هفتهی گذشته مقامهای ارشد نظامی ایران در مورد امکان تنش تهران و کابل بر سرآب هشدار داد و امریکا را متهم به طراحی و کنترل پروژههای مدیریت منابع آب در افغانستان کرد.
یحیی رحیم صفوی، مشاور نظامی آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران در یک همایشی در تهران گفت که یکی از دلایل حضور آمریکاییها در افغانستان تاثیرگذاری بر حکومت این کشور جهت اعمال سیاستهایی در حوزه آبهای مشترک بین ایران و افغانستان بوده است.
این مقام نظامی ایران هشدار داده است که « کشور افغانستان در آینده سرمنشأ مناقشات آبی است.» بهگفتهی مقامات ایرانی، سد کمال خان و سلما بر روی رودخانههای هیرمند و هریررود سبب ناامنی آبی و بحران محیط زیستی در سیستان و بلوچستان ایران شده است.
مقامهای ایران گفته اند که بر اساس معاهده هیرمند افغانستان متعهد است در هر ثانیه 26 مترمکعب آب برای این کشور بدهد که بر اساس این قرارداد باید سالانه حدود 850 میلیون متر مکعب آب وارد مرزهای ایران شود. اما تهران ادعا دارد که دولت کابل با ساخت سدها مادههای این قرارداد را زیر پا گذاشته است.
با این حال مقامهای حکومت افغانستان تاکید دارند که کابل بر اساس معاهده هیرمند، با وجود ساخت سدهای آبی، حاضر است که حقآبه ایران را بپردازد و میزان آب که در این قرارداد ذکر شده بدون ضایع شدن به مرزهای ایران برسد.

مقامها در وزارت انرژی و آب افغانستان میگویند، « مشکل اینجاست که پیش از این آب افغانستان بیشتر از میزان که در قرارداد هیرمند ذکر شده، به ایران سرازیر میشد.»
این مقامها تاکید میکنند که قرارداد آبی هیرمند میان افغانستان و ایران در زمان موسی شفیق نخست وزیر ظاهرشاه، میان هردو کشور عقد شده که بر اساس آن از قسمت ورودی بند کجکی در حدود ۸۱۷ میلیون متر مکعب آب در سال به ایران داده شود.
بر اساس معلومات وزارت انرژی و آب افغانستان حدود ۱۴درصد آب هلمند در سالهای عادی آبی، مربوط به ایران است و در این قرارداد تذکر داده شده که اگر آب هلمند از ۵.۶ میلیارد متر مکعب کمتر باشد، آب کمتری به ایران داده میشود و اگر از این حد بیشتر بود، آب بیشتری از آن به ایران اختصاص داده خواهد شد.
خشکسالی فزایندهی ایران
مقامهای ایران وضعیت آب در این کشور را حاد و نگرانکننده اعلام کرده و تاکید کردهاند که میزان مصرف کنونی آب در این کشور سه برابر بیشتر از توان «اکولوژیک» آن میباشد.
محمد علی نجفی، شهردار تهران گفته است: « توان اکولوژیک تهران 250 میلیون متر مکعب است اما مصرف کنونی حدود سه برابر این میزان میباشد. نشست زمین در برخی مناطق شهر تهران که در آینده افزایش خواهد یافت و نیز کاهش کیفیت منابع آب شهری از جمله این پیامدها است.»
با سرعت گرفتن روند خشکسالی در ایران، مدتی است این موضوع در ردیف مسایل امنیتی ایران قرار گرفته و مقامهای مختلف درباره خطرات فراگیر شدن این بحران اظهار نظر میکنند و هشدار میدهند.
موقعیت جغرافیایی و وسعت ایران به گونهای است که بیش از ۴۰ رود با گذر از این کشور به ممالک همجوار میرود. آب کمتر از ۱۰ رودخانه هم از کشورهای مرزی وارد ایران میشود.
به گفتهی مقامهای ایران، میزان خروج آب از این رودخانه ها را حدود ۱۰ میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب اعلام کرده و گفته حدود ۷ میلیارد مترمکعب آب از ایران وارد عراق میشود.

عباس عراقچی، معاون وزارت خارجه ایران گفته است: «خاورمیانه بهسمت خشکسالی کامل پیش میرود و تا سال ۲۰۲۵ این کشورها از جمله ایران خشکسال شناخته میشوند… سیاستهای کلان ما در جهت جلوگیری از خروج آب از کشور است، البته نه این که باعث تشنگی همسایگان شویم.»
پیامدهای سیاست آبی افغانستان در ایران
رسانههای ایران گزارش داده است که سیاستهای آبی افغانستان، نتایج فاجعه باری را متوجه شرق ایران کرده است. شمال استان سیستان و بلوچستان بهویژه شهرهای زابل و اطراف آنکه حیات آنها وابسته به هیرمند و کشاورزیِ اطراف دریاچه هامون است دچار خشکسالی شدند.
بر اساس این گزارشها در اثر این خشکسالی، بخشی از مردم سیستان در حال مهاجرت به گلستان و خراسان و عمدتا مشهد هستند. به گفته مقامات ایرانی، سد کمال خان و سلما بر روی رودخانههای هیرمند و هریررود موجب ناامنی آبی و بحران محیط زیستی در سیستان و بلوچستان شده و خواهد شد.
این مقامها تاکید کرده که ادامه این سیاست باعث تعطیلی حیات در نیمه شرقی ایران شده و بحرانهایی چون بیکاری، مهاجرت، ریز گردها، حاشیهنشینی و از همه مهمتر جنگ داخلی بر سر آب را پدید خواهد آورد.
اختلاف بر سر آب میان افغانستان و ایران به زمانی بر میگردد که افغانستان تحت حمایت بریتانیا قرار داشت. در این دوره یک افسر بریتانیایی مرز ایران و افغانستان را بر روی شاخه اصلی هیرمند (هلمند) در دلتا قرار داد و در سال ۱۹۵۰ میلادی ایران و افغانستان “کمیسیون دلتا” را برای بررسی و سنجش سهم آب دو کشور ایجاد کردند.
در سال ۱۹۷۳ میلادی امیر عباس هویدا نخست وزیر ایران و محمد موسی شفیق نخست وزیر افغانستان به توافقی رسیدند تا حجم آبی که باید وارد ایران شود را تعیین کنند. براساس این توافق ۲۶ متر مکعب آب در هر ثانیه یا ۸۵۰ میلیون متر مکتب در یک سال سهم ایران در نظر گرفته شد.

این توافق ادامه نیافت؛ چندین رویداد سیاسی بهم پیوسته در افغانستان و ایران از جمله کودتای ۱۹۷۳ در افغانستان، انقلاب ایران، تجاوز شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ و ظهور و سقوط طالبان مانع حل مناقشات آبی دو کشور شد.
پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و در جریان خشکسالیهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ میلادی، امارت اسلامی طالبان دریچه سد کجکی رود هلمند را بر روی ایران بست. پیامد این کار تاثیرات بسیار روی تالاب هامون که از آب هلمند سیراب میشد، برجای گذاشت.
براساس گزارشها، بستن آب بر روی ایران در زمان طالبان سبب از بین رفتن تولیدات طبیعی در استانهای سیستان و بلوچستان ایران گردید و باشندگان این مناطق مهاجر شدند.
نگرش امنیتی
با توجه به تحولات و سیاست های اخیر آّبی افغانستان، اکنون حکومت ایران نگاه امنیتی را در این حوزه ایجاد کرده است سخنرانی سردار رحیم صفوی، مشاورنظامی رهبر ایران به عنوان نخستین سخنران در همایشی با عنوان دیپلماسی آب، نشانگر نظامی شدن سیاستهای آبی ایران است.
اما شماری از مقامهای حکومت ایران تاکید کرده که نباید آب منابع منازعه بین دو کشور باشد. عباس عراقچی، معاون وزارت خارجه ایران گفته است که آب میتواند به منازعه بین دو روستا، شهر یا دو کشور تبدیل شود. به عقیده او مشکل آب بهجای آن که موضوع درگیری باشد، موضوعی برای همکاری است.
آقای عراقچی از مذاکراتی خبر داد که مقامات وزارت خارجه ایران با افغانستان انجام داده اند. او تاکید کرده است: «اداره مرزی ما در وزارت خارجه بحث مدیریت آبهای مرزی را انجام میدهد و معاهدات با افغانستان درباره نحوه اجرای صحیح معاهده هیرمند است.»
از سوی هم نصیر احمد نور، سفیر افغانستان در ایران به تازگی اعلام کرده است که سومین دور مذاکرات کمیته آب میان افغانستان و ایران پیشرفتهای خوبی داشته است.

سفیر افغانستان در تهران تاکید کرده است: «در حال حاضر در اصول توافقاتی صورت گرفته که جزییات آن اعلام خواهد شد و عملی شدن این توافقات به نفع دو کشور بوده و در تقویت روابط اثرگذار خواهد بود.»
سفیر افغانستان در تهران در رابطه با برخی نگرانیهای کشورهای همسایه به خاطر سد سازی ها در افغانستان گفت است مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد و افغانستان به دنبال همکاری در این زمینه می باشد.
با آن که مقامات افغان همواره تلاش کرده که نگرانی های جمهوری اسلامی را پاسخ دهد، اما ورود فرماندهان پیشین سپاه پاسداران ایران به مسئله آبی دو کشور، نشان از تغییر سیاست جمهوری اسلامی در قبال این موضوع است. در صورتی که آب از یک مسئله فنی و اقتصادی به حوزه امنیتی کشانده شود، به نظر می رسد که ایران در پی بحران سازی در افغانستان می باشد. در این صورت برخی اگاهان متعقدند که سیاست های جمهوری اسلامی می تواند پیامدهای زیانباری برای افغانستان داشته باشد. به این جهت، انتظار عمومی بر این است که دولت افغانستان جلو مداخلات و امنیتی سازی مسئله آب بین دو کشور را بگیرد و نگذارد که جمهوری اسلامی با ورود سپاه پاسداران به این مسئله، چالش های امنیتی را در افغانستان دامن بزند.