آمریکا؛ بار دیگر افغانستان را رها نکن!

توسططاهره رحمانی

بهمن ۱۷, ۱۳۹۷ به روز رسانی : بهمن ۲۱, ۱۳۹۷

خبرهای اخیر حاکی از آن است که ایالات متحده به توافق صلح با طالبان نزدیک‌تر شده است. این امر می‌تواند منجر به خروج سریع نیروهای ایالات متحده از این کشور شود. این ریسک می‌تواند نمونه دیگری از ترک کامل افغانستان باشد.

اما خروج عاقلانه از افغانستان می‌تواند تداوم تماس میان آمریکا و افغانستان را همانند دو دوست در تمام موارد امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک تضمین کند. ما نمی‌توانیم آن‌چه را که با هم طی سال‌ها به دست آورده‌ایم، از دست بدهیم.

شک نداشته باشید که افغان‌ها از خود و جهان در برابر خطر تروریزم محافظت خواهند کرد. اما، آیا تعهد ایالات متحده در برابر امنیت جهانی پابرجا خواهد ماند؟ آیا آمریکا از اشتباهات گذشته‌اش در رها کردن افغانستان خواهد آموخت؟

افغان‌ها در خط مقدم جنگ جهانی علیه تروریستان ایستاده و زندگی و منابع طبیعی خود را فدای امنیت جهانی می‌کنند.

رییس‌جمهور اشرف غنی در سال 2018، اعلام کرد که از 2015 به این‌طرف حدودا 28000 تلفات نظامی داشته‌ایم. افغان‌ها هم‌چنان هدف تروریستان تحت حمایت دولتی و دیگر تروریستان باقی مانده‌اند، جهان از تلاش‌های آن‌ها قدردانی نمی‌کند و آن‌ها خود را در برابر تصمیمات شتاب‌زده‌ای که 7000 مایل آن‌طرف‌تر و در واشنگتن اخذ می‌شود، می‌یابند.

آیا واقعا فداکاری افغان‌ها به حساب می‌آید؟ افغان‌ها مرتبا این را از دیگر کشورها می‌شنوند که میلیاردها دالر روی دفاع، توسعه و دیپلماسی در افغانستان مصرف شده است، در حالی که آن‌ها این را در نظر نمی‌گیرند که افغان‌ها جان خود و خانواده‌های خود را به خطر می‌اندازند تا دیگران در جهانی امن‌تر زندگی کنند.

در سال‌های 1979-1989 و پس از جنگ شوروی، افغانستان از سوی ایالات متحده رها شد و چنانچه توافقی شتاب‌زده میان ایالات متحده و طالبان انجام شود، این خطر بازهم وجود دارد. هرچند هدف این است که فرایند صلح به دست افغان‌ها و تحت رهبری آن‌ها باشد و قطعا مجموعه‌ای از توافقات میان جناح‌های مختلف را شامل می‌شود، اما هیچ توافقی نباید همکاری میان افغانستان ـ ایالات متحده را که به قیمت خون ما به دست آمده است، صدمه بزند.

روابط متقابل دیپلماتیک میان افغانستان و ایالات متحده در جریان جنگ جهان دوم، زمانی شکل گرفت که جنرال گوردون اندرس از سوی دیپارتمنت جنگ ایالات متحده به عنوان اتشه نظامی به کابل اعزام شد. این عمل، از سوی رییس‌جمهور فرانکلین روزولت با آوردن تیم سفارت خود از تهران ایران به کابل انجام شد. این مسأله در کتاب لیون ب. پولادا و لیلا د.گ.پولادا به نام “پادشاهی افغانستان و ایالات متحده: 1828-1973” نیز ذکر شده است. روابط دیپلماتیک فعلی زمانی برقرار شد که اولین وزیر ایالات متحده در افغانستان، کورنیلوس وان ایچ. انگرت با ظاهرشاه در سال 1942 دیدار کرد.

افغان‌ها قدردان مأموریت دیپلماتیک فعلی در کابل اند. امروز نیز آن‌ها سپاس‌گزار اعتماد دیپارتمنت دفاعی ایالات متحده هستند. هم‌قطاران نظامی آمریکایی دوشادوش ما کار کرده و واحدهای ما را ساخته‌اند، ما را آموزش داده و با ما همکار بوده‌اند. ما با افتخار، تا زمانی مبارزه می‌کنیم که مطمین شویم تروریستان و شبه‌نظامیان هرگز در افغانستان شگوفا نمی‌شوند، اما ما هنوز نیازمند آموزش، کمک و همکاری درازمدت هستیم.

موضع دیپلماتیک ایالات متحده در برابر افغانستان می‌تواند منجر به پارتیشن هند ـ پاکستان همانند 1947 شود. پس از آن، انتخاب واشنگتن این بود که با پاکستان همکاری استراتژیک منطقه‌ای داشته باشد، زیرا هند همکاری‌های استراتژیک‌اش با اتحاد شوروی را آغاز کرده بود. این اتحاد ایالات متحده را نگران ساخته بود.

شاه محمود، صدراعظم افغانستان در سال 1948، از جورج ک. مارشال خواستار کمک‌های نظامی شد تا بتواند با حمله اتحاد شوروی مقابله کند. بر اساس گفته‌های پولادا، مارشال با خنده خشمگینی به این پیشنهاد که “افغان‌ها می‌توانند جلو قدرت نظامی شوروی را بگیرند” پاسخ داد.

سال بعد، ایالات متحده با دور زدن افغانستان یک موافقت‌نامه همکاری دفاع مشترک را با ایران امضا کرد و به آن کشور کمک نظامی داد.

در سال 1951، شاهزاده محمد نعیم، سفیر افغانستان، با جورج سی. مک گه، دستیار وزیر خارجه در امور شرق آسیا و جنوب آسیا، از ایالات متحده خواستار بازنگری در موضع خود در زمینه کمک نظامی به افغانستان شد. نعیم اشاره کرد که بدون کمک نظامی ایالات متحده، ممکن است کابل خواستار کمک نظامی از سوی اتحاد شوروری شود. مگ گری با شنیدن سخنان نعیم، با هوشیاری شماره تلفن سفارت شوروی را به او داد.

سه سال بعد، پرنس نعیم، که به عنوان وزیر خارجه افغانستان کار می‌کرد، بار دیگر فرستاده شد تا تقاضای کمک کند. دو ماه بعد، جان فوستر دولز، وزیر امورخارجه در جواب گفت: “پس از ملاحظات دقیق، دریافتیم که گسترش کمک‌های نظامی به افغانستان می‌تواند سبب مشکلاتی شود که نمی‌تواند با نیرویی که تولید می‌شود، جبران گردد. افغانستان به جای درخواست تسلیحات، باید منازعه پشتونستان را با پاکستان حل کند.” منازعه پشتونستان یک منازعه تاریخی مرزی میان افغانستان و پاکستان است. افغانستان انتخاب دیگری نداشت، مگر این‌که به شوروی روی آورده و پیشنهاد کمک‌های نظامی آن‌ها را قبول کند.

تا سال 1954، ایالات متحده یک توافق‌نامه دفاعی مشترک با پاکستان و استفاده مشترک از پایگاه هوایی incrilik ترکیه را امضا کرد. این یک توافق‌نامه استراتژیک بود که می‌توانست ایالات متحده را در دسترسی به خاورمیانه، نظارت بر اتحاد شوروی و دور زدن افغانستان کمک کند.

پیامدهای رها کردن این کشور در سال 1979 زمانی آشکار شد که افغان‌ها مجبور بودند حمله شوروی را پاسخ داده و شجاعانه برای کشور خود بجنگند. در حالی که پیروزی کاملا به دلیل پشتیبانی استخباراتی و نظامی ایالات متحده بود، افغان‌ها به طور قابل توجهی فداکاری کردند. با وجود بدرفتاری در دوران جنگ سرد، افغانستان همکار ایالات متحده در طولانی‌ترین جنگ‌اش ماند. نتیجه‌اش برای افغان‌ها این بود که بیش از یک میلیون نفر کشته شدند و میلیون‌ها نفر دیگر مهاجر شده و یا در داخل این کشور بی‌جا شدند و فرصت‌های بی‌شماری از دست رفت.

اولین بار ترک افغانستان، در جریان جنگ سرد باعث حمله شوروی و نابودی کامل شد.

موج دوم رها کردن افغانستان درسال‌های 1989 تا 1992، افغان‌ها را درگیر با افراط‌گرایی اسلامی رها کرد که منجر به جنگ داخلی و جنبش خوارج طالبان و در نهایت پناهگاهی امن برای القاعده شد که پیامد جهانی آن واقعه یازدهم سپتامبر 2001 بود.

در حالی که، رابرت گیتس در سال 2007 در کمیته خدمات مسلح مجلس نمایندگان به خوبی آن‌را خلاصه کرده گفت: “زمانی که شوروی ها از افغانستان خارج می‌شدند، و ایالات متحده فورا حمایت‌هایش از افغانستان را از سرگرفت، من، معاون سیا و سپس معاون مشاور امنیت ملی بودم. می‌دانید فکر می‌کنم یک درس این است که ما این کشورها را در زمانی که در آن درگیر هستیم، رها می‌کنیم، احتمال مسلم این است که در پایان، ما بهای بیشتری را خواهیم پرداخت.”

در واقع، افغان‌ها امیدوار بودند که ایالات متحده به این کشور کمک می‌کند که روی پاهای خود بایستد، اما متأسفانه آن‌ها بیشتر رها شدند.

رییس‌جمهور ترامپ در سال 2017 و در سخنرانی در مورد استراتژی‌اش در افغانستان، واضح ساخت که ایالات متحده، افغانستان را به داعش و طالبان رها نمی‌کند؛ بیانیه‌ای که نه تنها از سوی متحدان ایالات متحده، بلکه از سوی افغان‌ها نیز استقبال شد. این باعث شد که دشمنان مشترک ما ترس باختن جنگ افغانستان را داشته باشند ـ به ویژه طالبان، که بعدها از مردم آمریکا خواستند تا حکومت آن‌ها را متقاعد کنند که به جنگ پایان دهد.

پیش‌روی سریع امسال و لحن رییس‌جمهور ترامپ شاید تغییر کند. اخیرا، او بیانیه‌ای در ستایش از حمله 1979 شوروی به افغانستان صادر کرد. بیانات او نه تنها متحدان ایالات متحده، بلکه افغان‌ها را نیز ناامید کرد. این امر شاید دشمنان ما را تشویق کرده باشد تا صبر کنند و منتظر باشند که ایالات متحده و ناتو از این‌جا بیرون شود.

متأسفانه، پس از 17 سال، افغانستان هنوز هم در برابر تروریزم آسیب‌پذیر است. اگر بار دیگر رها شود، و تروریستان در آن‌جا پناه یابند، سه پیامد احتمالی خواهد داشت:

1ـ تروریستان جهانی می‌توانند پیروزی خود را بر یک ابرقدرت اعلان کنند، و به این ترتیب دیگر سازمان‌های تروریستی را تشویق به انجام عملیات‌های آزادانه‌تر و خشن‌تر در سرتاسر جهان کنند.

2ـ موقعیت ژئواستراتژیک افغانستان می‌تواند منطقه را در برابر تروریسم جهانی آسیب‌پذیر ساخته و فعالیت تروریستان فعال در اروپا و ایالات متحده را تسهیل کند.

3ـ تروریستان می‌توانند استفاده از مواد مخدر و منابع طبیعی افغانستان را به نفع خود افزایش داده و حملاتی بزرگتر از یازدهم سپتامبر را راه‌اندازی کنند.

این پیامدهای احتمالی نباید این‌گونه تفسیر شود که ایالات متحده باید ده‌ها هزار سرباز را برای همیشه در افغانستان نگه‌دارد، اما ترکیب مناسبی از توانایی‌های ایالات متحده و ناتو لازم است تا به افغان‌ها در امر مبارزه با چالش متداوم تروریزم کمک کند.

نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان، حکومت و مردم این کشور روحیه خوبی دارند. ما رهبری جنگ علیه دشمنان افغانستان را برای بیش از چهار سال به دست گرفته‌ایم و قوی‌تر و مسلکی‌تر شده‌ایم. روز به روز مهارت‌های نظامی ما توسعه پیدا می‌کند و استخبارات ما رشد می‌کند. با وجود تلفات زیاد، نیروهای ما و خانواده‌های آنان به این افتخار می‌کنند که در راه صلح، خدمت و فداکاری کنند. تا زمانی که دشمنان افغانستان به میز صلح بیایند و زندگی به عنوان شهروندان غیرقانونی را رها کنند، ما به مبارزات خود ادامه می‌دهیم. ما از جهانیان می‌خواهیم برای پایان دادن به این جنگ، ما را کمک کنند.

نویسندگان: عبدالرحمان رحمانی و جاسون کریس هاک

منبع: سی‌ان‌ان

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *