فس بوک را مارک زاکربرگ برای آسان شدن دسترسی دانشجوریان به مواد درسی و ارتباطات دانشگاهاش ساخت اما این ساختهی او به یک رسانهی اجتماعی مبدل شد و در مدتزمان اندکی مورد استفاده بیش از یک میلیارد حساب کاربری در روز قرار گرفت.
افغانها نیز در فسبوک حضور پررنگ دارند. آنان در این رسانهی اجتماعی فعالیتهای گسترده ای دارند. خیلی از فعالیتهای اجتماعی از این صفحه شکل میگیرند. بسیاری از خبرها از طریق کاربران فیسبوک نشر شده و جهانی میشوند.
عاشقانههای فس بوکی
اما از فس بوک فراتر از این ها هم استفاده می شود. توسط این صفحهی مجازی آدم ها عاشق می شوند. خیلی وقت ها هم این عشق های فسبوکی مانند عشق مهدی از جاغوری، ناتالیا را به افغانستان می کشد. این عاشق شدن های فس بوکی عاشق ها را ودار به نوشتن شعر های عاشقانه می کند. البته بیشتر اوقات با این که عشق ها از فسبوک شروع نمی شود اما فسبوک نقش زیادی بر گسترش این روابط دارد و خیلی از عاشقان با بیان شعر های رمانتیک و عاشقانه از طریقه فسبوک ابراز احساسات می کنند.
گاهی این شعر و عاشقی ها تا حدی می شود که در اخیر قضیه شخص ممکن است که شاعر شود. این قسمت قضیه که خیلی خوب است اما گاهی همیشه این طور ها هم نیست. گاهی این گونه می شود: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد، مشکل ها».
در رسانه اجتماعی فس بوک نیز شاید عشق ها اول آسان می نماید اما مشکل هایی هم دارند. خیلی ها را اگر روند عشق شان را تا آخر دنبال کنید به فراق هم می رسند و از دوری ها می نویسند و آن را هم رسانه ای می کنند. به گونه ی مثال از فراق یار خود این گونه در این صفحه مینویسند:
لب تو میوه ی ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد.
خیلی ها هم با وصال یار خود این گونه شعرها مینویسند.
عاشق شده ام مثل غروبی که بداند
خود سوزی خورشید فروپاشی دنیاست
بیان احساسات خیلی ها هم به صورت مشخص صورت می گیرد مثلا می نویسند برای مخاطب خاصم. برای عشقم و از این قبیل جمله ها.
جالب تر از همه این است که شما شاهد یک دوره کامل عشق از دوستان فسبوکی هستید و از همان آغاز دلبستگی ها و اوج دلداگی تا وداع آخر همه و همه را می توانید، دنبال کنید. اکثر این حرف های عاشقی پشت عکس نوشته ها پنهان می شوند. اگر صفحهی این اشخاص را دنبال کنید بیشترین چیزی که می توان دید عکس نوشته های عشقی و یا شکست های عشقی است. با خواندن این گونه شعر ها که اغلب تعداد آنها زیاد است انسان خود نیز فکر می کند عاشق شده است و یا شکست عشقی خورده است.
ناچاری مفرط
اشخاصی که اغلب این گونه به بیان احساسات خود در فس بوک می پردازند شاید دیگر کسی یا مکانی برای حرف های خود نداشته اند و یا اگر هم داشته اند می دانند که به مخاطب خود نمی توانند به صورت مستقیم برسانند.
این اشخاص برای رساندن پیام خود برای شخص مورد نظر احساسات خود را اجتماعی می کنند تا شاید مخاطب خاص هم آن را بخواند و از حال وی آگاه شود.
بیان احساسات اغلب به صورت شعر های شاعران مشهوریست که دلالت بر حال و وضع شخص مذکور کند که به نحوی مخاطب خاص با یک اشاره ای باید از حرف های نهان او اصل حرف را بفهمد.
این جبر روزگار گاهی باعث می شود که عاشقان آهنگ هایی که در آن به نحوی حرف های دل آن ها را گفته باشد بشنوند و در صفحات اجتماعی به نشر برسانند که با این کار نیز می خواهند حرف هایی که نمی توانند بگویند را به مخاطب برسانند.
وابستگی فس بوکی
اما مرزها از این ها هم فراتر رفته است. خیلی از نامزدان و زوج ها از طریق این رسانه اجتماعی به نامزد و یا همسر خود احساسات خود را می گویند و این عشق و عاشقی هایی را که زمانی شخصی بودند، اجتماعی می کنند. روز های خاص خود را از این صفحه به هم تبریک می گویند و همه را در این فضای عمومی شریک می کنند.
برای روز های خاصی مثل سالروز ازدواج، روز عاشقان و یا تولد ها این نامزدان و زوج ها برای هم پست های عاشقانه می نویسند و از فس بوک به هم دیگر تبریک می گویند.
صفحات اجتماعی به خصوص فسبوک حالا بخشی از زندگی بسیاری از شهروندان افغان شده است. در عین حال، این رسانه مکانی برای ابراز احساسات شخصی شده که پای کامنت های دیگران را در این حوزه های خصوصی می کشاند.
از این که بگذریم خیلی از اشخاص در این شعر ها و بیان احساسات و عکس های شخصی خود و دوستان خود را نیز تگ می کنند. بدون این که در نظر بگیرند که این احساسات و یا عکس های شخصی تنها متعلق به یک فرد است نه به تمام اشخاص.
حرف آخر
فس بوک به عنوان یک رسانه اجتماعی، زندگی سنتی میلیون ها انسان افغانی را که زمانی در چارچوب چهاردیواری خانه های شان محدود بود، به فضای عمومی و مجازی کشانده است. بسیاری از این دوستان مجازی اما پای شخصی ترین مسائل شان را به این حوزه عمومی می کشانند؛ امری که شاید منجر به برهم خوردن بسیاری از روابط خانوادگی می شود.
علی اکبر همکار این گزارش بوده است.
افزودن دیدگاه