش پر رنگ رسانهها و برنامههای اجتماعی این کلمات هر روز تکرار می شوند و روانشناسان با استفاده از رسانهها مردم را برای حل مشکلات روانی افراد، با روان درمانی آشنا می کنند.
مورد ذکر شده، یکی از موارد است که از طریق روان درمانی قابل حل است؛ افغانستان به عنوان یک کشور جنگزده، ناامن و با آمار بلند مشکلات روحی و روانی، تا سالهای اخیر درک درستی از روانشناسی و روان درمانی وجود نداشت و تاکنون نیز بعضی از مردم امعلوماتی دقیقی در باره آن ندارد.
محمد عارف صداقت در صحبت به خبرنامه گفت: “هنوز هم هستند افرادی که اگر به آنان توصیه شود که به روان پزشک مراجعه کنند با پرخاش و تندی میگویند که آنان دیوانه نیستند. در حالی که مفهوم روان درمانی چنین چیزی نیست.”
جلال بارز، روانشناس که در حال حاضر در کابل مشغول به کار است گفت: “من بارها به مراجعین خود گفتهام که همان طور که جسم شما نیاز به تداوی دارد روح و روان شما نیز نیاز به درمان دارد و روان درمانی برای همین است.”
در اواسط سال 1397 دختر خانمی به نام ساینا حمیدی که لیسانس خود را از رشته روانشناسی و بخش مشاوره دانشگاه کابل به دست آورده بود، به دلیل مشکلات زنان و برخورد با زنان در جامعه افغانستان تصمیم گرفت تا در این بخش کار کند.
ساینا حمیدی اولین سخنران انگیزشی است که با این ابتکار، برنامههای زیادی روی دست گرفت و برای زنان انگیزه خلق کرد و به آنان کمک کرد تا بتوانند در جامعه حاضر شوند و کار کنند.

افغانستان و روان درمانی
سخنرانی خانم حمیدی، شروع تازه در شناسایی روان درمانی و روانشناسی برای مردم به حساب می امد. پس از آن، در کابل روانشناسی کلمه آشنایی برای همه بود.
خانوادهها و افراد به دلایل متفاوتی نمیخواستند که به روانشناسان مراجعه کنند. از جمله؛ ترس از خانواده، گفته اقوام، بیاعتمادی به نظر روانشناس. این ها از دلایلی است که تاکنون عدهیی، برای حل مشکلات خود به روانشناس مراجعه نمی کردند.
هنوز هم روانشناسی و روان درمانی در کشور جا باز نکرده است. اما بعضی از روانشناسان از پیشرفتی که در این بخش به وجود آمدهاند؛ راضی هستند.
آقای بارز در ادامه صحبتهایش گفت: “یک سال قبل در اوایلی که مطب خود را باز کرده بودم مراجعه کننده خیلی کمی داشتم اما اکنون در یک روز هفته تقریبا بیشتر از ده نفر به مطب مراجعه میکنند و تحت درمان قرار میگیرند.”
خانم سید بتول حیدری یکی از روانشناسان در کابل گفت: “هنوز هم روانشناسی و روان درمانی نادیده گرفته میشود اما ما سعی داریم تا نقش روان درمانی را در اختلافات و موارد مختلف پر رنگ کنیم؛ تا خانوادهها و افراد به روانشناسان مراجعه کنند.”
در روان درمانی به نکاتی چون مشکلات افسردگی، تنشهای خانوادهگی و دیگر موارد توجه میشود.

افسردگی و زنان در افغانستان
در سال 2018 میلادی 2 میلیون نفر دچار نوعی از بیماری روانی به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند که این رقم در سال 2007 به 50 هزار نفر میرسید.
از 2 میلیون نفر مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی 5 درصد این بیماران دچار افسردگی، حدود 3 درصد اضطراب و نگرانی و 9 درصد دیگر نیز بیماران مواد مخدر، قرص خوابآور و داروهای روان گردان بودهاند.
باید گفت که از هر 4 نفر در جهان، یکی از آنها به بیماری روانی مبتلا است.
مراجعه کنندگان با اطلاع رسانی رسانهها در این بخش در سال 2018 افزایش یافته است.
همچنان دلیل افزایش روز افزون مشکلات روانی در افراد جنگ، فقر، آوارگی و از دست دادن نزدیکان در جنگها عنوان شده است.
وزارت صحت افغانستان به مناسبت روز جهانی صحت روان اعلام کرده بود که از تمام جمعیت افغانستان 47 درصد آنان از مشکلات روانی از جمله افسردگی رنج میبرند.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نیز سال گذشته اعلام کرده بود که سالانه حدود 3 هزار نفر در افغانستان دست به خودکشی میزنند که 80 درصد آنان را زنان تشکیل میدهد.
زنان به دلیل مشکلات در خانوادهها بیشتر دست به خودکشی میزنند.
آقای بارز گفت: “چند روز قبل مراجعه کنندهیی داشتم دختری جوان که با اضطراب و وحشت و با توصیه دوستش به مطب من آمده بود، ابتدا هیچ حرفی نزد اما پس از کمی گفتگو که بیشتر از جانب من بود فهمیدم که در خانواده مورد اذیت قرار میگیرد، حق حرف زدن و دخالت در هیچ امری ندارد و به دلایل مختلف مورد لت و کوب قرار میگیرد.”

او افزود: “این دختر خانم ابتدا پنهان از خانواده برای درمان خود پیش قدم شده بود که پس از چند جلسه درمانی توصیه کردم تا مادرش را نیز با خود بیاورد و اکنون وضعیت روحی او به مراتب از گذشته بهتر شده است.”
با این که زنان در جامعه افغانستان بیشترین آسیب روحی را میبینند. اما بیشترین مراجعه کنندگان نیز زنان هستند که برای درمان خود و حل مشکلات خود دنبال راه حل هستند.
آقای صداقت گفت: “دلیل این که چرا زنان بیشتر از مردان ترغیب میشوند تا به روانشناس مراجعه کنند به صورت قطع معلوم نیست ولی فکر میکنم که مردان به دلیل غرور خود نمیخواهند قبول کنند که از لحاظ روحی نیاز به درمان دارند.”
توجه کمرنگ دولت به روان درمانی در کشور
بشیر احمد سروری، مسئول بخش روان درمان وزارت صحت عامه کشور در گفتگو با بی بی سی گفته بود که اکنون در سراسر افغانستان 115 روان پزشک وجود دارد و یک واحد درمان بیماریهای روانی نیز در تمام بیمارستانهای کشور ایجاد شده است.
اما تعدادی از روان شناسان به این باوراند که تا کنون از سوی دولت هیچ سرمایهگذاری و توجه جدی به این بخش نشده است در صورتی که شرایط افغانستان خیلی بیشتر نیاز دارد که در این بخش توجه صورت گیرد.
آقای صداقت که به صورت رایگان به مراجعین خود وقت میدهد و به صورت داوطلب به مکاتب مراجعه میکند سعی میکند در تداوی آنان همکاری نماید و به مدت 2 سال نیز در غزنی مشغول به کار بوده است.
و اکنون نیز به صورت پراکنده در مکانهای متفاوت مراجعه کنندگان خود ملاقات میکند. او در مورد توجه دولت به این بخش گفت: “به این بخش اهمیت زیاد داده نشده و خیلی کم روی آن کار شده است. در صورتی که وضعیت جنگی افغانستان خود باعث مشکلات روانی زیاد میشود، دیدن خون و شنیدن کشته شدن افراد همه به روح و روان افراد تاثیر میگذارد، گذر از فرهنگ سنتی به فرهنگ مدرن همه را سردرگم کرده و شانس برای انتخاب و تصمیم در زندگی را از آنها گرفته است که همه اختلاف در زندگی افراد میباشد.”
به این سبب عدهیی از روانشناسان معتقد هستند که دولت باید در این بخش سرمایهگذاری بیشتر نماید، رسانهها نقش پررنگی در شناساندن روان درمانی به مردم دارد.
جلال بارز در ادامه گفت: “رسانهها باید روان درمانی و روانشناسی را بیشتر تبلیغ کنند تا به این بخش توجه شوند زیرا هنوز هم افراد از روانشناسی و روان درمانی دید دیگری دارند آنها فکر میکنند که روان درمانی نیز باید مثل بیماریهای جسمی در مدت یک هفته و یا با یک دارو و نسخه خوب شود در صورتی که درمان روان به وقت و زمان بیشتری نیاز دارد و این تنها به تبلیغ و کمک رسانهها ممکن میشود.”