
از تیوری تا عمل؛ رستورانت اتوبوسی دختران خلاق دانشجو در کابل
۷ / سرطان ۱۳۹۷ | ۰ دیدگاهغرق در دنیای آدمی بیکار بودم که در کنار جاده عمومی خوابیده بود و به خانوادهای که از او نان سراغ خواهد کرد و آن طرفتر به خانمی که با سیمای خاکخورده از رهگذران تقاضای همکاری داشت. فکرها اینجا خاتمه نمییافت؛ به وعدهها چربی فکر میکردم که چهار سال پیش در خیابانها نعره میکشید که «سفرههایتان را رنگین میکنم!»
اما امروزها نه تنها از این وعدهها خبری نیست، بلکه وضعیت بدتر از گذشته است و حتی به نظر میرسد شاخص فقر در افغانستان از ۵۴.۵ درصد نیز گذشته باشد.
احساسم در میانه این فکرها پر از ابهام و پر از نگرانی است؛ وقتی به نانوایی بغل دستم خیره میشوم که در پیش آن، مجموعی از آدمها به انتظار نشسته تا شاید کسی به آنان نانی بگیرد.
در میان این فکرها که پیام ناامیدی را فریاد میکشد، صدایی در گوشم میپیچد که «از رستورانت تستتور دیدن نموده، از غذای لذیذ آن لذت ببرید»، تا صورتم را برمیگردانم، سرویس شهری را میبینم و با خودم فکر میکنم که این نیز از همان متلکاندازیهای معمول باشد؛ وگرنه رستورانت کجا و موتر شهری کجا؟
اما نه، مجددا صدای «از رستورانت تستتور دیدن نموده و از غذای لذیذ آن لذت ببرید»، تکرار میشود. دقیق میشوم، میبینم که به واقعیت از موتر شهری، رستورانت سیار ساخته است؛ موتر شهری که حالا رستورانت سیاری شده که غذای فستفود سرویس میدهد.
شغلآفرینی و رقابت
هفت همصنفی که از هفت ولایت افغانستان اند، حالا هفت همکار شدهاند؛ آنها به منظور ایجاد شغل در شهر کابل، یک رستورانت سیار راهاندازی کردهاند. قرار است این رستورانت جادههای شهر کابل را پیموده و به افرادی که در صدد دریافت غذای سبک اند، سرویس دهد.

هفت همصنفی که از هفت ولایت افغانستان اند، حالا هفت همکار شدهاند؛ آنها به منظور ایجاد شغل در شهر کابل، یک رستورانت سیار راهاندازی کردهاند
«منیژه واحیدی»، یکی از هفت مالک این رستورانت سیار و نماینده این دختران است. او دانشجوی سال آخر دانشکده اقتصاد دانشگاه کابل است. او باشنده اصلی ولایت سمنگان است که با شش همصنفی دیگرش دست به راهاندازی این رستورانت کرده، میگوید: «چهار سال تیوری خواندیم، حالا اندوختهها و امکاناتمان را به اشتراک گذاشتهایم و میخواهیم تیوریها را در عمل پیاده کنیم و عملا در بازار کار رقابت کنیم و….»
او میگوید که آنها ماهها برای خودکفایی و شغلآفرینی، طرح ریخته و در نهایت با توجه به وضعیت، به این نتیجه رسیدهاند که همه باهم رستورانت سیار بسازند؛ به این منظور آنها یک ملی بس را کرایه کرده و آن را رستورانت ساختهاند.
در حال حاضر در افغانستان، ۱.۹ میلیون نفر واجد کار، بیکار اند. این افراد شامل تحصیل یافتگان نیز میشوند.
بر اساس معلوماتی که نهادهای تحصیلات عالی و وزارت کار افغانستان ارایه میکنند، سالانه بیش از ۴۰۰ هزار نفر از دانشگاهها فارغ میشوند، اما کمتر از یک سوم این رقم، کار مییابند. بر اساس برآوردهها، تا پنج سال دیگر افغانستان با شمار زیادی از افراد تحصیلکردهای که جویای کار اند، عملا با بحران اشتغال مواجه خواهد شد.
منیژه میگوید، با توجه به این وضع، ترس از بیکار ماندن بعد از ختم تحصیل برای او و دیگر همکارانش سخت و وحشتناک بوده و است؛ از اینرو آنها تلاش کرده مستقلانه برای خود کاری دست و پا کنند.
وی اضافه میکند: «ما هفت نفر با خود فکر کردیم، طرح ریختیم تا کار ایجاد کنیم؛ کاری که سبک و آسان باشد و قابل حمل.»
این دانشجوی دانشکده اقتصاد دانشگاه کابل اضافه میکند که بعد از بررسی همه طرحها و وضعیت موجود، به این نتیجه میرسند رستورانتی راهاندازی کنند، آنهم رستورانت سیار: «ما بعد از تحقیق و با در نظر گرفتن اوضاع، به این توافق رسیدیم که رستورانت کوچک، سبک و سیار بسازیم که به آسانی قابل حمل باشد و کممصرف. به این منظور ما یک ملی بس را کرایه کردیم و آن را رستورانت ساختهایم.»
منیژه توصیح میدهد که ناامنیها در افغانستان آنها را به این نتیجه رسانده که چیز ساکن، کارا نیست. او به رستورانت «بارانه» در شهر نو اشاره میکند؛ رستورانتی که چند سال پیش سه دختر خانم با سرمایهگذاری هنگفت راهاندازی کرده بودند، اما در اثر رویداد انتحاری چهارراهی زنبق آسیب دیده و از فعالیت باز ماند و مالکانش توانایی راهاندازی مجدد آن را از دست دادند.

منیژه واحیدی
در سالها اخیر زنان و دختران زیاد افغان با پول شخصیشان به گونه مستقل دست به راهاندازی بنگاههای اقتصادی زدهاند تا بتوانند به استقلال مالی دست یابند، اما شمار زیادی از آنها به دلیل ناامنی در بازار سخت رقابت، آسیب دیدهاند.
منیژه میگوید: «ناامنی همه را به ستوه آورده است؛ طوری که همه با ترس و وحشت، صبح که بیرون میشوند، امید زنده برگشتن را ندارند، اما این ترس مانع آن نمیشود که مردم دست روی دست نهند و از خانه خارج نشوند. ما هم خواستیم خانهنشین نباشیم و امید را زنده کنیم. ما ریسک کردیم و این کار را راهاندازی کردیم تا هم جایی برای کار باشد و هم منبعی برای درآمد و….»
رستورانت کوچک و سیار
در شهر کابل صدها نفر در روی سرک غذا سرویس میدهند و در کنار آن صدها رستورانت نیز وجود دارد که البته در اغلب آنها، مردها مصروف اند.
اما برای اولینبار هفت دختر دانشجو، یکی از موترهای شهری را از ریاست ملیبسهای شهری کرایه کرده و آن را پاککاری کرده، رستورانت ساختهاند.
ملیبسی که حالا به رستورانت تبدیل شده، هشت چوکیاش را با خود دارد، اما بقیه چوکیها آن با چوکیها و میزهای جدید تعویض شده تا ملیبس را به رستورانت کوچکی مبدل سازد.
ملیبسی که به رستورانت تبدیل شده، با پردههای ساده و شیک مزین شده است. داخل این ملیبس به سیستم ایرکندیشن مجهز است. در رستورانت دو میز چهار نفره، یک میزی که به نیمکت میماند و شماری از چوکیها با پایههای فلزی، قرار داده شده و در کنار آن دو سیت که به شیوهی سنتی مزین شده نیز وجود دارد.
در واقع یک رستورانت تمام عیار که در آن برای راحتی هر نوع مهمان، سبکی مطابق به سلیقه آنها در نظر گرفته شده است.
مینوی این رستورانت، چپس، برگر، سمبوسه و سه نوع غذای سبک هندی و نوشیدنیهای آن جوس و انواع نوشابههای سرد است.
قسمت آخر این بس به آشپزخانه اختصاص داده شده؛ آشپزخانهیی کوچک، اما مجهز.
البته این کار آسان نبودهاست. اعضای گروه میگویند که آنها برای کرایه کردن موتر، با حرفهای ته و بالای زیادی برخورد کردهاند.

ملیبسی که حالا به رستورانت تبدیل شده، هشت چوکیاش را با خود دارد، اما بقیه چوکیها آن با چوکیها و میزهای جدید تعویض شده تا ملیبس را به رستورانت کوچکی مبدل سازد
منیژه میگوید: «وقتی ما برای کرایه کردن موتر رفته بودیم، ریاست ملیبس به ما میگویند که این کارها بچهبازی نیست. به ما گفته شد که باید افراد بزرگ و اعضای خانوادههایمان را با خود داشته باشیم. این حرف که نشان از بیاعتمادی به ما بود، برای ما سخت تمام شد. من مجبور شدم مادرم را تا ریاست ببرم و تضمین بگذارم که ما هفت دانشجوی دختر که ما را کودک خطاب کردند، به راستی جدی هستیم و میخواهیم کار کنیم و برای همه به خصوص برای دختران، این پیام را برسانیم که برای خودکفایی گام بردارند و تلاش کنند.»
سرمایه اندک و امید بلند
برای راهاندازی این رستورانت سیار، این هفت دانشجو به طور مشترک بیش از ۱۵۰ هزار افغانی را سرمایهگذاری کردهاند.
اعضای این گروه میگویند که آنها به تنهایی پول کافی برای راهاندازی این شغل را نداشته، از اینرو، هفت نفر به اندازه توان تصمیم گرفتند باهم از یک نقطه شروع کنند و برای خود کار ایجاد نمایند.
«شکریه حبیبی»، یکی از این دختران دانشجو که باشنده ولایت غزنی است، میگوید: «ما سال آخر دانشگاه هستیم تا چشم برهم بزنیم، سال تحصیلی تمام میشود و ما هم از جمع کسانی خواهیم شد که در جستجوی کار اند و مجبور که ادارهها را بگردند. این واقعا وحشتناک است؛ از اینرو ما میخواهیم با اندک امکانات خود، برای خود و بعد برای چند فرد دیگر، کار ایجاد کنیم.»
این دختران یک راننده و یک آشپز استخدام کرده و قرار است هر هفت نفرشان به گونه نوبتی، در طول هفته در کنار درس با راننده و آشپز، امور رستورانت را پیش ببرند.
درآمد این رستورانت، جدای از معاش آشپز و راننده، مطابق سهم هر نفر تقسیم خواهد شد. قرار است رستورانت در دانشگاههای دولتی و پارکها به گونه دورهای فعالیت کند.
اعضای گروه میگویند، در صورتی که دانشجویان از آنها حمایت کنند، در آینده قصد دارند این رستورانت را از یک به چند عدد برسانند.
ایدهبرداری از کتابخانه سیار
راهاندازی رستورانت سیار بعد از راهاندازی کتابخانه سیار از ابتکارات تازه دختران افغان است؛ دخترانی که به امید کسب درآمد، با سرمایه و دانششان وارد بازار کار میشوند و امید دارند با وجود ناامنیها، به کارشان ادامه دهند.

شکریه حبیبی
اعضای ایجادکننده رستورانت میگویند که ایده ایجاد این رستورانت را از ایده کتابخانه سیار چهار مغز گرفتهاند و میخواهند آن را رشد دهند.
پیش از این کتابخانه سیار ایجاد شده بود؛ کتابخانهای که ناحیه به ناحیه و کوچه به کوچهی شهر کابل را مقصد گرفته تا سیر کند و فرهنگ فراموششدهی کتابخوانی را در میان کودکان و نوجوانان افغان ترویج نماید.
این کتابخانه، نخستین کتابخانه سیار برای کودکان است که با بیش از ۵۰۰ عنوان جلد کتاب با مضامین مربوط به کودکان و نوجوانان، در افغانستان آغاز به فعالیت کرد و خانم کریمی گفته است که آرزو دارد تعداد آنها را افزایش دهد.
دیدگاه خودرا بنویسید