رحمت الله نبیل رییس پیشین امنیت ملی افغانستان و یکی از کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۹ میلادی، دارای سابقه طولانی فعالیت های سیاسی و حکومتی بوده است. او در بیست سال گذشته و در حکومت های حامد کرزی گارد ریاست جمهوری را تشکیل داده و در عین حال معاونت مشاور امنیت ملی را در کارنامه خود دارد. آقای نبیل اکنون در زمره معدود سیاستمداران افغان است که صدای رسای در زمینه سیاستهای پاکستان در افغانستان و موضوع مصالحه در کشور دارد. خبرنامه این گفتگو را بر محور موضوع مصالحه با شورشیان طالبان در ماه آگست سال جاری میلادی در دفتر آقای نبیل انجام داده است.
خبرنامه: آقای نبیل میخواهم گفتگوها را با بحثی از خود شما آغاز کنم. شما اخیرا پیرامون پروسه صلح مسئلهی را تحت عنوان «صلح نیابتی» مطرح کردید، منظور شما از صلح نیابتی چیست؟ آیا این این صلح نیابتی از نوع صلح مثبت است یا صلح منفی؟
نبیل: تشکر از شما. وقتی من بحث صلح نیابتی را مطرح کردم، هدف من از این مسئله این بود که از زمانیکه بحث صلح بین ایالات متحده آمریکا و پاکستان در اول آغاز شد، و پس از آن طالبان و قطر به آن دخیل شدند، تا حالا بیشتر از دو سال است که مردم و حکومت افغانستان در این پروسه صلح دخیل نیستند. آنچه تعهداتی که بین آمریکا، پاکستان و طالبان شده، مردم و حکومت افغانستان از آن خبر ندارند. حتی همان توافقنامه صلحی که بین آمریکا و طالبان امضا شده، هنوز به سران حکومت افغانستان نشان نداده، و مردم افغانستان از جزئیات آن هیچگونه آگاهی ندارند. بنابراین، بحث ما این بود که مردم ما در جنگ نیابتی قربانی داده اند، حالا در صلح نیابتی نیز مردم قربانی میشوند. در اینجا بحث حفظ یا از دست دادن ارزشها و دستاوردهای است که در این دو دهه مردم افغانستان برای آن قربانی داده اند؛ بنابراین معامله روی دستاوردها در غیاب مردم و حکومت افغانستان نیابتی است که به ضرر مردم افغانستان میباشد. چرا که ما تاکنون هیچ آگاهی نداریم که بالاخره ما کدام قیمت را میپردازیم و در مقابل چه به دست میآوریم.
خبرنامه: شما یک نکته را یادآوری کردید که اصل توافقنامه صلح آمریکا با طالبان هنوز به سران حکومت افغانستان نشان داده نشده، چنانچه در اوایل یک بحث دیگر در رسانهها خبرساز شد که توافقنامه صلح آمریکا با طالبان دارای ضمایم نیز است، که یکی از آن ضمایم، توافق روی ایجاد یک مرکز مشترک مبارزه با تروریسم میان آمریکاییها و طالبان بوده است، براساس معلومات شما، چنین ضمایمی چقدر صحت دارد؟
نبیل: آنچه از این توافقنامه با مطبوعات شریک شد و آقای خلیلزاد به عنوان طراح و مهندس این توافقنامه چهار مسئله را عنوان کردند، که عمدهترین آن مسئله قطع رابطه طالبان با القاعده و دیگر شبکههای تروریستی، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، رهایی پنج هزار زندانی طالبان، کاهش خشونت و شروع گفتگوهای بینالافغانی بود. اما این مسائل تاهنوز به مردم و حکومت افغانستان هیچ مفادی نداشته است. برعکس خشونتها بیشتر شده، در مورد مکانهای امن تروریستی در خاک پاکستان اصلاً بحثی صورت نگرفته، رابطه طالبان با القاعده چنانچه سازمان ملل متحد در راپور سالانهاش ذکر کرده، قطع نشده است. در واقع این توافقنامه میتوانیم بگوییم که توافقنامه خروج نیروهای آمریکایی است، نه توافقنامه صلح. نه تنها این یک پروسه صلح برای افغانستان نیست، بلکه یک پروسه سیاسی برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. برعلاوه اینکه برخی از حلقات و کشورها منافع اقتصادی نیز دارند. بنابراین تشویش ما این است که وقتی چنین یک مسئله جدی راجع به آینده، نظام سیاسی و دستاورهای که مردم افغانستان داشته، مطرح است اما مردم افغانستان از آن آگاه نیست و برعلاوه ضمایمی هم امضا میشود که نظر به گفتههای مشاور امنیت ملی آمریکا، که حتی برای کنگره آمریکا نشان داده نمیشود، از این معلوم میشود که برخی از مسائل به نفع مردم افغانستان نباشد. در صورتیکه به نفع مردم افغانستان میبود حتماً اینها نشان میدادند. به همین خاطر تأکید ما این است که آقای خلیلزاد در مورد صلح بازی درست در پیش نگرفته است. بلکه بیشتر منافع آمریکا را درنظر گرفته که منحیث یک آمریکایی حق دارد، اما مردم افغانستان نیز این حق را دارند که منحیث قربانیان این جنگ تشویشهای شان را داشته باشند.
خبرنامه: شما همواره از پروسه صلحی که جریان داشته انتقاد کرده و گفته اید این روند افغانستان را به صلح نمیرساند، مشخصاً اگر به ما بگویید که کدام چالشهای داخلی و بینالمللی مانع صلح در افغانستان هستند؟
نبیل: چالش اول این است که افغانستان در پروسه دخیل نیست. این پروسه به منافع کشورهای دیگر جریان دارد. چالش دیگر این است که طالبان قانون اساسی و نظام سیاسی افغانستان را زیر سوال میبرند. بنابراین در اولین دور گفتگوهای بینالافغانی آنها خواستار حکومت موقت می شوند، اما همزمان پاکستان گروههای متفرق طالبان را که آنها بیشتر تأکید بر این دارند که از راه جنگ میتوانند در افغانستان به قدرت برسند، حمایت میکند. آنها به این فکر هستند که نیروهای خارجی بیرون میشوند و در آنصورت ما به جای اینکه در قدرت شریک شویم و یا تدریجی قدرت را به دست بیاوریم، چرا از طریق نظامی به قدرت نرسیم.
چالش دیگر داعش و گروههای تروریستی دیگر است که تا جایی من معلومات دارم، یک تعداد شان مربوط طالبان میشوند؛ مثل «صدر ابراهیم» که مسوول نظامی طالبان بود که از مسوولیتش برطرف شد و به جایش «ملا یعقوب» آمد، که او فعلاً ناراضی است. گروهی دیگری به رهبری «ملا ذاکر قیوم»، و همینطور یک تعداد طالبان جوان که در پاکستان متولد شده و در همانجا تربیت شده اند، بیشتر به این فکر هستند که قدرت را باید از راه زور بگیرند. گروههای تروریستی دیگری مثل «معاذالفدائیون» و برخی از اعضای «شبکه حقانی» کوشش میکنند به گروه داعش بپیوندند. در شمال کشور از طریق کوتل «شاه سلیم» و «توپخانه» تروریستهای خارجی که بیشتر اهل کشورهای آسیای میانه هستند؛ مثل گروههای جّندالله، جّندالخلیفه و تحریک اسلامی ازبیکستان بسیج میشوند و ممکن به زودی آنها نیز فعالیتهای شان را زیر عنوان داعش وسعت ببخشد. بنابراین ما از این بابت به تشویش هستیم که از یک طرف نظام از بین برود و از طرف دیگر در بخشهای از خاک افغانستان طالبان و داعش حاکم شوند. و همینطور از سوی دیگر کشورهای منطقه نیز وارد جنگهای نیابتی خود شوند، که در آنصورت به صلح نمیرسیم که هیچ، بلکه شیوه جنگ، جغرافیای جنگ و انگیزه جنگ تغییر خواهد کرد. اما قربانی آن را همچنان مردم افغانستان خواهد داد.
خبرنامه: همانطوریکه شما از چند گروه تروریستی در افغانستان نام بردید، طالبان یکی از این گروهها است. با اینحال اگر حکومت افغانستان با طالبان به توافق صلح برسد، آینده جنگ و صلح افغانستان از نظر شما چه خواهد شد؟
نبیل: ما و شما اگر تاریخ معاصر افغانستان را مطالعه نماییم، در سالهای پس از خروج قوای شوروی، جنگ را برای افغانها به میراث ماندند، با وجودیکه خود آنها به افغانستان آمده بودند. اما وقتی خواستند بروند جنگ را بین حکومت و مجاهدین به میراث گذاشتند، که آن جنگ فرسایشی باعث فروپاشی مجاهدین هم شد و نظام هم از بین رفت. مشکل ما با نفس ساختار و نهادها نبود، بلکه مشکل با افراد و اشخاص بود. ولی متأسفانه ما قیمت بسیار بلند پرداختیم. آن زمان نیز پاکستان عین بازی را در پیش گرفته بود. یک تعداد احزاب به نام تندرو و یک تعداد را به نام میانهرو تقسیم کردند. میانهروها را تشویق کردند که با حکومت داکتر نجیب الله مذاکره کنند، اما در مقابل قومندانهای محلی را مستقیم حمایت کردند، تسلیحات دادند، پول دادند و یک نام (SD) هم برای شان گذاشته بودند. در آنجا قومندانهای مشهوری ظهور کردند که «عبدالحق» یکی از آنها بود. عبدالحق قبل از خروج شورویها زیاد مشهور نبود. مثلاً جلاالدین حقانی، ملا ملنگ و … بنابراین حرف ما این است که فعلاً عین مشکل را داریم. از یک طرف نظام، قانون اساسی و نهادها را زیر سوال میبرند که صحبتهای سخنگویان طالبان را میشنوید، از سوی دیگر ماشین جنگی را به دست خود میگیرند و میخواهند همین نهادهای که فعلاً داریم را هم از بین ببرند. یعنی خلاصه حرف من این است که آمریکاییها نیز مثل شورویها به زور آمدند و گفتند که ما با تروریسم جنگ میکنیم. ولی ما بیست سال است به نام تروریسم و هم به نام مبارزه با تروریسم قربانی داده ایم. حالا آمریکاییها خارج می شوند و جنگ را برای ما به میراث میگذارند.
خبرنامه: با اینهمه، اما اکنون حکومت افغانستان در این بازی جنگ و صلح یک طرف قضیه است. بنابراین شکست حکومت در پروسه صلح در واقع شکست نهادها نیز است. با اینحال شما چه توصیههای دارید که حکومت در این بازی از یک موضع قدرتمند وارد شود؟
نبیل: حکومت یک دیدِ تاکتیکی به پروسه صلح دارد، نه یک دیدِ راهبردی و استراتژیک. چنانچه از روز اول ما دیدیم که حکومت بیشتر تصمیمگیریهایش منوط میشد به توصیهها و فشارهای خلیلزاد. به این خاطر حکومت از خود هیچ نوع برنامهی نداشت. حالا نیز همانطوری که طالبان بیشتر تمرکز روی گرفتن قدرت دارند، اشرف غنی و تیماش نیز تمرکز روی ماندن در قدرت دارند، نه به این خاطر که افغانستان را نجات بدهند.
پیرامون صلح هنوز نه یک اجماع سیاسی وجود دارد و نه یک اجماع ملی. مثلاً من به حیث رییس اسبق امنیت ملی، به حیث یک کسیکه در همین وطن تمام شرایط ناگوار کشور را شاهد بودهام، اما سر این حکومت در بحث صلح اعتماد ندارم. به خاطریکه این را ثابت کرده نتوانسته چون بیشتر به فکر یک حلقه کوچک که از بیرون آمده اند و شاید پس به بیرون بروند. اما قیمت اشتباهات را قسمی که در گذشته پرداختهایم، ما میپردازیم.
ما در بحث صلح افغانستان پنج بازیگر مهم داریم؛ آمریکا، پاکستان، طالبان، افغانستان و منطقه. در این میان آمریکا، پاکستان و طالبان براساس منافع در یک خط قرار دارند. اما دو بازیگر مهم دیگر که یکی افغانستان به شمول دولت، حکومت و مردم، و منطقه در حاشیه قرار دارند. افغانستان کاملاً در حاشیه است و وسیله قرار گرفته، که این باعث شده منطقه نیز از این وضعیت به تشویش باشد. بنابراین کشورهای منطقه هم برای جنگ بعدی افغانستان آمادگی میگیرند و هم برای صلح بعدی. به خاطریکه خط منافع امنیتی کشورهای منطقه از افغانستان میگذرد. با اینحال، کشورهای منطقه قیمت گزاف نمیپردازند، بلکه افغانها تقویت خواهند کرد که گروههای نیابتی بسازند و بین خود جنگ کنند. بنابراین قیمت اساسی را مردم افغانستان میپردازند. سران سیاسی افغانستان دید راهبردی ندارند، اینها به فکر منافع شخصی خود هستند، نه منافع مردم افغانستان.
خبرنامه: آزادی 5 هزار زندانی طالبان قبل از شروع مذاکرات بینالافغانی هزینه سنگینی بوده، اما جدایی از این بحث که چه تعداد جنایتکار بدون محاکمه و قبل از شروع مذاکرات آزاد شده، یک هزینهی جانبی دیگر نیز برای حکومت داشته است؛ اینکه آزادی زندانیان حکومت افغانستان را قبل از شروع مذاکرات وادار به عقبنشینی کرد. با اینحال شما در یادداشتی یادآوری کرده بودید که زندانیان طالب براساس معاملات پنهانی حکومت افغانستان با پاکستان آزاد شده، مشخصاً این معاملات چه بوده؟
نبیل: یک معامله بین حکومت و خلیلزاد بود، که گفته بود ما در مراسم تحلیف تان اشتراک میکنیم و انتخابات تان را مشروعیت میدهیم، شما 5 هزار زندانی طالبان را آزاد کنید. اما پاکستان در شرایطی قرار دارد که از هر سه جانب امتیاز میگیرد. پاکستان در امتداد خط دیورند(منظورم نقطه صفری نیست) به ده ها کیلومتر وارد خاک افغانستان شده اند، طوریکه کوشش میکنند در کنر خود شان را شریک آب افغانستان بدانند. در اینجا معاملات پنهانی بین حکومت اشرف غنی و پاکستان صورت گرفته، سه تفاهمنامه امضا شده؛ تفاهمنامه استخباراتی که آن زمان من رییس امنیت بودم، شدیداً مخالفت کردم و قیمتاش را هم پرداخت کردم. شرایط را طوریآوردند که استعفاء دادم که او به همکاری، مشوره و مدیریت مشاور امنیت ملی وقت امضا شد. یک تفاهمنامه دیگر تحت عنوان «مدیریت سرحدی» امضا شده که حالا سیم خاردار و چندین دروازده ساخته اند.
خبرنامه: شما این ادعا را دارید که وقتی پاکستانیها در مرز سیم خاردار کشیده و دروازه ساخته اند، براساس معاهده پنهانی با حکومت افغانستان انجام داده است؟
نبیل: اسنادی وجود دارد. مثلاً اگر شما پس از سقوط غزنی در دفعهی قبل صحبتهای داکتر اشرف غنی را بشنوید، او میگوید که؛ او باجوه صاحب ما همراه تو ورق امضا کردیم. مردم باید سوال کنند که آن ورق چه است؟ وقتی عمران خان میرود از تربیون سازمان ملل متحد میگوید که به مشوره و موافقه حکومت افغانستان این سیم خاردار را میکشیم، و در ضمن میگوید که ما این سیم خاردار را به این دلیل میکشیم که جلو تروریستها را بگیریم. حالا باید پرسید که اگر چنین چیزی میشود باید با مشوره دو طرفه و شفاف باشد.
خبرنامه: از آنجای که بحث ما صلح است، با توجه به منازعات مرزی و سرزمینی افغانستان با پاکستان و سیاست عمق استراتژیک در قبال افغانستان، به نظر شما پاکستان در پروسه صلح با حکومت افغانستان همکاری خواهد کرد؟
نبیل: پاکستان با آمریکاییها همکاری میکند که نیروهایی شان از افغانستان بیرون کنند، اما به هیچ صورت نمیخواهد که افغانستان دارای یک حکومت مقتدر باشد. به این معنا که نظام فعلی با این نهادهای فعلی و طالبان با همدیگر اگر از راه مسالمتآمیز یکجای شوند، در آنصورت پاکستانیها فکر می کنند که اینها تبدیل به یک قدرت میشوند. عین کار را در زمان داکتر نجیب نیز کردند. از یک طرف مجاهدین با تجربه جنگ گوریلایی تا به سطح استنگر داشتند، و از طرف دیگر حکومت وقت موشک اسکات و اینچیزها داشتند، آنها نمیخواستند که این دو قوت مدغم شوند. حالا هم ممکن است پاکستان با آمریکاییها همکاری کنند تا از افغانستان برآیند و در مقابل این امتیاز را به پاکستان واگذار نمایند که افغانستان را اداره و کنترل کنند.
خبرنامه: در این اواخر اکثر جریانهای سیاسی در داخل افغانستان به نوعی با حکومت در رابطه به پروسه صلح همسو بوده است، به نظر شما همسویی این جریانهای سیاسی در گفتگوهای صلح به حکومت کمک خواهد کرد؟ و امیدواریهای در این زمینه به وجود خواهد آورد؟
نبیل: جریانهای سیاسی را فریب داده اند. وقتی بحث صلح آغاز شد، یک تعداد را تشویق کردند مسکو رفتند، یک تعداد را تشویق کردند پاکستان رفتند و یک تعداد را تشویق کردند به چین رفتند، که این به نوع خودش برای طالبان مشروعیت منطقهای داد.
دیگر اینکه یک بحثی که ما با خلیلزاد داشتیم، حرف ما این بود به جای اینکه شما بیایید برای هر یک از جریانهای سیاسی مطرح افغانستان پیامهای مختلف بدهید، اینها را یکجای جمع کنید و بگویید که طالبان این خواست را دارند، ما آمریکاییها این خواست را داریم، شما و حکومت افغانستان خواست خود را بگویید. اما خلیلزاد وقتی با ریس جمهور اسبق(کرزی) دیدار داشتند، یک پیام را دادند؛ با مارشال دوستم دیدار داشتند پیام متفاوت دادند؛ با احزاب و جریانهای مختلف پیام های متفاوت داشتند. بنابراین این خودش باعث پراکندگی شد. و از سوی دیگر جریانهای سیاسی کورکورانه پروسه صلح را همراهی کردند. یک تعداد شان به این فکر هستند که در حکومت موقت جایگاهی خواهند داشت، یک تعداد دیگر به این فکر میکنند که از طالبان تضمین بگیرند و به طالبان بگویند که ما با شما همسو هستیم، اما این منافع شخصی که من در بیست سال داشتم، محفوظ بماند. ولی برای نجات افغانستان تلاش صورت نمیگیرد. چنانچه براساس منافع شخصی یک لیست ضعیف را ساخته که اینها وقتی مقابل طالبان بنشینند، هر پیشنهادی که طالبان داشته باشند، پنجا تا شصت فیصد اینها قبول خواهند کرد، به شرطی که منافع شخصی شان تضمین شود.
خبرنامه: با توجه به وضعیت موجود و براساس معلومات شما، آیا قرار است به زودی مذاکرات بینالافغانی آغاز شود؟
نبیل: چون صلح ما نیابتی است، هر تصمیمی که در بیرون گرفته شود در اینجا عملی میشود. شما دیدید که جرگه را خواستند که در جرگه همین فیصله شد و خود رییسجمهور گفت که سه روز بعد مذاکرات بینالافغانی شروع میشود، اما من باور ندارم که به این زودی شروع شود. از آنجاییکه یکی از شرطهای اساسی طرف افغانستان در مذاکرات بینالافغانی برقراری آتشبس است، طالبان در مقابل حکومت موقت میخواهند، که تنها روی همین یک اجندا باهمدیگر کنار نخواهند آمد. با اینحال، اگر هم شروع شود، مذاکرات صلح بینالافغانی بیشتر شکل مثلث را خواهند داشت؛ یک تعداد طرفداران اشرف غنی، یک تعداد بیرون از حکومت و طالبان. بنابراین ترس حکومت این است که این دو ضلع مثلث زودتر به نتیجه برسند، که در آنصورت آمریکاییها از آنها حمایت خواهند کرد، این باعث میشود عمر حکومت کوتاه شود.
خبرنامه: با شروع مذاکرات بینالافغانی، ملاحظه شما در مورد هیأت مذاکرهکننده حکومت چه است؟
نبیل: افراد و اشخاصی شامل هیأت است که ما به شخصیت شان احترام داریم، اما لیست این هیأت از جانب یک طرف دیگر ساخته شد. وقتی لیست به مطبوعات داده شد، من همان لیست را بیست روز قبل دیده بودم که از یک آدرس دیگر با سیاسیون شریک میشد که نظر شان را بگیرند. ترکیب هیأت مثل توته کیک بود که این شخص مربوط به این بزرگوار و این شخص مربوط به آن… در ضمن به اینها گفته شده که شما در گذشته زیاد خرابی کرده اید، پرونده فساد دارید، زیاد سروصدا نکنید، وقتی حکومت موقت آمد برای شما همان سهم تان داده میشود، و یا حداقل طالبان همین دزدیهای که کردید و اموالی را که دارید از پیش تان پرسان نمیکند. البته همهی اینها مردمان خوب هستند، اما فکر نمیکنم که اینها بتوانند همان دیدگاه مردم افغانستان را به کرسی بنشانند و با طالبان استدلال کنند. چنانچه طالبان قاضیالقضات شان را آورده اند، تمام اعضای هیأت طالبان کسانی است که سر قضایای افغانستان حاکم هستند.
خبرنامه: طالبان هیأت مذاکرهکننده شان را مشخص کرده که تقریباً همهی شان تربیت شده مدارس حقانیه در پاکستان هستند، از سوی دیگر با توجه به ترکیب هیأت مذاکرهکننده حکومت افغانستان، دورنما و آینده این مذاکرات صلح بینالافغانی را چگونه میبینید؟
نبیل: باید یک وضاحت بدهم؛ وقتی ما تشویش خود را درباره این پروسه بیان میکنیم، به این معنا نیست که ما مخالف صلح هستیم. ما حق داریم تشویش داشته باشیم، چرا که تمام این بازیگران را از گذشته تا حال میشناسیم. چنانچه پاکستان هیچ وقت ثابت نساخته که در قضایای افغانستان نیّت نیک داشته است. و همینطور خلیلزاد در قضایای افغانستان بیشتر از سی سال دخیل بوده است. هر فورمول و معادله را که او کار کرده بیشتر به منفعت آمریکا بوده، نه به منفعت افغانستان. سیاسیون ما نیز به دلیل وابستگیهای شان افغانستان را به این وضعیت رساندند.
مسئله دیگر اینکه طالبان میخواهند از طریق ایدئولوژی مذهبی به قدرت برسند، حکومت افغانستان میخواهد که به نام دموکراسی و جمهوریت در قدرت بماند. بنابراین جمع کردن این دو بسیار مشکل است. چنانچه طالبان به شدت تلاش دارند تا شهرهای بزرگ مثل ولسوالیهای کابل را تحت محاصره قرار بدهند. اینها فکر میکنند که در میز مذاکره از آن استفاده کنند، و از سوی دیگر طالبان فکر میکنند که با آمریکاییها به توافق رسیده اند و در صورت خروج نیروهای آمریکایی، حکومت افغانستان اگر خواستههای طالبان را قبول نکند، آنها به جنگ خود دوام میدهند و برای جنگ خود دلیل هم خواهند داشت؛ اینکه ما آماده صلح هستیم، شرط ما حکومت موقت است، اما حکومت افغانستان قبول نمیکند. محاسبه آنها این است که از راه جنگ میتوانند قدرت را بگیرند و آمریکایی ممکن بیطرف بماند.
خبرنامه: در مسئله صلح افغانستان، آمریکا نیز با شرکای بینالمللیاش درگیر اختلاف اساسی است. چنانچه کشورهای فرانسه و استرالیا خواسته اند تا زندانیان طالبان که شهروندان این دو کشور را کشته اند، نباید آزاد شوند. به نظر شما این اختلافها چقدر جدی و تأثیرگذار در پروسه صلح افغانستان است؟
نبیل: دوباره به همان سوال اولی برمیگردم؛ یکی از اثرات صلح نیابتی همین است. این کشورها عضو ناتو هستند. خلیلزاد بارها به مقر ناتو رفته و ناتو گفته است که از این پروسه حمایت میکند. در مورد رهایی زندانیان نیز آنها گفته بودند که باید زود رها شوند. بحث رهایی زندانیان از سال قبل تاکنون مطرح بوده و در ماه اگست سال گذشته لیست به آمریکاییها تحویل داده شده بود. چرا که این بحث تا حالا مطرح نشد؟ که پس از دایر شدن جرگه این بحث مطرح شد. البته باید گفت که در بین آمریکاییها نیز اختلافها وجود دارد، چنانچه رییسجمهور ترامپ، وزیر خارجه و خلیلزاد به یک فکر است، اما سیستم در آمریکا برخلاف این اینها است، چرا که اینها به فکر منفعت سیاسی خود شان هستند تا در انتخابات ریاست جمهوری از آن استفاده کنند، اما سیستم آمریکا با این شیوه و عجله مخالف است. بنابراین اشرف غنی این حساسیت را درک کرده و به همین خاطر کوشش میکند که قضیه صلح افغانستان را تا انتخابات ماه نوامبر آمریکا به تعویق بیاندازد. اینها محاسبه شان این است که اگر در انتخابات جو بایدن برنده شود، او بیشتر به سیستم و نهادها متکی خواهد بود، که در آنصورت ممکن است ما در قدرت باقی بمانیم. اگر ترامپ باز هم برنده شود، از اینکه دور آخرش است و یک آدم پوپولیست است، ممکن است قضیه افغانستان را زیاد جدی نگیرد و ما از طریق تیمهای لابی قناعت بدهیم تا در قدرت بمانیم. اما برعکس، طالبان تلاش دارند که پیش از ماه نوامبر این مسئله را یکطرفه کنیم، که خلیلزاد نیز به همین فکر است، چون او به دنبال یک دستاورد است. با اینحال، تلاش طالبان و خلیلزاد شروع مذاکرات و آوردن حکومت موقت است؛ چرا که حکومت موقت برای طالبان یک مرحلهی برای بازگشت امارت اسلامی است. طالبان در حکومت موقت یک تعداد از کسانی را که مخالف شان است، مجبور کنند یا از بین ببرند، یک تعداد سیاسیون را تا حالا راضی ساخته اند. اما یک تعداد دیگر طالبان میگویند که از اول گفتگوها باید تلاش برای بازگشت امارت اسلامی نماییم.
خبرنامه: در این رابطه اروپاییها بازگشت امارت اسلامی را خط قرمز خود میدانند، به نظر شما چقدر احتمال میرود که اروپاییها پای خطر قرمز شان ایستاد شوند؟
نبیل: اروپاییها هم در وضعیتِ بسیار بد قرار دارند. آنها میفهمند که اینگونه تلاشهای که صورت میگیرد یک صلح واقعی برای افغانستان نمیآورد. وقتی آنها میگویند که بازگشت امارت اسلامی خطر قرمز است، بیشتر تشویش خود شان را دارند تا تشویش مردم ما را. آنها فکر میکنند که اگر طالبان تلاش کنند که امارت اسلامی را حاکم بسازند، قشر جوان و تحصیلکرده افغانستان ممکن است به مهاجرت دستهجمعی به سوی اروپا اقدام نمایند، که اروپا ظرفیت جذب مهاجرین بیشتر را ندارد. آنها بیشتر از این زاویه به مشکل افغانستان میبینند.
خبرنامه: با درنظرداشت همهی این موضوعات، دیدگاه کُلی شما در رابطه به دورنمای مصالحه با طالبان چیست؟
نبیل: آن طالبانی که خود را مربوط افغانستان میدانند، در این کشور تغییرات بسیار جدی آمده است. آنها باید واقعیتهای افغانستان را درک کنند. آفغانستان آن کشوری نیست که وقتی طالبان در کابل مسلط شدند، مردم افغانستان به خاطر یک تماس تلفنی تا کویته و پشاور میرفتند تا به برادر و خواهرش زنگ بزنند تا صد دالر برای شان بفرستند که اولاد شان از گرسنگی نمیرد. برعلاوه سطح سواد، به طور مثال تنها در لویه پکتیا آن زمان بسیار پایین بود، اما به اطمنان گفته میتوانم که حالا قشر جوان تحصیلکرده(دختران و پسران) تنها در لویه پکتیا تعداد شان از تمام تشکیلات طالبان بیشتر است، چه رسد به دیگر نقاط افغانستان.
البته که مشکلات زیادی وجود داشته و دارد، چنانچه قانون اساسی قدرت را به شدت متمرکز ساخته است. در قانون اساسی تغییرات آورده شود، اما این تغییرات بیشتر به نفع تمام افغانستان باشد، نه تنها به نفع طالبان. از سوی دیگر باید طالبان در عمل ثابت نمایند که تغییر کرده اند. اما متأسفانه تا حال هیچگونه تغییر را در باورها، رفتار و خشونتورزی طالبان ندیدهایم. اگر طالبان بخواهند با زور قدرت را بگیرند، من به یقین گفته میتوانم که چندین خط مقاومت جدی علیه طالبان تشکیل خواهد شد، که باز هم همان اشتباه سالهای 1996م، و اشتباهی که مجاهدین کردند، تکرار خواهند کرد. اما قیمت سنگین آن را مردم افغانستان خواهند پرداخت.
خبرنامه: اگر در اولین دور مذاکرات طالبان از خواستهی «نظام خالص اسلامی» کوتاه نیایند، و از سوی دیگر حکومت هم از خواستههای خودش کوتاه نیاید، یعنی مذاکرات در همان اولین دور به بنبست برسد، در آنصورت آینده را چگونه میبینید؟
نبیل: در آنصورت یک خطر کلان متوجه افغانستان میشود. این جنگ به طرف یک جنگ فرسایشی خواهد رفت، که هم اردوی ملی ضعیف میشود و طالبان پارچه پارچه خواهد شد. عین سناریوی مجاهدین تکرار خواهد شد. در آنصورت ممکن است به طرف یک خانه جنگی بسیار خطرناک برویم، که بدون شک کشورهای منطقه نیز وارد یک جنگ نیابتی دیگر خواهند شد.
خبرنامه: اگر حکومت در مذاکرات با طالبان به توافق صلح دست یابد، به نظر شما آیا پس از آن در افغانستان امنیت خواهیم داشت؟
نبیل: این مسئله مربوط به این میشود که بر سر چه ساختاری مصالحه صورت میگیرد. آیا نهادهای ما سالم میماند؟ یا اینکه نهادها را از بین میبرند. اگر یک ادغام صورت گرفت؛ این مهم نیست که جمهوریت در امارت مدغم میشود، یا امارت در جمهوریت، اینکه ما صاحب یک نظام باشیم، در آنصورت به نظر من سطح خشونتها پایین خواهد آمد. اما باید قدمهای دیگری نیز برداشته شود، مثلاً موجودیت پناهگاههای امن باید حل شده باشد، از کشورهای منطقه تضمین گرفته شود تا آنها وارد جنگ نیابتی نشوند، در ضمن حکومتی که رویکار میآید باید در آن ساختاری به وجود بیاید که همهی مردم افغانستان خود شان را در آن ببینند. اما برعکس اگر تمام بازیگران به مسئله صلح افغانستان با یک دیدِ تاکتیکی و به هدف گرفتن قدرت و حفظ قدرت ببینند، در آنصورت مشکلات ما جدیتر خواهد شد.
خبرنامه: به عنوان سوال پایانی این مصاحبه، جایگاه و نقش خود تان را چه در صلح و چه در جنگِ آینده چگونه میبینید؟
نبیل: کوشش ما این است که یک خط سومی بسازیم. به این معنا که با امارت اسلامی به آن تندی که طالبان میخواهند هم موافق نیستیم، و از این جمهوریت بیمزه که تمام آن عوامفریبی و بازی با ارزشها است، هم خسته شده ایم. تلاش ما این است که هم از پروسه صلح افغانستان نظارت داشته باشیم، و هم برخی از افراد و اشخاص را که مثل موریانه در بدنهی این نظام داخل شده، از این نظام که مربوط به مردم افغانستان است، دور بسازیم. خلاصه اینکه در هر حالت من در افغانستان میمانم. اگر طالبان از راه صلح آمد و نظام افغانستان ثابت ماند در اینجا میمانم و برایم مهم نیست در چه سرنوشت قرار میگیرم. اگر آنها خواستند از طریق زور و پاکستان قدرت را بگیرند، در آنصورت برنامههای دیگری خواهم داشت.
افزودن دیدگاه