حکومت وحدت ملی افغانستان در سه سال گذشته تلاش کرده است روابط خود با عربستان سعودی را بهصورت چشمگیری بهبود بخشد و همکاری سعودیها را جلب کند. افغانستان به این امید دل بسته که عربستان بهعنوان خاستگاه اسلام و یکی از کشورهای بزرگ اسلامی میتواند در مبارزه با تروریزم و افراطگرایی دولت این کشور را کمک کند.
محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان در مراسم تحلیف خود سیاست خارجی دولتش را در پنج حلقه تشریح کرد و جایگاه کشورهای اسلامی را در حلقه دوم قرار داد. او پس از رسیدن به قدرت نخستین سفر خارجیاش را از عربستان شروع کرد و تاکنون چندین سفر به آن کشور داشته است.
در آخرین مورد او در ماه جوزای امسال برای شرکت در کنفرانس سران کشورهای اسلامی-عربی و امریکا به ریاض، پایتخت عربستان سعودی رفت؛ کنفرانسی که در آن روی «راههای همکاری جدی و موثر بهخاطر مبارزه مشترک در برابر تهدید تروریزم و خشونتهای ناشی از افراطگرایی در سراسر جهان» بحث شد.
او در دیدارهای خود با مقامهای کشور شاهی عربستان روی گسترش و تحکیم مناسبات میان افغانستان و عربستان در بخشهای مختلف تاکید کرد و گفت که «عربستان سعودی میتواند نقش موثر را در برقراری صلح میان دولت افغانستان و مخالفین مسلح که تمایل به صلح دارند، ایفا کند.»
در آغاز حکومت وحدت ملی، اشرف غنی خواهان ایفای نقش عربستان سعودی در چارچوب همکاریهای منطقه ای نیز شده و گفته بود که ریاض با کابل باید دارای روابط وسیع اقتصادی باشد.
اشرف غنی تنها به این اکتفا نکرده است. او فراتر از داشتن روابط نیک با عربستان سعودی، در اختلافات ریاض با کشورهای مختلف جانب سعودیها ایستاده و حوثیهای یمن را که در جنگ با عربستان به سر میبرند، «یاغی» خوانده و حمله راکتی حوثیها بر عربستان سعودی را محکوم کرده بود.
از سوی هم روز گذشته، 29 دلو، حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان به «دعوت خاص شهزاده محمد بن سلمان آلسعود، ولیعهد عربستان سعودی» به ریاض رفته و قرار است روی موضوعات مختلف گفتوگو کند. این سفر در آستانه برگزاری «دومین نشست روند کابل» صورت گرفته است؛ نشستی که قرار است افغانستان در آن طرح صلح خود را ارایه کند.
اکنون که جنگ افغانستان شدت پیدا کرده و تنش میان این کشور و پاکستان نیز تا مرز شکایت در شورای امنیت سازمان ملل رسیده است، رفتن حکومت کابل به سوی عربستان سعودی چه معنایی میتواند داشته باشد و انگیزههای آن چیست؟ همزمان با این، دخیل بودن چندین کشور منطقه در مسایل افغانستان این پرسش را به میان آورده است که عربستان سعودی در این مورد در کجا ایستاده و حکومت افغانستان میخواهد ریاض در کجای کار قرار داشته باشد؟
از مجاهدین تا طالبان
روابط افغانستان و پاکستان فراتر از روابط دو کشور اسلامی حداقل در چهار دهه اخیر با فراز و نشیبهای سیاسی همراه بوده است. عربستان سعودی در دهه 1980 میلادی یکی از حامیان مالی نیروهای مجاهدین در جنگ با شوروی سابق بود. کمکهای سعودی از طریق پاکستان و مشخصاً ریاست استخباراتی آیاسآی به مجاهدین افغان میرسید.
به دنبال پیروزی جهاد در افغانستان و اوج گرفتن جنگهای داخلی در این کشور، حمایت عربستان سعودی با رژیم طالبان همراه شد. عربستان یکی از سه کشوری بود که امارت اسلامی طالبان در افغانستان را به رسمیت شناخت.
پناه دادن طالبان به القاعده و فشارهای امریکا بر آن پس از حملات 11 سپتامبر 2001 میلادی باعث شد تا عربستان سعودی راه خود را از طالبان جدا سازد و از دولت جدید به حمایت امریکا در افغانستان حمایت کند. علاوه بر حمایت سعودیها از دولت افغانستان، هنوز اما گزارشهایی از تاثیرگذاری عربستان بر طالبان سخن زده میشود. در یک مورد عربستان سعودی برای باز شدن دفتر طالبان در آن کشور تمایل نشان داده است.
باورها بر این است که عربستان سعودی تاثیر زیادی بر گروه طالبان دارد از همین رو اشرف غنی در سفرهای خود از مقامهای سعودی خواسته تا برای آوردن طالبان روی میز مذاکره افغانستان را کمک کنند. در کنار این اشرف غنی به دنبال زیر سوال بردن مشروعیت دینی طالبان است. هرچند این سیاست اشرف غنی با انتقادهایی همراه است و بسیاریها آن را شتابزده خواندهاند، اما گفته شده که سعودیها در عوض از اشرف غنی خواهان بهبود روابط افغانستان و پاکستان شدهاند.
از سوی دیگر عربستان سعودی در شانزده سال گذشته میلیونها دالر به افغانستان کمک کرده است. در کنفرانس بروکسل نیز این کشور وعدهی 100 میلیون دالر کمک به افغانستان را داده است.
تنش روی طالبان
در سوی دیگر رقابت بر سر کنترل طالبان و اهداف استراتژیک کشورهای منطقه باعث شده است که روابط طالبان با عربستان سعودی نیز تَرَک بردارد. گرایش طالبان به سمت قطر و باز کردن دفتر در آن کشور برای عربستان سعودی قابل هضم نیست. در کنار این سعودی در رقابت شدید با ایران در خاورمیانه قرار دارد. اکنون که بحث روابط ایران و طالبان مطرح است، عربستان سعودی طالبانی را که در گذشته کمک مالی میکرد، «گروه تروریستی» میخواند.
مشاری بن مزعل الحربی، سرپرست سفارت عربستان سعودی در کابل تابستان امسال گفته بود که ریاض طالبان را به چشم یک گروه تروریستی مخالف دولت افغانستان میبیند و «این موقف رسمی دولت عربستان است.» او در انتقاد از دفتر طالبان در قطر گفته بود که «قطر رابطه طالبان را با کشورهای جهان و زمینه معامله و تمویل آنها را با این کشورها فراهم میکند. طالبان از طرف قطر تمویل و از راه دولت تروریستپرور ایران میگذرد.»
به دنبال این گزارشها افغانستان نیز اعلام کرد که خواهان بسته شدن دفتر طالبان در قطر است. حکومت این کشور گفته بود که گزارشهایی را دریافت کرده که دفتر طالبان در قطر بیشتر برای تبلیغات و جذب کمکهای مالی برای طالبان استفاده میشود.
باورها بر این است که موضعگیری عربستان سعودی در قبال طالبان، به نحوی مجازات این گروه در پی برقراری روابط با ایران است و ریاض میخواهد شماری از ثروتمندان وهابی را که به طالبان کمک میکنند، ترغیب کند تا دست از حمایت این گروه بردارند.
فشار بر طالبان یا گرایش ضد ایرانی؟
اکنون که افغانستان از هر تلاش ممکن برای سرکوب طالبان، بهعنوان مخالفان مسلح دولت این کشور، استفاده میکند، انتظار این کشور از عربستان سعودی این است که کابل را برای مهار هراسافگنی کمک کند.
شاه حسین مرتضوی، سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان میگوید مبارزه با افراطگرایی مشکل مشترک کشورهای اسلامی است و نیاز است تا افغانستان با تمام کشورهای اسلامی رابطه خوب داشته باشد.
او به خبرنامه گفت که افغانستان از کشورهای اسلامی و از جمله عربستان سعودی توقع دارد که در رابطه به پدیده افراطگرایی موقف فعال داشته باشند. او گفت: «ما انتظار داریم که از ظرفیت همه کشورها و امکاناتش برای مبارزه با پدیده افراطگرایی استفاده شود.»
اما برخی از آگاهان مسایل سیاسی به این باور اند که اشرف غنی راهی را که به سمت عربستان سعودی رفته، اشتباه است و سعودیها انتظار او را برآورده نمیسازند.
جعفر رسولی، پژوهشگر روابط بینالملل در کویینز کالج نیویورک به این باور است که تب و تاب روابط کنونی افغانستان با عربستان سعودی که اشرف غنی آن را در پیش گرفته، بخشی از آن به دلیل گرایش ضد ایرانی آقای غنی و تیم نزدیک به او است و بخشی هم به دلیل تصوری است که دولت عربستان بر طالبان و پاکستان تاثیرگذار است و نفوذ دارد.
آقای رسولی به خبرنامه گفت که ارگ امیدوار است که سعودیها با استفاده از نفوذی که بر پاکستان دارند، اسلام آباد را وادار سازد تا طالبان را به پیوستن صلح ترغیب کند.
گلپاشا مجیدی، عضو مجلس نمایندگان افغانستان اما به این باور است که تلاش برای بهبودی روابط با عربستان سعودی بخشی از سیاست خارجی آقای غنی است با توجه به این نکته که سعودی روی مجاهدین و طالبان افغان تاثیرگذار است.
او به خبرنامه گفت که «بحث دیگر مشکلات خود عربستان است، در جنگ یمن و حضور ایران در منطقه خلیج است. ایران در تلاش دسترسی به تسلیحات و تولیدات راکتهای دوربُرد است. در این مورد افغانستان بهحیث کشور همسایه ایران و حضور امریکا در افغانستان و تغییر در سیاست امریکا در قبال منطقه، همنوایی سیاستها و امنیت افغانستان همه باعث شده تا روابط افغانستان و عربستان سعودی از حالت سردی به حالت فعال درآید.»
جنگ نیابتی
در حالی که تنش میان ایران و عربستان سعودی در خاورمیانه منجر به درگیریهای نظامی شده و از سوریه تا یمن و عراق دو کشور باهم از طریق گروههای نیابتی تحت حمایت خود درگیر اند، افغانستان میرود تا سهم بیشتری در جنگ و صلح خود به عربستان سعودی قایل شود.
علاوه بر این باورها بر این است که افغانستان همواره بهعنوان یک کشور اسلامی دنبالهرو عربستان سعودی بوده و ریاض روی شماری از علمای دینی و رهبران جهادی افغان تاثیر عمیق دارد. در کنار عربستان، ایران نیز تاثیرگذاری عمیق روی شیعیان افغانستان دارد و در جنگهای نیابتی خود در سوریه و یمن از افغانها استفاده کرده است.
فعال شدن سیاست عربستان سعودی در افغانستان و گرایش حکومت کابل به سمت ریاض به شیوه کنونی، به باور آگاهان نه تنها ضامن صلح و ثبات در افغانستان نخواهد بود بلکه میتواند خطر یک جنگ ویرانگر دیگر را نیز شعلهور سازد.
هرچند حکومت افغانستان استدلال میکند که نمیخواهد و نمیگذارد این کشور تبدیل به میدان رقابت کشورهای منطقه شود و در پی تبدیل شدن افغانستان به میدان همکاریهای منطقهای است، آگاهان اما برخلاف این دیدگاه پیامدهای سیاست اشرف غنی برای افغانستان را سودمند نمیدانند.
جعفر رسولی میگوید عربستان سعودی بر جامعه اهل سنت، چه آنهایی که طالب اند و چه آنهایی که غیرطالب اند، تاثیر عمیق دارد اما سخن این است که آیا پادشاه عربستان و جامعه روحانی آن کشور به نفع دولت کابل کاری انجام میدهد یا نه.
او گفت که «عربستان خواهان محدود کردن نفوذ ایران در افغانستان است. در وضعیت فعلی و وضعیتی که در 20 یا 30 سال اخیر بود، نفوذ ایران را در افغانستان زیاد میبینند و خواهان این است که این نفوذ به حداقل برسد.»
به باور او تنها گروهی که نفوذ ایران را در افغانستان به حداقل رساند و میتواند برساند، گروه طالبان است و هیچ «قرائن عینی و واقعی وجود ندارد که حکومتهای عرب، بهخصوص عربستان، اشرف غنی را در آوردن طالبان به مذاکره با کابل یاری رسانند.»
عبدالمعین معین، استاد دانشگاه نیز به این باور است که مناقشه در روابط عربستان و ایران و سایه آن در افغانستان این است که عربستان از گروههای اسلامگرای سنی حمایت کرده و ایران دست به گروهسازی در خاورمیانه زده و سعی کرده از شیعیان سپردفاعی در برابر منافع دینی، عقیدتی و ژئوپولوتیک خود بسازد.
او به خبرنامه گفت که «افغانستان هم یکی از کشورهایی است که همواره در قلمرو جنگهای نیابتی به سر برده است که حضور عربستان و ایران در آن قابل لمس است. با رویکرد جدید گروههای افراطی هم بهخاطر منافع کشورهای اسلامی در افغانستان به جدال میپردازند.»
آقای معین با ابراز نگرانی به این نکته اشاره میکند که او ترس از این دارد که گروههای افراطگرا به ابزار سیاسی و نظامی در دست کشورهای اسلامی چون عربستان و ایران تبدیل نشوند.
به باور این استاد دانشگاه اگر عربستان سعودی بهدنبال ایجاد فشار بر ایران از طریق گروههای رادیکال از جانب افغانستان و سوریه باشد، شکی نیست که ایران نیز از گروههایی که در عراق و سوریه بهنام فاطمیون و زینبیون ساخته، در افغانستان استفاده خواهد کرد و علیه منافع عربستان وارد میدان میشود.
مقابله با پاکستان
افغانستان همسایه جنوبی خود پاکستان را متهم به دست داشتن در جنگ این کشور میکند. استدلال دولتمردان کابل این است که پاکستان گروههای هراسافگن ضد دولت افغانستان را تمویل و رهبری میکند.
این ادعاها اکنون تا مرز ارایه اسناد به سازمان ملل متحد از سوی افغانستان رسیده است و اشرف غنی از هر فرصت ممکن استفاده کرده تا پاکستان را فشار بدهد. همزمان با این امریکا نیز فشارهای خود بر پاکستان را بیشتر ساخته و سرکوب طالبان در افغانستان را نیز شدت بخشیده است.
در سوی دیگر پاکستان با عربستان سعودی دوستان نزدیک اند و از یک دیگر تاثیرپذیری دارند. عربستان پاکستان را کمک مالی کرده و در بخش مسایل مذهبی جامعه پاکستان را سمتوسو میدهد. پاکستان نیز بخشهایی از نیروهای نظامی عربستان را آموزش داده و در جنگهای نیابتی خاورمیانه از ریاض حمایت کرده است.
اکنون اشرف غنی با درک این رابطه میان اسلامآباد و ریاض به شیخهای آلسعود چشم دوخته تا علیه پاکستان و طالبان افغان دست به کار شوند و برای پایان بخشیدن به جنگ در افغانستان کمک کنند. در کنار این به نظر میرسد او میخواهد عربستان افغانستان را دیگر از چشم پاکستان نبیند بلکه رابطه مستقیم با دولت کابل داشته باشد.
شاه حسین مرتضوی میگوید که افغانستان از عربستان انتظار دارد تا در قبال افراطگرایی موقف قوی و فعال داشته باشد.
آگاهان اما به این باور اند که عربستان سعودی در مقام انتخاب ترجیح میدهد به پاکستان بیشتر اهمیت بدهد تا افغانستان، هرچند روابط ریاض و اسلامآباد دیگر مانند گذشته نیست.
گلپاشا مجیدی به این باور است که عربستان چند بار به درخواست پاکستان برای اهدای قرضه جواب رد داده است و این نشان میدهد که دو کشور مثل گذشته دوستان استراتژیک نیستند.
اما آقای معین استدلال میکند که آنچه در زمان جنگ سرد میان پاکستان و عربستان وجود داشت، اکنون تغییر کرده است. او تاکید دارد که در گذشته عربستان افغانستان را از چشم پاکستان و در قالب جنگهای نیابتی میدید.
او گفت که «امروز عربستان اگر بخواهد میتواند واقعاً در بحث آوردن صلح و مبارزه با رادیکالیزم اسلامی نقش ارزنده بازی کند… اما سیاست خارجی عربستان تنها در حوزه کشورهای اسلامی گره نخورده است. منافع عربستان با قدرتهای بزرگ جهان گره خورده است.»
به باور او سیاست خارجی عربستان سعودی اکنون تاثیرپذیر از پالیسیها و قدرتهای جهانی مانند امریکا است اما در منطقه بهصورت چندگانه عمل میکند.
جعفر رسولی هم استدلال میکند که پاکستان و عربستان روابط نزدیک دارند و تعدادی از شهروندان پاکستانی در نیروهای نظامی و امنیتی عربستان سعودی از سالها پیش فعال بوده و ائتلاف به رهبری عربستان یک جنرال پاکستانی را بهحیث فرمانده نیروهای این ائتلاف تعیین کرده است که بیانگر اعتماد عمیق بین ریاض و اسلامآباد می باشد.
او گفت: «هیچ شواهدی نیست که عربستان به نفع کابل کاری علیه پاکستان انجام بدهد اما در زمانی که حکومت امریکا سخت بر پاکستان فشار میآورد، شاهزاده جوان و بلند پرواز سعودی قصد ندارد که روابط خود را با امریکا خراب کند و آنها در این زمینه سکوت خواهند کرد.»
دولتمردان افغانستان و آگاهان سیاسی همواره بر میانهروی در سیاست تاکید کرده و گفتهاند که دولت کابل باید در بازیهای منطقهای بیطرف بماند و تلاش کند تا مسیرهای ویرانگر سیاستهای خارجی کشورهای منطقه را به نفع خود مدیریت کند تا کمترین آسیب را ببیند.