«محمد جواد قاسمی»، تکنسین بیکار کامپیوتر، روز جمعه با خانواده و دوستانش گردهم آمده بودند تا قرآن بخوانند. آنان تصمیم گرفته بودند تمام آنانی که بالای 18 سال سن دارند، مردان و زنان، روز یکشنبه برای رأیدادن در انتخابات پارلمانی اکتوبر امسال نامنویسی کنند.
قاسمی 37 ساله چهار زن را برای گرفتن تذکره جهت ثبتنام رأیدهی در منطقه دشت برچی ـ که جمعیت عمده آن شیعه و از قوم هزاره اند ـ همراهی میکرد. خانم او با شش فرزندش در خانه ماند و قرار شد که قاسمی از طرف او نیز ثبتنام کند.
درست قبل از ظهر آنان در بیرون مرکز توزیع تذکره در صف ایستاده بودند که یک بمبگذار انتحاری مواد انفجاریاش را منفجر کرد. این انفجار که گروه داعش مسئولیتاش را بر عهده گرفت، تمام این پنج نفر را به همراه 55 تن دیگر کشته و 129 نفر بازمانده را با سوختگیها و جراحتهای عمیق برجا گذاشت. شام روز دوشنبه، قاسمی و این زنان در قبرستانی در این کشور رنجور از جنگ، به خاک سپرده شدند. «محمدظاهر احمدی»، پسر کاکای او که 43 سال سن دارد، میگوید: «همگی در قبرستان اشک میریختند، تروریستها نمیخواهند که ما رأی بدهیم».
این حمله انتحاری ـ که مرگبارترین حمله در میان حملات پراکنده بر مقامات و مراکز انتخابات، از زمان شروع پروسه ثبتنام برای انتخابات در 14م آپریل بود ـ زندگی و محاسبات سیاسی را در شرایطی که مردم به سوی انتخابات پارلمانی میروند، نشانه گرفت. برای اولینباری است که جامعه هزارههای جسور شیعهمذهب در مورد سهم گرفتن در انتخابات ابراز شک و تردید میکنند.
احمدی میگوید: «هزارهها صلح دوست هستند و ما در دستانمان تفنگ نه، که قلم داریم. اما این حمله بر اشتراک ما در انتخابات تأثیر منفی خواهد داشت».
نیاز به حفاظت از رأیدهندگان که شهرهای بزرگ و همچنین ساحات روستایی آسیبپذیر به نظر میرسند، اینک باید در کنار نیاز به برگزاری انتخابات که مکررا از سال 2015 به اینطرف به تاخیر افتاده، سنجیده شود. اگر این ترس منجر به اشتراک کمرنگ مردم در انتخابات شود، مشروعیت نتایج انتخابات نیز سوالبرانگیز خواهد بود؛ همانگونه که در چندین انتخابات ملی دچار تقلب نیز اینگونه بوده است.
«اسکات ووردن»، یک کارشناس افغانستان در انستیتوت صلح آمریکا روز دوشنبه گفت: «میان زمان، کیفیت و سهمگیری یک ناهمگونی وجود دارد. با درنظرداشت مشکلات گذشته تقلب و مشارکت نابرابر، خوب خواهد بود که مقامات با صلاحیت در امر انتخابات، در این مورد که زمان بیشتری را برای گرفتن امنیت و ثبتنام رأیدهندگان در نظر بگیرند، غور کنند».
وردن میگوید، اینبار این مسأله تعیینکننده است که انتخابات «معتبر پنداشته شود، ولو اینکه با تأخیرهای بیشتر به همراه باشد».
ناظران افغانستان نیز تأکید میکنند، در حالیکه حملات انتحاری هنوز هم منجر به شکاف جدی میان اکثریت سنی و اقلیت شیعه این جامعه نشده، اما تداوم خشونتهای شورشیان میتواند سبب عمیقتر شدن بیاعتمادی و تحریک منازعات در ساحات روستایی ـ که چندین گروه قومی برای گرفتن رأی در برابر یکدیگر به رقابت میپردازند ـ شود.
«محمد اجمل هودمند»، رییس انجمن حقوقدانان ملی میپرسد: «اگر ما نمیتوانیم مراکز و ساحات ثبتنام در کابل را امن نگه داریم، چگونه میتوانیم مردم را به ثبتنام و رأیدادن در شهرستانهای دوردست که ناامن هم میباشند، تشویق کنیم؟!» از سوی دیگر، او میگوید که ناکامی در برگزاری انتخابات «بحرانها را عمیقتر ساخته و منجر به زیر سؤال رفتن مشروعیت کل سیستم» میگردد.
بر علاوه بمبگذاری در کابل، هفته گذشته چندین حمله بر محلات نامنویسی در ولایات روستایی نیز صورت گرفته است. در ولایت غربی بادغیس، دو محل ثبت نام مورد حمله قرار گرفته که منجر به کشته و زخمی شدن سربازان و پولیسهای گماشته شده برای حفاظت از محلات شده است. در هر دو مورد، مقامات محلی گفتهاند که حملهکنندگان جنگجویان طالب بودهاند.
«سید محمد موسی»، یک عضو مجلس که قصد اشتراک مجدد در انتخابات را دارد، میگوید: «ازدحام مردم در انتخابات بسیار بسیار کم است، من میترسم». او میگوید که تصمیم گرفته تا برای مبارزات ریسک کند، زیرا مربوط به یک خانواده محترم دینی است و “من تعداد زیادی مردان مسلح را با خود دارم که از من محافظت میکنند».
گمانهزنیهایی مبنی بر این وجود دارد که رییسجمهور اشرف غنی ـ که قصد شرکت مجدد در انتخابات را دارد ـ میخواهد از ناامنی به عنوان دستآویزی برای به تأخیر انداختن انتخابات ریاست جمهوری سال آینده استفاده کرده و دورهاش را از طریق یک موافقت دینی یا قبیلهیی تمدید کند. غنی به شدت این را رد کرده است و اخیرا طی بیانیهیی گفته است که برگزاری انتخابات «اولویت اساسی» او بوده و اینکه افغانستان «تنها از طریق دموکراتیک میتواند اداره شود».
تا امروز، جامعه هزارههای شیعه کابل یکی از منابع مشتاق و منظم در حمایت از دموکراسی انتخاباتی بوده است. این جامعه دارای جمیت زیاد و جوانان تحصیلکرده است که تجمعات صلحآمیزی را برای به دست آوردن حقوق بیشتر به راه انداختهاند. این جامعه به سیاست به عنوان مجرایی برای تأثیرگذاری بر جامعه نگاه میکند؛ جایی که هزارهها برای مدت طولانی با تبعیض روبرو بودهاند.
اما این قشر توسط شورشیان به ویژه داعش و ملیشههای رادیکال سنیمذهب که تعدادی از مساجد و دیگر محلات در دشت برچی و حومههای آنرا بمب گذاری و انتحار کردهاند، به گونه بیرحمانهیی هدف قرار گرفتهاند. اینک، برخی از آنها دیگر مطمن نیستند که رأیدادن به ریسکاش میارزد.
در این میان، یکی هم «حسین احمدی» است. او که دکاندار است و چهل سال سن دارد، میگوید که در تمام انتخاباتهای گذشته اشتراک داشته، اما پس از اینکه یک حمله انتحاری درست صد یارد آنطرفتر از دوکانش اتفاق افتاد، نظرش عوض شده است. او گفت که خود و همسایگانش به محل حادثه هجوم برده و به قربانیان کمک کردند تا از آنجا به بیمارستان انتقال داده شوند. این قربانیان خواهر او را نیز در بر میگیرد.
احمدی میپرسد: «زمانی که شما آتش را میبینید، آیا خود را به درونش پرتاب میکنید؟» او چنین پیشبینی میکند که در جامعه هزاره «هیچ فردی رأی نخواهد داد».
نویسندگان: شریف حسن، سید صلاح الدین و پامیلا کانستبل
منبع: واشنگتن پست