قدرت پشتون ها ساختار نظامی پاکستان را تکان داده است

توسطابوبکر صدیق

اردیبهشت ۲۴, ۱۳۹۷ به روز رسانی : اردیبهشت ۲۴, ۱۳۹۷

نهضت جدیدی که خواستار امنیت برای اقلیت قومی پشتون در پاکستان است، از رهبران کشور می خواهد تا سیاست های تخریبی را که سبب تحریک نوسانات داخلی و ویرانی کشور همسایه افغانستان گردیده و طولانی ترین جنگ در تاریخ آمریکا را رقم زده است، کنار بگذارند.

از ماه فبروری به این طرف، ده‌ها هزار فعالان جوان نهضت تحفظ پشتون ها در حال مبارزه هستند تا جنرالان قدرتمند پاکستان را مجبور سازند تا از سیاست های تخریبی چهار دهه گذشته منصرف شوند.

عجالتا پی تی ام از اسلام آباد می خواهد تا اساسی ترین حقوق بشری بیش از 30 میلیون پشتون که دومین گروه بزرگ از جمعیت 207 میلیونی این کشور می باشد را به رسمیت بشناسد. این جنبش بر اسلام آباد فشار وارد می کند تا برای هزاران قربانی تجاوزهای اجباری عدالت را فراهم کرده و ده‌هاهزار قتل غیررسمی در سراسر کشور به شمول مناطق شمال‌غربی که دچار شورشی‌گری می باشد را بررسی کنند.

رهبران ارتش به کمترین خواسته های پی تی ام در حوزه کاهش مقررات حکومت نظامی در مناطق کوهستانی و ایست های بازرسی برای بازرسی شدید پاسخ گفته اند. اما این جنرال ها نسبت به ایجاد یک تغییر پارادیمی با کاهش قدرت و احترام به قوانین و قانون اساسی در زمینه رسیدگی به کشتارهای غیرقانونی بی میل می باشند. مهمتر این که آن ها نسبت به پایان دادن به مشارکت شان در جنگ افغانستان نیز بی میل هستند.

آنان در تلاش اند تا ظهور پی.تی.ام را تحت عنوان “جنگ هایبرید” بدنام سازند.آنان میهن پرستی رهبران جوان جنبش را زیر سوال برده، فعالان اش را دستگیر و اذیت کرده و تلاش کرده اند تا اعتراضات شان را سبوتاژ کنند. نشان انگشت آنها در تمام تحریم های ناگفته پوشش رسانه یی از جنبش هستند و آنان ارتشی از غول ها را در رسانه های اجتماعی رها کرده اند تا این جنبش را دسیسه ضددولتی بنامند که بوسیله قدرت های خارجی دشمن حمایت می شود.

ماشین نیرومند ارتش پاکستان تمام مدت کار کرده تا این جنبش را به افغانستان ربط دهد؛ جایی که پشتون ها در آن اکثریت اند و نخبگان شان ادعاهای سرزمینی دارند. برای آزردن آنان، کابل از بیداری پشتون ها در پاکستان استقبال کرده است، به این امید که این مجموعه های بزرگ با تاریخ طولانی از رنج در نهایت مچ راولپندی شهری در نزدیکی اسلام آباد که مقر مرکزی ارتش پاکستان است را بگیرد و آنان را وا دارد تا از امید هژمونی بر افغانستان توسط گروه های نیابتی تندور اسلام گرا نظیر طالبان دست بکشد.

در تاریخ هفتادساله پاکستان، پی تی ام شاید مردمی ترین جنبشی است که مستقیما مردان یونیفوم پوش را به چالش می کشد. با توجه به این که چهار جنرال ارتش برای حدود 35سال یا نصف تاریخ پاکستان بر آن حکومت کرده اند، قدرت آنها – حتی تحت ادارات ملکی ضعیف – غیر قابل چالش باقی مانده است و آنان سیاست های خارجی و دفاعی این ملت با قدرت هسته ای ]پاکستان[ را طراحی کرده اند. آن ها ]ارتش[ در تضاد با دموکراسی و برخلاف خواسته های بسیاری از پاکستانی ها، کشور شان را به سوی عمیقتر ساختن تندروی داخلی، انزوای بین المللی، و اقتدارگرایی و فقر هدایت کرده اند.

قدرت آنان پس از آن که نسل های جنرالان نظام را به بزرگترین بنگاه مالی و صنعتی کشور مبدل کردند، بوسیله محرک های پولی محکم تر شده است. تازه‌ترین ابتکار اقتصادی آن ها کارخانه بسته بندی گوشت بوده و در عین زمان بازار ساخت و ساز نیز مورد علاقه ای شان می باشد.

با دیدن این علایق، سخت نیست که ببینیم چرا ظهور ناگهانی پی.تی.ام جنرالان پاکستانی را تکان داده است. اکثر انتقادات این جنبش ارتش را هدف قرار می دهد، که ]همه آن ها[ در این شعار خلاصه می شود “یونیفورم پوشان در عقب تروریزم قرار دارند.”

تا هنوز مانورهای تاکتیکی و استراتژیک جنرالان مسیر خود را به پیش برده است. از دهه 1970 به اینطرف، اسلام آباد سرمایه گذاری بزرگی بر دسته های اسلام گرا تندرو برای رقابت و حتی جنگ با رژیم ها و جنبش های پشتون های سکولار در پاکستان و افغانستان کرده است. پس از تشکیل بنگله‌دیش در سال 1971، طراحان نظامی پاکستان از ترس این که جنبش پشتون ها با کمک کابل می تواند اسلام آباد را تجزیه کند، در برابر چنین جنبش هایی عقده‌مند گردیدند. در این دو کشور بیش از چهل میلیون پشتون بوسیله زبان، نسب، تاریخ و علایق مشترک با هم مرتبط اند.

در آغاز دهه 1970 رهبران پاکستانی با حمایت کردن از اسلامگرایان و تبعیض قایل شدن در برابر پشتون ها و زدن برچسب جنگ‌دوست بودن به آنها و امتناع از دادن حق، تجدد و سعادت به آنان در مبارزه با این تهدید ها مسیر نادرست را انتخاب کرد.

پس از چهار دهه و مرگ و بیجا شدن میلیون ها پشتون، پاکستان دستاورد اندکی داشته است. پی.تی.ام، مانیفیست بیداری اجتماعی پشتون ها احتمالا به عنوان یک بازیگر عمده سیاسی باقی بماند. پاکستان دوستانش در افغانستان را از دست داده و بسیاری از افغان ها اسلام آباد را به عنوان منبع اساسی بیچار‌گی خود می پندارند.

جنرالان در راولپندی هنوز هم فرصت دارند تا اشتباهات تاریخی را جبران کرده و مسیر درست را انتخاب کنند. پاسخ های صادقانه به خواست های پی.تی.ام – از طریق ساخت یک کمیته حقیقت و مصالحه که این جنبش هم خواستار آن است – می تواند آغاز خوبی باشد.

تغییر استراتژیک از جنگ بی پایان به سوی سعادت پاکستانی ها نیاز می باشد. تلاش برای سرکوب اختلاف نظر ها از طریق تهدید ها احتمالا به بی ثباتی و ناهمبستگی بزرگتر پشتون ها و دیگر اقلیت های قومی منجر شود.

حالا برای جنرالان پاکستانی زمان آن است تا بجای منافع شان بهترین مسیر را برای کشور شان اختیار کنند. آنان باید برتری قانون اساسی پاکستان را بپذیرند و به حاکمیت قانون اعتنا کنند.

مترجم: طاهره رحمانی

منبع: واشنگتن پست

چقدر این پست مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *