در تب و تاب گفتگوهای مصالحه؛ از کتاب خانه به نام یک قربانی تا دلمشغولی بستگان آسیب دیده از حملات تروریستی

توسطفرشته فرهنگ

اسفند ۴, ۱۳۹۷ به روز رسانی : اسفند ۸, ۱۴۰۲ , ,

روز چهارشنبه برف زیادی می‌بارید که من تصمیم گرفتم به «کتاب‌خانه راحله» سری بزنم. بعد از گرفتن آدرس دقیق، خیلی زود به کتاب‌خانه رسیدم؛ کتاب‌خانه‌ای که بعد از شهادت راحله منجی در یکی از مساجد دشت برچی، در غرب کابل ایجاد شده است.

دو اتاق نسبتا بزرگ به این کتاب‌خانه تعلق گرفته است. کتاب‌ها در یکی از این اتاق‌ها، در قفسه‌هایی یک اندازه، کنار هم و با دسته‌بندی منظم چیده شده است.

برای این‌که فضای کتاب‌خانه متفاوت‌تر و روشن‌تر باشد، از گروپ‌های کوچک نارنجی رنگ استفاده شده است؛ فضایی که برای فصل زمستان، به نظر سرد می‌رسد. در گوشه این فضا، میز کوچکی که روی آن نام کتاب‌خانه نوشته شده، برای مسئول آن تدارک دیده شده است.

در اولین نگاه، عکس بزرگ نقاشی شده راحله را با آن چهره خندانش، می‌توان پشت آن میز دید و بعد از آن، سر تا سر یک طرف اتاق پر از کتاب است.

حمید رفیعی، برادر شهید راحله منجی، با لبخندی به طرف ما می‌آید و از آمدن‌مان تشکر می‌کند. با نگاه کردن به قفسه‌های پر از کتاب، از مشغله و کار او جویا می‌شویم که می‌گوید: “مشغول کتاب‌خانه و برنامه‌های آینده کتاب‌خانه راحله است.”

تأسیس کتابخانه راحله

کتاب‌خانه راحله، بعد از شهادت دختران و پسران بسیاری در کورس موعود که گروه داعش مسئولیت آن را به عهده گرفت، ساخته شده است.

برادر راحله منجی، یکی از شهیدان حادثه غرب کابل، تصمیم گرفته جایزه‌ای را که می‌خواست بعد از قبولی خواهرش به او بدهد، به ساخت یک کتاب‌خانه تخصیص دهد.

حمید رفیعی، برادر راحله منجی
حمید رفیعی، برادر راحله منجی

شب چهارشنبه(24 اسد)، آن هفته غم‌انگیز که هیچ وقت از یاد حمید نخواهد رفت، قصه‌ها و خاطرات زیادی را یادآوری می‌کند؛ چهره خندان راحله هنوز هم پیش چشمان برادرش می‌رقصد و صدای او در گوش‌اش زنگ می‌‎زند، او هنوز هم صدای راحله را می‌شوند: “من نه تنها در رشته مورد علاقه‌ام کامیاب می‌شوم، بلکه اول نمره کانکور نیز خواهم بود.”

حمید رفیعی آن شب قول یک جایزه بزرگ را به راحله داده بود که هیچ وقت نتوانست آن را تقدیمش کند، اما پس از آن اتفاق، حمید بهترین تصمیم را گرفت؛ ایجاد “کتابخانهای به نام راحله” برای خواهری که دیگر او را ندارد، اما دوست دارد آرزوهای او را زنده نگه‌دارد؛ رویاهایی که راحله 18 سال با آن زندگی کرد و با همین آرمان‌ها، جان‌اش را از دست داد.

اما اکنون این کتاب‌خانه برای دخترانی چون راحله منجی شده که برای بال و پر دادن به آرزوهای‌شان، در این مکان به مطالعه می‌پردازند تا بتوانند از این راه پاسدار خون دوستان‌شان باشند.

این کتاب‌خانه با حمایت مردم همراه بوده و پس از تصمیم ایجاد این مکان، اولین کمک پرداخت شده از یکی از اقارب راحله بوده است که 5000 افغانی را برای همکاری و ایجاد “کتابخانه راحله” پرداخت کرده است.

راحله منجی پس از شهادت خود نیز یادگاری ماندگار به جای گذاشت که بردارش سعی دارد آن را برای همیشه زنده نگه‌دارد.

حمید رفیعی می‌گوید که برای شروع و فراهم‌آوری وسایل این کتاب‌خانه، 5 هزار دالر صرف شده که 2 هزار و 500 دالر این مکان، با همکاری مردم جمع‌آوری شده و باقی این مصارف، از طرف خانواده راحله پرداخت شده است.

کتابخانه راحله اکنون با 4 هزار 500 جلد کتاب، میزبان دانش‌آموزان زیادی است که توان خرید کتاب‌های مورد نیاز خود را ندارند. اکثر این کتاب‌ها با کمک مردم و کتاب‌های منبع دانشگاهی آن توسط حمید رفیعی تهیه شده است.

حمید رفیعی در صحبت به خبرنامه گفت: “ما بسیاری از کتاب‌ها را در شهر و بازار پیدا نکردیم، اما می‌توانیم از این کتاب‌خانه دریافت کنیم که این برای ما جای بسی خوشحالی است.”

ایجاد "کتاب‌خانه‌ای به نام راحله" برای خواهری که دیگر او را ندارد، اما دوست دارد آرزوهای او را زنده نگه‌دارد؛ رویاهایی که راحله 18 سال با آن زندگی کرد و با همین آرمان‌ها، جان‌اش را از دست داد
ایجاد “کتاب‌خانه‌ای به نام راحله” برای خواهری که دیگر او را ندارد، اما دوست دارد آرزوهای او را زنده نگه‌دارد؛ رویاهایی که راحله 18 سال با آن زندگی کرد و با همین آرمان‌ها، جان‌اش را از دست داد

کتابخانه راحله تنها مکان مطالعه نیست

این کتاب‌خانه نه تنها مکانی برای مطالعه است، بلکه در این‌جا سعی و تلاش می‌شود تا به خانواده‌هایی که توانایی پرداخت پول فرزندان‌شان را ندارند نیز حمایت مالی صورت بگیرد.

اکنون کتابخانه راحله توانسته 45 بورسیه تحصیلی را برای دانش‌آموزان فراهم کند که 20 نفر آنان در بخش آمادگی کانکور درس می‌خواهند و بیش از 20 نفر آنان در انستیتوت صحی مشغول تحصیل هستند که یکی از آنان، اول نمره صنف خود می‌باشد.

راحله در کتابچه خود نوشته بود که بحران کنونی کشور با قلم و علم و دانش از بین خواهد رفت، و اکنون حمید رفیعی به این باور است که این درست راهی است که راحله دوست داشت طی کند و او تلاش کرده با ایجاد این شرایط و امکانات، حتی کوچک‌ترین سهمی در تحقق رویاهای خواهرش داشته باشد.

حمید رفیعی در کنار این کارها، امکان گرفتن عضویت در این کتاب‌خانه را ایجاد کرده تا هر کسی دوست داشته باشد، بتواند عضو این کتاب‌خانه بوده و از کتاب‌های آن استفاده کند، اما در بدل عضویت این کتاب‌خانه، ساله 250 افغانی حق‌العضویت گرفته می‌شود که این پول برای ایجاد امکانات بیشتر و مصارف جاری آن در نظر گرفته می‌شود.

تا ماه بهار سال آینده، این کتاب‌خانه می‌تواند اینترنت رایگان را در دسترس دانش‌آموزان قرار دهد تا آنان بتوانند به صورت کاملا آسان، از منابع انترنتی نیز استفاده نمایند.

اکنون نیز اتاق مطالعه این کتاب‌خانه با بخاری مجهز بوده و30 تا 50 دانش‌آموز و محصل در این فضای گرم مشغول مطالعه هستند که بیشتر آنان دختران هستند.

کتاب‌خانه راحله هم‌چنان در نظر دارد کورس‌های کوتاه‌مدت و مشاوره‌های تحصیلی را برای ارتقای ظرفیت شاگردان دایر کند و این مسائل مرحله به مرحله در روزهای نزدیک برای شاگردان برگزار خواهد شد.

کتابخانه راحله توانسته 45 بورسیه تحصیلی را برای دانش‌آموزان فراهم کند که 20 نفر آنان در بخش آمادگی کانکور درس می‌خواهند و بیش از 20 نفر آنان در انستیتوت صحی مشغول تحصیل هستند که یکی از آنان، اول نمره صنف خود می‌باشد
کتابخانه راحله توانسته 45 بورسیه تحصیلی را برای دانش‌آموزان فراهم کند که 20 نفر آنان در بخش آمادگی کانکور درس می‌خواهند و بیش از 20 نفر آنان در انستیتوت صحی مشغول تحصیل هستند که یکی از آنان، اول نمره صنف خود می‌باشد

دانش‌آموزان با انگیزه‌ای باور نکردنی

فضای کتاب‌خانه راحله از اتاق مطالعه آن مجزا است و تا زمانی که فصل بهار فرا برسد، اتاق مطالعه از این بخش جدا خواهد بود، زیرا این‌گونه بهتر می‌شود اتاق را گرم نگه‌داشت.

وقتی وارد اتاق مطالعه این کتاب‌خانه شدم، دختران و پسران زیادی مشغول مطالعه بودند؛ یکی ریاضی کار می‌کرد و دیگری تاریخ می‌خواند، کسی هم در گوشه‌ای دیگر مشغول خواندن کتابی از کتاب‌خانه بود و هر کدام در گوشه‌ای مشغول بودند.

پس از ورود از آن‌ها خواستم با من صحبت کنند که در این همین حین، حمید رفیعی از خواهر مدینه لعلی، یکی دیگر از شهدای کورس موعود نام برد که هر روز به این کتاب‌خانه می‌آید و درس می‌خواند.

راحله لعلی، خواهر مدینه لعلی که از لحاظ چهره و حرف زدن، شباهت بسیاری با مادر و خواهرش دارد، روی یک چوکی به آرامی نشسته است. وقتی از او می‌خواهم با من صحبت کند، خیلی آرام موافقت می‌کند و برایم از خواهرش می‌گوید؛ کسی که برای او نه تنها خواهر، بلکه رفیق نیز بوده و اکنون او برای رسیدن به رویاهای خود و خواسته‌های خواهرش که هیچ وقت به آن نرسید، در تلاش رسیدن و پیمودن راه او است.

راحله و مدینه همیشه سعی داشتند باهم باشند؛ حتی تصمیم داشتند با هم یک‌جا به دانشگاه بروند که متاسفانه حادثه مرکز آموزشی موعود این فرصت را از آن‌ها گرفت.

راحله دوست دارد طب معالجوی بخواند و اکنون برای رسیدن به آن، تمام نیرو و توان خود را به کار می‌گیرد و روزها را در کتاب‌خانه راحله سپری می‌کند تا به این خواسته‌اش برسد.

راحله به خبرنامه گفت: “وقتی به کتاب‌خانه می‌آیم، انگیزه بیشتری دارم تا برای یادبود از شهدا، من به جای بالاتری برسم و حداقل باعث شوم تا به آدم‌های شوم این سرزمین که باعث ایجاد غم شده‌اند، بفهمانم که هیچ‌گاهی نمی‌توانند مانع سرافزاری و سربلندی ما شوند.”

راحله لعلی، خواهر مدینه لعلی
راحله لعلی، خواهر مدینه لعلی

نگران صلح، اما مشتاق پایداری صلح

در این بین یکی از پسران به نام محمد احمدیان به خبرنامه گفت: “راحله صنفی خوب و دختر لایقی بود که پس از رفتن او، همه ناراحت شدیم، و حالا ما برای تحقق بخشیدن به رویاهای خودمان و این شهدا، تلاش می‌کنیم تا به همه بفهمانیم ما را نمی‌توانند از پا بیاندازند. این کتاب‌خانه نیز سکویی شده برای پرش و رسیدن به اوج موفقیت‌ها که در تلاش هستیم به آن برسیم”.

احمدیان که دانش‌آموز صنف است، ادامه داد: “اکنون نیز ما برای ایجاد صلح گفتگو می‌کنیم و هرچند خوشبین هستیم که صلحی پایدار خواهیم داشت، اما هنوز هم نگران این هستیم که شاید آزادی بیان، و آزادی عمل از ما گرفته شود”؛ به همین دلیل تاکید می‌کند که هرگز این اجازه را نخواهد داد که این اتفاق بیافتد.

این دانش آموزان به این باور است که قربانیان زیادی از آنان گرفته شده است؛ به همین دلیل هرگز و هیچ‌گاه این اجازه را به کسی نمی‌دهند به جای آنان تصمیم گرفته و برای این کار حاضر اند بازهم مبارزه کنند.

راحله، خواهر کوچک مدینه نیز به خبرنامه گفت: “من عاملین این جنایت را خواهم بخشید، اما فراموش نخواهم کرد، این بخشش برای این است که به آنان این انگیزه داده شود که بدانند انسانیت چیست و از کارهای قبل خود دست بکشند و به صلح بپیوندند.”

راحله با این‌که مدینه را از دست داد، اما به صلح کشور خوش‌بین است و یادآور می‌شود که “ما نسلی هستیم که آینده را خواهیم ساخت، و به دست ما افغانستان تغییر خواهد کرد”.

اما حمید رفیعی، برادر راحله از آمدن صلح خوش‌بین نیست و دل‌خوشی ندارد، زیرا توجهی از سوی دولت به خانواده‌های شهدا ندیده است.

حمید رفیعی گفت: “من با خانواده‌های شهدا در ارتباط هستم و تلاش می‌کنم به آنان کمک کنم، اما چیزی که با عث خوشحالی است، انگیزه بیش‌تری است که در وجود تک تک آن‌ها می‌توان دید. با این‌که از دولت و عملکرد آن ناراحت هستند و شکایت دارند، اما بازهم خوش‌بین هستند. با این‌که به آنان حقی داده نشده است، بلکه از بین مردم قربانی گرفته می‌شود، اما دولت در هیچ موضوعی به خصوص صلح، مردم را در جریان قرار نمی‌دهد.”

محمد احمدیان
محمد احمدیان

او یادآوری کرد: “حکومت باید یک بار خانواده‌های شهدا و قربانیان را بخواهد و از آنان بپرسد که شما با جریان‌های حکومتی چه نظری دارید؟ اما هیچ چیزی وجود ندارد، حتی در جلسه‌‎ای که دفتر جمهوری افغانستان برگزار کرد و نام آن را جلسه مشورتی صلح جوانان در قبال صلح گذاشت، ما را جمع کردند و ما در مدت سه ساعت، فقط تماشاچی بودیم، یک مجری داشتند که برنامه را می‌چرخاند و در آخر گفت، ما به این نتیجه رسیدم؛ در صورتی که هیچ نظری از ما گرفته نشد.”

به باور آقای رفیعی، نتیجه این برنامه از اول معین بود و فقط به صورت نمایشی تعدادی از افراد اشتراک داشتند.

رفیعی با بغضی در گلو گفت، یقین دارد که راحله هم از آمدن صلح، حتی بعد از او نیز خوشحال خواهد بود.

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *