جستار
سیاست خبرنامه، طرح پرسش های بنیادی و اساسی، در حوزه های سیاست، جامعه، اقتصاد، فرهنگ و مدیریت کلان کشور است. خبرنامه قصد دارد نگاه خواننده را به فراسوی دنیای روزمرّه خبر برده و آنان را متوجه لایه های زیرین تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور گرداند. تا ذایقه علمی و دقیق خواننده را تحریک و بحث های اساسی کشور مورد موشکافی کارشناسی، قرار گیرد.
در این برنامه به سراغ عنایت الله حفیظ، یکی از نامزدان ریاست جمهوری انتخابات 1398 کشور رفته، تا خوانندگان عزیز را با چالش ها و راهکارهای که در کشور دیده و خودش آماده ایفای مسئولیت کلان کشور کرده بود آشنا گرداند.
آقای حفیظ، در قسمت های اول مصاحبه با خبرنامه، بیوگرافی، طرح نجات افغانستان که مشوق وی در ثبت نام ریاست جمهوری افغانستان بود را مطرح ساخت. همچنین معضل فساد اداری که بزرگترین مانع توسعه کشور می گردید را بررسی کرد. در این بخش مصاحبه او نقش احصائیه را در برنامه ریزی کشور و همچنین معضلات سیاست خارجی افغانستان بررسی خواهد کرد.
نقش احصائیه در برنامه ریزی های اقتصادی
عنایت الله حفیظ: در دوران کمپین ها، یک روز با رییس احصائیه برابر شدم؛ گفتم اگر من رییس جمهور شوم. اولین کاری که می کنم. در همان روز اول از شما میخواهم؛ که بیایید احصائیه درست افغانستان را برای ما بدهید. چندتا نجار؟ چندتا معلم داریم؟ چندتا انجنیر داریم؟ چندتا کاشی کارداریم؟ چندتا حقوقدان داریم؟ تو هنوز نفوس افغانستان را هم معلوم نتوانستی.
منتها گفتم این را آمادگی بگیر که اگر من رییس جمهور شوم؛ اولین احصائیه را از تو میخواهم که در افغانستان چقدر ما ظرفیت داریم؟ ما اگر وقتی این جا در داخل افغانستان بخاطر جنگ که وجود دارد. بخاطر که زمینه کار در مدت دو سه سال فراهم شود. ما بتوانیم با حداقل مشکل را از این طریق حل کنیم. اگر احصائیه نداشته باشیم؛ مثلا من می روم با قطر قرارداد کاری می بندم؛ آن وقت مثلا ۲۰هزار کاشی کار نیازمند است. آیا اداره احصائیه می فهمد که ما چقدر کاشی کار داریم؟ آن زمان نمیفهد که کاشی کار کی است؟ ما ظرفیت در افغانستان داریم؛ اما احصائیه درست نداریم.
اراده برای احصائیه نیست.۴۰ میلیون انسان کاری سخت نیست. هند یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون احصائیه دارند. چین یکونیم میلیارد احصائیه دارند. خدا میفهمد که چه کار می کند تا احصائیه درست از تمام افغانستان نداشته باشیم؟
ما پلان دقیق ساخته نمیتوانیم. پلان های را که ما داریم پلان های آفاقی و تخمینی است. اگر در راس نظام قرار بگیریم؛ اداره احصائیه مکلف است؛ احصائیه درست بدهد. مثلا اکنون وزارت معارف، باید احصائیه اش معلوم باشد که چقدر معلم ضرورت دارد؟ وزارت تحصیلات عالی و وزارت معارف زمینه را برای آن ها فراهم کنند. برای پلان پنج سال ما چقدر معلم دیگر نیاز داریم؟ وزارت خارجه چقدر دیپلمات نیاز دارد؟ شما میبنید که همه دانشگاها دیپلومات فارغ داده روان است. وزارت خارجه ما چقدر دیپلومات ضرورت داریم؟ رشته های تحصیلی در دانشگاها و در وزارت تحصیلات عالی همه اش هوایی است. مردم بخاطر که نام دیپلوماسی و روابط بینالملل مقبول است؛ آن را انتخاب کرده و خوانده؛ بیکار اند. به خاطر که احصائیه وجود نداشته. پلان وجود نداشته، همه هوایی، مردم حالا بیکار می گردند.
در بخش زراعت، افغانستان، حداقل سهمیلیون متخصص زراعت ضرورت دارد. اگر ما زراعت را میکانیزه می سازیم؛ اگر در زراعت افغانستان ۵۰ میلیون انسان صاحب کار و صاحب زندگی شود؛ این ظرفیت وجود دارد. ما به سه میلیون متخصص زراعت نیاز داریم. اما مردم زراعت نمی خوانند. دانشگاه های خصوصی که هیچ زراعت ندارند. در دانشگاه های دولتی هم جذب رشته زراعت بسیار کم است. مالداری همچنان.
مثلا رشته در دانشگاه طبی قبلا این را پیشنهاد کرده بودیم که رشته تداوی معتادین اضافه شود. در افغانستان چهارمیلیون معتاد است. حداقل در چهارمیلیون معتاد، چهار هزار داکتر تداوی معتادین ضرورت داریم. مثلا مدیریت ترانسپورت در ادرات دولتی نیست. این وضعیت شهر را میبینید که چه جنجالی دارد؟ با پارچه دادن، زدن، چراغ کندن، پلیت کندن، نظم در شهر نمی آید. به خاطر که مدیریت تنظیم ترانسپورت شهری، در هیچ دانشگاه افغانستان، تدریس نمی شود. ما این را به دانشگاه پلی تخنیک و به دانشگاه کابل طرح کردیم؛ حداقل در افغانستان، به سه هزار متخصص ترانسپورت شهری نیاز داریم. این چیزها، همه اش پلان ما بود که هم عملی است و هم میشه و هم زمینهش است. اگر تمام دانشگاهای ما دیپلومات فارغ بدهد. در کجا برود کار کند؟ دیپلومات اگر برود زراعت کند که زراعت را درباد می دهد. دیپلومات اگر برود تنظیم ترانسپورت کند او را از بد بدتر می کند. دیپلومات که نمیتواند معتادین را تداوی کند. در هر دانشگاه شخصی برویم از ۳۰هزار جوان کاکه مقبول پرسان کنیم که چه میخوانی میگویند که روابط بینالملل. چه بدرد می خورد؟
معضلات سیاست خارجی افغانستان
خبرنامه: دیدگاه تان در مورد سیاست خارجی به خصوص در مورد کشورهای همسایه چه است؟
عنایت الله حفیظ: سیاست خارجی در قسمت کشورهای همسایه واضح و روشن و آشکار است که اما در مورد همسایه ها؛ ما از ایران، پاکستان و کشورهای آسیای میانه، بریده نمی توانیم. اینها به شکل طبیعی همسایههای ما هستند. همان رقم که در متون اسلامی، عرف بینالملل، عرف عادی وطنی ما و شما، همین است که میگویند حق همسایه در اولویت ماست. با همسایهها روابط نیک و معنا داری را میخواهیم. ما چند مشکل داریم: اول: مشکلات یکدیگر را درک کنیم؛
پاکستان معضل سیاست خارجی افغانستان
با پاکستان ما سهتا مشکل داریم ( واضح در طرح ما نوشته است) یک: مشکل دیورند است. دو: آبهای افغانستان. سه: ما بازار مصرفی پاکستان هستیم.
الف- افغانستان بازار مصرفی پاکستان
تقریبا ده سال پیش ۹۰درصد بازار افغانستان در دست پاکستان بود. اکنون زیر ۴۰ درصد شاید باشد. بناً همین چیزها باعث شده که پاکستان در امور افغانستان دخالت کند. اولین ضرر پاکستان این است که ۱۰ درصد و ۲۰ درصد بازار را از دست میدهند؛ در هر جای بین همسایه ها معمول است که از تولیدات همدیگر استفاده می کنند. منتها به شکل طبیعی پاکستان بازار افغانستان را از دست می دهد.
ب- خط دیورند
از خط دیورند، در تاریخ افغانستان، به عنوان یک حربه، گاهی به عنوان شعار پوپولیستی از آن استفاده شده است. احساسات مردم را برانگیختانده اند و هیچ تدبیری برای آن نسنجیده اند. ما برای همان کسانی که در سرزمین تحت منازعه زندگی می کنند؛ حق میدهیم. اگر ما نشستی با پاکستانی ها، داشته باشیم. به یک راه حل دست پیدا می کنیم. با پاکستان یک ملاقات کافی نیست. ما اگر رییس جمهور افغانستان باشیم حداقل یک هفته، خودم باشم. روی این کار کنم دیگر هیئت دوام دار پنجماه، شش ماه، کار کند. یعنی یک کار دوام دار کند؛ تا به یک نتیجه برسد.
ج- آب های افغانستان
دیگر آبهای افغانستان است. آب افغانستان، بدون محاسبه به پاکستان می رود. تنها این طور نیست که آب از افغانستان سرچشمه بگیرد و پاکستان، استفاده کند. یا ایران استفاده کند. از این نمونه ها در صدها کشور دنیا وجود دارد؛ که سرچشمه آب در یک سرزمین است. آب را سرزمین دیگر استفاده می کنند. عرف که در آن کشورها مطرح است؛ از آن عرف کارگرفته شود. یا قانون مواصلات بینالمللی وجود دارد. من مطابق آن بر خورد می کنم. کشوری که عضویت سازمان ملل متحد را داشته باشد؛ طبیعی است آن را قبول می کند.
اولا: اینکه پاکستان بزرگترین همسایه ما از لحاظ مرزی است. دوما: امروز تجارت بحری شده؛ ما نیاز به بحر داریم. افغانستان را نمی توانیم، ببریم به لب بحر وصل کنیم. ما نیاز به راهی به سوی بحر داریم. می توانیم در بدل آب با پاکستان تعامل کنیم. یک راه مواصلاتی مطمئن که مال التجاره افغانستان و تاجرهای افغان صدمه نبیند. به وقت و زمان اش برسد. مطابق قانون، ما میتوانیم آب خود را که در دنیا مروج است؛ مطابق ارزش آن، پول بگیریم. این را با صحبت حل می کنیم.
ایران معضل سیاست خارجی افغانستان
همچنان با ایران همین مشکل را داریم. مشکل آبش مثل مشکل پاکستان، مشکل بازارش مثل بازار پاکستان. اما این طرف خط دیورند نداریم. اما ایران با حضور جامعه جهانی مخصوصا امریکا در افغانستان راضی نیست. اما ما یک پیمان استراتژیک با امریکا داریم که منافع هیچ کشوری از طریق افغانستان تهدید شده نمی تواند. بناً این را ما میتوانیم با گفتار به ایران هم بگوییم که ما این تعهد نامه را داریم و تا اکنون هم در 16 یا 17 سال هیچ گاهی منافع شما از طریق افغانستان تهدید نشده و بعدا هم تهدید نمی شود.
جهان اسلام در سیاست خارجی افغانستان
ما در جهان می خواهیم که با تمام کشورهای اسلامی رابطه خوب برقرار کنیم. مخصوصا کشورهای که در جهان اسلام ،حرف دارند؛ عربستان سعودی، ترکیه، مصر و ایران. افغانستان کشور کثیرالمذهب است. ما نمی توانیم با یکی از این کشورها خصومت کنیم و افغانستان از داخل ضربه می خورد. با آنها می توانیم رابطه نیک و حسنه برقرار کنیم.
سازمان های بین المللی
افغانستان در سازمان «کنفرانس اسلامی» که یکی از سازمان های مهم بینالمللی است؛ باید نقش فعال داشته باشد. فعلا در این چند سال که افغانستان عضویت آن را دارد نقش یک شنونده را داشته. اکثریت مشکلات افغانستان از طریق فتواهای جهان اسلام حل می شود. جامعه مذهبی است. باید افغانستان در سازمان کنفرانس اسلامی نقش خود را داشته باشد. همینطور در سازمان «سارک» که افغانستان عضویت نظارتی را دارد. «سازمان شانگ های» که عضویت نظارتی را در آن را دارد.
در سازمان «مبارزه علیه مواد مخدر» که یکی از بخشهای سازمان ملل متحد است. افغانستان در این جا نقش چکری را نداشته باشد. وزیر مواد مخدر می رود در ویانا چکر میزند. بهجای اینکه برود در آنجا مطرح کند که افغانستان ۹۵درصد مواد مخدر دنیا را صادر میکند. نماینده افغانستان آنجا می رود وقت خود را تیر میکند؛ پس میآید. در آن سازمان، نقش فعال افغانستان، ضرورت است. آنجا از یک طرف کشورهای اند که از بیزنیس مواد مخدر به نحوی پنهانی حمایت میکند؛ با این ها یک نوع برخورد بکند. با کشورهای که متضرر مواد مخدر است؛ در امر مبارزه با مواد مخدر هماهنگی کند تا از افغانستان حمایت کنند.
سازمان ملل هم بسیار مهم است. افغانستان باید در آنجا نقش فعال داشته باشد. همین طور در سازمان ملل، شما میبنییند که نماینده افغانستان هم زیاد فعال نیست. در همین چندسال خودتان دیدید که یک آدم خاصّ آنجا نرفته. همینطور تمام سازمان های که افغانستان عضویت آنرا دارد نقش فعالی ندارد. افراد آنجا روز خود را تیر کرده. متاسفانه از افغانستان نماینده میروند آنجا پناهنده می شود. پس نمیآید. اینطور کارها باعث شده که نقش افغانستان کمرنگ شود.