عمر صمد، عضو ارشد مرکز آسیای جنوبی شورای آتلانتیک است. او همچنین رییس اجرایی شرکت مشورهدهی راه ابریشم میباشد. او به عنوان سفیر افغانستان در بلجیم نیز خدمت کرده و همچنان در حکومت وحدت ملی افغانستان، مشاور ارشد داکتر عبدالله عبدالله، رییس اجرایی افغانستان در امور استراتژی بوده است. او از سالهای 2004 تا 2009 به عنوان سفیر افغانستان در کانادا و در سالهای 2009 تا 2011 در فرانسه خدمت کرده است. او پس از آنکه در سالهای 2012 و 2013 به عنوان کارشناس ارشد افغان در موسسه صلح ایالات متحده در واشنگتن دیسی کار کرد، در سالهای 2013 و 2014 عضو ارشد آسیای مرکزی با بنیاد آمریکای نوین گردید. آقای صمد یک متخصص در امور افغانستان است. خبرنامه به تاریخ 21 دسامبر مصاحبهای با وی انجام داده است.
خبرنامه: واکنش فوری شما به آخرین تصمیم اداره ترمپ در مورد افغانستان و سوریه چیست؟
عمر صمد: تا اکنون چنین به نظر می رسد که این تصمیمها به طور ناگهانی و به عنوان بخشی از محاسباتی که به طور گسترده طبق معمول در مورد آن مشورت صورت نگرفته است، اتخاذ شدهاند. برعلاوه، در اینکه این دو تصمیم که منجر به استعفای آقای متیس وزیر دفاع شد، چگونه به طور استراتژیک با یکدیگر ارتباط دارند، اطمینانی وجود ندارد. اما چیزی که واضح است، اینکه سوریه، افغانستان نیست. به باور من، این تصمیم برای افغانستان که هنوز کار بر روی آن جریان دارد و نهایی نیست، تحت تأثیر انگیزههای سیاست داخلی و خارجی است که تا حدی به انتخابات 2020 و تداوم حمایت از نخستین پایگاههای معمول آمریکا مرتبط است، و قسما نیز از تحولات ژئوپولیتیک که اغلب افراد نمیتوانند در مورد ترکیه، عربستان سعودی و سیاستهایی را در قبال روسیه، چین و ایران توضیح دهند. خطر در عدم درک واقعیت تهدیدات تروریستی افراطگرایانه که در سراسر جهان اسلام و فراتر از آن قرار دارد، یا عدم توجه به مأموریتهای خطیر تأمین ثبات ـ مانند مأموریت افغانستان ـ و نیت دستیابی به یک مصلحت سیاسی، به قیمت تبعات ناخواسته آینده نهفته است. ما شاهد تکرار آن سناریو در دهه 80 و 90 تا 11 سپتامبر هستیم.
در حالی که ما نمیدانیم که آیا کنگره ایالات متحده وارد عمل خواهد شد یا خیر، و یا آیا سعی دارد تا سیاست را تعدیل و هدایت کند، همچنان روشن نیست که آیا این تصمیمها به مذاکرات صلح و مصالحه افغانستان که در جریان اند، کمک خواهد کرد و یا چگونه این اقدامات طالبان و شبکههای پشتیبان آن را ترغیب و یا انگیزه میدهد، سایر جوامع و نخبگان سیاسی افغانستان چگونه واکنش نشان میدهند و آیا این میتواند سبب تقویت روابط آنها به عنوان بخشی از یک نهاد واحد گردیده و یا منجر به مانع بیشتر میگردد؟ در نهایت، چگونه این مسأله روحیه را در میدان جنگ تحت تأثیر قرار میدهد؟ مهم است که بخش غیرطالبانی افغانستان محکم ایستادگی کرده، روابط خود را تجدید نموده، از تلاشهای جنگ حمایت کنند و جایگاه خود را در صورتی که مذاکرات دنبال شود، تقویت نمایند.
خبرنامه: آیا هنوز فکر میکنید که آقای ترمپ رئیسجمهور ایالات متحده و دولت او، افغانستان را به عنوان یک اولویت در سیاست خارجی خود در نظر میگیرند و اگر چنین است، این شاخصها چیست؟
عمر صمد: سیاست خارجی کنونی ایالات متحده بسیار متفاوت از چیزی است که از زمان جنگ جهانی دوم بدینسو دیده میشود. به طور انتخابی در برخی مناطق و موضوعات خاص، بر اساس معیارهای جدید علاقهمند است، در حالی که علاقهی کمتری به مسائل جهانی و چند جانبهای که اکثر بازیگران در صحنه بینالمللی به آن توجه دارند، نشان میدهد. افغانستان به دلایل مشخصی موضوع خاصی است، اما نه به همان شیوهای که بعد از 11 سپتامبر تجربه شده است.
طوری که میدانیم، بعضیها یک پایان تدریجی را به مأموریتهای افغانستان که توسط جامعه بینالمللی دنبال میشود، میبینند، در حالی که دیگران پایان یک فصل و آغاز فصلی دیگر را میبینند. هنوز معلوم نیست چطور این مرحله گذار فصل بعدی را تعریف میکنند، زیرا باید موانع زیادی برطرف شود. افغانستان در این مرحله گذار که موجب تحول ساختار و بازتعیین اولویتبندیها میشود، در حال پیشرفت است. این همچنین باعث بازاندیشی سیاسی در داخل افغانستان میشود؛ چنانکه روند سیاسی در افغانستان از سوی عوامل گوناگونی تحت آزمایش است.
خبرنامه: برخيها به ويژه رهبري حکومت وحدت ملی فکر ميکنند که پیشرفتهای اخير در واشنگتن، خصوصا در مورد مذاکرات صلح، يک سناريو “آبروداری” براي آمريکا است و اینکه آمريکا به دنبال خروج سریع از افغانستان است. آیا اعتقاد دارید که سیاستهای ایالات متحده در ارتباط با افغانستان در این مسیر قرار دارد؟
عمر صمد: رهبری حکومت وحدت ملی برای مدت طولانی فاقد دیدگاه یا موضع مشترک در بسیاری از مسائل، از جمله سیاست ایالات متحده در رابطه با افغانستان بود. اکنون سعی دارد اولویتهای سیاست خود را تنظیم کند. امید است که خیلی دیر نشده باشد. برای حکومت وحدت ملی مهم است که برنامههای سیاسی جانبدارانه خود در انتخابات را از منافع ملی و بلندمدت کشور، از طریق ایجاد اجماع قابل اعتماد، تفکیک نماید. انتظارات باید بر اساس واقعیت و نه فقط منافع کوتاهمدت و فوری سیاسی باشد. هنوز مشخص نیست که آیا ایالات متحده برای خروج سریع تلاش میکند یا خیر. برخی میگویند این میتواند یک اقدام فوری باشد، دیگران میگویند این خروج تدریجی خواهد بود؛ در حالی که یک عده فکر میکنند این اقدام به سرعت اتفاق نمیافتد، زیرا هنوز به یک نیروی به جا مانده ضد تروریزم نیاز خواهد بود. سوال این است که چه چیزی، چگونه، برای چه مدت و برای چه هدف؟ در حال حاضر، سیاست ایالات متحده در جستجوی یافتن یک راهحل سیاسی است. بقیه موارد هنوز روشن نیست. آخرین تصمیم مبنی بر خروج ایالات متحده از سوریه و کاهش احتمالی نیروهای نظامی در افغانستان، بیانگر چنین واقعیتی است، اما سؤالات جدیدی در مورد استراتژی کلی و سناریوهای پایان بازی مطرح میشود.
خبرنامه: شما یک عضو ارشد شورای اتلانتیک هستید. گزارش ماه اکتوبر که توسط دفتر جنوب آسیای این مرکز پژوهشی منتشر شد، میگوید که استراتژی ایالات متحده در جنوب آسیا در مسیر درست قرار دارد و باید اجرای آن ادامه یابد. آیا شما با نویسندگان این گزارش موافق هستید و فکر میکنید که استراتژی جنوب آسیا آمریکا همچنان برای دولت آمریکا از اهمیت برخوردار خواهد بود، با توجه به اینکه مذاکرات صلح بیانگر یک پیشرفت جدید است؟
عمر صمد: این گزارشی است که قبل از پیوستن من به آنها منتشر شده است، و دارای تجزیه و تحلیل دقیق توسط کارشناسان و همچنین توصیههای خوب است. با این حال این گزارشی است که در ماه اکتوبر به پایان رسیده است. از آن به بعد، تحولات سریع و متمرکز بر تلاش برای رسیدن به یک توافق سیاسی، ابتدا از طریق مذاکرات میان آمریکا و طالبان، و نیز شامل سایر بازیگران منطقهای نیز بوده است. در این نقطه، تمرکز سیاستهای جنوب آسیا تا حدودی تغییر کرده است، چه ما با زمانبندی آن موافقت و بر آن تمرکز کنیم یا خیر.
خبرنامه: در پیوند به واشنگتن، جدای از اینکه چگونه پیشرفتهایی مربوط به صلح و مقابله با شورشیان شکل میگیرد، به نظر شما دیدگاه آنها در مورد حکومت وحدت ملی و رهبری آن چیست؟ آیا فکر میکنید که آنها همچنان به عنوان شرکای قابل اعتماد برای ایالات متحده خواهند ماند؟
عمر صمد: این بستگی به آن دارد که شما با چه کسی در جامعه سیاست خارجی صحبت میکنید. همانطور که معمول است، نظرات در واشنگتن تا زمانی که متحد میشوند، میتوانند متنوع باشند. بدیهی است که حکومت وحدت ملی محصول گذار پس از سال 2001 است که نظام قانون اساسی را به افغانستان آورده است؛ هرچند که به دلیل نفوذ، تصمیمگیریهای شتابزده، فقدان یک استراتژی ملی و تقلب در انتخابات، مشکلات زیادی در این راستا داشته است. من معتقدم که حکومت وحدت ملی بخشی از بافت سیاسی است و نمیتواند کنار گذاشته شود؛ زیرا پس از آن مشروعیت، قربانیها و سرمایهگذاریهایی که از سال 2002 توسط بسیاری صورت گرفته، زیر سوال خواهد رفت. نظام دولتی که جمهوری اسلامی در آن یک ستون است، نباید بدون رضایت صریح و مشروع مردم افغانستان، معامله یا مذاکره گردد. چگونگی آوردن تعدیلات و اصلاحات، مسئله دیگری است که باید از طریق اجماع و به شیوهای جامع و فراگیر مورد رسیدگی قرار گیرد. در هر صورت، جامعه سیاسی گستردهتر افغانستان باید در تصمیمات کلیدی دخیل باشند، نه فقط یک جناح یا نهاد.
خبرنامه: مقامات آمریکایی به طور مداوم در مورد رویکرد بیطرفانه خود به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و تکتها صحبت میکنند و اینکه هیچ کاندیدای مورد نظری برای آنها وجود ندارد. آیا شما فکر میکنید که هیچ یک از نامزدان بالقوه فعلی در انتخابات 2019 توسط ایالات متحده ترجیح داده نمیشوند؟
عمر صمد: موضع رسمی ایالات متحده، بیطرفی است و در انتخابات سیاسی داخلی کشور دخالت نمیکند. اصل باید چنین باشد. من اطمینان دارم که در بعضی از محافل، ترجیحات شخصی وجود دارد و برخی از بازیگران از ارتباطات و شبکههای خود برای تأثیرگذاری بر سیاست و تصمیمات استفاده میکنند، اما این روند نباید از طریق مکانیزمهایی که ایجاد شده، باعث انحراف اراده مردم افغانستان شود. این امر میتواند نهایتا منجر به از بین بردن ثمره تلاشها گردد.
خبرنامه: در مورد مسأله گفتگوهای صلح و مذاکرات با طالبان صحبت میکنیم، به نظر شما چگونه واشنگتن و دولت ترامپ به تصمیم بر توافق سیاسی برای پایان شورش و بیثباتی افغانستان رسیدهاند؟
عمر صمد: فرایند سیاستگذاری ایالات متحده ساده نیست و نیز همیشه به وضوح آشکار نبوده است، زیرا با مسائل حساس سروکار دارد. سازمانهای گوناگون و بازیگران سایر تأسیسات را نیز دخیل میکند. هر دولت جدید دستور کار و اولویتهای خود را میآورد و سپس در سطوح مختلف، از جمله کنگرهای که صندوق تخصیص را در اختیار دارد، مورد بحث قرار میگیرد. البته مواردي وجود دارد که برخي از سياستها مخفيانه بوده و آشکارا بحث نمیشود. در افغانستان از سال 2001 بارها شاهد بازنگری و ترتیب سیاستهای کلان بودهایم. در حالی که طرف مسلح مخالف یک هدف استراتژیک مشخص را دنبال کرده و در خواستههایش ثابت مانده، اما دیگران بسیاری از اصلاحات و نوساناتی که همواره به درستی هماهنگ نشدهاند را تجربه کردهاند. اداره ترمپ با مجموعهای از مفروضات شروع کرد و سپس تصمیم گرفت سیاستی را اتخاذ کند که پس از چند ماه تغییر و تعدیل شده؛ چنانکه اولویتهای سیاسی و استراتژیک برای بعضی مسایل در این دولت تغییر پیدا کرد. حالا نیز شاهد بودیم که این تغییر جدید در سیاست، به نوعی ناگهان اعلام شد، که نشانهای از یک سبک متفاوت است. من امیدوارم که بازیگران دیگر مانند کنگره گام بردارند و نقش خود را در هدایت سیاست بازی کنند.
خبرنامه: بین آنچه که امروز در گفتگوهای صلح و آنچه که پیش از این در طول 17 سال گذشته اتفاق افتاده است، چه تفاوتی وجود دارد؟ برخی معتقدند تفاوت اصلی این است که تمامی ستونهای کلیدی سیاست خارجی آمریکا از جمله کاخ سفید و پنتاگون به توافق رسیدهاند که تنها گزینه در مسأله افغانستان، سرمایهگذاری در راهحل سیاسی، صلح و مذاکرات است. آیا موافقید؟
عمر صمد: اگر گذشته را ببینیم، 17 سال گذشته ترکیبی از تصمیمهای خوب و بد در داخل و خارج از افغانستان وجود داشته که با نتایج خوب و نه چندان خوب، پیشرفت، و همچنین اتلاف و فساد همراه بوده است. ولی نتیجه آنچه است که امروز ما میبینیم. افغانها باید مسئولیت اقدام کردن و یا نکردنهای خود را بگیرند. همین امر در مورد دیگر همکاران و دوستان افغانستان نیز صادق است. امروزه هرچند در ایالات متحده آمریکا هیچ مخالف عمدهای در برابر درگیری با شدت کم در افغانستان وجود ندارد و اکثر مردم همچنان این مأموریت را به فاجعههای 11 سپتامبر پیوند میدهند، با آنهم درجه معینی از یک خستگی به همراه نگرانیهایی در مورد هزینه و تلفات وجود دارد. بدیهی است که انتخابات آمریکا در سال 2020 نیز نقش مهمی ایفا خواهد کرد. همچنین در اولویتهای استراتژیک تغییراتی به میان آمده است. درست یا غلط، دیدگاهی وجود دارد که بر اساس آن دیگر نیازی به جنگ علیه تروریسم و پروژههای ملتسازی در افغانستان نمیباشد. در حالی که تروریسم همچنان فعال است، استراتژی به آنچه که رقابت قدرت بزرگ نامیده میشود، تغییر میکند. من مطمئن نیستم که افغانستان در این زمینه چگونه مشاهده میشود، اما من فکر میکنم که ما باید درسهایی که منجر به 11 سپتامبر شد را یادآوری کنیم و به بدین مسأله پی ببریم که ما باید کار را در افغانستان به گونهای که پایدار و بادوام باشد و به ثبات و رفاه منتهی گردد، به پایان رسانیم. آنچه لازم است که اجتناب شود، این است که نباید اجازه دهیم تا راهحلهای نیمه پخته منجر به ناکامی دیگری شود؛ در حالی که انواع گروههای تروریستی هنوز فعال هستند، یا شرایطی برای آمادهسازی یک میدان جنگ نیابتی ایجاد میکنند که میتواند عواقب وخیم و ناخوشآیندی داشته باشد.
خبرنامه: انتظارات واشنگتن از کابل چیست، با توجه به اینکه پیشبینیهای نماینده ویژه آمریکا آقای خلیلزاد در مورد صلح و گفتگو با طالبان از دیدگاه رئیسجمهور اشرف غنی متفاوت است؟ دیدگاه رئیس جمهور غنی یک برنامه صلح پنج ساله است؛ در حالی که خلیلزاد فکر میکند که ممکن است قبل از انتخابات ریاست جمهوری بتواند معاملهای را انجام دهد؟
عمر صمد: با وجود تصمیمهای ناگهانی در چند روز گذشته، که باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرند، هنوز خیلی زود است که بگوییم انتظارات نهایی در این نقطه چیست، زیرا طرف آمریکایی هنوز هم به تمام طرف های ذیدخل مراجعه کرده و آنان را شامل این پروسه میکند. افغانها به طور کلی از جمله حکومت وحدت ملی، دلیلی برای نگرانی دارند و تمایل دارند که در تمام مراحل بحث و انتخاب در مورد یک انتقال قابل اطمینان، گنجانده شوند. گزارشهایی از تنش، اختلاف یا سوءتفاهمهایی در این مسیر وجود دارد که ممکن است رخ داده باشد، اما من فکر میکنم که همه طرفها باید درک کنند که بسیاری در معرض خطر قرار دارند و هیچ جایی برای اشتباهات و عدم اعتماد وجود ندارد. برای ایالات متحده، مسأله نباید صرفا تعیین یک مهلت سیاسی یا یک تغییر پرخطر استراتژیک باشد، زیرا آمریکا نمیتواند با شکست مواجه شود یا وضعیت بدتری را در پایان روز به ارث بگذارد. برای حکومت وحدت ملی نیز نباید تنها مسأله در نظرگیری مصلحتهای سیاسی و انتخابات بعدی باشد، به خصوص با توجه به عدم اعتمادی که در مورد نحوهی اجرا و استفاده از انتخابات وجود دارد. اگر خیلی دیر نشده باشد، آنها باید چتری به مراتب بزرگتر ملی را که بر پایه اجماع، شمولیت و منافع مشترک باشد را ساخته و بخشی از آن باشند.
خبرنامه: دیدگاه پاکستان چیست؟ برخی معتقدند که پاکستان همچنان صادق نیست و در آوردن طالبان به میز مذاکره رویکرد تاکتیکی دارد. آیا اینطور فکر می کنید؟
عمر صمد: پاکستان مانند تمام بازیگران دیگر امتیازات خاص خود را دارد. من مطمئن هستم که آنها معتقدند موقعیتشان در حال حاضر قوی است و منجر به نتیجه مطلوبی برای آنها خواهد شد. اگرچه افغانها تلاش بسیاری به خرج دادهاند تا به طور مثبت پاکستانی ها را شامل ساخته و از خطرات بازیهای دوگانه و استفاده از افراطگرایی خشونتآمیز به عنوان یک ابزار سیاسی هشدار میدهند، اما آنها محاسبات خودشان را دارند و هنوز به مرحلهای از تفاهم با آنها نرسیدهایم. من مطمین نیستم که مسأله واقعا همین است، اما رهبران آنها اکنون فکر میکنند که روایت استراتژیک آنها نتایجی به دست میدهد.
با این حال، ما افغانها باید پس از تمام این سالها، روایت ملی و برنامههای سطح بالای خود را بسازیم. ما نتوانستیم … اکثر نخبگان ما متأسفانه این کار را نتوانستهاند انجام دهند، زیرا آنها نتوانستهاند ماهیت دولتداری و مسئولیت را درک کنند. علاوه بر این، وابستگی بیش از حد و سرازیر شدن منابع نیز سبب حواس پرتی بخش فاسد جامعه ما شده است. اما امید وجود دارد و ما هرگز نباید آرمانها و دیدگاههایی را که مردم ما دارند، از جمله حاکمیت، رفاه، نظم قانون اساسی که حقوق بنیادین بشری و مدنی / شهروندی را در درون جمهوری اسلامی تضمین میکنند، رها کنیم.
در رابطه به فشارها، که من فکر میکنم علیرغم این واقعیت که غرب آن را تا به حال اعمال کرده، اما به دلایلی مورد استفاده قرار نگرفته است، ایالات متحده اکنون به سعودی و چین به عنوان یک دوست پاکستانی که میتواند نقش سازندهای بازی کند، نگاه میکند؛ اما من مطمئن نیستم که برنامهها و اولویتهای آنها به طور کامل هماهنگ شده و یا منجر به چنین آرزویی در این مرحله میشود یا خیر. چگونگی کارکرد این مسایل بسیار پیچیدهتر از آن است.
خبرنامه: در صورتی که مذاکرات صلح به نتایجی برسد، چه قدمهایی باید برداشت تا به یک موافقه سیاسی پایدار و با دوام برسیم؟ آیا فکر میکنید که تأخیر انتخابات ریاست جمهوری میتواند یکی از این مراحل باشد تا طرفین بتوانند طالبان را در درون نظام ادغام کنند؟
عمر صمد: من فکر میکنم که اراده مردم به اندازه مشروعیت هر فرآیندی یا نتیجه آن، اهمیت دارد. ما نمیتوانیم 17 سال گذشته را پاک کنیم یا به پیش از یازده سپتامبر بازگردیم. این در واقع بیانگر یک دستورالعمل برای فاجعه و طرح باخت-باخت است. ما باید از ادامه جنگ، خشونت و بیثباتی که ناخواسته به افغانستان تحمیل شده، به دلایل پنهانی اجتناب کنیم. کسانی که چنین سناریویی را پشتیبانی میکنند، دیدگاه نادرستی از تاریخ ما دارند و واقعیتهای این جامعه پیچیده را کاملا درک نمیکنند. راهحلی که روی آن کار میشود، هرچه که باشد، باید تعداد زیادی از جامعه افغانستان را در برگیرد، باید مشروع و قابل اعتماد باشد. انتخابات قابل اعتماد، پس از آنکه پاکسازی و اصلاح گردید، در نهایت بهترین ابزار برای به پیش بردن کشور و منعکسکننده ماهیت واقعی جامعه، مدرن یا سنتی، و آرمانهای آن است. ما همچنین نمیتوانیم فساد انتخابات گذشته را تکرار کنیم. اگر نخبگان ما، دوستان بینالمللی و دیگران تلاش میکنند که به ما در یافتن راهحلهای مناسب کمک کنند، باید این واقعیتها را درک کنند و در نظر بگیرند.
افزودن دیدگاه