مسوول کافه نبود، من جلوی دروازه کافه نشسته بودم. کودکی ترازو به دست آمد و گفت که ” کاکا اجازه است به رستورانت بروم و وزن کنم؟”
بعد از گرفتن اجازه، کودک وارد کافه شد. مدتی گذشت و او برنگشت. مجبور شدم به کارمندان کافه بگویم که مواظب باشند تا او برای مشتریان مزاحمت ایجاد نکند.
یکی از گارسونها آمد و گفت که کودک با مشتریان قصه میکند. من همچنان در مورد برنامههایم فکر میکردم که کودک آمد و به من گفت “کاکا اینه من یک هزار کار کردم.”
یکباره به ذهنم رسید که این کودک چطور یک هزار کار کرده و شاید دزدی کرده باشد. از دستش گرفتم و بردم به نزد همان آدمهایی که با آنها نشسته بود. اما آن چند مشتری کافه گفتند این کودک دزدی نکرده و آن پول را نیز به خاطر این که یک مسابقه را از آنها برده، به دست آورده است.
کودک رو به من کرد و گفت “کاکا دیدی که من به تو دروغ نمیگویم.”
حرفش سبب شد که من پیش وجدانم ناراحت شوم و از خود و عملکردم در مقابل او شرمنده باشم و درصدد جبران اشتباهم باشم در مورد او و دیگر کودکان مانند او.
برای جبران
میر عبدالله میری یکی از مسوولان نهاد “بخوانید تا افغانستان را رهبری کنید” میگوید که این نهاد را برای جبران همان اشتباه و سوء تفاهم درمورد آن کودک ایجاد کرده است.
نهاد بخوانید تا افغانستان را رهبری کنید، حالا برای کودکان خیابانی فعالیت میکند و برای آنها امکانات و فضای آموزشی را فراهم ساخته است.
آقای میری به خبرنامه میگوید: “من با وضع اقتصادی و با توجه به میزان تواناییام میتوانستم، برای آن کودک سهولتهای زیادی فراهم کنم و این کمک در همین حد تمام شود، اما به مسوولیت خودم در برابر هزاران کودک ماندن او فکر کردم که در این شهر زندگی میکنند. به باور او ممکن است دیگران نیز در مورد این کودکان کارگر تصورات اشتباه داشته باشند با این برخوردهایشان، موجب آزار روحی و روانی کودکان شوند.
شناسایی کودکان نیازمند
با این که آقای میری، آن کودک را برای درس خواندن شامل مکتب میکند اما این شروعی میشود برای آنکه به همراه جمعی از دوستان و همفکرانش در جستوجوی کودکان کارگر خیابانی شوند تا زمینه رفتن آنها به مکتب و درس خواندن را برایشان فراهم سازند.
اما این کار نیز بدون مشکل نبوده. او به خبرنامه میگوید که پیدا کردن کودکان نیازمند و هم چنین جلب اعتماد آنها در جامعهای که روزانه ممکن است با صدها مشکل روبرو باشند، بسیار سخت بوده است.
میرعبدالله میری میگوید “برای شناسایی افراد نیازمند واقعی نیاز داشتیم تا با خانوادههایشان نیز صحبت کنیم. اما بعد از کسب اطمینان کودکان و روبرو شدن با خانوادههایشان، مرحله سخت بعدی اطمینان دادن به خانوادهی کودکان کارگر در مورد برنامههایمان بود.”
قهرمانان آینده
با همه این سختیها اما، نهاد بخوانید تا افغانستان را رهبری کنید، تاکنون توانسته زمینه آموزش 18 کودک کارگر خیابانی را فراهم سازد.
حالا این نهاد برای این که کودکان بتوانند درس بخوانند و به دنبال انجام کار در خیابانها نباشند، به خانوادههایشان کمکهای مالی میکنند. این گونه، هم نیازهای مالی خانوادهها تا اندازهای رفع میشود و هم کودکان میتوانند به جای کار به درسهایشان برسند.
یکی از موسسان این نهاد میگوید “ما هرگز دوست نداشتیم که کار ما رسانهای شود، ما قصد داشتیم زمانی در مورد کارهایمان بگوییم که توانسته باشیم با فراهمسازی زمینه آموزش برای این کودکان خیابانی، قهرمانهایی به جامعه تقدیم کنیم.”
خدمات دیگر
در کنار این، نهاد بخوانید تا افغانستان را رهبری کنید، برای کودکانی که وضعیت مالی مناسبی ندارند کلاسهای آموزشی را ایجاد کرده است. در این نهاد، مکتب فوتبالی هم برای کودکان درست شده تا مربیان فوتبال به آنها آموزش دهند و از این راه، اندکی از رنجهای زندگیشان را فراموش کنند.
بخش دیگری که این نهاد برای کودکان کارگر فراهم ساخته بخش مشاورههای روانی و پزشکی است. آقای میری به این باور است که “مسیر زندگی افراد از دوران کودکی تعیین میشود و باید جایی باشد که به کودکان کارگر در کنار آموزشدادن، از لحاظ روانی نیز کمک نمایند و در بهبود وضعیت زندگی شان به آنان انگیزه دهند.”
فعالیتهای داوطلبانه
مسوولان نهاد “بخوانید تا افغانستان را رهبری کنید” تاکید میکنند که بخشی از هزینهها برای فراهم ساختن زمینه آموزش کودکان کارگر را از درآمد شخصی خویش میپردازند و بخش دیگری از آن نیز از سوی افراد خیر پرداخت میشود.”
راه اندازان این نهاد میگویند که هر فردی در قبال جامعه خویش مسوولیت دارد و آنها نیز برای بهتر شدن وضعیت زندگی کودکان این کشور، به صورت داوطلبانه فعالیت میکنند.
میرعبدالله میری، مسوول یکی از رسانههای خصوصی است. او مدرک کارشناسی ادبیات از دانشگاه کابل دارد و حالا هم در یکی از دانشگاههای خصوصی، در رشته حقوق و علوم سیاسی درس میخواند.
او رییس کافه گارسیا بوده و انگیزه تاسیس نهاد “بخوانید تا افغانستان را رهبری کنید” را نیز از دیدن آن کودک در همین کافه گرفته است.
آقای میری به خبرنامه گفت “با ما تعداد صد نفر در داخل و نزدیک به صد نفر در خارج از کشور همکار هستند، ما بعد از دیدار با تعدادی از خانوادهها، تصمیم گرفتیم تا نشانی مشخص برای ارایه خدمات داشته باشیم و اینگونه شد که ما این نهاد را در افغانستان و آمریکا ایجاد کرده و به صورت رسمی به ثبت رساندیم.”
فراهم نمودن زمینه کار
از سوی دیگر این نهاد علاوه بر کودکان، برای خانمها نیز برنامههای آموزشی برگزار کرده تا از این طریق زمینه کار برای آنها نیز فراهم شود. چرا که به باور مسوولان این نهاد، هم زنان و هم کودکان دو قشر آسیب پذیر جامعه هستند که نیاز به کمک و حمایتهای بیشتری از سوی جامعه دارند.
برای تعدادی از خانمها به مدت 7 ماه یک دوره آموزش خیاطی در این نهاد برگزار شده که حالا با تولید لباس و فروش آنها در بازار، درآمدی برای زندگی به دست میآورند.
آقای میری میگوید “لباس من را نیز همین خانمهایی دوختهاند که در همین نهاد خیاطی یاد گرفتهاند. ما گاهی برای کارهای تولیدی این زنان بازاریابی میکنیم. آن ها خودشان نیز از بازار سفارش کاری میگیرند و پس از تولید در خانه، به بازار میفروشند.”
مسوولان این نهاد میگویند که آموزش خیاطی به زنانی که کمتر سواد خواندن و نوشتن را دارند، کار سخت و زمانبری بوده است. 20 تن از این زنان، حالا با فروشگاههای بزرگ لباس در کابل همکاری دارند.
نهاد بخوان تا افغانستان را رهبری بتوانید، دورههای آموزشی دیگری را نیز برای بهتر شدن فراوردههای خوراکی که زنان تولید میکنند، برگزار کرده است. آموزش مربا سازی نمونه ای از این برنامههاست.
حمایت از دانشجویان
عبدالله میری یکی از مسوولان این نهاد میگوید که برنامههای دیگری را نیز روی دست دارند تا به مشکلات دانشجویان نیز پرداخته شود.
او به خبرنامه میگوید که” تعدادی از محصلان هستند که به دلایلی نمیتوانند به تحصیلاتشان ادامه دهند. ما میخواهیم برای اولین بار زمینه کار نیمه وقت را برای آنان راه اندازی کنیم تا آنان بتوانند هم کار کنند و هم به تحصیلشان ادامه دهند.”
به گفته این مسوولان، آموزش شیرینیپزی و راه اندازی مغازهای برای فروش آن، کاری است که از سوی این نهاد برای حمایت تعدادی از دانشجویان روی دست گرفته شده است.
مسوولان نهاد “بخوانید تا افغانستان را رهبری کنید” نمونه ای از شهروندان مسوول افغانستان هستند که با فراهم سازی زمینههای آموزشی برای کودکان، زنان و دانشجویان، شرایطی را برای آنها فراهم میسازند تا دیگر وجود مشکلات فراوان اقتصادی مانع از درس خواندن آنها نگردد.
احساس مسوولیتی که اگر فراگیرتر باشد، میتواند بسیاری از کودکان این سرزمین را به جای حضور در خیابانها راهی مکتب و کلاسهای درس کند که برآیند آن، نسل مفید و رهبران خوب آینده برای این سرزمین باشد.
افزودن دیدگاه