دانشگاهها مهمترین جای برای رشد جوانان اند. جایی برای فعالتر شدن جوانان و گسترش روابط اجتماعی شان. در هر کشوری افرادی معمولن به دانشگاهها راه مییابند که به لحاظ سنی، به بلوغ کامل رسیده و از دوران کودکی خارج شده اند؛ جوانانی که میتوانند خوبی و بدی شان را درک کنند و در تصمیمگیری شان کاملن عاقلانه برخورد کنند. اما اخیرا در کابل گزارش شده که جوانان دانشجو به ویژه دختران دانشجو بر علاوه محدودیت های که در خانه و محیط بیرون از خانه دارند، اکنون در دانشگاه کابل نیز با جنجال دیگری به نام پولیس رو به رو اند.
برخی از دانشجویان شاکی اند که در دانشگاه کابل کم کم پولیس در کنار وظیفه اصلی شان که تأمین امنیت و نظم عامه است، خود را محافظ و پاسبان عواطف و احساسات شخصی جوانان نیز میدانند.
دادستان دانشگاه
شماری از دانشجویان دانشگاه کابل می گویند که در سالهای اخیر حضور پولیس و نیروهای استخباراتی و امنیتی در داخل دانشگاه کابل، به طور چشمگیری افزایش یافته است. هر چند در اصول دانشگاه این نیست که نیروهای امنیتی و پولیس، آنهم مسلح در هر گوشهی از دانشگاه دیده شود.
اما شاید به دلیل افزایش تهدیدات امنیتی، این مساله از سوی دانشجویان و استادان جدی گرفته نشده است. برخی از دانشجویان می گویند که در یکی دو سال اخیر که اعتراضات دانشجویی بیشتر شده، حضور پولیس نیز بیشتر گردیده است.
هرچند شاید این امر به دلیل اتفاقاتی که مثلن در دانشکده شرعیات کابل رخ داد، امر ضروری پنداشته شود، اما دایره صلاحیت های سربازان امنیتی مشخص است.
اکنون شما نه تنها که با نیروهای مسلح پولیس در دروازه های دانشگاه کابل رو به رو میشوید، بلکه در داخل دانشگاه نیز سربازان پولیس یونیفورم دار و یا لباس شخصی های استخباراتی مسلح را می بینید.
شاید مقام های ارشد امنیتی به این نیروها گفته باشند که مواظب اختشاش دانشجویان باشند اما دانشجویان می گویند که پولیس و نیروهای مخفی وزارت داخله به خود حق می دهند، تفتیش کنند که چرا مثلن یک دانشجوی دختر با یک دانشجوی پسر جای در داخل دانشگاه با هم نشسته درس میخواند و یا صحبت میکند.
نگرانی های فزاینده
خلیل سروش دانشجو در دانشگاه کابل می گوید که این ضرورت ما است که با یک دختر حرف بزنیم و یا برعکسش. یک جا درسهای مان را بخوانیم. یا هم یک جمعی از دانشجویان پسر و دختر دور هم جمع شویم، صحبت کنیم، درس بخوانیم و یا اتحادیه و انجمنی بسازیم. اما پولیس برای ما مزاحمت خلق می کند. در صورت مقاومت توهین می شویم و ما را به قرارگاه شان برای بازجویی می برند.
خلیل سروش می گوید: “پولیس این حق را ندارد برای ما مزاحمت کند. حتا حق این را ندارد که در داخل دانشگاه بگردد؛ اما با پر رویی مانع ما میشود. بارها من دیدم که دختران و پسران را از هم جدا کردند. در حالی که میبینند لبتاب های شان باز است و مصروف درس خواندن میباشند.”
فریبا سادات، دانشجوی دیگری دانشگاه کابل به خبرنامه می گوید که “ما تنها همین دانشگاه را داریم که با دوستانمان و با هم صنفیهای مان حل مشکل کنیم. از همدیگر کمک بگیریم، اما پولیس یک درد سر جدی شده است. نمی توانیم همکاری کنیم. تا حرف بزنیم ما را دشنام میدهند و تهمتهای عجیب و غریب به ما میزنند. نمیدانیم از دست این افراد به کجا شویم و چه کنیم.”
فریبا می گوید، ما اگر نتوانیم با یک پسری که هم صنفی و یا دوست ما است، در فضای باز دانشگاه که هر طرف دانشجو است بنشینیم و صحبت کنیم، در کجا آنها را ببینیم. این افراد (پولیس) مانع بزرگ برای ما اند و ما از حق دسترسی به حقوق اساسی و یا حریم شخصی مان محرومیم.
دلایل مزاحمت پولیس
در صحبت های که با دانشجویان مختلف داشتیم و دلیل این کار پولیس را پرسیدیم، با پاسخهای متفاوتی رو به رو شدیم. پولیس عمده ترین دلیل این مزاحمتهای شان را، جلو گیری از فحشا و تطبیق شریعت اسلامی عنوان میکنند؛ نیروی که وظیفه شان نظم و تأمین امنیت است، در دانشگاه کابل شبیه امر به معروف گروه طالبان عمل میکند.
دانشجویان میگویند، قبل و یا بعد از ساعات درسی مان، نیاز داریم جایی بنشینیم. زیرا نه در داخل صنفها اجازه داریم و نه هم مثلن بین ساعات 12 تا 1 بعد از ظهر میتوانیم به کتاب خانه برویم. در فضای باز هم که پولیس مانع ما میشوند.
دانشجویان میگویند، بهترین جای برای درس خواندن فضای باز دانشگاه است. همین فضا نیز برای درس خواندن دانشجویان ساخته شده است، نه برای تفریح و سیاحت.
سمیرا یک دانشجوی دانشگاه کابل، به مقامهای وزارت داخله پیشنهاد میکند “ما به این که پولیس در داخل دانشگاه که به امنیت ما می اندیشد، به دیده قدر می نگریم؛ اما نباید به ما به دیده فاحشهها بنگرند. ما هم شخصیت داریم و هم شعور. وظیفه پولیس این نیست که من برایش ثابت کنم، با پسری که صحبت میکنم، چه نسبتی با من دارد. لطفن به سربازان تان یاد بدهید با دانشجویان درست برخورد کنند.”
علی رسالتی دانشجوی دیگری است که باور دارد حریم شخصی آدم را باید جدی گرفت. او دلیل این کار پولیس را بی خبری شان از قانون و وظایف آنها می داند.
آقای رسالتی به خبرنامه میگوید” نشستن دو تا همصنفی در کنار هم به دلیل رفع مشکلات درسی مانع دینی ندارد. در دانشگاه کابل بیشتر از 20 هزار دانشجو است. چیزی بیشتر از هشت هزار دختر این جا درس می خوانند. آموزش ایجاب می کند دانشجویان با همدیگر و با استادان شان همکار باشند و با هم دیگر صحبت کنند و یک جا کار کنند.”
واکنش استادان
شماری از استادان دانشگاه کابل نیز با این کار پولیس سخت مخالف اند. آنها باور دارند نباید هر فعالیت دانشجو را جنبه منفی و غیر اخلاقی بدهیم. به باور این کار پولیس روش درست کنترول فعالیت های سیاسی دانشجویان نیست. این استبداد است.
نوریه اشرف استاد دانشگاه به خبرنامه می گوید ” اجازه بدهیم به دانشجویان و جوانان که راحت باشند. خیلی های شان شاید در مورد ازدواج شان حرف بزنند. در مورد درس های شان حرف بزنند. این گونه سخت گیریهای بی مورد سبب شده است که در کشور ما سن ازدواج بالا برود.”
خانم اشرف باور دارد سخت گیری به جوانان خود به ترویج فساد اخلاقی کمک می کند. او تأکید می کند، نیروهای کشفی می توانند مانع فعالیت های سیاسی خلاف منافع ملی شوند، اما حتا حق ندارند مانع فعالیت های سیاسی سازنده دانشجویان شوند.
خانم اشرف می افزاید که “متاسفانه همواره شاهد بودیم که پولیس در مکان های آموزشی و دانشگاه ها مشکل خلق میکنند. این جا یک مکان اکادمیک و علمی است، نه مرکز فحشا. عدم آگاهی پولیس از وظایف شان سبب شده است که جوانان به شدت سرکوب شوند و یا عقدهیی بار بیایند و در مواردی هم دانشجویان دختر درسهای شان را ترک کنند”.
علی امیری استاد دانشگاه ابن سینا و جامعه شناس باور دارد که رشد روحیه مرد سالارانه در دانشگاه ها، سبب شده است تا همه به دختران دانشجو با دیده تحقیر و جنسیتی نگاه کنند.
آقای امیری به خبرنامه می گوید که “مزاحمت پولیس برای دانشجویان، عمل غیر قانونی است. این کار به روند تحصیل صدمه می رساند و دختران متاسفانه بیشتر آسیب می بینند.”
جلوگیری از کارهای خلاف شرع
اما فرماندهی کندک محافظ دانشگاه کابل نمی پذیرد که سربازانش در داخل دانشگاه برای دانشجویان مزاحمت خلق می کند. عبدالمحمد چکری می گوید که “ما فقط حرکات نامطلوب دانشجویان را که خلاف شریعت است، ممانعت کردیم.”
آقای چکری اما شرح نمی دهد این حرکت های نامطلوب و خلاف شرع دانشجویان چیست.
چکری به خبرنامه می گوید که “نشستن و درس خواندن بچه (پسر) و دختر در فضای دانشگاه مجاز است. پولیس هیچ نوع حق ممانعت را ندارد. بلکه امنیت آنها را در همان فضا تأمین می کند.”
این فرمانده تأکید می کند که ما همواره در جلسات خود به سربازان هدایت می دهیم که مانع فضای درسی و یا اخلاص دانشجویان نشوند. اما اگر آنها در جاهای دیگر زیر جنگل ها بروند و دست به فساد اخلاقی بزنند پولیس جدن ممانعت می کند.
آقای چکری این را نیز می گوید که “نشستن پسر و دختر در کنار هم و بلند صحبت کردن و خنده کردن، در اسلام مجاز نیست. این کار بالای دیگر دانشجویان تاثیر منفی می گذارد. پولیس مانع چنین رفتارها می شوند.”
دانشجویان اما نمی پذیرند که خنده و یا صحبت بلند آنها خلاف شرع است. آنها این را حق طبیعی شان می دانند. در کنار آنها، استادان دانشگاه نیز تأکید می کنند، که دانشگاه کابل جای برای آنچه پولیس محل فحشا و کارهای خلاف شرع می نامد، ندارد و نشستن دو جوان در کنار هم و خنده کردن و یا صحبت کردن شان، نه کار خلاف شرع است، نه فحشا است و نه پولیس حق مداخله به این کار شان را دارند.
امیری استاده دانشگاه می گوید، اگر دانشجویانی مشکل رفتاری دارند، پولیس فقط می توانند این کار شان را به اداره دانشکده شان در میان بگذارد و حق بازجویی را پولیس از دانشجویان و جوانان ندارند.