از روز گذشته تا کنون صفحات مجازی با نشر عکس پدر و دختر پکتیکایی پر شده است.
پدری که سه دخترش را هر روز تا مکتب می رساند و تا زمان رخصتی منتظر آنان میماند. این موضوع باعث جلب توجه کاربران فیسبوکی شده و مورد استقبال گسترده آنان قرار گرفته است.
میاخان پدر سه دختری است که در یکی از مکاتب کمیته سوئدن به نام نورانیه در ولایت پکتیکا درس میخوانند.
آروزی پدرانه
“این شخص را میتوان اول یک پدر قهرمان و دوم یک مرد قهرمان و واقعی و افتخار هر دختر دانست.” این واکنش یکی از کاربران فیسبوک است که زیر پست عکس “روزی و پدرش” نوشته شده است.
روزی و دو خواهرش هر روز با موترسایکل توسط پدر، به مکتب نورانیه میآیند تا درس بخوانند. آنان دوست دارند در آینده پزشک شوند.
میاخان مردی میانسال است که خود بیسواد بوده و نتوانسته درس بخواند ولی اکنون تمام سعیاش را میکند تا بتواند آینده متفاوتی را برای دخترانش رقم بزند.
دختران او که هر کدام اکنون صنف هفت، شش و پنج است میخواهند پزشک شوند چون پدرشان آرزو دارد دخترانش در این زمینه تحصیل کنند.
آقای میاخان به خبرنامه گفت: “دخترانم را هر روز به مکتب میآورم تا درس بخوانند و زندگی متفاوتتر از من و مادرشان را تجربه کنند. اکنون من رنج میبرم که چرا باسواد نیستم و چرا در پکتیکا داکتر وجود ندارد به همین خاطر برای آموزش دخترانم هر چه از دستم بیاید انجام خواهم داد.”
حرف مردم باد هوا
میاخان نیز مانند اکثر افراد در خانوادهی سنتی بزرگ شده و با یک تفاوت که زندگی دخترانش برای او ارزشمند هستند و به گفته خود او همان گونه که یک مرد باید مستقل و خودکفا باشد باید دخترانش را همان گونه تربیت کند.
او دو پسر دارد اما هر دوی آنان بیسواداند و اکنون مشغول کار با درآمد اندک هستند.
میاخان در شهر شرن ولایت پکتیکا زندگی میکند. جایی که هنوز هم باور مردم این است که نباید دختران به مکتب بروند ولی میاخان گفت: “درست است که اطرافیانم از این که دخترانم را به مکتب میبرم ناراضی هستند و گاه گاهی این مخالفت را به زبان میآورند ولی من هیچ توجه به حرفهایشان ندارم زیرا میدانم کار درست این است که دخترانم تحصیل کنند.”
میاخان نقش زنان در جامعه را مهم میداند این که باید به زنان و دختران همانقدر بها داده شود که به مردان این سرزمین میدهند زیرا زنان میتوانند تغییرات بزرگی را در جامعه رقم زنند. میاخان در عین حال، سرپرست یک خانواده 12 نفری است که 7 نفر آن را زنان تشکیل میدهد.
چطور میاخان بر سر زبانها افتاد؟
صیف رحمان شهاب، مسئول ارتباطات کمیته سوئدن در پکتیکا به خبرنامه گفت: “مدت سه ماه است که میاخان را میشناسم مردی که هر روز صبح زود در گوشهیی از مکتب نشسته است. روزهای اول که به مکتب نورانیه آمدم متوجه او نشدم اما چند روز بعد با هر روز دیدن او برایم سوال بود که او در مکتب چه کاره است؟!”
به گفته آقای شهاب او از یک مسئول در مکتب پرسیده است که او کیست؟! پاسخی که او دریافت کرده به صورتش لبخند آورده است.
این که میاخان پدر سه دختری است که در این مکتب درس میخوانند. او هر روز با طی کردن بیشتر از 12 کیلومتر راه دخترانش را سوار بر موترسایکل به مکتب نورانیه آورده و سپس پس از رخصتی آنها را به خانه میبرد.
این کار او باعث شگفتی آقای شهاب شده و او را وا میدارد تا در این باره به خاطر تشویق و خلق انگیزه متنی در مورد میاخان بنویسد.
این نوشته توسط کاربران شبکههای مجازی به صورت گسترده انتشار یافته و توجه رسانهها را جلب میکند.
کمیته سوئدن
کمیته سوئدن در هر ولایت مکتبی برای آموزش دختران دارد که این امر در پکتیکا نیز دنبال می شود.
مکتب نورانیه پیش از این تا صنف 6 تدریس می کرد اما حالا دوره متوسطه را نیز در مجموعه تدریسی خود اضافه کرده است.
دانش آموزان این مکتب اکنون به 220 نفر میرسند. دختران میاخان که در سنین 8 ، 10 و 12 سال هستند اکنون مشغول آموزش در مکاتب کمیته سوئدن هستند.
این خانواده 12 نفری شرایط خوب اقتصادی ندارند. میاخان که قبلا دهقانی و شخم زدن زمین مشغول بود اکنون مریض است و مسئولیت خانوادهاش به دست 2 پسرش افتاده که انان نیز با کار مزدی روزانه درآمد اندکی را به خانه میآورند.
زندگی آسان و سخت در افغانستان
میاخان زندگی در افغانستان و به خصوص در پکتیکا را نظر به شرایط زندگی افراد سخت و آسان میخواند. او به این باور است که اگر کسی درآمد خوبی دارد زندگی آسودهتری دارد اما اگر کسی پول کم دارد زندگیاش به سختی میگذرد.
او گفت: “از طرفی دیگر امنیت خود یکی از سختیها و مشکلات زندگی در افغانستان است. این که تو نمیتوانی با خیال آسوده گشت و گذار کنی، اعضای خانوادهات نمیتوانند در شهر به راحتی بگردند و یا هم فرزندانت نمیتواند برای درس خواندن به جاهای دور بروند خود یکی از مشکلات است اما من سعیام را برای دخترانم میکنم تا درس بخوانند.”
پکتیکا یکی از ولایات شرقی کشور است که از ناامنی و محدودیتهای فرهنگی رنج میبرد اما خانواده و پدری مانند میاخان میتواند امیدی برای آینده بهتر این مناطق کشور قملداد شود.
افزودن دیدگاه