نظامیان می‌گویند که پشتون‌ها خاین اند. ما تنها حقوق خود را می‌خواهیم!

توسططاهره رحمانی

بهمن ۲۳, ۱۳۹۷ به روز رسانی : بهمن ۲۳, ۱۳۹۷

ارتش قدرتمند پاکستان در تلاش است تا جنش بدون خشونتی را که برای احقاق حقوق مدنی به میان آمده است، خنثی کنند.

آقای پشتین جنبش حقوق مدنی اقلیت پشتون در پاکستان را رهبری میکند.

من در سال 2009 زمانی که عملیات بزرگی از سوی نظامیان پاکستانی ما را مجبور به ترک روستای مان در وزیرستان جنوبی به مناطق قبیله‌یی تحت اداره فدرالی در امتداد با مرز افغانستان کردند، از دست دادم.

در حدود 37 میلیون پشتون در این منطقه زندگی میکنند که شامل ولایت شمال غربی خیبر پختونخواه، مناطق قبیله یی تحت اداره فدرال-که اینک با این ولایت ادغام شده است-و بخش هایی از ولایت جنوب غربی بلوچستان میشود.

زمانی که دوره لیسه را میخواندم، به دره اسماعیل خان، شهری در حدود 100 مایل آنطرف تر رفتیم. ما یک خانواده دیگر در میان شش میلیون نفری بودیم که از زمان پیوستن پاکستان به جنگ با تروریزم از سال 2001 به اینطرف از منطقه خود بیجا شده بودند.

اما حقوق اقتصادی و سیاسی ما، و رنج های ما برای بسیاری از پاکستانی ها و جهانیان دیده نشده باقی مانده است زیرا این منطقه پس از سقوط طالبان به عنوان یک مرز خطرناک دیده میشد.

زمانی که این نظامیان، باشنده‌گان را ترور کرده و به قتل میرساندند، حکومت ما را نادیده گرفت. عملیات های نظامی پاکستان برعلیه ستیزه‌جویان بدبختی های بیشتری برای ما به ارمغان آورد: کشتار غیرنظامیان، بی جاشدن ها، ناپدید شدن های اجباری، حقارت و تخریب معیشت و روش زندگی ما. به هیچ ژورنالیستی اجازه داده نشد تا به مناطق قبایلی وارد شوند، این درحالی بود که عملیات های نظامی همچنان جریان داشت.

پشتون هایی که به امید ساختن دوباره زندگی خود به شهر های پاکستان فرار کردند، با بدرفتاری و خصومت استقبال شدند. ما را به عنوان هواداران تروریست ها می شناختند. من درس میخواندم تا یک دامپزشک شوم، اما بدبختی های مردمم، من و دوستانم را مجبور کرد تا فعال شویم.

در جنوری 2018، نقیب الله محسود، یک مودل و تاجر از وزیرستان که در کراچی کار میکرد توسط یک تیم پولیس به رهبری یک افسر بدنام به اسم رائو انور به قتل رسید. آقای انور، که متهم به بیش از 400 قتل عام قضایی است، وثیقه دریافت کرد و سپس رها شد.

به همراهی 20 نفر از دوستان، من از دره اسماعیل خان با پایتخت، اسلام آباد پیاده روی کرده و اعتراضی را به راه انداختیم. اقدام ما گسترش یافت و با رسیدن به اسلام آباد، چندین هزار نفر با ما در اعتراضات همراه شدند. ما جنبش خود را به نام جنبش تحفظ پشتون، یا میکنیم.

جنبش ما صلح آمیز است، و خواستار امنیت و حقوق سیاسی برای پشتون ها است. جدا از عدالت خواهی برای آقای محسود، ما خواستار بازجویی به علت کشتن هزاران پشتون دیگر از سوی نیروهای امنیتی و نظامیان شدیم. ما خواستار پایان دادن به ناپدید شدن های اجباری هستیم.

ما به عنوان شهروندان وفادار و کسانی که مالیات می پردازند، خواستار این هستیم که نیروهای امنیتی پاکستان به عنوان محافظان ما عمل کنند و آزار و اذیت پشتون ها را در چک‌پاینت ها و در جریان حملات متوقف سازند. ما میخواهیم که اسلام آباد وزیرستان را از وجود ماین ها و دیگر مواد انفجاری پاکسازی کنند.

ما دیدار های زیادی با رهبری نظامیان داشته ایم. برخی از جنرالان به طور عمومی اعتراضات ما اذعان کردند اما هرکز به نگرانی های ما توجهی نکردند. ما چندین تحصن و اعتراضات زیادی را به راه انداخته و همچنان ادامه دادیم، به این امید که رهبران پاکستان به نگرانی های ما توجه کنند. در عوض، آنها ما را با خشونت و ارعاب پاسخ دادند.

پس از هر اعتراض عمده، پولیس اعضا و حامیان P.T.M را دستگیر و به شورش، خیانت و ترور متهم میکنند. برخی از فعالان ما هنوز تحت قانون تبعیض‌آمیز استعمارگر زندانی هستند.

زمانی که ما سرباز بودیم، آنها طالبان را آزاد کردند. در ماه جولای، در اثر آتش باری جنگجویان طالبان، چهار تن از معترضان P.T.M کشته و ده ها تن دیگر زخمی شدند. یک سخنگوی نظامیان اعلام کرد که این جنگجویان طالب اعضای کمیته صلح اند و آنها را بخاطر جنگ با تروریزم و ادا کردن سهم خود در امر “پایدار سازی” ستایش کرد.

قبل تر از آن، در دوم فبروری، آرمان لونی، یکی از رهبران جنبش ما، که در یک کالج تدریس میکرد، پس از آنکه به علت اعتراض علیه حمله بر ولایت بلوچستان از سوی پولیس مورد ضرب و شتم قرار گرفت، مرد. فعالان همراه من و خود من از شرکت در مراسم جنازه او منع شدیم. ما به هر صورتی که بود اشتراک کردیم اما مجبور مان کردند که پس از نصف شب آنجا را ترک کنیم. در حالی که ما به بیرون می رفتیم، نیروهای امنیتی به موتر حامل ما فیر کردند.

خواست ها و اقدامات ما در قانون اساسی کشور مان تسجیل شده است اما ارتش سعی دارد که ما را به عنوان خائن و عوامل دشمن گرفتار کند.

در حالی که پروپاگند علیه جنبش ما در اخبار گزارش داده میشود، تاسیسات امنیتی اطمینان حاصل کرده اند که تقریبا هیچ چیزی در مورد جنبش ما در روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی گزارش نشود.

ارتش هزارن نفر از ترول ها را برای پیشبرد یک کمپاین اطلاعاتی نادرست علیه P.T.M آزاد کرد، و ما را متهم به شروع یک “جنگ ترکیبی” نمود. تقریبا هر روز، آنها ما را متهم به همکاری سرویس های اطلاعاتی هند، افغانستان و آمریکا می کنند. بسیاری از فعالان ما، بویژه زنان، با آزار و اذیت های آنلاین روبرو هستند. یک پست در رسانه های اجتماعی که به حمایت از کمپاین ما باشد، منجر به ضربه زدن به سرویس های اطلاعاتی میشود.

تعدادی از حامیان ما از وظایف خود اخراج شده اند. بسیاری از فعالان تحت قوانین تروریزم قرار دارند. علم‌زیب خان محسود، فعالی که معلومات جمع آوری میکرد و برای قربانیان ماین ها و ناپدید شدن های اجباری داد خواهی مینمود، در ماه جنوری دستگیر شد. حیات پریگال، فعال دیگر، که چندین ماه را به علت حمایت از جنبش ما در رسانه های اجتماعی در زندان سپری کرد. او در ماه اکتوبر آزد شد اما ممنوع الخروج شده و کار پرستاری خود را در دبی، که تنها منبع درآمدش بود از دست داد.

گلالی اسماعیل، یک فعال برجسته، از پاکستان ممنوع الخروج گردید. در 5م فبروری، در حالی که علیه مرگ آقای لونی، استاد دانشگاه و رهبر P.T.M.  اعتراض کرده بود، دستگیر شده و در مکانی ناشناخته برای 30 ساعت زندانی شده و سپس آزاد شد. هفده فعال دیگر هنوز در اسلام آباد محبوس اند.

عمران خان، که بعد ها از ریشه پشتونی خود یاد کرد، در ماه آگست به عنوان نخست وزیر پاکستان روی کار آمد، اما حکومت او تصمیم گرفته است که برای تغییر نگرش نسبت به خواست های ما برای عدالت و حقوق مدنی اقدامات کمی انجام دهند.

ارتش میخواهد کنترل مطلق داشته باشد. ما به دنبال یک انقلاب خشن نیستیم، اما ما مصمم هستیم که پاکستان را به سوی نظم مبتنی بر قانون اساسی بازگردانیم. ما در حال ترسیم از قضاوت اخیر دادگاه عالی پاکستان هستیم که به نظامیان و آژانس اطلاعاتی پاکستان دستور داده است تا از سیاست و رسانه دور بمانند.

برای بازسازی و اصلاح کشور ما، ما به دنبال یک کمیسیون حقیقت و مصالحه برای ارزیابی، بررسی و رسیدگی به شکایاتمان هستیم. از زمانی که جنبش ما ظهور کرد، افکار عمومی در پاکستان برعلیه قتل های غیرقانونی شده است. اکثر احزاب عمده سیاسی معتقدند که ناپدید شدن اجباری در این کشور جای ندارد.

تغییرات قانونی وساختاری زمانبر است، اما شکستن سکوت و کاهش ترس که طی دهه ها توسط دستگاه امنیتی اعمال شده است، اندازه گیری موفقیت ماست، حتی اگر رهبران P.T.M زندانی شده یا از بین برده شوند.

نویسنده: منظور احمد پشتین

منبع: نوییورک تایمز

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *