امروز بیستودومین سالروز شهادت عبدالعلی مزاری، شهید وحدت ملی افغانستان میباشد. در طول 20 سال گذشته علاوه بر آقای مزاری شمار زیادی از رهبران سیاسی و حکومتی افغانستان در حوادث مختلف تروریستی کشته شده اند. بسیاری از این شخصیتها در طول چهار دههی گذشته در افغانستان نقشهای جدی را بازی کرده اند.
عبدالعلی مزاری
عبدالعلی مزاری متولد ۱۳۲۶ در منطقه چهارکنت ولایت بلخ بود.
آقای مزاری یکی از تاثیرگذارترین رهبران جهادی در میان شیعیان افغانستان پنداشته میشد که پس از سالها تلاش در مبارزه با اشغال این کشور، با تشکیل حزب وحدت اسلامی در سال 1368 به رهبری این حزب رسید.
عبدالعلی مزاری برای تامین حقوق سیاسی هزارهها، رسمیت مذهب جعفری و تغییر ساختار سیاسی و اداری این کشور به هدف تامین عدالت اجتماعی و تمرکززدایی از قدرت تلاش گسترده ای نمود و محبوب ترین رهبر سیاسی هزاره ها در تاریخ معاصر این کشور پنداشته می شود.

بنیانگذار و نخستین رهبر حزب وحدت اسلامی در ماه حوت سال ۱۳۷۳ در جنوب کابل از سوی طالبان شهید شد.
سال گذشته، محمد اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان او را شهید وحدت ملی اعلام کرده و گفت که “شهید مزاری در زمینۀ وحدت ملی کار نمود و برای امروز و فردای افغانستان پیام واضح داشت، خواست او برابری بود که در قانون اساسی کشور به وضاحت تسجیل شده است.”
همه ساله مراسم های زیادی در یادبود از شهید وحدت ملی افغانستان در سراسر این کشور و شهرهای مختلف در نقاط دیگر جهان برگزار می شود.
احمد شاه مسعود
احمد شاه مسعود، در سال ۱۹۵۳ در ولایت پنجشیر در شمال کابل زاده شد.
درجریان ده سال حضور ارتش شوروی در افغانستان و پس از آن، دره پنجشیر تنها منطقه غیرقابل نفوذ برای نیروهای شوروی و سربازان دولتی به شمار می رفت.
این مقاومت درازمدت، از احمد شاه مسعود چهره ای مطرح در میان رهبران و فرماندهان مجاهدین ساخت و او را به “شیر پنجشیر” معروف کرد.
آقای مسعود پس از سال ها مقاومت در برابر اشغال کشورش توسط ارتش شوروی سابق و نبرد با گروه طالبان، در نهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، در اثر انفجار انتحاری دو مرد عرب که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، کشته شد.
لویه جرگه اضطراری افغانستان که در پایان دولت موقت تشکیل شد، به احمد شاه مسعود لقب قهرمان ملی داد و نه سپتامبر سالروز کشته شدن وی، در افغانستان “روز شهید” و تعطیل رسمی اعلام شد.
آقای مسعود در زمره چه گوارا و شماری دیگر از رهبران شناخته شده جنگ های گوریلایی در جهان مشهور است و اثرهای زیادی به زبان های مختلف درباره او و مبارزاتش نوشته شده است.
برهان الدین ربانی
آقای ربانی رییس دولت اسلامی افغانستان در دهه هفتاد بود و رهبری حزب جمعیت اسلامی افغانستان را برعهده داشت. او در سال 1940 میلادی، در شهر فیض آباد بدخشان متولد شد.
آقای ربانی در سال 1968 از دانشگاه معتبر الازهر مصر، در رشته فلسفه اسلامی مدرک فوق لیسانس گرفت و به کابل بازگشت.
او بزرگترین حزب جهادی علیه شوروی ها را رهبری می کرد و پس از آن که مجاهدین در سال 1992 بر کابل مسلط شدند، او به ریاست دولت اسلامی افغانستان انتخاب شد.

پس از به قدرت رسیدن طالبان در سال 1996 میلادی، به زادگاه خود در بدخشان برگشت و در تشکیل جبهه ضد طالبان نقش مهمی بازی کرد.
آقای ربانی پس از فروپاشی طالبان در سال 2001 میلادی، قدرت را رسما به حامد کرزی رییس اداره موقت افغانستان تحویل داد. انتظار می رفت او در نخستین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 2004 به عنوان نامزد این انتخابات شرکت کند اما از تصمیم خود منصرف شد و از حامد کرزی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرد که منجر به پیروزی او نیز شد.
او در سال 2005 در انتخابات مجلس افغانستان شرکت کرد و توانست به مجلس راه یابد.
آقای ربانی همچنین ریاست جبهه ملی که یک گروه اپوزیسیون حکومت کرزی بود را نیز بر عهده داشت که متشکل از چهره های جهادی و کمونیستی بود.
برهان الدین ربانی، مدتی هم به عنوان رییس شورای عالی صلح افغانستان، برای آوردن صلح در این کشور و گفتگو با گروه های مخالف تلاش زیادی کرد.
اما در سنبله 1390 خورشیدی، در جریان یکی از مذاکرات صلح با مخالفین در کابل و در منزلش شهید شد.
طالبان مسوولیت این حمله انتحاری و قتل او را بر عهده گرفتند. پس از آن به برهان الدین ربانی لقب شهید صلح افغانستان اعطا شد و یک دانشگاه دولتی در کابل نیز به نام او مسما شده است.
حاجی عبدالحق
حاجی عبدالحق از رهبران مجاهدین بود که در سال 2001 میلادی قبل از سقوط طالبان در افغانستان کشته شد. او در سال 1958 در ولایت ننگرهار به دنیا آمد و در سال 1977 در برابر رژیم های وقت کمونیستی افغانستان به جهاد پیوست.

حاجی عبدالحق به عنوان یکی از مجاهدین حزب اسلامی شاخه یونس خالص فعالیت می کرد و به زودی توانست به خاطر شجاعت و کارکرد خود پیشرفت جدی نماید و به نام آشنا تبدیل شود.
پس از آن که مجاهدین وارد کابل شدند و اولین دولت اسلامی افغانستان را تشکیل دادند، حاجی عبدالحق به عنوان وزیر داخله انتصاب شد. پس از مدتی او از این وزارت استعفا داد و مقیم دبی شد.
حاجی عبدالحق از خانواده نامداری در شرق افغانستان برخواسته بود. پدر بزرگ او وزیر ارسلا خان یکی از وزرای خارجه دوران شاهنشاهی افغانستان بود. هدایت امین ارسلا پسر کاکای او میباشد که جز اولین افغانهایی است که در بانک جهانی کار کرده و یکی از مقام ها در آن بانک بوده است. آقای ارسلا در دوران حکومت های حامد کرزی نقش معاون رییس جمهور و وزرای مالیه و تجارت را داشته است.
حاجی عبدالقدیر
او برادر حاجی عبدالحق و از قوم احمدزی بود. در سال 1994 و هنگام ورود طالبان، والی ننگرهار بود و با ورود طالبان به شرق افغانستان پس از مقاومت گسترده، مواضعاش سقوط کرد.
حاجی عبدالقدیر، از فرماندهان مجاهدین بود که با ائتلاف شمال همکاری داشت.

او در اجلاس بن نیز شرکت داشت و در آن جا عضو کابینه افغانستان شد.
حاجی عبدالقدیر در کابینه دولت انتقالی افغانستان، به عنوان وزیر فواید عامه این کشور کار کرد. او همچنین به عنوان معاون حامد کرزی رییس دولت انتقالی نیز حضور داشت.
حاجی عبدالقدیر در سال 2002 میلادی، وقتی که با موترش از ساختمان وزارت فواید عامه خارج می شد، هدف تیراندازی افراد مسلح ناشناس قرار گرفت و کشته شد. پسر او حاجی ظاهر قدیر است که در سال های اخیر از جایگاه جدی در عرصه سیاسی افغانستان برخوردار شده است. حاجی ظاهر قدیر تا حدود یک هفته قبل معاون اول مجلس نمایندگان افغانستان بود.
داکتر عبدالرحمن
اسم اصلی او فضل احمد بود و در سال 1331 خورشیدی در کابل متولد گردید.
تحصیلات خود را در رشته طب در دانشگاه ننگرهار به پایان رساند و سپس به گروه های مجاهدین پیوست و به عنوان مسوول اکمالات نیروهای مجاهدین در پنجشیر تعیین گردید.
پس از شکست طالبان و روی کار آمدن اداره موقت در افغانستان، به عنوان وزیر ترانسپورت و هوانوردی افغانستان تعیین گردید.
او در زمستان 1380خورشیدی، در میدان هوایی کابل از سوی زائرانی که قصد رفتن به مراسم حج را داشتند، مورد حمله قرار گرفت و کشته شد.

یونس قانونی در مراسم تشییع جنازه او گفته بود که “داکتر عبدالرحمن، یکی از شخصیت های مجاهد، مبارز و سیاسی جامعه بود که، تمام دوران زندگی خود را در راه مبارزه به خاطر آزادی و اعتلای افغانستان سپری کرد. او همچنین، نقش سازنده خود را در پروسه بن و ایجاد اداره موقت افغانستان به خاطر ثبات سیاسی، امنیت سراسری و بازسازی افغانستان انجام داد.”
میرویس صادق
میرویس صادق، فرزند ارشد اسماعیل خان والی سابق هرات بود و به نمایندگی از پدرش، در کنفرانس بن حضور داشت.
او در سال 1380 و در دولت موقت افغانستان، به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی تعیین گردید.
آقای صادق در دولت انتقالی افغانستان هم، به عنوان وزیر هوانوردی این کشور برگزیده شد.
او در ماه حمل 1383 خورشیدی در شهر هرات مورد سوء قصد قرار گرفت و کشته شد. در این حمله، غلام صدیق بختیار مدیر امنیت پلیس هرات و غلام نبی محمدی مدیر مبارزه با قاچاق ریاست امنیت ملی این شهر نیز که هر دو از خویشاوندان اسماعیل خان بودند، کشته شدند.
طرفداران اسماعیل خان والی وقت هرات، ظاهر نایب زاده را که در آن زمان فرمانده یکی از فرقه های این شهر بود، متهم به دست داشتن در قتل میرویس دانستند. پس از قتل میرویس، در نتیجه درگیری میان طرفداران اسماعیل خان و نایب زاده، شهر هرات به آشوب کشیده شد.

اسماعیل خان، که در مراسم تشییع جنازه فرزندش میرویس و دو تن از همراهان وی سخن می گفت، دولت مرکزی را در تامین امنیت هرات ناتوان دانست و گفت که ” اگر دولت نمی تواند قاتلان آقای صادق را دستگیر کند، به مردم هرات اجازه بدهد تا این کار را انجام دهند.”
دولت مرکزی افغانستان با محکومیت حادثه ای که منجر به کشته شدن وزیر هوانوردی افغانستان شد، بدون این که شخص یا گروه خاصی را مسوول این حوادث بداند، هیات بلندپایه ای را برای بررسی علل کشته شدن وزیر هوانوردی، به این شهر فرستاد.
سید مصطفی کاظمی
سید مصطفی کاظمی عضو پارلمان افغانستان بود که در سال 1386 در ولایت بغلان در یک حمله انتحاری کشته شد.
آقای کاظمی در سال 1338 خورشیدی در ولایت پروان متولد شد.
او در سال های جوانی به صف جهاد علیه رژیم کمونیستی وقت افغانستان پیوست.
در سال 1368 عضویت شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان را بدست آورد. اما سپس با انشعاب در این حزب، به دولت آقای ربانی پیوست و عضو شورای عالی رهبری دولت شد.
آقای کاظمی از طرف ائتلاف شمال در اجلاس بن حضور داشت. او همانجا به عنوان وزیر تجارت افغانستان انتخاب شد و در کابینه های دولت های موقت و انتقالی افغانستان به کارش در این وزارت ادامه داد.
https://www.youtube.com/watch?v=0IvOnCyIaQ0
کاظمی سپس توانست به عنوان نماینده کابل به مجلس افغانستان راه یابد و یکی از چهره های تاثیرگذار در مجلس باشد. او سپس به عنوان رییس کمیته اقتصادی مجلس نمایندگان افغانستان انتخاب شد.
کاظمی همچنین، رییس سیاسی و سخنگوی جبهه ملی به رهبری برهان الدین ربانی بود.
او در ماه عقرب 1386 (2007) زمانی که به همراه تعدادی دیگر از نمایندگان مجلس، به ولایت بغلان سفر کرده بود هدف حمله انتحاری قرار گفت و کشته شد.
رهبران جبهه ملی افغانستان نیروهای امنیتی این کشور را به بی تفاوتی متهم کرده و گفته بودند که این نیروها، در تامین امنیت اعضای پارلمان توجه جدی نداشته اند.
احمد ولی کرزی
احمد ولی کرزی، برادر حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان در ولسوالی “کرز” در قندهار درجنوب افغانستان به دنیا آمد.
احمد ولی کرزی، رئیس شورای ولایتی قندهار و از چهره های مطرح سیاسی در افغانستان بود که به ویژه، از نفوذ زیادی در قندهار، زادگاهش برخوردار بود.
آقای کرزی در انتخابات سال 2005 به عنوان رییس شورای ولایتی قندهار انتخاب شد. او با اتهامات گسترده ای در مورد دست داشتن در قاچاق مواد مخدر و فساد روبرو بود، اما همه این اتهامات را بی اساس می دانست.

برای طرفداران اش، چهره محبوب مردمی و مدافع حقوق اقوام اش در جنوب افغانستان پنداشته می شد. حامیان آقای کرزی باور داشتند که او با توجه به نفوذی که در جنوب افغانستان داشت، می توانست نقش برجسته ای را در تلاش ها برای پایان دادن به خشونت ها و مصالحه با گروه طالبان بازی کند.
احمد ولی کرزی بر عکس دیگر شخصیت ها، در انفجار و انتحار کشته نشد. بل که در روز سه شنبه 21 سرطان 1390 خورشیدی، توسط یکی از محافظانش و در خانه اش به قتل رسید.
گروه طالبان مسئولیت این حمله را برعهده گرفته و کشته شدن آقای کرزی را یکی از دستاوردهای مهم خود در ده سال اخیر دانستند.
حامد کرزی، رئیس جمهوری وقت افغانستان با ابراز تاسف از کشته شدن برادرش گفته بود که این حادثه “بازتاب دهنده رنج و درد مردم افغانستان است.”
او همچنین افزوده بود “زندگی مردم افغانستان همین است، خانههای همهی مردم افغانستان پر از درد است. آرزوی ما این است که خشونت ها پایان یافته و صلح و خوشحالی به خانه های ما بیاید.”
حشمت خلیل کرزی
حشمت خلیل کرزی متولد شهر قندهار و پسرکاکای حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان بود.
او در اواخر دهه هشتاد میلادی به آمریکا رفت و پس از روی کار آمدن حکومت تازه در افغانستان، به این کشور بازگشت و یک شرکت خصوصی امنیتی ایجاد کرد.
او در انتخابات ریاست جمهوری سال 1393خورشیدی، از حامیان اشرف غنی رییس جمهور فعلی افغانستان بود.
پسرکاکای رییس جمهور پیشین افغانستان، در ماه اسد 1393 توسط فرد انتحاری که مواد منفجره را در دستارش پنهان کرده و به مناسبت عید فطر وارد خانه اش شده بود، هدف قرار گرفت و کشته شد.
محمود کرزی، برادر حامد کرزی پس از مرگ حشمت کرزی گفته بود که پسر کاکایش با “انگیزه سیاسی” ترور شده و او مطمئن است که طالبان در این حادثه دست نداشته اند.
محمود کرزی گفته بود “حشمت کرزی در سالهای اخیر، فردی بسیار با نفوذ و قدرتمند شده بود و برای حل منازعات مردم قندهار، دفتری ایجاد کرده بود و به مردم در دادگاهها و ادارات دولتی کمک میکرد. او به یک رهبر مردمی در قندهار تبدیل شده بود.”
حشمت خلیل کرزی، به شکار و نگهداری حیوانات در قندهار شهرت داشت. او شیری در خانه خود نگه داری می کرد که، عکسش در رسانه های اجتماعی خبرساز شده بود. حکمت خلیل کرزی برادر حشمت خلیل کرزی معین سیاسی وزارت خارجه افغانستان و یکی از شخصیت های تاثیرگذار در حکومت وحدت ملی پنداشته می شود. آقای کرزی دارای اعتبار گسترده بین المللی بوده و گزارش شده که در مقام معاونت وزارت خارجه افغانستان بسیاری از سیاست های خارجی این کشور را به پیش می برد.
احمد خان سمنگانی
احمد خان سمنگانی یکی از فرماندهان مشهور جهادی در شمال افغانستان بود و در فاصله سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰ خورشیدی در جنگ با گروه طالبان سهم داشت.
او در انتخابات پارلمانی ۱۳۸۹ یک بار از سوی کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی رد صلاحیت شد، اما در پی جنجالهای دامنهداری که در مورد این انتخابات به میان آمد، عضویت مجلس را به دست آورد.

او در سال 2012 میلادی در مراسم عروسی دخترش در سمنگان توسط یک انفجار انتحاری کشته شد.
فرد انتحاری که به عنوان مهمان وارد تالار عروسی در شهر ایبک، مرکز ولایت سمنگان شده بود، زمانی که احمد خان را در آغوش گرفت، خود را منفجر کرد.
کشته شدن آقای سمنگانی از چهره های معروف جهادی واکنش های زیادی را در پی داشت.
حامد کرزی رییس جمهور وقت افغانستان قتل او را محکوم کرده و گفته بود “دشمنان افغانستان یک بار دیگر دست به کشتار مردم بیگناه ما و شخصیت مجاهدی زدند که با تلاشهایش توانسته بود، سهمی را در وحدت ملی کشور ایفا نماید.”
فاضل سانچارکی، سخنگوی وقت ائتلاف ملی نیز قتل احمد خان سمنگانی را به “شبکههای بزرگ تروریستی” نسبت داده بود.
عبدالمطلب بیگ
عبدالمطلب بیگ فرزند عبدالمجید بیگ در سال ۱۳۳۳ خورشیدی در ولسوالی هزارسمچ ولایت تخار متولد گردید.
او به مدت ۲۸ سال فرمانده نیروهای مجاهدین در ولایت های بغلان ، کابل، بلخ ، تخار و قندز بود و پس از سقوط طالبان در پست های مختلفی مانند، معینیت وزارت امور مهاجرین، فرمانده پلیس در قندوز، فرمانده پلیس تخار و همچنین والی تخار انجام وظیفه کرد.

عبدالمطلب بیگ، نماینده مردم در دوره شانزدهم مجلس نمایندگان افغانستان بود.
او سرانجام در ماه جدی سال 1390 در شهر تالقان و در نتیجه یک حمله انتحاری کشته شد.
صلاح الدین ربانی، در مراسم اولین سالگرد کشته شدن این فرمانده جهادی، از دولت انتقاد کرده و گفته بود که “جا دارد در این جا تأکید کنم وظیفه دولت است، تا پرونده ی ترورهای زنجیره ای را به صورت جدی پیگیری کند.”
متین بیگ یکی از فرزندان عبدالمطلب بیگ است که پس از کشته شدن پدرش وارد حکومت افغانستان شد. آقای بیگ در طول سال های گذشته در مقام های کلیدی نظیر معاونت اداره مستقل ارگان های محلی و معاونت ولایتی ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان کار کرده است.
جنرال داوود داوود
جنرال داوود یکی از فرماندهان ارشد جهاد و مقاومت در جبهه تحت فرماندهی احمدشاه مسعود بود . او در ولسوالی فرخار ولایت تخار به دنیا آمد.
جنرال داوود در زمان حمله ارتش شوروی به افغانستان، به گروه های مجاهدین پیوست و به عنوان دستیار احمد شاه مسعود کار کرد.

او همچنین فرماندهی نیروهای مقاومت در ولایت های تخار، قندوز و بغلان را نیز برعهده داشت.
او پس از سقوط طالبان به عنوان فرمانده قول ارودی نمبر 6 در ولایت قندوز انتخاب شد و سپس معینیت وزارت داخله برای مبارزه با مواد مخدر را بر عهده گرفت.
پس از افزایش نا امنی ها در شمال افغانستان و گسترش حضور طالبان دراین ولایات، به عنوان فرمانده پلیس حوزه 303 پامیر برگزیده شد. آقای داود سر انجام در تاریخ 7 جوزای سال 1390 (2011) زمانی که پس از یک جلسه امنیتی در حال ترک ساختمان ولایت تخار بود هدف حمله انتحاری قرار گرفت و کشته شد. شاه جهان نوری فرمانده پلیس تخار نیز در این حمله جان باخت.
مولانا عبدالرحمن سیدخیلی
آقای سیدخیلی از فرماندهان جهادی وابسته به حزب جمعیت اسلامی افغانستان بود که در ولایت های پروان و بغلان به عنوان فرمانده پلیس کار کرده بود.
او سپس به عنوان فرمانده پلیس ولایت قندوز انتخاب شد.

پس از سرنگونی رژیم طالبان، این گروه در قندوز بیش از هر ولایت دیگری در شمال نفوذ داشته است. گفته می شود که او در بیرون راندن جنگجویان طالبان از این ولایت نقش مهمی داشته است.
آقای سیدخیلی به تاریخ 19 حوت 1389 ( 2011) هنگامی که در نزدیک دفتر کارش مشغول گشت زنی بود، بر اثر حمله انتحاری کشته شد.
خان محمد مجاهد
خان محمد مجاهد از فرماندهان جمعیت اسلامی به رهبری برهان الدین ربانی بود.
او به عنوان فرمانده پلیس قندهار توانسته بود که پایگاه های طالبان را از تمامی مناطق این ولایت برچیند و امنیت را در این منطقه تامین کند.
این فرمانده جهادی نیز در 27 حمل 1390 در مقر فرماندهی پلیس ولایت قندهار هدف حمله انتحاری قرار گرفت و کشته شد.

مقامات وزارت داخله افغانستان گفته بودند که مهاجم انتحاری، یونیفورم پلیس به تن داشته داشته و توانسته بود خود را به ساختمان فرماندهی پلیس برساند.
جواد ضحاک
جواد ضحاک نیز، از فرماندهان پیشین جهادی بود. اما پس از فروپاشی رژیم طالبان، به زندگی غیرنظامی بازگشت و وارد مبارزات سیاسی شد.
او دو بار در انتخابات شورای ولایتی بامیان برنده شود و به این شورا راه یافت.
آقای ضحاک که رییس شورای ولایتی بامیان بود، از منتقدان دولت مرکزی افغانستان به شمار می رفت و در سالهای اخیر، سیاست های اقتصادی دولت در مناطق مرکزی را به شدت مورد انتقاد قرار می داد. از او به عنوان طراح اعتراض های مدنی در بامیان و افغانستان می توان یاد کرد.
برای نمونه در سال ۱۳۹۰ گروهی از فعالان مدنی بامیان که نقش مرکزی را در آن محمد جواد ضحاک داشت، یک چهار راهی را به نام چهار راهی الکین نام گذاری کردند. این اقدام شهروندان بامیان در اعتراض به نبود برق در این ولایت بود.

او در ماه جوزای سال 1390 (2011) وقتی که از کابل به طرف بامیان می رفت، در ولسوالی سیاه گرد ولایت پروان، با کمین طالبان مواجه شد و اسیر شورشیان شد. تلاش های بزرگان و ریش سفیدان برای آزادی او بی نتیجه ماند و پس از چند روز جسدش یافت شد.
جان محمد خان
آقای محمدخان یکی از رهبران قومى قوم پوپلزایى در ولایت ارزگان بود.
پس از حمله شوروى به افغانستان، به مبارزۀ مسلحانه روی آورد و به حیث یکی از فرماندهان در ارزگان کار کرد. او در آن زمان عضویت حزب جبهه ملی نجات افغانستان به رهبری صبغت الله مجددی را داشت.
آقای جان محمد خان در دولت اسلامی به ریاست برهان الدین ربانى، حدود چهارسال به حیث والى ارزگان کار می کرد.
پس از طالبان نیز او از سوی حامد کرزی به عنوان والی این ولایت انتخاب شد و تا دو سال در این ولایت کار کرد.
اما بر اثر فشار برخی از کشورهای اروپایی که او را جنگسالار می دانستند، رییس جمهور وقت افغانستان مجبور شد او را از ولایت ارزگان برکنار کرده و به عنوان مشاور خود در امور اقوام و قبایل تعیین نماید.

او در 25 سرطان 1390خورشیدی ( 2011)، بر اثر حمله مهاجمین مسلح، در منزلش در منطقه کارته 4 کابل کشته شد.
طالبان مسوولیت قتل او را بر عهده گرفتند.
دولت افغانستان در واکنش به کشته شدن آقای محمد خان گفته بود که “مخالفان تلاش می کنند چهره هایی را که در برابر سازمان های استخباراتی مبارزه کرده اند، محو کنند.”
مولوی ارسلا رحمانی
مولوی ارسلا رحمانی یکی از شخصیت های شناخته شده جهادی بود که در بیش از دو دهۀ اخیر در افغانستان، مسوولیت های متعددی را به عهده داشت .
او در زمان حکومت مجاهدین، معاونت صدارت را برعهده داشت و در عین حال به عنوان وزیر حج و اوقاف نیز کار کرد.
مولوی رحمانی، در دوران حکومت طالبان نیز، معینیت وزارت تحصیلات عالی را به عهده داشت.
پس از سقوط رژیم طالبان، به عنوان سناتور انتصابی مشرانو جرگه، تعیین شد.
در میزان 1389، با تشکیل شورای عالی صلح، حامد کرزی او را به عضویت این شورا در آورد تا در زمینه پیشبرد گفتگوهای صلح با طالبان، در این شورا همکاری کند.
رحمانی، در 24 ثور 1391 خورشیدی، در نزدیکی دانشگاه کابل از سوی افراد ناشناس ترور شد. اگر چه طالبان مسوولیت ترور او را بر عهده نگرفت اما گروهی به نام محاذ ملا دادالله، مسوولیت قتل او را بر عهده گرفت.
حامد کرزی رییس جمهور وقت افغانستان، مولوی ارسلا رحمانی را شخصیت متنفذ، عالم دین ، صلح پسند و شخصیتی که خواهان وحدت ملی بود، تلقی کرد و مرگ او را ضایعه ای بزرگ، در راه برقراری صلح دانست.