قبل از همه روز جهانی زن را به تمام زنان جهان و به خصوص به زنان رنج دیده و درد کشیده، اما شکستناپذیر و با شهامت افغانستان، که در طول تاریخ با تحمل هر نوع درد و رنج، بازهم دست از مبارزه نکشیده و دوشادوش مردان در راه رفاه و آبادی کشور عزیز ما مبارزه کردند، تبریک و تهنیت میگویم.
انسانیت یک خانواده بزرگ است؛ همانگونه که برای ادامه حیات به وسایل مختلف نیازمندیم، و اگر یکی از آن در دسترس نباشد، ممکن است موانع بزرگی در راستای ادامه حیات انسان به میان آید، عدم حضور زن نیز در این خانواده بزرگ، میتواند بحرانآفرین باشد.
در اینجا چشمانداز کوتاهی به نقش و مؤثریت زنان در حیات بشری افغانستان داریم.
افغانستان از زمانهای متمادی شاهد شکلگیری تمدنهای مختلف، بحثهای مذهبی، جنگهای گرم و سرد بوده است، که در گرماگرم این تحولات، زنان کشور نقش قابل ملاحظهای داشتهاند که جا دارد در عرصههای مختلف اجتماعی از آنها یاد کنیم.
در عرصه سیاسی، “نازو انا” خانمی بود که فرزند فاتح بزرگ(میرویس خان) را تربیت نموده بود. او به میرویس خان تا سن هفت سالگی علوم دینی را خود آموزش داد، و زمانی که شوهرش در جنگ با دشمنان وطن شهید شد، خویش رهبری دفاع از قلعه را نیز به عهده گرفت و با شهامت بیپایان از قلعه و مردم دفاع نمود.
همچنان “زرغونه انا”، مادر احمد شاه عبدالی بود. او یک خانم مدبر، دانا، باهوش و باشهامت بود، که چنان فرزندی به جامعه تقدیم کرد که تهدابگذار یک امپراطوری بزرگ در آسیا گردید.
در بخش معارف نیز خانمهایی مانند “گوهرشاد”، “آمنه فدوی” و “سپینه ادی”، خانمهایی اند که شاهان از نوشتههای آنها متأثر بودند و با نوشتن اشعار حماسی و ملی، در قلب مردم جا داشتند.
اینها چند مثالی بود که یادآور شدیم، مانند اینها صدها و هزارها خانم دیگر وجود دارد که جایگاه بزرگی در عرصه سیاست، تمدن و حکومتهای تاریخ معاصر کشور دارند، اما جنگ عنقریب به یک قرن در افغانستان که فقر، بیسوادی، تسلط خرافات در جامعه و دیگر چالشهای اقتصادی، زاده آن است، بیشتر از همه زنان را متأثر ساخت، اما بازهم هرگز همت نباختند. زنان برای ثبات نقششان در جامعه از هیچ نوع مبارزه دست برنداشتند، به خصوص جنگ دو دهه اخیر زمانی بود که زنان توانستند با وجود مشکلات بسیار با جنبشها و حرکتهای تأثیر گذارخویش، نقش بارزشان را دوشادوش مردان، در ساختار تاریخ افغانستان ثابت بسازند. در عصر جدید، ساختن یک تیم تکنالوژیکی و رباتها از طرف خانمها یک مثال بارز دیگر است که به سطح جهانی، افتخارات و دستآوردهای بزرگی برای افغانستان داشته است.
در عرصه سیاست، چند دوره انتخابات به خصوص انتخابات دورههای اخیر پارلمانی نمایانگر نقش ارزنده زنان میباشد، که زنان با وجود چالشهای بزرگ به طور گسترده در آن اشتراک کردند و تعداد زیادی برای مبارزات انتخاباتی کمر بستند.
از سوی دیگر، جا دارد از زنانی که به حیث سفیر در خارج از کشور، سفارتهای افغانستان را به شکل خوب مدیریت میکنند و همچنان زنانی که وظایفشان را در وزارتخانههای مختلف به شکل درست مدیریت میکنند نیز یاد شود.
همچنان زنان در مدیریت بنیادهای خیریه بزرگ نیز نقش مهمی ایفا نمودهاند، که مثال ارزشمند آن خانم “فاطمه گیلانی” است. خانم گیلانی با مدیریت چندین ساله یک نهاد بزرگ خیریه، نشان داد که زنان افغانستان میتوانند در به میان آوردن یک جامعه سالم، نقش ارزشمند خویش را ایفا نمایند.
در بخش نظامی نیز موجودیت “خانم خاتول”، یک مثال بارز زنان مبارز ماست. در بخش ورزش نیز زنان در رشتههای مختلف، دستآوردهای خوبی دارند.
در نتیجه میتوانیم بگوییم، همانگونه که زن نیمی از تنه جامعه و انرژی آن است، پس در راستای پیشرفت و بقا و آرامی کشور خاموش ننشینند. زنان در جامعه افغانی یک اکثریت خاموش و پتانسیلی پنهان اند، که اگر آشکار گردد، جامعه را به سوی تعالی و آبادی سوق میدهند. مردم ما نیز در روشنی فرهنگ و مذهب خویش، راهحلهای مناسب را برای چالشهای زنان یافته و با این پتانسیل پنهان، در راستای آبادی کشور همکار بمانند، نه آنکه آنها را مورد خشونتهای جنسی، طبقاتی و تبعیض قرار دهند.
به امید افغانستان آرام، با ثبات و به دور از تعصبات جنسی و کشوری که شمع انسانیت در آن فروزان باشد.