نویسنده: علی لطیفی
نشره شده در: الجزیره
کابل، افغانستان – آمنه میگوید که شش سال پیش خانوادهاش در جستجوی فرصت و امنیت بالاتر از ولایت بامیان به پایتخت افغانستان آمدند. آنها در دشت برچی – یک محله مسلمان شیعه هزاره در غرب کابل مستقر شدند.
ماه گذشته، 85 نفر که اکثر آنها دانش آموز دختر بین 11 تا 17 سال بودند، در بمب گذاری بیرون از لیسه سید الشهدا در برچی کشته شدند. خواهرزاده نوجوان آمنه هم در میان آنها بود.
آمنه، 50 ساله، گفت: “ما برای کار به اینجا آمدیم، اما آنچه یافتیم مرگ بود.” او افزود که خانوادهاش در حال حاضر به فکر بازگشت به ولسوالی ورس، که تعدادی از دانش آموزان کشته شده به آنجا تعلق داشتند، هستند.
امنیت نسبی این منطقه – محل سکونت تقریباً یک میلیون نفر – باعث جذب هزارههایی مانند آمنه از سراسر این کشور جنگ زده و همچنین کسانی که از زندگی پناهندگی در پاکستان و ایران همسایه باز میگردند، شده است.
در دهه 1990 این کشور وارد جنگ داخلی شد و کابل به میدان نبرد میان گروههای مسلحی که برای کنترل کشور میجنگیدند، تبدیل شد، برچی به عنوان پناهگاهی امن برای جمعیت هزاره پدیدار شد.
اما در سالهای اخیر این محله به هدفی برای حملات وحشیانه تبدیل شده است، حملاتی که مسئولیت تعداد زیادیشان توسط داعش پذیرفته میشوند، و باعث ایجاد فراخوان در مورد نسل کشی هزارهها میشود که به گفته مردم حکومت کابل در رسیدگی به آن ناموفق بودهاست.
در سالهای اخیر، این حکومت با تأمین امنیت بیشتر برای این محله در مراسم هر ساله عاشورا، تلاشهایی برای تأمین امنیت برچی به کار بسته است. مراسم مرگ نوه حضرت محمد (ص) از سال 2011 حداقل سه بار مورد حمله قرار گرفته است. رئیس جمهور اشرف غنی نیز همه حملات را محکوم کردهاست.
از نظر ساکنان برچی، این تلاشها کافی نبوده است. آنها میگویند در برچی، هیچ مکانی امن نیست. گروه های مسلح به مراکز آموزشی، سالن ورزشی، مرکز توزیع تذکره، مسجد، زایشگاه و ماه گذشته، مکتب دخترانه حمله کردهاند.
روز شنبه، دست کم هفت نفر در دو انفجار جداگانه در همین منطقه کشته شدند.
تبعیض علیه هزارهها
هزارهها در افغانستان با چند دهه سوء استفاده و تبعیض حمایت شده از سوی دولت مواجه بودهاند. یکی از جدیدترین آزارها به این قومیت تحت رژیم طالبان بین سالهای 1996 تا 2001 رخ داده است. آنها در پاکستان، به دلیل اعتقاداتشان (عمدتاً شیعه) توسط گروههای مسلح مورد حمله قرار میگیرند، در حالی که در ایران، به عنوان پناهجویان افغان به جنگهای خارجی تهران اعزام شده و با نژادپرستی آشکاری مواجه میشوند.
تحلیلگران و مقامات بر این باورند که حملات از سوی داعش برای تحریک فرقهگرایی در این کشور چند قومی مورد استفاده قرار میگیرد، آن هم در زمانی که ناامنی در حال افزایش است و گزارشها از رهبران منطقهای ارائه میشود که از ترس قدرت گرفتن مجدد طالبان پس از خروج قریب الوقوع آمریکا، ملیشههای مسلح محلی را در امتداد خطوط قومی ایجاد میکنند.
خروج ایالات متحده بخشی از توافق نامه صلح با طالبان است که از زمان برکناریاش از قدرت در حملهای به رهبری آمریکا در سال 2001 شورشی مسلحانه و وحشیانه داشته است. طالبان از آن زمان حملات خود را علیه نیروهای آمریکایی کاهش دادهاند اما همچنان نیروهای افغان را در سراسر کشور هدف قرار میدهند.
با وجود تهدیدها، این محله – با جادههای غالبا خاکی که کیلومترها امتداد دارد – همچنان خانهای پر جنب و جوش و زنده برای صدها هزار تن است که میدانند قومیت و موقعیت جغرافیاییشان آنها را به اهداف آشکاری تبدیل کرده است.
فرشته، دانشجویی که اصالتاً اهل ولایت میدان وردک است، به وحشتی که در یکی از پرازدحامترین محلههای کابل موج میزند، اعتراف میکند.
جوان 20 سالهای بیرون از یک فروشگاه کوچک مواد غذایی در این محله گفت: “شما نمیتوانید از ترس فرار کنید، همه جا خطر وجود دارد.”
تنوع اقتصادی این منطقه
فرشته همه را از طالبان – که در حمله به هزاران هزاره و کشتار آنها در طول حکومت پنج ساله خود شناخته شده بودند – گرفته تا داعش و حکومت افغانستان را مقصر افزایش ناامنی هزارهها میداند.
یکی از دانشگاهیان در این منطقه که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود، گفت: “هنگامی که طی 5 سال یک منطقه به طور مکرر مورد حمله قرار میگیرد و حکومت برای تأمین امنیت آن تلاش فعالانهای به خرج نمیدهد، سوالات زیادی مطرح میشود.”
زینب ظفرخیل در سال 2007 از ایران به دشت برچی نقل مکان کرد. در آن زمان، تصمیم خانوادهاش برای رفتن به این محله کاملاً ساده بود. دشت برچی امن بود.
“زمانی بود که بمبگذاری انتحاری در برچی غیر قابل تصور بود. این محله امنترین نقطه در کل کابل بود. ” اما حملات اخیر سبب شده که او به فکر خارج شدن از منطقه بیفتد.
خانواده ظفرخیل نمونه ای از تنوع اقتصادی این منطقه است که خانههای ساده گلی دارد، جادههای خاکی که در زمستان های سرد گل میشود و مراکز خرید غول پیکر و رنگ رنگی که جوانان برای خرید جدیدترین آیفون به آنها مراجعه میکنند.
خانواده او خوش شانس هستند. ظفرخیلها به عنوان صاحبان مشاغل و کارمندان دولت، از نظر اقتصادی امکانات لازم را دارند تا به هر قسمت دیگری از شهر نقل مکان کنند، اما برای هزاران خانواده دیگر در برچی، به ویژه خانوادههایی که از ولایات دور مانند غور، میدان وردک و غزنی میآیند، هیچ راه حلی وجود ندارد.
حسین و همسرش، بس گل، هفت سال پیش، درست قبل از شروع خشونت، محل زندگی خانواده خود را از ولسوالی لعل و سرجنگل در ولایت مرکزی غور تغییر دادند.
آنها در سال 2014 با این امید به برچی آمدند تا به پسرانشان فرصتهای آموزشی و اقتصادی بهتری نسبت به آنچه در غور در دسترس آنها بود بدهند. با این حال، این زن و شوهر میدانند که بازگشت سالم به ولایتی که خانه بیش از 130 گروه مسلح است، تقریباً غیرممکن است.
“بازگشت فقط هزینه بیشتری برای ما دارد. ما فقط باید به رخ دادن بهترین اتفاق ممکن در اینجا امیدوار باشیم.” حسین میگوید حتی اگر خانوادهاش به لعل و سرجنگل برگردند، فرصت اقتصادی کافی برای تأمین هزینههای خانوادهشان وجود نخواهد داشت.
چه چیزی مردم را به دشت برچی جذب میکند؟
قیوم سروش، یک محقق مستقر در کابل، میگوید که مانند حسین و همسرش، دهها هزار خانواده به ویژه به دلایل اقتصادی، امنیتی و فرهنگی، از ولایات دیگر به برچی نقل مکان کردهاند.
سروش درباره انگیزه فرهنگی که هزاران هزاره را به این محله میکشاند، میگوید: “شما در برچی بین مردم خودتان هستید، دیگر نگرانی بابت پذیرش اجتماعی ندارید، زیرا همه مثل شما هستند.”
بسیاری از ساکنان این محله که با الجزیره صحبت کردند، به اهمیت نزدیک بودن به خانواده و اینکه چگونه زندگی در برچی حضور در اجتماعات مذهبی و سیاسی محلی را که بخشهای حیاتی زندگی اجتماعی آنها محسوب میشود، برایشان آسان میکند اشاره کردند.
علاوه بر این، سروش كه 16 سال گذشته را به زندگی و تحصیل در برچی گذرانده است، میگوید كه كیفیت آموزشِ در دسترس جوانان در برچی نیز برای افرادی كه از ناامنترین و توسعه نیافتهترین مناطق كشور هستند بسیار مهم است.
“آموزش برای مردم هزاره اهمیت زیادی دارد. در برچی میتوانید آموزش با کیفیتی را با قیمت بسیار بهتر از مناطق دیگر کابل به دست آورید. ” مانند سروش، ساکنان دیگر به دهها مکتب، دورههای آموزش زبان و مراکز آمادگی آزمون ورودی دانشگاه در امتداد جاده اصلی اشاره کردند.
حتی برای کسانی که به نوعی توانایی بازگشت به ولایت زادگاه خود را دارند، این بازگشت غالبا به معنای رفتن از یک منطقه ناامن به منطقه ناامن دیگر است.
‘پشتونها در برابر هزارهها’
فرزانه اضغری بیشتر عمر خود را در برچی زندگی کرده است.
این جوان 19 ساله به الجزیره گفت: “ما قبل از اینكه حتی بتوانم نماز بخوانم به اینجا آمدیم.” پس از آن بود که خواهران سه قلوی او، ریحانه، حبیبه و حکیمه متولد شدند. مانند دیگر دختران جوانی که در برچی بزرگ شدهاند، خواهران اضغری در ابتدا ترس کمی داشتند. آنها در سرزمین محصور خود احساس امنیت و محافظت می کردند.
اما فرزانه و دیگر ساکنان برچی گفتند که طی دو سال گذشته، لیسه شهدا مورد تهدید قرار گرفته است، به طوری که خودِ دانش آموزان شروع به گشتن و بررسی هر شخصی که وارد محوطه میشد، کردند.
اضغری درباره ترس و وحشت ساکنان برچی گفت: “به مدت دو سال هیچ یک از ما کوله پشتی به مکتب نمیبردیم.”
هنگامی که این مکتب مورد حمله قرار گرفت، ریحانه جان باخت. وی به همراه دهها دختر جوان دیگر در دامنه تپهای که بین قربانیان هر یک از حملات مختلف در برچی تقسیم شده است، به خاک سپرده شد.
اضغری میگوید این حملات توسط گروههایی انجام میشود كه میخواهند “پشتونها را در مقابل هزارهها و هزارهها را در مقابل پشتونها” قرار دهند.
حکومت در مورد مقصر دانستن طالبان در این حملات، از جمله انفجارهای مکاتب، پافشاری دارد. اما این گروه مسلح این ادعاها را رد میکند. هیچ گروهی مسئولیت حمله به مکتب را برعهده نگرفته است.
اخیراً زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه واشنگتن در امور مصالحه افغانستان گفت که نیروهای داعش مسئول حمله به مکتب هستند. داعش مسئولیت اکثر حملات به مردم هزاره، عبادتگاهها و مراسم شیعه و به ویژه حملات در برچی را برعهده گرفته است.
فرشته، دانشجو، دوست خود را در یک انفجار از دست داد. دوست نوجوان او در میان 30 کشته شده در بمبگذاری مرکز آموزش کوثر دانش برچی در اکتبر 2020 بود.
اما او میگوید که مردم هزاره برچی ایستادگی و مقاومت خواهند کرد.
فرشته به الجزیره گفت “ما جایی نمی رویم. ما افتخار و آبرو داریم، کسی نمیتواند ما را با ترساندن فراری بدهد.”
“ما به جهان نشان خواهیم داد که افغانستان گورستانی برای افغانها نیست.”
افزودن دیدگاه