سفر غذایی خبرنامه، از ولایتهای شمالی کشور آغاز شد، زیرا قابلی ازبیکی برای نخستین بار در شمال کشور، تهیه شد و سپس در تمام نقاط افغانستان گسترش یافت. دلیل همهگیر شدن این غذای خوشمزه هم واضح است، مزه خاص و لذت بخش بودن آن. برای همین بود که ما در نخستین سفر غذایی ما، قابلی ازبیکی را پوشش دادیم. شاید طعم کرایی شنواری نیز کم از قابلی ازبیکی نباشد. به دلیل علاقه بیش از حد مردم به این غذا ما خواستیم از چگونگی تهیه و مزه آن نیز به شما قصه بگوییم. به این خاطر ما به شرق افغانستان سفر کردیم و از لذت کرایی رستورانهای شینواری که روزانه حدود 50 گوسفند را برای مشتریانش عرضه میکند، به شما گفتیم.
کله و پاچه غذای پر انرژی و با مزه دیگری بود که باید میدانستید. همهی این کارها به این دلیل است که هم گاهی به فرهنگ های سنتی اصیل کشور مان نگاهی داشته باشیم و هم به شما طعم غذاهای را معرفی کنیم که ممکن خوردن آن را تجربه نکرده باشید. در این جمعه ما به غرب کشور میرویم. ولایت هرات که مردمان شیرین زبان و با مزهتر از سوهان و شیرنیهای خوش رنگ و خوش مزه دارند. شما که نمیدانید «کچری هراتی» چیست و چه لذتی دارد، با ما همسفر شوید و بدانید این غذای سنتی و مشهور مردمان دوست داشتنی و خوش لهجه چه مزیتهایی دارد.
کچری غذای محلی و سنتی ولایتهای غرب افغانستان از جمله هرات و فراه است؛ غذای که با ماش پخته میشود و با ماست میل میگردد. موادهای اولیه این غذا پیاز، سیر، ماست، روغن، ماش، برنج لافر ، زر چوبه، مرچ و نمک می باشد که پس از خریدن و شستن این موادها مراحل پختن آغاز میشود.
طرز تهیه کچری هراتی
آشپزان ماهر این غذا، نخست ماش را حدود یک ساعت میجوشانند و همزمان شروع میکنند به پختن برنج. ماش به دلیل سخت جان بودنش بیشتر به آتش و حرارت ضرورت دارد. سپس کمی از پیاز ها را خرد کرده و در روغن داغ میکند. مقدار پیاز هم برای مخلوط کردن با سیر و ماست نگه میدارند. کلن آماده کردن این غذا عشق است و سلیقه…
پیاز را شروع میکند به کوبیدن. آشپز کچری میگوید هر قدر آب پیاز کشیده شود، به همان اندازه کچری خوشطعمتر میشود. پیاز را تا مرحله گلابی یا طلایی شدن در روغن سرخ میکنند. سپس آن را بالای برنج و ماش و هم مقداری را روی ماست اضافه میکنند. اصلن خود این کار نوعی زیبا ساختن غذا به لحاظ شکلی هم است.
برنج دمشده که کمی آب هم داشته باشد را با ماش نرمشده مخلوط میکنند. آشپز میگوید هر قدر ماش بیشتر باشد به همان اندازه برنج نرم تر میشود. یک مرحله دیگر دم دادن برنج و ماش است که نظر به مقدار آن باید روی آتش گذاشته شود. تا زمانی که آب برنج کاملن خشک شود. سپس غذای که آماده میشود و با ماست و موادهای دیگری میل میگردد، همان کچری هراتی است.
خاستگاه این غذا ولایت هرات میباشد، به همین دلیل به آن کچری هراتی میگویند. در هرات به گونههای مختلف این غذا پخته میشود. در سابق هراتیها، کچری را با گوشت لند و گوشت تازه میپختند. هرچند اکنون نیز در مواردی این گونه تهیه میکنند. سنتی بودن این غذا نیز در همین است که با تمام موادهای که سابق در آن به کار می رفت، آماده شود. کچری هراتی گوشت لند و کچری هراتی گوشت تازه را هر کسی که چندصباحی در هرات زندگی کرده باشد، به خاطر دارد و یا دست کم نام و تعریفش را شنیده باشد.
یگانه رستوران هراتی در کابل
هراتیها که کشته مردهی این غذای خوش مزه شان است و آنهای که در کابل زندگی و کار دارند، اکنون میتواند در همین شهر چند میلیونی کچری آماده و خوش مزه بخورند. «رستورانت ناب هرات» تنها رستورانت در کابل است که غذایهای محلی هراتی آماده کرده و به مشتریانش پیشکش میکند. هرات همانگونه که فرهنگهای مختلف را در خود جای داده است، غذاهای سنتی مختلف هم دارد. تنها این کچری هراتی نیست که ما به شما معرفی میکنیم.
رستوران ناب هرات ، پر است از مشتریانی که میخواهند تنوع در زندگی و غذایشان باشد. اکثر شان هم هراتی و یا از ولایت فراه هستند. میگویند این غذا با فرهنگ اصلیشان عجن شده و نمیتوانند بدون هر از گاهی آن را نخورند. شما وقتی برای نخستین بار به این رستورانت بروید حتا اگر میل خذا خوردن نداشته باشید و به چهره شادی این افراد بنگرید محال است از آن نخورید.
نصرالله علم، یک جوانی که به این رستورانت آمده می گوید: ” هر غذای که انسان از طفولیت میخورد به مزه و به طعم آن عادت کرده باشد، در بزرگ سالی هم از خوردن آن لذت می برد و این خیلی طبیعی است”.
علم که هم کچری میخورد و هم با ما حرف میزند، میگوید، کچری در غرب افغانستان مخصوصن در هرات و فراه پخته می شود و با فرهنگ آنان گره خورده است. حتا مهاجرین افغانستان در ایران، اروپا و امریکا دنبال این غذاهای محلی و سنتی شان میباشند.
محمود از ولایت فراه یکی از دوستان نصرالله است که برای اولین بار برای خوردن کچری هراتی آمده است. او میگوید که از زمان خردی که در ولایت فراه زندگی می کرد، با نام کچری آشنا بوده اما آمده که تجربه کند.
الیاس مدیر این رستوران میگوید: “کچری یکی از غذاهای پر طرفدار مردم غرب کشور بهخصوص مردم ولایت هرات و به دلیل سبک بودن این غذا بیشتر مشتریان آنها، از طرف شب به رستورانت می آیند و کچری سفارش میدهند. او تاکید می کند که هر کسی که یک بار کچری آنها را خورده حتمن دوباره آمده و کچری فرمایش داده است.
غذای مکمل و زود هضم
کچری غذای سبک و زود هضم است. یعنی نگران نباشید یک وقتی اگر می خواهید برای نخستین بار از این غذا بخورید. این را کسانی که همیشه از این غذا میخورند میدانند و تایید می کنند. نصرالله یکی از مشتریان این رستوران میگوید، یکی از ویژگیهای خوب کچری این است که برنج با حبوبات مخلوط میشود و تبدیل به یک غذای مکمل میگردد.
او میگوید، قسم که در شرق آسیا نخود را با برنج یکجا میکند، کچری نیز با حبوبات از جمله ماش مخلوط شده که این سبب می شود به غذای کامل شود و مواد های مورد ضرورت بدن را فراهم سازد.
با این همه اما نام این غذا میان کابلیان و شهروندان سایر ولایات، نا آشنا است. الیاس مدیر این رستوران میگوید، چون کچری یک غذای محلی ولایتهای غربی کشور است، ابتدا بیشتر مشتریانش هراتیها کابل نشین و یا مردمان دیگر ولایات غربی بودند. اما اکنون به دلیل با مزه بودن و متفاوت بودن این غذا، شهروندان دیگر ولایات که در کابل زندگی می کنند و از این غذا با خبرند، مشتریان دایمی شان شده اند.
اما در هر صورت، یکی از راه های پی بردن به مهربانی و صمیمیت مردم مناطق مختلف این است که غذا های سنتی و محلی آنها را بخوریم و بدانیم در تهیه غذای سنتی شان چقدر مهربانی و عشق وجود دارد. کشورهای دیگر برای معرفی فرهنگ شان به دنیا میلیون ها دالر هزینه میکنند، اما ما حتا نمیخواهیم در کشور خود ما بدانیم در یک گوشهی وطن که دیگران زندگی میکنند چه چیزهای خوبی دارند. شاید دیگر چیزها اگر ما را نزدیک نساخت، همین غذاهای سنتی و رونق دادن آن ما را کمک کرد که همدیگر را دوست داشته باشیم.
نعمت الله دانش، که حدود دوسال است کابل زندگی میکند، میگوید تا این رستورانت را پیدا نکرده بود، آرامش نداشت. او شش ماه است که به این رستورانت میآید و اکنون کلی سر حال است به ویژه وقتی که کچری می خورد سرحالتر می شود. خوب حق هم دارد، این غذای مورد علاقه اش از کودکی تا حالا است.
هراتیها میگویند غذاهای دیگری هم به خوش مزهگی همین کچری در هرات است که نام های قشنگ و نازنین دارند. غلوترش و قلب شیر، دو غذای دیگر است که ما هم تصمیم گرفتیم هر طوری که شده از آن یکبار نوشجان کنیم، حتا اگر به خاطرش به هرات هم برویم.
شاید همین فاصله ها میان مردم ولایات مختلف سبب شده است که ما نمیدانیم هنوز مردم این کشور در گوشه های مختلف، چه فرهنگهای ناب و خوبی دارند. و یا شاید عمدهترین دلیل بیگانه بودن یک هراتی با یک بدخشانی، با یک بامیانی و یا با یک پکتیکایی همین است که هیچ گاهی کسی در این کشور تلاش نکرده است، فاصله ها میان مردم را از بین ببرد، حتا همین حاکمان بی انصاف ما در گذشته و حالا… شاید هم اصلن چنین درکی نداشته اند خدا میدانه …
ما واقعن نیاز داریم این فاصلهها را از بین ببریم. ما نیاز داریم بدانیم مردمان هرات چقدر شیرین و دوست داشتنی اند. بدخشانی ها چقدر دل شفاف و پاک مانند لهجه شان دارند. پنجشیریهای با همان طبع شوخ شان، دوست داشتنی و مهمان نواز اند. بامیانی ها چند برابر بیشتر از محرومیت شان وفادار به این کشور اند، پکتیکایی ها چقدر خسته از جنگ و فقر و بی سوادی اند، همهی ما باید در مورد همدیگر بدانیم تا درک کنیم چه میتواند نقطه اتحاد ما شود.
این فاصله ها باید از بین برود…
علی اکبر همکار این گزارش بوده است.