مجله نشنال جیوگرافیک، یکی از معتبرترین نشریههایی است که در بخشهای علوم جغرافی، باستانشناسی، تاریخ و فرهنگ در نقاط مختلف جهان فعالیت دارد و عکسهایی که این مجله برمیگزیند، از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است.
اخیرا عکسهای برگزیدهی این نشریه در سال ۲۰۱۸ در سه بخش: مردم، مکانها و حیات وحش منتشر شده که خبرنامه مروری بر این عکسها کرده است.
عکاسان در این سه بخش به رقابت پرداختند و نشریه نشنال جیوگرافیک از میان ده هزار عکس، سه عکس منتخب از هر بخش را برگزیده و از هر سه عکس، یک عکس را به عنوان عکس شایسته مورد تقدیر قرار داده است.
بخش مکانها
1ـ مقام نخست
در بخش مکانها، عکسی از جیسون تودو، مقام نخست را گرفته است. این عکس به نام “غیرواقعی” مسما شده است، این عکس بیش از ده هزار موتر “فولکس واگن” و “آودی” را در صحرای موهاوی در کالیفرنیا نشان میهد که از سراسر آمریکا جمعآوری شدهاند.
این موترها بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ تولید شده و به دلیل تولید بیش از حد گاز “دای اکساید کاربن” توسط این شرکتها جمعآوری شده است.
این عکس عنوان رتبه نخست بخش مکانها را بهخود اختصاص داده و مبلغ پنج هزار دالر جایزه دریافت کرد.
عکاس: جیسون تودو
2ـ مقام دوم
“نیکولاس مویر”، عکاسی است که تصویر پایین را ثبت کرده است. او در مورد این عکس میگوید که “یک موتر فورد زنگزده مدل تاندربیرد در منطقهی رالز تگزاس، در غباری قرمز رنگ ناشی از طوفانهای سهمگین به چشم میخورد. خشکی زمینهای شخمزدهی منطقهی پانهاندل تگزاس بهراحتی بستری را برای ایجاد چنین طوفانهایی رقم میزند.»
به گفتهی این عکاس، حین ثبت این تصویر، طوفانهایی با سرعت بیش از ۹۰ مایل بر ساعت خاکهای سطحی را به هوا بلند میکرد و به سمت جنوب میبرد. نیکولاس میافزاید که آن روز او موقعیتشان را برای حضور یک تیم از عکاسان و فیلمبرداران به منظور مشاهده و ثبت طوفان، پیشبینی کرده بودند.
در این منطقه بیشترین طوفانهای “تورنادو” رخ میدهد. تصور کنید در طول ۱۰ روز، ۱۶ طوفان!
نیکولاس مویر میگوید که در آخرین روز اقامتش، موفق به ثبت این عکس شده است. تصویری که ثبت شد، مکانی است در جنوب آماریلو در تگزاس. در اینجا وقتی طوفان به یک تندباد پیچنده تبدیل میشود، به طرف پایین حرکت میکند. جریانهای بادی حاصل از آن بهحدی قدرت دارد که زمینهای اطراف را درنوردیده و خاکهای سطحی را از زمین بلند میکند و در هوا پراکنده میکند.
عکاس: نیکولاس مویر
3ـ رتبه سوم
“کریستین ورنر”، عکاس مجله اشپیگل آلمان عکاس این تصویر است. او در اینباره میگوید که مجلهی اشپیگل آلمان، برای مستندسازی موقعیت کنونی تعدادی از شهرهای سوریه، ماموریتی به او داده بود. کریستین زمانی که برای اولینبار پا به منطقهی خالدیه در شهر “حمص” گذاشت، بسیار شوکه شده بود، چرا که پیش از این ویرانی در این مقیاس ندیده بود.
او در ادامه میافزاید: «در خالدیه سکوت وحشتناکی حاکم بود؛ نه صدایی که نشان از زندگی در شهر باشد و نه موتری، هیچ. فقط صدای پرندگان و باد بود. همینطور که در خیابان قدم میزدیم، با خودم فکر کردم وسعت خرابی بهقدری وسیع است که از این زاویه نمیتوان تمام آن را پوشش داد. فقط میتوانستم از زاویهی بالا آن را نمایش بدهم».
کریستین سپس از سربازی سوری که آنجا نگهبانی میداد، اجاره گرفت که از خرابهها بالا برود. سرباز اجازه داد که این عکاس با مسوولیت خودش این کار را بکند. کریستین از خرابههای خانهای بالا رفت که پر از دودهای انفجاری بود.
امتیاز عکس: نشنال جئوگرافی
عکاس: کریستین ورنر
عکس قابل تقدیر در بخش مکانها
“روکا ایتو” تصویر زمستانی پایین را در منطقه هوکایدو به ثبت رسانده است. او در مورد این عکس میگوید که این حوضچهی آبی در جزیرهی هوکایدو جاپان، بهعنوان محلی برای جذب گردشگر از سراسر جهان بسیار مشهور است.
به گفتهی روکا ایتو، این حوضچه با درختان و کوههای زیبایی از اطراف احاطه شده است و در زمستان بهطور کامل یخ میزند. این حوضچه به دست انسان ساخته شده است تا مانع ورود و حرکت مواد حاصل از فعالیت آتشفشان “تپکاچی” در نزدیکی آنجا شود.
گفته میشود که انباشته شدن این مواد در آب حوضچه باعث بالا رفتن سطح مواد معدنی آن از جمله آلومینیوم شده است. خالق این عکس میگوید که این چشمانداز اغواکننده قادر است برای چند لحظه نفس شما را در سینه حبس کند.
روکا ایتو در مورد ثبت این تصویر میگوید: «برای گرفتن این عکس از تکنیک نوردهی طولانی استفاده کردم تا بتوانم بارش برف را نشان دهم؛ و همزمان نور فلاش را برای یک لحظه تاباندم تا دانههای برفی را که در منظرهی جلوی عکس قرار داشتند، ثبت کنم. از بین عکسهایی که از این منظره گرفتم، در آخر عکسی را انتخاب کردم که بهترین توازن بصری، بین بارش برف و دانههای برف خارج از فوکس را نشان دهد».
امتیاز عکس: نشنال جئوگرافیک
عکاس: روکا ایتو
بخش مردم
1ـ مقام نخست
در بخش مردم، “میلا کولیس”، عکاسی است که با خلق عکس پایین مقام نخست را گرفت. کولیس در مورد داستان این تصویر میگوید، زمانی این عکس را از “دیوید مایوچوکرا” گرفته است که عکس آخرین یکشنبهی کاری دیوید، به عنوان یک عکاس در استودیوی شخصیاش در محلهای فقیرنشین به نام کیبرا در نایروبی بود.
به گفتهی میلاکولیس، یکی از دوستان او، درست قبل از اینکه کولیس بخواهد آنجا را ترک کند، توجهاش را به این استودیوی عکاسی جلب کرده است. او میگوید: «فضای استودیو بسیار حیرتانگیز بود؛ با پردهای در پسزمینه و نور طبیعی که از در ورودی به داخل میتابید.»
دیوید به مدت ۳۷ سال در آنجا کار کرده بود، اما حالا استودیو در آستانهی تعطیلی بود؛ چرا که در حال حاضر دوربینهای تلفن همراه بسیار فراگیر شده است. امروزه تعداد کمی از مردم خواهان پرترهی استودیویی هستند.
به گفتهی میلاکولیس، دیوید تصمیم دارد خود را بازنشسته کند و نزد خانوادهاش به حومهی شهر بازگردد. حال این پرتره از دیوید به دیوار استودیو نصب شده است تا خاطرهی حضور او برای همیشه در آنجا باقی بماند.
عکاس: میلا کولیس
2ـ رتبه دوم
“تاد کندی” با ثبت این تصویر موفق شده که رتبهی دوم را در دستهی تصاویر مردم کسب کند.
او در اینباره میگوید: «در طول رخصتی خانوادگیمان، زمانی که از سیدنی به الولرو میرفتیم؛ در یک هتل کنار جاده توقف کردیم. هتل در روستایی به نام نینگان واقع در قسمت بیابانی استرالیا قرار داشت و در نزدیکی آن، یک مزرعهی گندم به چشم میخورد. هوا برای آن موقع از سال بهطور غیرمعمولی گرم بود، بهطوری که دمای هوا حدود ۱۰۰ درجه فارنهایت و بسیار غبارآلود بود. در این عکس دخترمان جینی، روی ظرفشور نشسته و از حمامش لذت میبرد».
عکاس: تاد کندی
3ـ رتبه سوم
عکاس این تصویر “آویشیک داس” است. او درباره این عکس چنین گفته است که یکی از طرفداران متعصب آیین هندو، در خلال فستیوال “چاراک پوجا” در غرب بنگال، فرزند تازه متولدشدهی خود را میبوسد.
به گفتهی این عکاس، در این فستیوال شرکتکنندگان طبق رسوم آیین هندو، باید پشت خود را با قلاب سوراخ کنند و از طنابی که به خود وصل میکنند، آویزان شوند و تاب بخورند.
آویشیک داس تأکید میکند: «زمانی که به عنوان عکاس در این فستیوال حضور داشتم، بسیاری از هندوهای متعصب را دیدم که درحال انجام مناسک دینی خود بودند. سعی کردم لحظهای را ثبت کنم که در آن عشق و نگرانی یک پدر نسبت به آیندهی فرزند کوچکاش توأمان وجود دارد».
عکاس: آویشیک داس
حیاتوحش
1ـ رتبه نخست
در صورتی که به حیات وحش علاقه داشته باشید، بدون شک تصویر پایین که توسط “پیم وولکرز” ثبت شده، نظر شما را جلب خواهد کرد. او داستان ثبت تصویر را چنین نقل میکند: «صبح زود درست زمانی که گلهای از گاوهای وحشی یالدار از روی رودخانهی مارا در تانزانیا عبور میکرد، خورشید در میان لایهای از غبار و سایههای تیره، درحال بالا آمدن بود. وجود همهی این عناصر در کنار هم باعث شد این صحنهی رمزآلود به وجود آید. این تصویر برایم شبیه به یک نقاشی قدیمی است».
امتیاز عکس: نشنال جئوگرافیک
عکاس: پیم وولکرز
2ـ رتبهی دوم
این تصویر توسط “جوناس بِیِر”، ثبت شده است. او در مورد خلق این عکس چنین میگوید: «هنگام راهپیمایی در منطقهی “کویقاتا” در گرینلند، ناگهان با گلهای از بوفالوهای وحشی روبهرو شدم. یکی از آنها روی دامنهی تپهای در برف عمیق بهسرعت حرکت میکرد و برف را از زیر پاهایش به اطراف پخش میکرد. صحنهی بسیار متحیرکنندهای بود. من بهاندازهی کافی خوششانس بودم و در زاویهای قرار داشتم که بهراحتی آنها را مشاهده کنم. تماشای آنها از این فاصله به مدت یک ساعت، برایم یک تجربهی باورنکردنی بود».
به گفتهی جوناس بیر، بوفالوهای وحشی بهشدت در برابر شرایط موجود در قطب شمال مقاوم هستند. آنها هشت ماه از سال را با شرایط بسیار سخت آب و هوایی دست و پنجه نرم میکنند. این عکس هم زیبایی و هم قدرت آنها را نشان میدهد.
امتیاز عکس: نشنال جئوگرافیک
عکاس: جوناس بِیِر
3ـ رتبه سوم
آب همواره به دلیل انعکاس تصویر اجسام یکی از بهترین سوژهها برای عکاسی است. “آلیسون لانگیواد” نیز با شکار لحظهای که دو کرگدن به گودال آب نزدیک شدهاند، یک تصویر بینظیر را ثبت کرده است.
او در مورد این عکس میگوید: «اینجا منطقهی حفاظتشدهی زیمانگا در آفریقا است. درست زمانی که چشمهایم از شدت خستگی درحال بسته شدن بود، دو کرگدن سفید به آهستگی در تاریکی ظاهر شدند و برای نوشیدن آب به سمت گودالی که روبهروی من قرار داشت، آمدند. آنها بهطور کاملا هوشمندانهای پشت به پشت هم ایستادند تا قبل از اینکه بخواهند سرشان را برای نوشیدن آب پایین بیاورند، اطرافشان را به خوبی ببینند.»
این عکاس میگوید، حس بسیار خوبی داشته است از اینکه میتوانست از این حیوانات در معرض نابودی، عکس بگیرد. زمانی که در حال آماده کردن تجهیزات عکاسیاش بود، حس کرد در برابر عظمت آنها، بسیار ناچیز است.
آلیسون لانگیواد میافزاید: «با وجود اینکه به تازگی و طی چند ماه اخیر از آنها عکاسی کرده بودم، اما حالا این دو کرگدن، نمای تازهای را روبهروی چشمانم به نمایش گذاشته بودند».
او میگوید که شاخ این کرگدنها بریده شده بود تا از شکار غیرقانونیشان جلوگیری شود. او تأکید دارد که دربارهی این روش چیزهایی شنیده بوده، اما هنوز به چشم ندیده بود.
آلیسون در ادامه تصریح میکند: «فکر کردن به این موضوع مرا بسیار وحشتزده میکرد. شکار غیرقانونی تأثیر ویرانکنندهای بر جمعیت آنها دارد. این روش (بریدن شاخ کرگدنها توسط خود افراد منطقه) باید تصمیم سختی باشد. من برای همهی تلاشهایی که در راستای حفظ آنها میشود، بسیار احترام قایل هستم».
امتیاز عکس: نشنال جئوگرافیک
عکاس: آلیسون لانگیواد
افزودن دیدگاه