نزدیکان جنرال دوستم میگویند، آثار شکنجه هنوز در بدن قیصاری دیده میشود؛ اما ریاست امنیت ملی در گفتگو با خبرنامه، ادعاهای شکنجه را رد کرده است. کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان هم میگوید، تحقیق در مورد اینکه آیا قیصاری مورد شکنجه قرار گفته یا خیر، زیر بررسی است.
“بعد از اینکه به هوش آمدم، داکتر ضیا، معاون شورای امنیت ملی به سربازان امر کردند که مرا از طیاره آویزان کنند. پای خود را روی سینهام ماندند و دستهای مرا با دستبند پلاستیکی بستند. بدن و پاهایم را زنجیرپیچ کردند. سپس در حالتی که چشمهایم بسته بود، از طیاره آویزان شدم. قبل از اینکه مرا آویزان کنند، گفتم دست مرا باز کنید، بریم جواب دادند، حالی که از طیاره پایین انداختیم، دستهایت باز میشود. برایشان گفتم، اگر از مرگ میترسیدم، با طالب و داعش نمیجنگیدم. مرا از طیاره بیانداز. معاون شورای امنیت به سربازان گفت که از طیاره آویزانش کنید که سکته کند.
زنجیر را انداختند زیر بازوهایم و سر زنجیر را به ماشینداری که در طیاره بود، وصل کردند و نصف بدن مرا از طیاره بیرون کردند. مه خود را از طیاره طرف بیرون کشیدم که از زجر نجات پیدا کنم. مرگ از این حالت بهتر است. سربازها صدا زدن که زنجیر پاره میشود و میفته پایین. بعد مرا بالا کشیدن.
پس از اینکه به کابل رسیدیم و به زمین نشستیم، موتر منتظر ما بود، مرا به گروه دیگری تسلیم دادند.
آنها از من خواستند سوار موتر شوم، اما زنجیر در تمام بدنم پیچیده بود و من بسیار بیحال و بیرمق بودم. گفتم: نمیتوانم سوار شوم. آنها چند نفره مرا گرفتن، داخل موتر انداختن. تلاش میکردند استوار باشم، دو طرفم نشستن تا نیفتم.
از حرکت موتر فهمیدم که در یک سرک اصلی هستیم. بعد موتر چند بار به سمت راست و بعد چپ چرخید و سپس ایستاد. مرا از موتر بیرون کشیدن. پرسیدم: «ساعت چند است؟» جواب دادند: «دوی شب است.» مرا در اتاقی انداختند و کوشش کردند دستم را باز کنند، اما هر کاری کردند دستبند در گوشت و استخوان فرو رفته بود و باز نمیشد، تا اینکه پیچکش آوردند و نوکش را در عضلهی دستم داخل کردند و با فشار، دستبند را پاره کردند.
از آن شب به بعد برای سه شبانه روز «شوک» برقی و لتوکوب شروع شد. مرا میزدند که بگویم راز ایتلاف نجات چیست و با چه هدف تشکیل شده است؟”
این اظهارات قیصاری بود که بابر فرهمند، رییس دفتر جنرال دوستم، معاون اول ریس جمهوری در گفتگو با خبرنامه از زبان او تعرف میکرد.
هدف از شکنجه شدن قیصاری
شاید این سوال در ذهن شما هم خلق شده باشد، که چرا نظامالدین قیصاری مورد بدرفتاری نیروهای امنیتی قرار گفت و آنطور که نزدیکان وی ادعا میکنند، شکنجه شده است.
در پاسخ به این پرسش، بابر فرهمند، امروز شنبه(20 اسد) در گفتگو با “خبرنامه” گفت، حکومت ادعا میکند به خاطر اینکه فرمانده قیصاری آنها را تهدید کرده، مورد بدرفتاری قرار گرفته است؛ در صورتی که به گفته وی، آنچه قیصاری ادعا میکند، اصلا کسی را تهدید نکرده و نشستی که در آن بازداشت شده، خیلی هم به آرامی پیش رفت.
بابر فرهمند به نقل از قیصاری میگوید: «جلسه با حضور قومندان قول اردو، رییس امنیت، معاون والی و مهمان خاص که داکتر یاسین ضیا، معاون شوراى امنیت معرفی شد، تشکیل شده بود. داکتر یاسین بسیار گرم احوالپرسی کرد و مرا در صندلی کنار خود نشاند. جلسه تقریباً یک ساعت طول کشید. در طول جلسه هم بحث بر سر اتخاذ تدابیر لازم به خاطر راهاندازی عملیات بازسازی شاهراه میمنه جریان داشت. من اطمینان دادم که چهارصد سرباز خیزش مردمى را آمادهی جنگ میسازم. پس از ختم جلسه و صحبت در مورد مسایل امنیتی، من از مهمانان کابل دعوت کردم که شب مهمان من باشند تا عزت و حرمتشان را بکنیم. داکتر یاسین خندید، افراد غیرنظامی عضو مجلس را رخصت کرد و گفت که ما نظامیان یک جلسهی مهم دیگر داریم. به همین دلیل از من خواست به منزل دوم بروم تا در آنجا با رییسجمهور صحبت تلیفونی داشته باشد، من موافقت کردم. در حالی که از زینههاى منزل دوم بالا میرفتیم، به من گفت: ممکن است رییس صاحب جمهور با خودت هم صحبت کنند».
هنگامی که به اتاقی که برای ورود ما آماده شده بود، وارد میشدم، شش تن از محافظانم نزدیک شدند تا با من وارد شوند، اما چون موضوع صحبت با رییسجمهور بود، به آنها گفتم بهتر است در منزل پایین اتاق منتظرم بمانند؛ زیرا با اعتماد کامل به رفتار افراد حکومتی هیچ نگرانی در مورد احتمال بروز رفتار ناجوانمردانهای را نداشتم، اما بر خلاف تصورم، همین که وارد اتاق شدم، ده سرباز مسلح کوماندو در دو طرف اتاق ایستاده بودند. از جملهی آن، سه نفر یعنی قومندان قول اردو و رییس امنیت دروازه را قفل کردند و داکتر ضیا تفنگچهی خود را بر دهانم گذاشت و گفت: «تفنگچهات را بینداز.» من تفنگچه را در سیت موترم گذاشته و با خود نیاورده بودم. در آن لحظات با آرامش کوشش کردم به آنها بفهمانم که این عمل درست نیست و عواقب بدی به بار میآورد که ناگهان یکی از سربازان با میل تفنگ به عقب سرم «وار» کرد، آنگاه داکتر ضیا دستمالی را به بینیام نزدیک کرد و من با اولین تنفس از هوش رفته، بر زمین افتادم.
وقتی به هوش آمدم، از سر و صدای فراوانی که در گوشهایم میپیچید، فهمیدم که درون یک هلیکوپتر در حال پرواز هستم.»
راز ائتلاف نجات چیست؟
بابر فرهمند، در ادامه به نقل از قیصاری میگوید:
در سه شبانه روز با شوک برقی مورد شکنجه قرار میگرفتم، از من سوال میشد که جواب بده، راز ایتلاف نجات چیست و با چه هدف تشکیل شده است؟
من جواب میدادم که هدفشان را شما بهتر میدانید و چیز پنهانی وجود ندارد. چند تصویر طالبان را نشان میدادند که تو اینها را کشتى، من گفتم در جنگ ما را کشتند و کشته شدند، اما کسی به حرفهایم اعتنا نمیکرد. شکنجه سه روز و سه شب ادامه داشت. در روز چهارم دو شکنجهگر آمدند و به من خبر دادند که طرفداران جنبش در چند ولایت تظاهرات کردهاند. آنها از من خواستند از تلفن او به مظاهرهچیان بگویم خاموش و متفرق شوند. گفتم نمیتوانم چنین کاری بکنم و تنها رهبر من، جنرال دوستم میتواند مردم معترض را خاموش کند.
ریاست امنیت ملی
برای روشن شدن موضوع شکنجه قیصاری، خبرنامه از امنیت ملی پرسیده که آیا ادعاهای شکنجه صحت دارد یا خیر؟ اما ریاست امنیت ملی تمامی اتهامات وارده در راستای شکنجه قیصاری را رد میکند و میگوید که قانون حق شکنجه را نداده و کسی هم از سوی نیروهای آنها مورد شکنجه قرار نگرفته است.
عارف جبران، مسوول بخش مطبوعاتی ریاست امنیت ملی میگوید، ریاست امنیت ملی با قاطعیت اتهامهایی که از سوی نزدیکان قیصاری در شماری از رسانهها مبنی بر شکنجه شدن وی نشر شده را رد میکند.
کمیسیون حقوق بشر
در این راستا، کمیسیون حقوق بشر نیز به خبرنامه گفته است، در ملاقاتهایی که کمیسیون با نظامالدین قیصاری داشته، او ادعا نکرده که مورد شکنجه قرار گرفته است.
به گفته بلال صدیقی، سخنگوی کمیسیون حقوق بشر، هنوز پرونده آقای قیصاری زیر بررسی است، اما کمیسیون حقوق بشر بر اساس بررسیهای ابتدایی که انجام داده، تنها بدرفتاریهای نیروهای امنیتی با قیصاری را تأیید میکند.
صدیقی میگوید، هنوز بررسیها روی پرونده قیصاری جریان دارد تا کمیسیون به واقعیتی که صورت گرفته، دست پیدا کند.
و سرانجام دیدار
این در حالی است که روز پنجشنبه گشته(18 اسد)، بشیراحمد تهینج، سخنگوی حزب جنبش، بابر فرهمند، رییس دفتر معاون اول ریاست جمهوری، محمدعظیم قویاش سناتور و فریدون الهام، معاون ادارهی امور با شماری دیگر از افراد نزدیک به جنرال دوستم، به دیدار قیصاری رفته بودند.
عنایتالله بابر فرهمند، گفته است، پس از تلاشهای فراوان سر انجام روز پنج شنبه هفته گذشته زمینه دیدار با نظامالدین قیصاری فراهم شد.
به گفته وی، آقای قیصاری، در یکی از مهمانخانههای ریاست امنیت ملی تحت نظارت است و هنوز گفتگوهای پیرامون آزادی وی به نتیجه نرسیده است.
بشیراحمد تهینج با تأیید دیدار با قیصاری گفته است، در جریان این دیدار توانستهند که زمینه گفتگوی تلفنی قیصاری را با جنرال دوستم و خانودهاش فراهم کنند.
بشیراحمد تهینج، سخنگوی حزب جنبش ملی گفته است، با گذشته بیش از یک ماه، هنوز آثارهای شکنجه در بدن قیصاری دیده میشود.
دستگیری نظامالدین قیصاری
نظامالدین قیصاری، یک تن از فرماندهان جنرال دوستم، معاون اول ریاست جمهوری در شمال افغانستان، حدود 45 روز پیش توسط شماری از نیروهای امنیتی بازداشت شد.
تصاویری که از دستگیری قیصاری در صفحات مجازی به نشر رسیده، نشاندهنده بدرفتاری نیروهای امنیتی با قیصاری و محافظانش بود و این مسأله موجب خشم شهروندان شمال افغانستان شد.
شهروندان چندین ولایت شمال افغانستان، با راهاندازی اعتراضها و تظاهراتهای گسترده برای آزادی قیصاری و برگشت جنرال دوستم به افغانستان، شاهراهای مواصلاتی، دفاتر نهادهای دولتی از جمله کمیسیون انتخابات و همچنین بنادر تجاری را مسدود کردند.
سرانجام پس از 20 روز اعتراضات گسترده در شمال، در 31 ماه سرطان، جنرال دوستم معاون اول ریاست جمهوری از ترکیه به کابل بازگشت و تظاهراتها پایان یافت.
اما نظامالدین قیصاری، با 10 تن از محافظانش همچنان در توقیف امنیت ملی قرار داشته و آزاد نشدهاند.
حکومت گفته است، میخواهد که پرونده آقای قیصاری را از طریق نهادهای قضایی حل و فصل کند. اما طرفداران قیصاری میگویند، اتهامهایی که به وی وارد شده، سیاسی است و با این اتهامها، تصمیم حکومت به حل و فصل این موضوع را قبول ندارند.
افزودن دیدگاه