در یکی از روزهای ابری لندن در سال 2015 میلادی طاهر قادری یکی از نخبگان جوان خبرنگاری بیبیسی، این بنگاه رسانهایِ معتبر را برای سفر دیگر و متفاوت به سوی افغانستان ترک میکند؛ قادری جوانی است که با مستندسازی برای بیبیسی فارسی به آوازه و شهرت رسیده است. او اما پس از حدود 10 سال کار با این رسانهی معتبر، به کابل بر میگردد؛ به دنیایی که ظاهرا زیاد پایدار نیست.
اما قادری با همه نهیبهایی که به خاطر این تصمیم به او زده میشود، از آمدن به افغانستان و گرفتن شغل جدید منصرف نمیگردد. او با دنیایی از فکر و نگرانی از آیندهی ظاهرا نامطمئن، وارد کابل میگردد و به جوانان دیگر در خط متفاوت از آن چیزی که بیبیسی بوده، میپیوندد.
دنیای خبرنگاری با آنکه همهروزه با سیاست و اجتماع گره خورده اما هیچگاهی خود سیاست نیست. دنیای سیاست دنیای متفاوت است. سیاست در افغانستان همواره با ناپایداریها گره خورده است. روی دیگر سکهی سیاست، تزویر و تظاهر بوده تا صداقت و جوانمردی. با همهی این تفاوتِ کاری، طاهر قادری اما وارد دنیای سیاست در کنار یکی از سیاستمداران نامدار و تاثیرگذار افغانستان میشود.
https://www.youtube.com/watch?v=JFLseTTHpnY
در این فضای جدید، قادری تنها جوانی نیست که حول یک محور سیاسی در شمال افغانستان قرار گرفته است. جوانان زیاد دیگری نیز در آنجا حضور و سابقهی خدمت دارند و باید مطابق معمول تازهوارد میدان را با همهی توان به چالش بکشند تا در آغاز راه از دور خارج شود. اما سیستمی که طاهر قادری به آن پیوسته، مکانی برای تنازع بقا و رقیبزنیهای درونسازمانی معمول نیست. این سیستم طوری تعریف شده که هر کس به اندازه تواناییها و استعدادهایش میتواند در آن رشد کند و برای آن خدمت نماید؛ این سیستم را عطامحمد نور رهبری و مدیریت میکند.
تمام فصول
همین نوروز سال 96 خورشیدی بود که عطامحمد نور بار دیگر جشن نوروزی باشکوه را در شمال افغانستان برگزار کرد و هیات عالیرتبه دولتی را با تمام تشریفات منحصر به فرد خود در ولایتی که زادگاهش میباشد، استقبال نمود.
آقای نور تنها سیاستمداری است که در مقام ولایت آغازگر سال جدید خورشیدی در افغانستان میباشد؛ سالی که بر اساس تقویم این کشور سال رسمی شهروندان افغان است. بر اساس همین سال، مکاتب دوباره آغاز میگردد، دانشگاهها پس از سه ماه تعطیلات باز میشود و مردم افغانستان برنامههای کاری خود را بار دیگر شروع میکنند.
جنرال نور مطابق معمول در آغاز سال 96 خورشیدی از هیات بلندپایه دولت مرکزی افغانستان استقبال کرد و به صورت غیرمعمولِ دو سال گذشته از رییسجمهور افغانستان برای توجهاش به ولایت شمالی بلخ تقدیر نمود.
https://www.youtube.com/watch?v=DaqLqDP98mg
عطامحمد نور در این جشن بزرگ نوروزی که در سراسر افغانستان میلیونها شهروند افغان به صورت زنده آنرا تماشا میکردند، مجموعهکارکردهای حکومت ولایتی بلخ برای افغانستان را تشریح کرد و نیز در لابهلای گفتههای خود به عنوان حسن نیت از اقدام رییسجمهور محمد اشرف غنی در زمینهی اختصاص بودجههای توسعهای برای بازسازی آن ولایت در سال گذشته، یادآوری نمود.
آنگونه که تربیون رییسجمهور افغانستان برای ارائه کارکردهای سالانهاش به مردم این کشور روز آغاز سال جدید تقنینی شورای ملی است، برای عطامحمد نور به عنوان یک والی تربیون ارائه گزارش سالانه کارکرد حکومت ولایتیاش جشن نوروزی در بلخ بوده است. در جریان این جشنها، آقای نور علاوه بر گزارشدهی از کارکردهایش به عنوان یک والی مقتدر، پیامهای عمده سیاسی خود را نیز ارائه مینموده است.
اما تفاوت عمده در سخنرانی و جشن نوروزی سال 96 موضع خداحافظیگونه والی بلخ از این ولایت بود. آقای نور در جریان سخنرانی از تصمیماش برای استعفا از مقام ولایت این ولایت سخن گفت و نیز اینکه میخواهد وارد کارزار بزرگتری شود. در عین حال در جریان مراسم، مجموعه تقدیرنامهها و قدردانیهای نمایندگان نهادهای مختلف داخلی و خارجی نیز نشانگر آن بود که آقای نور سفر چهارده ساله ولایتی خود را به پایان میرساند و به افقهای دوردستتری در سیاست کلان افغانستان چشم دوخته است.
حدود دو هفته قبل از جشن نوروز 96 خورشیدی، عطامحمد نور از سوی اشرف غنی رییسجمهور افغانستان به عنوان والی ولایت بلخ گماشته شد. این تصمیم پس از حدود دو سال و نیم از عمر حکومت وحدت ملی گرفته شد. زمانی که آقای غنی به ریاستجمهوری افغانستان رسید، همهی وزرا و والیهای این کشور را که از زمان حکومت رییسجمهور پیشین باقی مانده بودند، از مقامهای شان برکنار و با احکامی آنانرا بهعنوان سرپرست گماشت. به باور بسیاریها این اقدام رییسجمهور دستکم درباره والیها بهخاطر گشودن راهی برای برکناری عطامحمد نور انجام شده بود. با آنکه حکومت جدید متشکل از رهبران دو تیم انتخاباتی بود، اما باورها بر این بود که محمد اشرف غنی نمیخواست والی مقتدر بلخ دیگر در آن مقام در حکومت او خدمت نماید.
تنشهای محمد اشرف غنی و عطامحمد نور از زمان انتخابات ریاستجمهوری سال 2014 میلادی افغانستان وجود داشت. در آن زمان آقای نور بزرگترین و قدرتمندترین حامی دکتر عبدالله عبدالله، رییس اجرایی فعلی و رقیب اول محمد اشرف غنی برای احراز ریاستجمهوری افغانستان بود. آقای نور در جریان انتخابات، برخلاف معمول سیاست و حکومت داری که یک والی و مقام حکومتی را در حمایت و یا مخالفت از کاندیداها منع میکند، با تمام توان در حمایت از دکتر عبدالله ایستاد. او تنها کسی بود که بدون هیچ ملاحظه سیاسی، محمد اشرف غنی را به چالش کشید و میدان مانور تیم او را با وجود حضور جنرال دوستم به عنوان یکی از قدرتمندترین شخصیتهای شمال افغانستان در تکت انتخاباتی آقای غنی، در این حوزه محدود کرده بود.
اما پس از دو سال از تشکیل حکومت وحدت ملی، آن چنانکه دستیاران نزدیک این دو رهبر سیاسی افغان بیان کرده اند، محمد اشرف غنی و عطامحمد نور در محاسبات استراتژیک شان تجدید نظر کرده اند و واقعیتهای عینی افغانستان به آنها درسهای متفاوت تری داده که حضور همدیگر را به عنوان دو متحد جدید برای ترسیم اقتدار یک حکومت مرکزی، حیاتی و غیرقابل انکار میدانند.
فصل مذاکره
حدود یک سال قبل محمد اشرف غنی رییسجمهور افغانستان در جلسهای با دستیاران نزدیک خود فعالیتهای سیاسی متفاوتی را در اولویت کاریاش قرار میدهد. آقای غنی پیش از آن بیشتر روی سیاست خارجی، سیاستهای اقتصادی و ارائهی خدمات و کار در حکومت وحدت ملی متمرکز بود. با همه برنامههای خدماتی حکومت وحدت ملی، اما رییسجمهور افغانستان به خاطر نوع متفاوت از حکومتداری همواره مورد انتقاد جدی قرار داشت و حکومتاش مشارکتناپذیر عنوان میشد. حتی این موضوع که حکومت افغانستان و نهاد ریاستجمهوری محمد اشرف غنی مشارکتپذیر نیست، در محافل خصوصی خارجی نیز تبدیل به یکی از گفتمانهای اصلی شده بود.
محمد اشرف غنی در این جلسه به دستیاران ارشد خود که نهادهای مختلف را در درون حکومت افغانستان رهبری میکنند مسوولیت مذاکره با شخصیتهای مطرح سیاسی را واگذار میکند. در این میان، اکلیل حکیمی موظف میشود تا با عطامحمد نور والی بلخ وارد گفتوگو شود.
حکیمی یکی از وزرای قدرتمند اما آرام و بیحاشیهای افغانستان است. او به خاطر خوش فکری و کارکردش در محافل بینالمللی همواره مورد توجه بوده و توانسته است چهرهی جدیدی از کارکرد حکومت افغانستان در سطوح مختلف نشان دهد.
برخی از نمایندگان سیاسی متحدان استراتژیک افغانستان در گفتوگو با خبرنامه نقش حکیمی را در تدوین برنامههای جامع برای کنفرانسهای ورساو و بروکسل سازنده توصیف میکنند؛ کنفرانسهای که منجر به تعهد جامعه بینالمللی برای پرداخت حدود 35 میلیارد دالر کمک به دولت افغانستان برای چهار سال آینده شد.
همزمان با این، اکلیل حکیمی یکی از دیپلماتهای باسابقهی درخشان دیپلماسی برای افغانستان در سالهای 2005 تا 2015 میلادی بوده است. در این مدت او در چین، جاپان و آمریکا به نمایندگی از افغانستان کار نمود و مذاکرات موافقت نامههای همکاریهای استراتژیک و امنیتی را با واشنگتن به پیش برد.
همزمان با آن، او در کارنامه خود معاونت سیاسی وزارت امور خارجه افغانستان را نیز دارد؛ معاونتی که به صورت مستقیم نقش اول رهبری دیپلماسی افغانستان را در سطح بینالمللی برعهده دارد.
چنین عضو برجسته تیم رییسجمهور افغانستان، مسوول آغاز گفتوگو و اعتمادسازی با مردی که معروف به امپراطور شمال است، شده بود. با آنکه آقای حکیمی قبل از برعهده گرفتن این مسوولیت گفته بود که از عهده این کار بر نمیآید، اما مراحل بعدی فعالیتهای او نشان میدهد که چگونه اکلیل حکیمی با ویژگیهای شخصیتی که حتی آقای نور آنها را به درستی میپسندد، میتواند زمینهی گفتوگوها میان رییسجمهور افغانستان و امپراطور شمال را مهیا سازد و این گفتوگوها را به جایی برساند که دو رقیب و مخالف سیاسی شدید به دو متحد و یار نزدیک تبدیل شوند.
به این جهت، گماشتن آقای حکیمی برای آغاز گفتوگو و مذاکره با آقای نور دال بر این است که رییسجمهور افغانستان نیز، والی بلخ را مشکلترین و در عین حال قویترین مخالف سیاسی خود میپنداشته که شمال افغانستان را در چنگ و کنترول دارد.
آمار تایید نشده حاکی از 30 مرتبه مذاکره و دیدار میان محمد اشرف غنی، عطامحمد نور، اکلیل حکیمی و نمایندگان والی بلخ میباشد. این دیدارها مراحل اعتماد سازی و گفتوگو را به جایی رساند که مسوده تفاهم نامهای در باب مشارکت سیاسی، مدیریت قدرت و نوع تعامل آینده میان جمعیت اسلامی و محمد اشرف غنی رییس افغانستان، آماده گردید.
اما در سوی دیگر حکومت وحدت ملی که با حمایت آقای نور معادله 50 قدرت سیاسی شکل گرفته است، با گذشت هر روز انرژی یک تیم پویا ته میکشد و نیروهای این تیم به صورت روزافزون از بدنهی آن گسست مییابد. در چنین شرایطی دکتر عبدالله عبدالله در کاخ سپیدار زمانی که رییس اجرایی افغانستان است بزرگترین حامی سیاسی خود را از دست داده است. اما در این سوی بازیِ قدرت، رییسجمهور افغانستان یارگیریهای جدیدی را برای زمان باقیمانده دوره فعلی حکومت وحدت ملی شدت بخشیده و ظاهرا به دوره بعدی ریاستجمهوری افغانستان نیز چشم دوخته است. در این میان اما، جنرال نور همچنان به عنوان یک استوانهی جدی در معادله قدرت افغانستان باقی میماند؛ مردی که با شخصیت حقوقی یک والی، رقم زننده معادله قدرت و آینده سیاسی افغانستان پنداشته میشود.
مدیریت انتظارات
پس از آنکه مذاکرات تیمهای محمد اشرف غنی و عطامحمد نور به نتایج مدنظر دو جانب انجامید و اعتمادسازی گستردهای شکل گرفت، رییسجمهور افغانستان و والی بلخ در صدد ارائه یک تصویر شفافتر از نزدیکی، روابط و تعاملات جدید میان همدیگر برآمدند و با پایان سفر اشرف غنی به ترکمنستان و آغاز به کار راه لاجورد، این گام بزرگ میان دو شریک سیاسی جدید برداشته شد.
رییسجمهور افغانستان شامگاه 28 نوامبر سال 2016 میلادی از آقینه در ولایت فاریاب وارد شهر مزار شریف در شمال شد. بسیاری از گمانهزنیها بر این بود که آقای غنی عطامحمد نور را به عنوان والی بلخ اعلام خواهد داشت، اما عکسها و خبرهایی که آن زمان به رسانهها درز کرد، حکایت از بازدیدهایی داشت که ظاهرا به منظور بررسی کارکردهای ولایت بلخ انجام شد.
تصاویر منتشر شده از جریان دیدار دو مقام افغان نشان میدهد که در آن سفر، والی بلخ و رییسجمهور افغانستان بیشتر به عنوان دو متحد جدید با همان تشریفات دیدار کرده اند تا والی و رییسجمهور. از همان زمان بود که آغاز تغییر در مسیر رهبری حکومت وحدت ملی نیز مشاهده شد.
پس از حدود یک ماه، در 26 دسامبر 2016 میلادی عطامحمد نور در مصاحبهی ویژه با سرویس فارسی بیبیسی به صورت مشروح از مذاکراتش با رییسجمهور افغانستان خبر داد و در عین حال نارضایتی خود را از دکتر عبدالله، متحد سابقاش بیان نمود. او همزمان با آن، از برنامههای آینده خود به عنوان کاندیدا و یا هم عضو یکی از تکتهای انتخاباتی برای ریاستجمهوری سال 2019 میلادی نیز سخن گفت و نگرانیهایش را برای شمال افغانستان و اینکه این بخش استراتژیک داعشگاه دیگری نشود، ابراز نمود.
آقای نور برای شفاف سازی بیشتر اذهان متحدان سیاسیاش در درون جامعه تاجیک و هواداران و اعضای حزب جمعیت اسلامی افغانستان، مقالهای مشروحی را به تاریخ 3 جنوری در بیبیسی فارسی منتشر کرد و در آن از چگونگی مذاکرات با رییسجمهور افغانستان سخن گفت و درباره مسائل مختلف دیگر نیز نظریات خود را به صورت شفاف بیان داشت. او با زرنگی البته در مورد دستاوردهای مذاکراتش گفت که شاید به آن چیزی که انتظارش میرود دست نیابد و اینگونه انتظارات به وجود آمده از نتایج این مذاکرات را مدیریت نمود.
با بالاگرفتن موضوع مذاکرات والی بلخ با رییسجمهور افغانستان، برخی از بزرگان جمعیت اسلامی نظیر محمد اسماعیل وزیر پیشین انرژی و آب در مصاحبه ویژه با طلوع نیوز در 19 جنوری سال جاری میلادی، مذاکرات آقای نور به نمایندگی از حزب جمعیت اسلامی را به صورت غیرمستقیم رد کرد. او گفت که مراوده آقای نور با ارگ ریاستجمهوری به عنوان یک والی انجام شده و این مراوده یک مامور حکومت با ارگ نیز معمول است.
با توجه به این تحولات به تاریخ 30 جنوری 2017 میلادی جلسهای با حضور صلاحالدین ربانی رییس جمعیت اسلامی، احمدضیاء مسعود معاون جمعیت و عطامحمد نور رییس اجرایی جمعیت در کابل برگزار شد که هیچگونه جزئیاتی از این جلسه منتشر نگردید.
پس از آن به تاریخ اول فبروری صلاحالدین ربانی به دیدار اسماعیل خان در کابل رفت و گزارش شد که درباره انسجام جمعیت اسلامی بین آنها گفتوگو صورت گرفته است. در همین روز گزارش دیگری منتشر گردید مبنی بر اینکه محمدیونس قانونی و بسم الله محمدی نیز به دیدار اسماعیل خان رفته اند.
این نشستها باعث شد که به تاریخ 2 فبروری دیداری میان صلاحالدین ربانی، اسماعیل خان، عطامحمد نور و شماری دیگر از اعضای جمعیت اسلامی در دفتر این حزب صورت گیرد و در آن گفتوگوهای مفصلی درباره نحوه تعامل سیاسی با شرکای قدرت و چگونی انسجام جمعیت اسلامی انجام شود.
در نهایت، جلسهای دیگری یک روز بعد به تاریخ 3 فبروری با حضور اکثریت بزرگان جامعهی تاجیک، به شمول اعضای سابق جمعیت اسلامی نظیر محمدیونس قانونی، بسم الله محمدی، ادیب فهیم و داکتر عبدالله عبدالله برگزار گردید که در آن انتقادات تندی نیز روی والی بلخ مطرح شده بود.
در این جلسه پس از گفتوگوهای مفصل، عبدالله عبدالله رییس اجرایی افغانستان اعلام موضع میکند. محمدنسیم فقیری یکی از اعضای رهبری جمعیت اسلامی افغانستان درباره این جلسه به خبرنامه گفت که با حضور همه اعضای سابق و برحال شورای رهبری جمعیت اسلامی افغانستان آقای نور با تاکید بر اینکه دکتر عبدالله عبدالله نتوانسته حقوق و امتیازات جمعیت اسلامی و متحدان آنرا به عنوان نمایندهی این مجموعه در حکومت وحدت ملی تامین نماید، وارد مذاکرات شده است. به گفته آقای فقیری، والی بلخ تصریح کرد که نمیتوان امید داشت که این مذاکرات بتواند دستاوردهای قابل ملاحظه داشته باشد، اما نیاز است که چنین مذاکراتی صورت گیرد.
آقای فقیری درباره واکنش دکتر عبدالله در این جلسه گفت که “عبدالله عبدالله در جلسه جمعیت که شورای رهبری و برخی برادران دیگر در آن شرکت داشتند به وضاحت گفتند که من نتوانستم به اهداف خود برسم و حقوق مجاهدین و جمعیت اسلامی را گرفته نتوانستم. خدا کند که شما بتوانید پیروز شوید. اما من شخصا مذاکرات را نه تایید و یا هم نمیتوانم رد کنم.”
با توجه به همه موضعگیریها و تحرکاتی که پس از مصاحبه و اعلام موضع شفاف آقای نور درباره مذاکراتش با رییسجمهور افغانستان شکل گرفته بود، او توانست در چند جلسهی متوالی اختلافات و دیدگاههای منفی نسبت به این روند را برطرف سازد و در نهایت دو روز پس از جلسهی سوم فبروری، اعلامیهای از سوی شورای رهبری حزب جمعیت اسلامی افغانستان در حمایت تام و تمام از مذاکرات والی بلخ با محمد اشرف غنی منتشر گردید؛ اعلامیهای که به همه شبهات درباره عدم حمایت رهبران جمعیت اسلامی از مذاکرات آقای نور پایان داد و زمینهساز پیشرفت مذاکرات او با رییسجمهور افغانستان شد.
همزمان با این، منابعی در حزب جمعیت اسلامی افغانستان نیز میگویند که مذاکرات والی بلخ از موضع قدرت باعث ایجاد دلگرمیهای بیشتری برای انسجام دوباره این حزب شده و بسیاری از اعضای سابق آن نیز دوباره گرایش جدی به بازگشت به جمعیت اسلامی پیدا نموده اند.
به همین جهت، ساختار شورای رهبری این حزب که 32 تن پیش بینی شده بود دوباره مورد توجه قرار گرفته و فعالیتها برای توسعه این ساختار و گزینش اعضای جدید برای شورای رهبری جدید جمعیت اسلامی نیز بیشتر شده است.
علاوه بر این تاثیر “درون جمعیتی” عطامحمد نور، بسیاری از رقبا و شرکای جدید او نیز آنرا محک و آزمونی برای امتحان توانایی آقای نور در چگونگی مهار و مدیریت اختلافات به میان آمده در نتیجه مذاکراتش در میان جمعیت اسلامی میدانستند و میزانی برای سنجش قدرت آقای نور در آینده میدیدند.
https://twitter.com/euamiri/status/845519097685270529
با آنکه برخی منابع از سنگاندازیها برای تضعیف آقای نور در زمان اوج اختلافات و بدبینیها نسبت به مذاکرات او در میان متحدانش حتی در شمال کابل نیز سخن میگفتند، اما به نظر میرسد والی بلخ توانست همهی این چالشها را یکی پی دیگری رفع نماید و مسیر خود را به سمت گذار به سیاست ملی و آغاز رهبری مقتدر سیاسی جامعهی تاجیک باز کند؛ امری که یکی از نزدیکان با نفوذ رییسجمهور افغانستان به آن اذعان نموده و آنرا از نقاط قوت جدی والی بلخ میپندارد
این نوع نگاه اطرافیان محمد اشرف غنی نشان میدهد که موفقیت آقای نور در مدیریت انتظارات بهوجودآمده و حل اختلافات ناشی از مذاکراتش با ارگ ریاستجمهوری، شرکای تازه او را در حکومت و قدرت سیاسی نسبت به تحکیم روابط شان با والی بلخ بیشتر دلگرم ساخته است.
خاستگاه جهاد
زمانی که به تاریخ 29 سنبله 1390 خورشیدی برهان الدین ربانی رییس شورای عالی صلح و رهبر جمعیت اسلامی افغانستان در یک حمله انتحاری کشته شد، یکی از صداهای رسا برای خونخواهی و مجازات عاملان این ترور، عطامحمد نور بود. برخی از ناظران که در زمان اولین حضور والی بلخ بر جنازه آقای ربانی در بیمارستانی در کابل حضور داشته گفته اند که آقای نور با صدای بلند بر مرگ رهبر جمعیت اسلامی گریسته و جزء معدود کسانی بوده که تا این حد از مرگ رهبر جمعیت اسلامی متاثر شده بود. پس از ترور آقای ربانی، والی بلخ همواره نسبت به تحقیق و اجرای عدالت درباره قاتلین او موضعگیری کرده است.
عطامحمد نور همواره اعلام کرده که از برهان الدین ربانی و احمد شاه مسعود متاثر میباشد و به این جهت به آنها احترام عمیق دارد و به پیروی از آنها افتخار میکند. نور شاید از معدود فرماندهان جهاد افغانستان است که در عهد دموکراسی جدید در این کشور، همواره بر ریشه جهادی و دینی خود تاکید میکند.
بر اساس گزارشهای متعدد والی بلخ زمانی که تنها 19 سال داشت در سال 1362 وارد جبههای معروف جهادی آن زمان شمال به فرماندهی فرمانده ذبیح الله شد. فرمانده ذبیح الله جبهه جهاد جمعیت اسلامی در ولایت شمالی بلخ را رهبری و فرماندهی میکرد. برخی از همسنگران آقای نور میگویند که در آن زمان او با وجود جوانیاش خوش درخشید و رشادتهای زیادی در جریان جنگ علیه رژیمهای وقت و سربازان کمونیست نشان داد.
علم خان آزادی وکیل ولایت بلخ که از همان سال اول پیوستن عطامحمد نور به جبهه فرمانده ذبیح الله با او همسنگر بوده میگوید که آقای نور در طول مدت جنگ رشادتهای زیادی به خرج داده و موارد قابل تامل شخصیتیاش در “شجاعت، تقوا و پرهیزگاری” میباشد.
دیری نگذشت که جنرال نور در جبهه بلخ جمعت اسلامی به معاونت فرماندهی رسید و در این نقش تا زمانی پیروزی مجاهدین در سال 1371 کار کرد. او در این مدت توانست به نامی آشنا برای رهبری جمعیت اسلامی و مجموع فرماندهان و مجاهدین این حزب در شمال افغانستان تبدیل شود؛ مردی که پس از پیروزی مجاهدین و تشکیل دولت اسلامی افغانستان به عنوان رییس نظامی و سیاسی شمال جمعیت اسلامی تعیین شد. علاوه بر این آقای نور بنیان گذار قول اردوی شماره 7 در بلخ بود و فرماندهی این قول اردو را نیز برعهده داشت.
پس از آنکه نیروهای طالبان بخشهای زیادی از افغانستان را تصرف کردند، نقاط مقاومت علیه این گروه در سه مکان به صورت جدی باقی مانده بود؛ پنجشیر که فرماندهی آنرا احمدشاه مسعود برعهده داشت، بلخآب و دره صوف که در آن فرماندهان جبهههای هزاره به شمول جنرال ظاهر وحدت والی فعلی سرپل در برابر طالبان مقاومت میکردند.
شناخت میان جنرال نور و جنرال وحدت از سال 1374 آغاز میشود؛ زمانی که این دو از فرماندهان به نام احزاب جمعیت اسلامی و حرکت اسلامی در شمال افغانستان بودند. آشنایی و ارتباط نزدیک نور و وحدت، در عین حال شناخت آقای وحدت با احمدشاه مسعود فرمانده عمومی مقاومت ضد طالبان باعث میشود که پس از سقوط مواضع آقای نور در شمال افغانستان به دست طالبان، زمینهی بازگشت او به جبهات مقاومت شمال در جغرافیای تحت تسلط جنرال وحدت فراهم شد.
جنرال ظاهر وحدت در این باره به خبرنامه میگوید میگوید که “… آمر صاحب مسعود با ما در تماس شدند و با توجه به همان رفاقت ما که همرای آقای نور داشتیم، در جریان قضایا بودند و از ما خواستند که چطور میشه جناب والی صاحب بلخ را روان بکنیم به دره صوف، به جبهه مقاومت. ما هم به بسیار خوشحالی استقبال کردیم و چندی سپری شد که جناب والی بلخ با دو چرخ بال دقیقا با شانزده تن از افرادش و با 30 میل کلاشنکوف یک صبح به دره صوف آمدند. در قریه و زادگاه ما که شیخه نام دارد، هلیکوپترها نشست کرد. ما از ایشان پذیرایی و استقبال کردیم و بار دیگر مقاومت را از آنجا مشترکا ادامه دادیم.”
سفر بعدی آقایان نور و وحدت از این جا آغاز میشود. آنان میتوانند جبهات ضد طالبان در شمال افغانستان را گسترش دهند و اینگونه تا پیروزی بر نیروهای طالبان که با نظامیان جنرال دوستم و محمد محقق دو تن از فرماندهان دیگر نامی شامل افغانستان به همراه شدند، جنگ و مقاومت شان ادامه یابد.
نور متفاوت
در یکی از روزهای گرم مزارشریف در سال 1371 خورشیدی، عبدالرزاق قادری تصمیم میگیرد به دیدار فرماندهی برود که تازه وارد مزار شده و قرار است یکی از مقامات عالیرتبه مجاهدین گردد. این فرمانده عطامحمد نور است.
قادری و نور بیش از ده سال بود که از همدیگر بیخبر بودند و با هم ارتباط نداشتند. آنان دیگر از دوران کودکی و شادیها و غصههای آن فاصلهی زیادی گرفته بودند. هر کدام برای خود مردی شده بودند. عطامحمد نور البته پیروز میدان و سکاندار امور در ولایت بلخ به نمایندگی از بزرگترین حزب سیاسیِ بود که دولت مجاهدین را تشکیل و رهبری مینمود.
قادری به این فکر میکرد که آیا میشود عطامحمد نور او را بشناسد و یا هم در صورت شناخت بخواهد با او دوستانه برخورد کند، چرا که پس از پایان مکتب قادری به رژیمهای وقت کمونیستی پیوسته و به عنوان سرباز در آن خدمت مینمود. با این حال او تصمیم میگیرد همزمان با شهروندان دیگر مزار شریف در باغ رسول برات به دیدار این فرمانده و دوست سابقاش برود.
عبدالرزاق قادری میگوید که “فکر کردم چون آقای نور در جهاد بودند و من هم در حکومت وقت کار میکردم، شاید هیچ توجهی نکند. شاید حتی سلام ساده هم نکند. اما همه تصوراتم اشتباه بود. او نشان داد که رفاقت را فراموش نکرده… در میان هزاران نفر، آقای نور تا من را دید، شناخت و به آغوش کشید و استقبال گرمی کرد. او گفت که ما و شما همصنفی بودیم. خاطرات خوبی داریم.”
عبدالرزاق قادری که اکنون آمر امنیت فرماندهی پولیس ولایت بلخ است، در سال 1350 خورشیدی در مکتب قاضی حمیدالدین، در شرق شهر مزارشریف وارد مکتب میشود. در صنف اول است که با عطامحمد نور همصنفی خود آشنا شده و تا صنف هشتم، باهم در این مکتب درس میخوانند.
این دو همصنفی قدیم بر سر کسب درجهی صنفی رقابت مداومی داشته اند. آقای قادری میگوید که در طول آن 8 سال آقای نور یکی از شاگردان برتر صنف بود. همیشه میان این دو، رقابت برای کسب درجه بالاتر صنفی وجود داشت.
دوست کودکی والی فعلی بلخ میگوید که او در دوران مکتب صمیمی، مودب و آرام بود. این دو دوست که تا صنف هشتم باهم درس خوانده اند و روزانه مسیر خانه تا مکتب را با یکدیگر سپری میکردند، سالهای بعدی لیسه را جدا ازهم ادامه میدهند. عطا پس از صنف هشتم به لیسه باختر میرود و از این لیسه فارغ میشود.
رزاق بعد از فراغت از لیسه، در حکومت وقت پولیس میشود اما دوست و همصنفیاش عطا به نیروهای مجاهدین میپیوندد و در برابر حکومت میایستد.
پس از آن والی بلخ در دوران 14 سال گذشته نیز تحصیلات عالی خود را آنگونه که منابعی منتسب به او میگویند ادامه داده و اکنون دوره دکترای خود را در دانشگاه ملی تاجیکستان سپری میکند.
اما پس از آن دیدار سال 70، مسیر این دو رفیق دوران کودکی در زمان دیگر در سال 74 خورشیدی که آقای نور موسس قول اردوی شماره هفت بود، یکجا میشود. در آن زمان، قادری آمرکشف استخبارات ولایت بلخ بود. این مسیر هم چنان ادامه مییابد تا اینکه اکنون، آقای نور والی بلخ و رزاق قادری آمر امنیت و فرد شماره دو پولیس در این ولایت است.
جنرال نور پس از اینکه به ولایت بلخ در سال 1383 خورشیدی گماشته شد، مراحل پیشرفت سیاسیاش را به صورت صعودی در سیاست ملی افغانستان طی کرده است. او با آنکه در مقام حقوقی یک والی کار کرده اما همواره از نامهای تاثیرگذار بر سیاست ملی افغانستان بوده است.
موفقیت آقای نور در مدت کارش به عنوان والی بلخ و دستاوردهای شخصی و حکومتیاش بستگی به طرزفکر و نوع نگرش او به ساختار اداری، شیوه مدیریتی و تعامل با بازیگران درون حکومتی و بیرون حکومتی داشته است.
محمد ظاهر وحدت والی سرپل که برای مدت طولانی معاونت والی بلخ را برعهده داشته است، در زمینهی موفقیتهای 14 ساله آقای نور در بلخ میگوید که سه دلیل مهم شامل مدیریت و توانمندی رهبری، کار تیمی و تشکیلاتی و سهیم سازی بخش خصوصی در بازسازی ولایت بلخ باعث شده که او شکننده نباشد و بتواند تغییرات زیادی در وضعیت معیشتی و اقتصادی شهروندان بلخی به وجود آورد.
بیشترین موفقیت والی بلخ در ایجاد و مدیریت یک تیم کارآمد برای حکومت محلیاش بوده است. نمونههای از نگرش تیم-محور آقای نور را میتوان در انتخابهای متعدد از جمله معاون ولایت او دید. ظاهر وحدت که اکنون والی سرپل است، از هزارههای مقتدر شمال میباشد و دوستیاش با آقای نور آنگونه که خودش میگوید به دهه هفتاد خورشیدی بر میگردد.
آقای وحدت دو دوره معاونت ولایت بلخ را در کارنامه خود دارد و پیش از آن نیز، در زمانی که جنرال نور در آغاز ایجاد حکومت جدید پساطالبان به عنوان فرمانده قول اردوی شماره 7 فعالیت داشت، معاونت سیاسی و عقیدتی او را عهدهدار بود.
اکنون ظاهر وحدت همانند عطامحمد نور به عنوان والی ولایت سرپل در همسایگی ولایت بلخ از مسوولان مهم حکومت وحدت ملی به شمار میرود. همزمان با این، سرباز دوران رژیمهای کمونیستی و دوست کودکی والی بلخ، آمریت فرماندهی پولیس این ولایت را برعهده دارد. این نگرش که بسیاریها از آن به عنوان طرز تفکر باز والی بلخ یاد میکنند، نشان میدهد که آقای نور شیوه منحصر به فرد خود را در حکومت داری محلی داشته است.
همزمان با این، والی بلخ روشهای مدیریتیاش نیز در بسیاری موارد برخلاف بسیاری از والیها مدرن و جالب بوده است. اکثر کسانی که شاهد مدیریت او در سالهای اخیر بوده به این باورند که اکنون آقای نور همه روزه از مجموع فعالیتها و کارکردهای ادارات محلی خود از طریق اپهای پیام رسان گزارش میگیرد و مدیران ارشد تحت رهبری او مکلف اند تا هر بعد از ظهر پس از پایان کار اداری، آقای نور را در جریان فعالیتهای روز خود قرار دهند. همزمان با این در حوزههای حساس امنیتی و دفاعی آقای نور حتی ماموران پایین رتبه خود را برای تماس مستقیم با او در شرایط حساس آزاد گذاشته است.
در همین حال برخی از مدیران ارشد حکومتی دولت مرکزی معتقدند که جنرال نور در زمینهی استخدام و تغییرات کارمندان ولایت بلخ حتی در مقامهای پایین نیز بهشدت حساس بوده و بدون تایید و یا نظر مثبت او این تغییرات و یا انتصابهای جدید نمیتواند انجام شود. این موضوعات نشان میدهد که والی بلخ در حوزه مدیریتی و رهبری، فرد بیدار و در عین حال قاطع میباشد.
همزمان با این آنچنان که آقای وحدت گفته، نگاه والی بلخ به بخش خصوصی و کار بازرگانان افغان نیز نسبتا متفاوت بوده است. این نگاه باعث شده که میزان اقتدار ولایتی او افزایش یابد و در عین حال در وضعیت زندگی شهروندان ولایت بلخ نیز تغییرات ملموسی به میان آید.
عباس ابراهیم زاده نماینده فعلی ولایت بلخ که در طول چهارده سال گذشته در آن ولایت ساکن است، یکی از این نمونهها میباشد. آقای ابراهیم زاده یکی از ثروتمندترین تاجران هزاره میباشد که بر اساس گزارشها بیشترین فعالیت و ثروت خود را در زمان حکومت جدید در ولایت بلخ برهم زده است.
اکنون عباس ابراهیم زاده، شبکه تلویزیونی و رادیویی، شهرکها و فعالیتهای گسترده ساختمانی، یکی از مجهزترین دانشگاههای افغانستان و مجموعه بزرگی از فعالیتهای نفتی را در ولایت بلخ دارد. او نوع نگاهش را به والی بلخ اینگونه بیان میکند: “کارکرد مثبت، جسارت و تاثیرگذاری عطامحمد نور در بلخ، موجب شده است که تبدیل به چهرهای محبوب و قابل احترام برای مردم این ولایت شود.”
نگاه دیگر
یکی از سفرای غربی، که نخواست نامش ذکر شود، در اواخر سال 95 خورشیدی به دیدار عطامحمد نور میرود تا وضعیت افغانستان را از روایت او بشنود. او با آنکه درباره جزئیات دیدارش با آقای نور صحبت نمیکند اما برداشتش از شخصیت والی بلخ این است که “نور فرد محکم، کاریزماتیک و صریح است.”
اکثر افرادی که خبرنامه با آنها درباره والی بلخ مصاحبه کرده این ویژگیهای شخصیتی را برای آقای نور بیان داشته اند. صراحت و جدیت والی بلخ دو ویژگی بوده که باعث موفقیت او خوانده شده و در عین حال در لحظات حساس سیاسی و حاد در زمان مدیریت او بر ولایت بلخ نیز ملموس بوده است.
زمانی که در سال گذشته خورشیدی نیروهای مخالف سیاسی آقای نور در مزارشریف علیه او قدعلم کردند، والی بلخ با تمام جدیت ضمن اینکه تظاهرات را حق مسلم آنها خواند، ایستاد و گفت که به هیچ کسی اجازه نمیدهد امنیت شهر او را برهم بزند.
در انتخابات ریاستجمهوری سال 2014 میلادی نیز صراحت و جدیت والی بلخ در محافل سیاسی داخل و خارج از افغانستان مورد توجه بود. زمانی که تیم داکتر عبدالله نتایج انتخابات ریاستجمهوری را نپذیرفت، عطامحمد نور یکی از عوامل بزرگی بود که تا سرحد اعلام دولت موازی از داکتر عبدالله حمایت نمود.
یکی از افسران سیاسی در یکی از سفارت خانههای غربی که مسوول تحلیل فضای سیاسی در رسانههای اجتماعی بوده و مواضع رسمی سیاستمداران افغان را در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال 2014 بررسی میکرده، میگوید که سفارت متبوع او، در آن روزهای حساس به صورت لحظهای صفحات مجازی منتسب به آقای نور را دنبال مینمود و منتظر اعلامیههایی بود که والی بلخ در آن مواضع رسمی خود را درباره آن انتخابات بیان میداشت.
همزمان با این، میزان سفرهای بسیاری از سفرای غربی برای دیدار با آقای نور در زمان انتخابات ریاستجمهوری نیز نشان میداد که او به عنوان یک والی تا چه حدی در معادلات قدرت در محافل غربی که همکاران استراتژیک افغانستان میباشند، تاثیرگذاری و اهمیت داشته است.
فارغ از اینکه نوع مدیریت، ویژگیهای شخصیتی و میزان تاثیرگذاری او بر محاسبات قدرت در افغانستان مورد توجه محافل داخلی و خارجی بوده، نوع زندگی شخصی والی بلخ نیز یکی از مباحث جدی برای مهمانان داخلی و خارجی او بوده است.
یکی از مسائل مورد بحث در فضای رسانههای اجتماعی و محافل داخلی و خارجی نوع زندگی متفاوت آقای نور است. طراحی خانه، مهمانخانهها و دفاتر اداری جنرال نور همواره زبانزد عمومی بوده است. او به زندگی شیک و اشرافی شهرت دارد. به همین جهت به جز از قدرت و تاثیرگذاریاش، نوع زندگی اشرافی او نیز باعث شده که اکثرا او را امپراطور خطاب کنند.
منابعی به نقل از عطامحمد نور میگویند که آقای نور لباسهای خود را اکثرا از برندهای ایتالیایی تهیه میکند. نگاهی به کت و شلوار والی بلخ نیز بیان گر آن است که آن کیفیت و لباس در افغانستان نمیتواند تولید شود.
همزمان با این، برخی از شخصیتهای خارجی که به دیدار آقای نور در بلخ رفته اند و مهمان او بوده اند میگویند که علاوه بر نوع طراحی مهمانخانههای آقای نور، وسائل و ظروفی که او استفاده میکند نیز برای شان بهشدت جلب توجه کرده است. یکی از این مهمانان آقای نور که نخواست نامش گرفته شود به خبرنامه گفت که ظروف آقای نور به ویژه قاشقهای مورد استفاده او برایش بسیار جالب بوده چرا که به باور این مهمان، دستهی این قاشقها از عاج ساخته شده است.
این نوع زندگی به خانواده عطامحمد نور نیز تسری یافته است. والی بلخ دارای پنج فرزند پسر و دو دختر است که پسر ارشدش اخیرا از دانشگاه سن هیرست انگلستان که یکی از معتبرترین کالجهای نظامی آن کشور میباشد فارغ التحصیل شده است.
با آنکه فرزندان او کمتر در انظار عمومی دیده شده، اما با تعقیب فعالیتهای مجازی و رسانههای اجتماعی پسر ارشد والی بلخ میتوان دریافت که نوع پوشش و نگاه سیاسی خالد نور نیز متفاوت از پدرش نیست و ظاهرا او نیز مانند پدر خود دستکم در زندگی شخصیاش شیک پوش و متفاوت میباشد.
قدرت جمعی
در یک روز زمستانی سال گذشته خورشیدی در آستانه عصر، یکی از دستیاران والی بلخ پیامی را برای او نشان میدهد که به موجب آن عبدالحکیم مجاهد عضو سابق شورای عالی صلح و سفیر سابق طالبان در نیویورک از مقاماش برکنار شده است. آقای نور به دستیاران خود نکات خلاصه و مهم را برای نشر پیام امتنانیه از ریاستجمهوری افغانستان هدایت میدهد و دوباره به جلسهاش بر میگردد.
آن پیام آقای نور که در صفحه رسمی فیسبوک او نشر شده اینگونه میباشد:
عطامحمد نور همانند بسیاری از سیاستمداران دیگر افغانستان، از فیسبوک برای موضعگیری های مهم سیاسی خود استفاده میکند. اکنون فیسبوک به مهمترین پورتال خبررسانی و آگاهیدهی سیاسی سیاسیون و شهروندان افغان تبدیل شده است.
بر اساس آمارهای غیررسمی حدود چهار میلیون افغان به صورت روزانه از انترنت و فیسبوک استفاده میکنند و این جمعیت اکثرا مردمان طبقهی متوسط و بالای افغانستان است که از درک و شعور سیاسی خوبی نیز برخوردار میباشند. به همین جهت آقای نور در سالهای اخیر اکثرا پیامهای خود را در فیسبوک که به نامش فعالیت دارد، منتشر میکند.
جنرال نور از همین دریچه حساب کاربری فیسبوک خود اما به سخنان عبدالحکیم مجاهد واکنش نشان داده بود. آقای مجاهد که عضو شورای عالی صلح و سفیر سابق طالبان در سازمان ملل متحد بود، در نشستی گفته بود که گروه طالبان یک طبقه مقدس و فرشتگان صلح بوده اند. او در عین حال دکتر نجیب الله رییسجمهور سابق افغانستان را خاین قلمداد کرده و قیام احمدشاه مسعود علیه رژیم داود خان را بغاوت گفته بود.
پس از این سخنان، شورای عالی صلح و محافل مختلف از جمله ریاستجمهوری افغانستان واکنشهای تندی نشان دادند. در این میان موضعگیری عطامحمد نور صریحترین موضعگیری ممکن بهخاطر اهانت مجاهد به فرمانده مسعود بود. بر اساس همین موضعگیری بود که ریاستجمهوری افغانستان نیز دست به کار شده و خبر برکناری آقای مجاهد از عضویت شورای عالی صلح اعلام گردید.
بسیاریها این اقدام ریاستجمهوری افغانستان را به خاطر حسن نیت و ارجگذاری به انتقادات تند آقای نور قلمداد کرده بودند. از آنجایی که افغانستان کشور شخصیتها و سمبولهاست، کوچکترین اظهار نظر درباره یک مقام مهم سیاسی حال و گذشته افغانستان میتواند منجر به تنشهای گسترده سیاسی و اجتماعی گردد و فضای شکنندهای را خلق کند. به این جهت ارگ ریاستجمهوری، توهین آقای مجاهد به احمدشاه مسعود را به پاس اظهارات آقای نور بهشدت جدی گرفته بود.
این موضوع نشان میدهد که تعامل اشرف غنی و عطامحمد نور تنها حول محور حضور او در قدرت سیاسی خلاصه نمیشود بلکه آقای غنی در تلاش است تا مجموعه مسائلی که میتواند شراکت استراتژیک او با مجموعهی آقای نور را برهم بزند، کنترول نماید و علیه آنها اقدام کند. عطامحمد نور نیز همواره در ادبیات سیاسی جدید در قبال مذاکراتش با ارگ ریاستجمهوری از نمایندگی حزب جمعیت اسلامی سخن گفته است.
آنگونه که محمدنسیم فقیری یکی از اعضای برجسته حزب جمعیت اسلامی و از نزدیکان برهان الدین ربانی رهبر پیشین این حزب میگوید عطامحمد نور با پشت سرگذاشتن دورههای مختلف و با تجربه بالایی که در این مسیر کسب کرده، میتواند به عنوان یکی از اعضای رهبری این حزب نقش موثری برای یکدستساختن و انسجام دوباره آن داشته باشد؛ امری که والی بلخ نیز بر آن تاکید کرده و “بیاعتمادی” موجود میان سران این حزب را به زیان جمعیت اسلامی دانسته است.
آقای فقیری روایتاش از وضعیت فعلی و آیندهای که برای جمعیت اسلامی در نظر نور و رهبران دیگر این حزب است را اینگونه بیان میکند: “شورای رهبری جمعیت اسلامی در حال حاضر 9 نفر است. طبق اساسنامه جدید جمعیت اسلامی افغانستان تا تعداد 35 نفر افزایش پیدا میکند. اما فعلا 9 نفر عضو شورای رهبری است… در زمان برهان الدین ربانی این شورا به صورت موقتی شکل گرفته بود. بعد از برگزاری کنگره جمعیت باید شورا وسعت پیدا میکرد. آن زمان که استاد حیات داشت، احمدضیا مسعود، واقف حکیمی، استاد عنایت الله شاداب، مارشال قسیم فهیم، استاد عطامحمد نور، امیر اسماعیل خان کسانی بودند که عضویت شورای رهبری را داشتند. اما به دلیل اقامت بعضی در خارج از کابل از جمله استاد نور و اسماعیل خان حضور شان در شورا زیاد نبود چون در جلساتی که شورا داشت نمیتوانستند اشتراک نمایند.”
با آنکه برخی از اعضای سابق حزب جمعیت اسلامی اکنون احزاب ساخته خود را دارند، اما طرح جدیدی که بر مبنای آن انسجام دوباره این حزب روی دست است، نشان میدهد که آقای نور و مجموعهی رهبران فعلی جمعیت اسلامی در صدد بازیابی قدرت این حزب میباشند؛ امری که میتواند جمعیت اسلامی را به نیمهی پنهان توازن قدرت در افغانستان تبدیل نماید.
بروکراتهای جوان
در مواردی متعدد با ورود به حیات مهمانخانه والی بلخ در جریان اقامتاش درکابل، با چهرههای جوانی بر میخورید که فعالیتهای جدی فرهنگی دارند و از جمله فعالان فرهنگی فضای مجازی افغانستان پنداشته میشوند.
این جوانان اکثرا در فضای فرهنگی-سیاسی نسل جدید افغانستان به عنوان نخبگان در حال رشد جامعه تاجیک شناخته میشوند. برخی از آنها در مقامهای مهم در ساختار حکومتی افغانستان مشغول شده اند؛ برخی دیگر نیز خارج از ساختار دولتی به فعالیتهای فرهنگی و پژوهشی میپردازند. اما اینها در حلقه جوانان وفادار به آقای نور قرار دارند که در عین حال مورد حمایت او نیز میباشند.
محمد سالم وحدت یکی از جوانان فعال و تاثیرگذار در میان نسل جدید از جوانان تاجیک است که در زمرهی نزدیکان آقای نور قلمداد میشود. او که یکی از دیپلماتهای ارشد افغانستان در کاناداست، محبوبیت عطامحمد نور در میان جوانان را به دلیل نگاه متفاوت والی بلخ به این نسل میداند و میگوید که ” محبوبیت آقای نور، حاصل برخورد بسیار محترمانه با یک نسل است. نسلی که به هر جایی رفته، جدی گرفته نشده.”
سالم وحدت به خبرنامه میگوید که آقای نور یکی از سیاستمدارانی است که نسل جوان را جدی میگیرد و به نظریات شان اهمیت میدهد.
او که خودش نیز در بسیاری از جلسات جوانان با آقای نور حضور داشته است میگوید “جوانان در برنامهها و صحبتهای او نقش محوری را دارند و برخورد عطامحمد نور با جوانان بسیار متفاوت از دیگر سیاستمداران است که معمولا نگاه شان به قشر جوان، نگاهی ابزاری میباشد.”
معمولا در بسیاری از سیستمهای رهبری سنتی در افغانستان حلقههای افراد وفادار بهشدت تنگ و محصور به چهرههایی است که سابقهی طولانی خدمت به شخصیت سیاسی، مذهبی و یا فرهنگی مورد نظر را دارد. به این جهت، با این روشِ رهبری، به نخبگانی که شایستگی و ظرفیت بالایی داشته باشند، فضای اندکی مساعد میگردد. همزمان با آن نگاه مستولی در میان این طیف از رهبری در افغانستان نگاه محافظهکارانه به استعدادهای درخشان است که قدرت مانور آنها را در عرصههای کاری شان به عنوان خطرهای بالقوه برای خود و طیفی از وفاداران خود میدانند. با توجه به این موارد، افراد نخبه کمتر میتوانند در ساختارهای رهبری سنتی که از پایگاههای چهار دههی گذشته برخواسته اند، رشد کنند.
اما روایت جوانان نزدیک به آقای نور و طیف وسیعی از هواداران جوان دیگر او که به گارد فرهنگیاش شهرت دارند و همواره جنگ روانی آقای نور را در مقابل رقبای او در فضای رسانههای اجتماعی و سنتی پیش میبرند از نوع نگاه والی بلخ به نخبهگرایی و زمینهسازی رشد استعدادهای همراه او متفاوت است.
طاهر قادری که اکنون یکی از نزدیکان آقای نور است برعلاوه صحبت از سلوک، احترام و محبت جنرال نور با جوانان همراهش میگوید که آقای نور در عین حال رابطهی لطیف و دوستانه نیز با آنها دارد. او به عنوان نمونه به یک مورد جزءی که میتواند پیامدهای بزرگ در میزان تلاش و کارکرد یک شخص داشته باشد اشاره میکند و میگوید که آقای نور همواره در صحبتهای شخصی با او، قادری را “استاد جان” صدا میکند. چرا که آقای قادری یکدهه قبل برای مدتی نقش راهنمای والی بلخ را برای آموزش زبان انگلیسی داشته است؛ ویژگی رفتار محبتآمیز و دوستانه که کمتر در شخصیتهای کاریزماتیک دیگر سیاسی افغانستان با نزدیکان و همراهان شان دیده میشود.
اما اینکه آیا این نخبهگرایی و جوانگرایی آقای نور، شخصیت کاریزماتیک و درحال رشد او در سیاست ملی همراه با قدرت مانور او در فضای اجتماعی – سیاسی و سابقهی چهاردهه فعالیتهای جهادی و سیاسیاش میتواند به انسجام دوباره حزب جعیت اسلامی، ایجاد پایگاه بزرگ برای مدیریت قدرت سیاسی و توازن معادله در حل شکلگیری متفاوت قدرت با حضور حزب اسلامی و گلبدین حکمتیار گردد، خود سوال بزرگی است که در مسیر والی بلخ، نسل جدید رهبری جامعهی تاجیک و شکلگیری ساختار آینده قدرت در افغانستان باقی میماند.
سکینه امیری و علی شهیر همکاران این گزارش بوده اند.
________________________________
افزودن دیدگاه